کد خبر : 1793 تاریخ : 1397/8/3 گروه خبری : اقتصادی |
|
سپهرغرب گزارش میدهد کارآفرینی؛ نوشداروی فارغالتحصیلان بیکار با اراده |
کارآفرین برتر ملی: کارآفرین یا راهی مییابد، یا راهی میسازد |
سپهرغرب، گروه اجتماعی - شکیبا کولیوند: مواجه شدن با سیل عظیم فارغالتحصیلان دانشگاهی گرچه این روزها جای تأمل و البته برنامهریزی دارد، اما مشکل در عدم مهارت و تخصص این خروجیهای دانشگاهی است؛ گویی تمام دوران تحصیل از چهار سال کارشناسی گرفته تا هفت الی هشت سال دکترا، تماماً منتهی به جزوهنویسی و جزوهخوانی شده و درنهایت جوان میماند و یک دنیا توقع! هم خودش از خودش توقع دارد که با آن چند خط جزوه خواندن و علامه دهر شدن، پشتمیزنشین شود و همخانواده و اطرافیان مدام به این جوانان فشار میآوردند که چرا چنین شد و چنان نشد؛ حال زمان آن رسیده که بهراستی ببینیم مدرک گرفتن مجوز جایگاه اجتماعی است یا پروانه پشتمیزنشینی؟ آیا زمان آن نرسیده تا جوانان ما با تکیه بر توانمندیهای خود، دست را روی زانوهایشان بگذارند و برخیزند و فکری به حال خود کنند؟ معضل بیکاری که این روزها گریبانگیر بیشتر خانوادههای کشورمان شده، به چالشی ویژه بهخصوص برای فارغالتحصیلان دانشگاهی تبدیل شده است؛ بهنوعی که معاون کارآفرینی و اشتغال اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان همدان در ستاد ساماندهی امور جوانان استان همدان با اشاره به اینکه جمعیت جوانان همدانی 27 درصد جمعیت جوانان کشور را شامل میشود، عنوان کرد: نرخ بیکاری جوانان استان (جمعیت فعال 29-15 ساله) 27 درصد است که آمارهای مربوط به فارغالتحصیلان بیکار نیز در این بین قابل تأمل است؛ چنانکه طبق آمارهای بهدستآمده 47 درصد بیکاران در کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند. بهراستی زمانی که میبینیم نیمی از جمعیت بیکاران را در کشورمان فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند، نباید تأملی در فرایندهای آموزشی داشت؟ آنچه به نظر میرسد این است که دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در حال حاضر در مسیری قدم نهادهاند که تحصیلات دانشگاهی تنها به مدرکی ختم شود و فرد فارغالتحصیل نهتنها مهارت لازم برای ورود به عرصه کار را ندارد و متخصص در حیطه تحصیلی خود نیست، بلکه این مدرک باعث میشود برخی از مشاغل را نپسندیده و بهخاطر حرفهای دیگران، از راه انداختن یک کسبوکار بترسد. این در حالی است که امروز میبینیم دانشجوی دامپزشکی میترسد به گاو نزدیک شود، دانشجوی باغداری نمیتواند از یک گل نگهداری کند، دانشجوی روانشناسی از استرس رنج میبرد، دانشجوی معماری با مفهوم سازه آشنا نیست و نتیجه این میشود که میبینیم... آمارها نشان میدهد که در بین عمده رشتههای تحصیلی، بیشترین نرخ بیکاری مربوط به گروه حفاظت محیطزیست با 37.5 درصد، علوم حیاتی و زیستی با 28.4 درصد، معماری و ساختمانسازی با 26.2 درصد و علوم طبیعی و فیزیکی با 25.7 درصد است، یعنی رشتههایی که جای خالی تخصصی بودن آنها را میتوانیم در کشورمان عیناً مشاهده کنیم. از نگاهی دیگر کسبوکار و کارآفرینی را باید در مسیری منسجم پیش گرفت؛ بهنوعی قدمبهقدم و با شکیباییِ منحصربهفرد، چراکه در این مسیر میانبر زدن معنا ندارد و تنها با صبر، حوصله و پشتکار میتوان به دستاوردی مناسب و موفقیتی درخور دست یافت. اگر پای صحبت کارآفرینان برتر و مدیران تولیدیهایی که امروز گسترش آن زبانزد شده است، بنشینید، به این امر خواهید رسید. در همین راستا گفتوگوهایی با یکی از مشاورین کسبوکار و کارآفرینی در زمینه گامهای اصلی برای دستیابی به موفقیت در کسبوکار پرداخته و درنهایت پای صحبتهای بانویی موفق و کارآفرین مینشینیم و از فراز و نشیبهای پیش رویش میشنویم:
