سپهرغرب، گروه اجتماعی - شکیبا کولیوند: «همدان، چهارمین استان پیر کشور» خبری که این روزها زیاد به گوش میرسد، اما بهراستی علاوه بر وضعیت اقتصادی چه عواملی بر این موضوع تأثیر دارد؟ چه چیز باعث شده تا چینوچروک پیری بر چهره همدان بنشیند و رشد باروری منفی را برای این استان به ارمغان بیاورد؟
سیاستهای جمعیتی همواره در طول تاریخ کشورمان با خود آثار و پیامدهایی را به همراه داشتهاست؛ موضوع کنترل جمعیت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یک سیاست راهبری مبدل شد که امروزه این سیاستهای جمعیتی با تعدیلهایی همراه شده که میتوان نمود آن را در سریالهای تلویزیونی و شعار «فرزند بیشتر، زندگی شادتر» به عینه مشاهده کرد.
بااینحال آنچه فارغ از سیاستهای جمعیتی راه را پیش روی باروری سد کرده، میتواند اثرات مدرنیته باشد که نباید از آن غافل بود چراکه مدرنیته طی چند دهه اخیر بهقدری اثرات سریعی داشته که جامعه را دستخوش تغییرات عمده و جدی کردهاست.
جهان امروز شاهد عظیمترین تحولات تاریخی است، حضور گسترده زنان در جامعه از حوادث بیسابقه و تاریخی جهان امروز محسوب میشود که با خود اثراتی را به دنبال داشته و خواهد داشت.
درواقع در مسیر مدرنیته شدن، زنان دیگر آنچه که فرهنگ و سرنوشت برای آنها دیکته میکند را چارچوبی ابدی برای آینده خود نمیدانند و در این راه از نقشهای خود سر باز میزنند؛ نقشی چون همسری که در این وادی جای خود را تا حدی به «تأخیر در ازدواج و درنهایت تجرد قطعی» داده و نقشی چون مادری جای خود را به «هیچ» سپردهاست!
کاهش سریع باروری در کشور از 5.5 فرزند در دهههای 60 و 70، این روزها به 1.08 فرزند رسیدهاست که میتوان در کنار رشد فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بانوان سرزمینمان، از این کاهش با عنوان تغییر در رفتار باروری نام برد.
همدان، چهارمین استان پیر کشور
چند روز پیش بود که خبر رتبه چهارم همدان بهعنوان پیرترین شهر در کشور منجر شد تا مکثی بر این موضوع داشته باشیم؛ بهراستی بر سر راه این مسئله چه مسائلی نهفتهاست؟
در همین راستا مدیرکل بهزیستی استان همدان شهرستانهای رزن و تویسرکان را با 14 درصد جمعیت سالمند، پیرترین شهرستانهای همدان معرفی کردهاست؛ بهراستی اگر این روند ادامه داشته باشد چه اتفاقی برای این شهرها خواهد افتاد؟ آیا متروک شدن در انتظار است یا برنامههای جمعیتی، فرهنگی و اجتماعی به کمک این شهرها خواهد رسید؟
زنگ خطر بعدی وقتی به صدا درآمد که همدان را رکورددار کاهش جمعیت در ایران معرفی کردند و از مهاجرت 131 هزارنفری آن سخن گفتند چنانکه همدان در مقولههای مربوط به جمعیت، از آخر، اول شد!
همدان با 10.8 درصد و نهاوند با 10 درصد رشد منفی، بیشترین میزان کاهش موالید را به خود اختصاص دادهاند بهنوعی که از 165 هزار ولادت و 57 هزار واقعه فوت ثبتشده در استان همدان طی پنجساله (90-95) و باوجود تفاضل 108 هزارنفری بین موالید و مرگومیر، کاهش آمار جمعیت در استان محسوس است.
بااینحال ضمن قبول اثرگذاری سیاستهای جمعیتی در کنترل رشد جمعیت نباید از تأثیر اساسی سایر متغیرهای اجتماعی و اقتصادی نیز غافل بود چنانکه وضعیت اشتغال، میزان درآمد، مهاجرت، افزایش فردگرایی و خودمحوری و مواردی ازایندست بر زادوولد تأثیر گذاشتهاست.