اگر فرد شخصیت، علاقه و پشتکار شروع یک کسبوکار را داشته باشد، میتواند با اندک سرمایهای کارش را آغاز کند؟ مشاور کسبوکار و کارآفرینی در زمینه اصلیترین الزامات کارآفرینی بیان کرد: داشتن شخصیت و اهلیت کارآفرینی فرد بسیار مهم است، بهنوعی که به جد میتوان گفت تا زمانی که فرد شخصیت و اهلیت کافی به لحاظ روانشناسی (توانمندیهای درونی) را نداشته باشد، نمیتواند وارد وادی کارآفرینی شود. مهدی سلیمانآبادی با تأکید بر لزوم داشتن شخصیت کارآفرینی، گفت: با این شخصیت است که فرد میخواهد قدم پیش بگذارد، طرح ارائه دهد، وام بگیرد، کسبوکار را شروع کند، نیرو بگیرد، مدیریت کند، بازارش را اداره کند و... بدینسان اگر نتواند اینها را کنترل کند، با مشکل روبرو خواهد شد؛ بنابراین هشتاد درصد موضوع کارآفرینی همین است. وی اولین قدم را در این مسیر ایدهپرداز بودن برشمرد و ضمن معرفی گامهای کارآفرینی، اظهار کرد: این گامها در کلیدواژه (متاع) مستتر است؛ گامها را میتوان از 1- مهارت و شخصیت، 2- تجربه، 3- ارتباطات 4- عشق و علاقه و درمجموع (متاع) معرفی کرد. سلیمانآبادی در تشریح این مفهوم قدمها را چنین بیان کرد: فرد بایستی بتواند ایدهپردازی کند و در کنار شخصیت و اهلیت، از مهارت لازم در این مسیر برخوردار باشد؛ وضعیت بازار را ببیند، محدودیتها و مشکلات جامعه را بشناسد و برای آنها راهکار ارائه کند؛ بنابراین در این میان ایده کسبوکار، مهم است. مشاور کسبوکار و کارآفرینی ادامه داد: برای اینکه فرد بتواند ایده کسبوکارش را درست انتخاب کند، روشهای متعددی وجود دارد؛ اما باید دانست همین ایدهپردازی نقطه شروع و گام اول کارآفرینی است. وی درخصوص تجربه بهعنوان گام دوم ورود به کارآفرینی نیز مطرح کرد: وقتی فردی میخواهد کسبوکاری را شروع کند، تجربه میتواند به موفقیت وی در این مسیر کمک کند. سلیمانآبادی در قسمت بعدی از ارتباطات نام برد و یادآور شد: یک فرد برای ورود به وادی کسبوکار و راهاندازی آن باید با چندجا در ارتباط باشد، بهعنوان مثال در بحث مالی بتواند از طریق این ارتباطات پیش رود؛ چه بخواهد وام بگیرد و چه از کسی پول بگیرد و چه از جیب خودش هزینه کند، به این ارتباطات نیاز دارد. وی در ادامه این گام به ارتباط درخصوص مشتری و بازار فروش اشاره کرد و افزود: پس از این مراحل، فرد باید بداند که اگر بخواهد ایدهاش را پرورش دهد و کسبوکار راه بیندازد، مشتری دارد یا خیر؟ یعنی بهنوعی فرد باید پیش از شروع کار بداند مشتریهای کسبوکار وی چه کسانی خواهند بود و در قسمت بعدی به تجهیزاتی هم برای راهاندازی کسبوکار خود نیاز دارد. سلیمانآبادی با بیان این موضوع، ادامه داد: بدین ترتیب فرد برای شروع کسبوکارش به تجهیزات اولیه، محل کار، نیروی انسانی و... نیاز دارد؛ بدینسان در تأمین تجهیزات، مکان و نیروی انسانی نیز به ارتباطات نیاز دارد. مشاور کسبوکار و کارآفرینی با تأکید بر اینکه فرد برای شروع کار نیاز به کسب مجوز دارد، تصریح کرد: در این مرحله از کار نیز ارتباط و پیگیری برای اخذ مجوز مطرح میشود، فرد باید ببیند که روحیه ایجاد و پیگیری اخذ مجوزها را دارد؟ وی در بیان گام آخر کلیدواژه متاع، به عشق و علاقه فردی که میخواهد قدم در این راه بگذارد اشاره کرد و افزود: تا زمانی که عشق و علاقه نباشد گامهای دیگر که پیشتر مطرح کردم، بیمعنا خواهد بود؛ چراکه فرد وقتی عشق و علاقه داشته باشد تمامی آنچه لازم است را بهدست خواهد آورد و اگر مشکلی باشد، آنها را از سر راه خود برمیدارد. بدینسان اگر عشق و علاقه نباشد، ایده و فکری که داریم را بهراحتی کنار خواهیم گذاشت. سلیمانآبادی با بیان اینکه اگر فرد شخصیت، علاقه و پشتکار شروع یک کسبوکار را داشته باشد میتواند با اندک سرمایهای کارش را آغاز کند، اذعان کرد: با همه اینها اگر این عشق و علاقه و پشتکار نباشد، حتی با صد میلیون هم نمیتوان وارد کار شد؛ بدینسان در وهله اول نمیتوان گفت برای ورود به کسبوکار و کارآفرینی بایستی چه میزان سرمایه اولیه داشت. این مشاور کسبوکار و کارآفرینی در پایان گفتوگو عنوان کرد: با همه اینها برای راهاندازی یک کسبوکار خانگی که نیاز به کارگاه ندارد و میتواند در خانه شروع شود اگر عشق، علاقه و پشتکار باشد، میتوان گفت سرمایه چندانی نیاز نیست؛ اما تأکید میکنم برای ورود به عرصه کارآفرینی بایستی آن چهار پیشزمینه لازم در فرد وجود داشته باشد تا بتواند در این حیطه موفق عمل کند.
از علمآموزی در کلاس درس تا تأسیس دامداری ماهرخ فلاحی؛ کارآفرین برتر ملی، رئیس هیئتمدیره انجمن ملی زنان کارآفرین، هیئتمدیره توسعه کارآفرینان جوان و منتخب سومین جشنواره بینالمللی پیشگامان کارآفرین مسلمان است. چهار دوره بهعنوان دامپرور نمونه کشور برگزیده شده و مدال طلای سه جشنواره پرورش گاو برتر کشور را داراست؛ او که این روزها به تلقیح مصنوعی و انتقال جنین (Clinical Embryo Transfer) میپردازد، از زندگی خود میگوید که شنیدن شرح سرگذشت این بانوی کارآفرین میتواند تلنگر و منبع الهامی برای جوانان با انگیزه و با اراده سرزمینمان باشد که در ادامه میخوانید:
لطفاً خودتان را برایمان معرفی کنید اینجانب ماهرخ فلاحی، متولد 1322 خورشیدی در تهران هستم؛ تحصیلات ابتدایی، دبیرستان و دانشگاهیام را در تهران گذراندم و در سن بیستسالگی موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته ادبیات زبان انگلیسی از دانشگاه تهران شدم و بهعنوان دبیر به استخدام وزارت آموزشوپرورش درآمدم و در طول چهار سال دبیری خود در این رشته، دبیر نمونه کشور و سپس رئیس دبیرستان شدم. پس از چهار سال و بعد از گذراندن یک آزمون علمی تخصصی سراسری بین دبیران رشته زبان و ادبیات انگلیسی ایران، در قالب یک هیئت سهنفره جهت فراگیری دوره تخصصی آموزشوپرورش نابینایان و نیز گذراندن خط مخصوص بریل به کشور ایالاتمتحده آمریکا، اسپانیا، انگلیس و چند کشور اروپایی عازم شدم. پس از اتمام دوره به تهران برگشتم و همین تعلیمات را در دانشسرای معلم به معلمین کودکان استثنایی (معلمین نابینایان) آموزش میدادم و ازآنجاکه دورههای خاصی را آموخته و به دنبال آن فوقلیسانسم را در رشته روانشناسی تربیتی کودکان استثنایی با گرایش خاص نابینایان گذرانده بودم، از سوی وزارت آموزشوپرورش به سمت رئیس آموزشی نابینایان کشور انتخاب شدم.