کاهش نرخ باروری میتواند نشاندهنده تغییر نگرش و نزول ارزشهای مرتبط با تولد فرزند بوده و در کنار آن معرف ارتقای سایر ارزشها بهخصوص ارزشهای فردی و تقویت خواستهها در بین افراد باشد. دراینبین نقش تغییر نگرش زنان در خصوص مسائل اجتماعی و خانوادگی خصوصاً نسبت به فرزند آوری بهگونهای است که نمیتوان و نباید از این مهم غافل شد.
در چرایی این تغییرات نگرشی گفتوگویی با چند بانوی جوان همدانی انجام گرفت که در ادامه میخوانید:
فشار اقتصادی مانع فرزند آوری
سمیرا، بانوی 35 سالهای است که بهتازگی صاحب فرزند شده؛ وی با اشاره به وضعیت اقتصادی موجود گفت: برنامهریزیام برای آینده این بود که بعد از فاصله کوتاهی از تولد فرزند اولم، فرزند دومم را نیز به دنیا بیاورم تا دو کودکم با یکدیگر بزرگ شوند، اما شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه تمام برنامههایم را تغییر داد.
وی با اشاره به بالا رفتن بهای پوشک، شیر خشک، لباس نوزاد و سایر مایحتاج بهداشتی و غذایی فرزندش، تأکید کرد: اگر وضعیت به همین شکل بماند و شرایط اقتصادی بهتر نشود، دیگر بچهدار نخواهم شد چراکه فشار اقتصادی متحمل بر من و همسرم بسیار زیاد است.
هموغم زندگیمان خودمان هستیم نه نفر سومی به نام فرزند!
محبوبه بانوی دیگری بود که هشت سال است ازدواجکرده و صاحب فرزند نشدهاست.
وی در گفتوگو با خبرنگار روزنامه سپهرغرب عنوان کرد: همه از من میپرسند که آیا خودت یا همسرت مشکلی برای باردارشدن دارید که تاکنون صاحب فرزند نشدهاید؟ و من از این سؤال همگان خندهام میگیرد؛ مگر ما ازدواجکردهایم که صاحب فرزند شویم!
این بانوی 36 ساله ادامه داد: من و همسرم در حال حاضر خیلی هم شاد هستیم، شب را بدون گریه فرزندمان آسودهخاطر میخوابیم و بهراحتی به مسافرت میرویم، ادامه تحصیل میدهیم و در این راه هموغم زندگیمان خودمان هستیم نه نفر سومی به نام فرزند!
با آمدن فرزند باید از وقتیکه برای خودم میگذارم، بزنم!
آذر دیگر بانوی جوان همدانی با تأکید بر اینکه بچهها بهخصوص نوزادان را دوست دارم، عنوان کرد: من بچهها را خیلی دوست دارم اما از اینکه بخواهم به فرزندم برسم و مداوم حواسم به کارهای او باشد و مراقبش باشم را هرگز دوست ندارم؛ نهتنها دوست ندارم بلکه از این اتفاق متنفر هم هستم.
وی ادامه داد: با آمدن فرزند باید از وقتیکه برای خودم میگذارم، بزنم و دیگر نمیتوانم در مقطع دکتری ادامه تحصیل دهم؛ الآن دانشجوی ارشد دانشگاه آزاد تهران هستم و میخواهم دکترای خود را در این دانشگاه ادامه دهم اما آمدن یک فرزند برنامههایم را به هم میریزد و به همین دلیل حاضر نیستم فعلاً صاحب فرزند شوم.
خوشبختانه فرزندی ندارم که دستوپایم را ببندد!
مرضیه، بانوی دیگری است که امسال 30 ساله میشود.
وی ضمن ابراز خرسندی از اینکه صاحب فرزند نیست، بیان کرد: خوشبختانه فرزندی ندارم که دستوپایم را ببندد، چراکه آزادانه میتوانم زندگیام را داشته باشم، برنامهریزی کنم، به سر کار بروم، کلاس زبان و رفتن به مراکز خرید، مسافرت و بسیاری فعالیتهای دیگر را بهراحتی در برنامههای خود جایدهم؛ اما حضور فرزند آنها را به هم میریزد.
فردگرایی، ارمغان دنیای امروز برای خانوادههای جوان
رشد فزاینده فردگرایی (که به عینه در گفتوگوهای مذکور مشاهده شد) همگی صورت نوینی از زندگی خانوادگی بوده که ارمغان دنیای امروزی برای خانوادههای جوان است چنانکه در حال حاضر انسان منافع شخصی خود را ترجیح میدهد و همین فردگرایی به افراد در مقابل سنتها، عرفها و رسوم جامعه استقلال میدهد.
زنی که در گذشته ذوب در خانواده بود و دایره اختیاراتش بسیار محدود و نفوذ جامعه و سنتها در وی بسیار شدید بود، امروزه با تضعیف نظام هنجاری جامعه، خودمحوری را برگزیدهاست.
دراینبین نباید از کمرنگ شدن مسؤولیتپذیری در جوانان امروزی غافل ماند، امری که قطع بهیقین میتواند بر فرزند آوری تأثیر بگذارد هرچند نباید تمام هجمهها را بهسوی زنان رواداشت؛ چه بسیار مردانی که ازدواج نمیکنند و تن به وادی تجرد قطعی میسپارند و یا بعد از ازدواج تمایلی به ایجاد اندک خللی در برنامههای خود ندارند.
بااینحال، آنچه میتوان بر چهره کشورمان مشاهده کرد، چینوچروکهایی است که خبر از پیری آن میدهد و دراینبین، همدان میتواند سردمدار پیری جمعیت در کشور باشد.
زمانی که امنیت اجتماعی و امید به آینده وجود داشته باشد، افراد میتوانند ازدواج کنند و فرزند آوری داشته باشند
پروفسور محمدجلال عباسی شوازی، جمعیت شناس ایرانی و استاد تمام گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران با اشاره به نیاز این روزهای جامعه بر موضوع اشتغال تأکید کردهاست: «جمعیت در صورتی افزایش مییابد که رونق وجود داشته باشد، مردم بتوانند نیاز خود و فرزندانشان را تأمین کنند، زمانی که امنیت اجتماعی و امید به آینده وجود داشته باشد، افراد میتوانند ازدواج کنند و فرزند آوری داشته باشند.»
با توجه به مسائل و مطالب مطرح شده و موضوعات و مسائل جمعیتی، گفتوگویی با دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه بوعلی سینا و رئیس دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی این دانشگاه ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
سالخوردگی جمعیت، پیامد اجتنابناپذیر تجربه گذار جمعتشناختی است
حاتم حسینی با تأکید بر علل مختلف تأثیرگذار بر سالخوردگی جمعیت، عنوان کرد: یکی از این علل، افزایش میزان امید به زندگی درنتیجه کاهش سطح مرگومیر، ازجمله مرگومیر نوزادان و اطفال است.
وی ادامه داد: کاهش باروری به پایینتر از سطح جایگزینی (سطح لازم برای بازتولید نسل) و استمرار آن در کنار میزانهای پایین مرگومیر و امید به زندگی بالا در درازمدت به سالخوردگی جمعیت منجر خواهد شد.
این جمعیتشناس و عضو هیئتمدیره انجمن جمعیتشناسی ایران تصریح کرد: باروری زیر سطح جایگزینی نیز تقریباً از اوایل دهه 1380 در کشورمان تجربه شد؛ اگرچه برخی استانها مانند تهران، گیلان، مازندران، یزد، اصفهان و سمنان پیشگامان تجربه باروری زیر سطح جایگزینی در کشورند، اما دیری نپایید که باروری پایین در کشور عمومیت یافت و به پدیده جمعیتشناختی غالب در بیشتر استانهای کشور تبدیل شد.
حسینی خاطرنشان کرد: در استانهای مهاجر فرستی مانند همدان، عامل دیگری که در تغییرات ساختار جمعیت تأثیرگذار بوده، مهاجرت است.