خانم فلاحی، چه شد که فکر کارآفرینی افتادید؟ 17 سال در مؤسسه آموزشی نابینایان کشور فعال بودم و ریاست آموزشگاه را برعهده داشتم؛ پس از این سالها و در نزدیکی بازنشستگیام به این فکر افتادم که من با اینهمه کاری که داشتهام، اگر بخواهم بازنشسته شوم و بیکار بمانم، چه باید بکنم؟ کلاس کنکور درس میدادم، تدریس خصوصی داشتم، آموزشگاه نابینایان را اداره میکردم، با همسرم یک واحد مدرسه ملی (غیرانتفاعی) از ابتدایی تا پایان دبیرستان را تأسیس کرده بودیم و... حال اگر میخواستم پس از بازنشستگی خانه بنشینم، این برایم بسیار مشکل بود؛ بنابراین با جلب موافقت همسرم، تصمیم گرفتیم که یک کسبوکار خصوصی دایر کنیم.
برایمان از قدمهای اولتان بگویید در وهله اول سرمایه زیادی نداشتیم، چراکه هردوی ما معلم بودیم و متأسفانه حقوق معلمین کمترین حقوق در کشور است؛ از سویی دو پسر داشتیم که هردو دانشجو بودند و هزینه تحصیلشان برعهده ما بود و میتوان گفت سرمایهای برای شروع نداشتیم که کسبوکاری خصوصی راه بیندازیم. به همین دلیل به همسرم پیشنهاد کردم خانهای که در غرب تهران داشتیم و تنها سرمایهمان بود را بفروشیم و زمینی در اطراف تهران بخریم؛ به همین سبب این قدم را برداشتیم و زمینی یک هکتاری در حومه کرج (در محمدشهر که آن روزها محمدآباد بود) خریداری کردیم و امروز آن زمین پس از گذشت بیش از سیسال به مؤسسه کشاورزی و دامپروری فلاحی شهرت یافته است. زمین در آن محدوده ارزانتر بود و میتوانستیم هم به کار کشاورزی بپردازیم و هم دامپروری کنیم.
چرا در بین زمینههای مختلف، کشاورزی و دامپروری را انتخاب کردید؟ من اصالتاً طالقانی هستم و اهالی طالقان کشاورزی و دامپروری را خیلی دوست دارند؛ بدین سبب با کسب موافقت همسرم، خانهمان را فروختیم و در زمینی که در محمدآباد خریدیم، شروع به تولید و پرورش گاو شیری کردیم. ازآنجاکه تمام سرمایهمان را فروخته بودیم و این زمین را خریده بودیم و هم از سویی گاو موجودی زنده بود و به نظارت مستمر نیاز داشت و نمیشد آنها را به دست کارگران (که ممکن است ناوارد باشند و یا دلسوز نباشند) سپرد، بدین ترتیب در قسمتی از دامداری در ارتفاع، خانهای صد متری بنا کردیم و در آنجا ساکن شدیم که بهصورت دیدبانی تمام گاوداری هم زیر نظرمان بود و هم در آنجا زندگی میکردیم.
از فرزندانتان بگویید، آیا آنها هم در دامداری شما فعالیت دارند؟ ثمره زندگی من و همسرم فرید و امید فلاحی هستند که هردو مدرک دکترا دارند و پس از اتمام تحصیلاتشان در سالهای بعدی، به جمع هیئتمدیره این مؤسسه تولیدی پیوستند؛ ولی کمکم به سراغ کارهای خودشان رفتند و در حال حاضر ساعات بیکاریشان برای کمک میآیند و آنها هم علاقهمند به این فعالیت هستند.