رئیس دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا در این خصوص، اظهار کرد: با توجه به تغییرات ساختار سنتی جمعیت که در بستر گذار جمعیتشناختی تجربهشده، میتوان گفت همسو با روندهای جهانی تغییرات جمعیت، سالخوردگی جمعیت پدیده مسلط در آینده ایران خواهد بود.
وی تأکید کرد: سیاستگذاری جمعیتی امری مسلم در همه مراحل گذار جمعیتشناختی است چراکه هرگونه تلاشی برای تدوین و اجرای یک برنامه عملی بهمنظور تغییر مسیرهای جمعیتی فعلی، باید متناسب با مشخصههای جمعیتی هر منطقه و عوامل و زمینههای باروری پایین در مناطق مختلف کشور باشد.
مدیر دفتر منطقه غرب انجمن جمعیتشناسی ایران در پایان گفتوگو با خبرنگار روزنامه سپهرغرب با اشاره به رشد منفی جمعیت استان همدان در آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن، بر ضرورت ارزیابی آمارهای سرشماری و ثبتی برای اطمینان از روندهای جمعیتی استان و اتخاذ سیاستهای مناسب و متناسب با زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همدان و سیاستگذاری جمعیتی در مقیاس منطقهای را امری مهم و فوری برای تأثیرگذاری بر روندهای جمعیتی کنونی میداند.
کودکان سد راه والدین یا والدین سد راه کودکان؟
شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که این روزها جای خود را به شعار «فرزند بیشتر، زندگی شادتر» دادهاست، نتوانست دردی از معضل باروری پیش روی کشورمان التیام بخشد. واقعیت امر این است که این روزها مشکلات اقتصادی مانعی بزرگ بر سر فرزند آوری است و در دل خود، کاهش سطح درآمد والدین، نداشتن مسکن، هزینه بالای تأمین نیازهای فرزندان و نبود حمایتهای دولتی برای خانوادههای چند فرزندی را به همراه دارد.
زندگی با اجاره خانه و اقساطی بیش از درآمد خانوار بهراستی کمر این روزهای جوانان را خم کردهاست که نباید از آن غافل بود؛ اما بااینحال، نگارنده در بررسی موضوع سعی کرد تا به سراغ بانوانی برود که بهنوعی ازلحاظ مالی وضعیتی مناسب داشتند تا بتواند علاوه بر موضوع اقتصادی و سنگاندازیهای پولی و مالی در این مسیر، به عامل دیگری دست یابد و این عامل چیزی جز خودمحوری و کمرنگ شدن حس مسؤولیت پذیری جوانان امروزی نبود.
بهراستیکه رواج فردگرایی در بین افراد و بهخصوص زنان یکی از عواملی است که میتواند باعث عدم تمایل آنها به داشتن فرزند باشد چنانکه این تمایل و ترجیح به ورطه عمل کشیده شده و قصد آنان را نیز در خصوص تعداد فرزند تحت تأثیر قرار دادهاست.
مادر شدن که زمانی بسیار باارزش تلقی میشد و برای زنان افتخار بود، متأسفانه اکنون ارزش سابق خود را در میان زنان از دست داده، فردمحوری، کودکان را سد راه پیشرفت فردی و اجتماعی میداند و درواقع این نوع تفکر با پررنگ کردن ارزشهای فردی منجر به کمرنگ شدن ارزشهای مرتبط با باروری و فرزند آوری شده و این تفکرات بهنوعی در لایههای عمقی جامعه رسوخ کرده که نیازمند ورود مسؤولان برای کاهش موارد مؤثر بر این تفکرات است.
بهراستی آموزش مهارتهای زندگی بهعنوان پایه اولیه شناخت فرد از زندگی مشترک و افزایش حس مسؤولیت افراد میتواند قدمی مؤثر در کاهش ارزشهای فردمحورانه باشد تا افراد، فرزند آوری را غول و بنبستی بر سر راه آرزوهای خود نبینند و دراینبین امید است با کاهش عوامل نگرانکننده اقتصادی (که از سویی فشار بر زوجهای جوان را دوچندان بلکه صدچندان کردهاست) بتوان قدمی در این راه برداشت، به امید آن روز.
|