اگر ممکن است درخصوص قدمهای بعدیتان برایمان توضیح دهید بعد از تأسیس دامداری، دیگر پولی نداشتیم و برای همین از بانک کشاورزی وام گرفتیم و هفت گوساله ماده اصلاح نژاد شده خریدیم و کار را روی آنها پیش بردیم. البته گرفتن مجوز نیز روند سختی داشت؛ آقایانی که برای گرفتن مجوز و پروانه به سراغشان میرفتم، میگفتند مگر یک خانم میتواند گاوداری کند؟ این کار مردانه است و از عهده شما برنمیآید... این یکی از سنگهایی بود که برای گرفتن جواز پیش پای من میانداختند تا اینکه بالاخره گفتم مجوز یکساله بدهید که اگر نتوانستم، لغوش کنید؛ البته خوشبختانه آنچنان موفق بودم که جوازم را دائمی کردند. گاو هر 9 ماه و یک روز یک گوساله میآورد، برای همین هفت گوسالهام شد 14 تا بعد 28 تا و... اگر بخواهم مراحل کاریام را دقیق بیان کنم، من پس از احداث دامداری شروع به اصلاح نژاد گاو هلشتاین کردم و بعدها نهتنها لقاح مصنوعی، بلکه انتقال جنین را روی گاوها انجام دادم (کاری که مرکز رویان تهران برای زنان نابارور انجام میدهد، ما روی دامهای بارورمان انجام میدادیم) درنتیجه از یک گاو تعداد زیادی جنین تولید میکردیم و این جنین را قبل از ششروزگی به گاوهای جوانمان منتقل میکردیم، درنتیجه بدین ترتیب اصلاح نژادی مناسب و سریع انجام میدادیم. پس از اینها دامدار نمونه کشور انتخاب شدم و در جشنواره شیخ بهایی (اولین جشنواره کارآفرینی در ایران) که در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد، توانستم بهعنوان کارآفرین برتر کشور انتخاب شوم و بعدها هم در جشنوارههای انتخاب بهترین گاو هلشتاین ایران سه دوره مدال طلای جشنواره را من گرفتم؛ علیرغم تصوراتی که بود و میگفتند گاوداری کاری مردانه است! یک خاطره برایتان تعریف میکنم تا خودتان متوجه شوید، جشنواره گاو در آن سالهای دور برگزار شد، در نخستین جشنواره 870 گاودار مرد شرکت کرده بودند و رقابت سختی بود؛ اما از میان همه آنها داور آمریکایی مدال طلا را به گردن گاو من آویخت، البته مدال طلاها به سه عدد رسیدند، چون هر سه سال که جشنواره داشتیم، از میان رقبا گاو من مدال را نصیب خود میکرد و این به سبب اصلاح نژادی بود که در پیش گرفته بودم و بهنوعی نوآوری که در این راه انجام داده بودم، نتیجه داده بود.
خانم فلاحی از فعالیتهای خود در این روزها گفت در حال حاضر نیز در همین مکان مشغول به فعالیت هستیم، اما به سبب شرایط اقتصادی، بازار مقداری در حال رکود است و بهراستی میتوان گفت تا حدی در حال زیاندهی بوده؛ اما یک کارآفرین بایستی با همه شرایط بسازد و باید خیلی زمین بخورد و بلند شود تا بتواند خود را کارآفرین بداند و این خاصیت کارآفرینی است. بدین ترتیب تا حدی فرایند کاری خود را به سمت پرورش گاو گوشتی و تلیسه آبستن (گاو شکم اول آبستن قبل از زایش و شیردهی) انتقال دادیم و وارد این کار شدیم، چراکه زمین زیر کشتی به مساحت 9 هکتار برای تهیه علوفه خریداری کرده بودم که به دلیل خشکسالیها چاه آن نیز خشک شد، بنابراین همه علوفه، مواد غذایی و مواد اولیه یعنی همه نهادهها را بایستی خریداری میکردم و بدین ترتیب فروش شیر برایم بهصرفه نبود؛ به همین دلیل فروش گاو تلیسه (که با روش خاص خودم تولید میکردم) را شروع کردم و آنها را در اختیار دامدارهای دیگر قرار میدهم و مقداری هم بهصورت گاو گوشتی میفروشم.
کارآفرین با همه مشکلاتش ادامه میدهد این روشی است که فعلاً برای خودم پیدا کردهام تا از ضرردهیام مقداری بکاهم و بهنوعی همان اقتصاد مقاومتی را در پیش گرفتم تا اوضاع روبهراه شود؛ چراکه فعلاً همه دامدارها با مشکل روبرو هستند، اما بههرحال خاصیت کارآفرین این است که با همه مشکلاتش ادامه دهد و اگر راهی نیابد، راهی برای خودش میسازد. چنان که من از هفت گوساله شروع کردم و زمانی بود که 300-400 گاو شیری داشتم و در حال حاضر به سبب شرایط، گاو شیری را حذف و به فروش گاوهای تلیسه رو آوردهام و در کنار آن گاو گوشتی هم پرورش میدهم.
خانم فلاحی برای حسن ختام لطفاً درخصوص ورود به کارآفرینی برای جوانهای امروزی صحبتی داشته باشید راستش را بخواهید در حال حاضر برای برداشتن اولین قدم در زمینه کارآفرینی به سرمایه اولیه مناسبی نیاز است، اما آن زمان که بنده کارم را شروع کردم، چنین نبود؛ چراکه الآن آنقدر همهچیز گران شده است که خیلیها جرئت سرمایهگذاری را هم ندارند. آن زمانها وام بانکی میدادند و الآن هم میدهند، اما الآن واقعاً در بازپرداختها مشکلاتی وجود دارد، چنان که میتوانم بگویم در حال حاضر گرفتن تسهیلات بانکی برای کسی که دامداری میکند، به صلاح نیست؛ چراکه باید آنقدر درآمد داشته باشد که بتواند سود بانک را بپردازد، اما در حال حاضر این ممکن نیست و فرد ضرر خواهد کرد. کارآفرین بایستی از یک سری مسائل بگذرد، چنان که من از تشریفات خود را دور کردم؛ جوانهای امروزی باید خود را از یک سری تفکرات دور کنند... تفکراتی مثل اینکه من تهران متولد شدهام، یا کشورهای خارج تحصیل کردهام را باید از خود دور کنند، همانطور که من اینها را کنار گذاشتم و در روستایی دورافتاده در کرج زندگیام را ادامه دادم و برایم هیچ باکی از این عمل وجود نداشت؛ بدین ترتیب جوانان امروزی نیز اگر چنین وارد عمل شوند، میتوانند موفق باشند.
وی در کلام آخر تأکید کرد با آنکه سرمایه کمی داشتم، اما با گذشتن و عبور از تشریفات زندگی و پشتکار، توانستم در این مسیر قدم بردارم و در وهلههای بعدی با بهرهگیری از علم و خلاقیت، در مسیر موفقیت پیش رفتم و با علاقه راهم را آغاز کرده و ادامه خواهم داد.
فارغالتحصیلان دانشگاهی؛ کارآفرینی یا بیکاری؟! با همه این تفاسیر آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید، این است که کار را نباید عار دانست؛ جوان امروزی باید بداند پیگیر بودن علائقش میتواند او را به فرداهای روشنی برساند، نه اینکه مدام سایتهای استخدامی را بالا و پایین کند و از زمین و زمان گلایه کند. این روزها کلاسهای فنی و حرفهای را چه کسانی تشکیل میدهند؟ بهراستیکه دورههای آموزشی و مهارتاندوزی تنها مختص زنان سرپرست خانوار نیست، بلکه جوان تحصیلکردهای که برای ورود در وادی کسبوکار نیازمند مهارت است نیز باید در این دورهها شرکت و با بهرهگیری از مشاوران کارآفرینی قدمهای اولیه را محکم و با جدیت بردارد. البته اینها زمانی میسر و ممکن و البته دستیافتنی خواهند بود که فرهنگ کارآفرینی در کشور نهادینه و جوانان برای اشتغال خود به استخدامهای سازمانهای مختلف دل نبندند و از همه مهمتر افراد موفق و کارآفرینان برتر را آدمهایی که از فضا آمدهاند، ندانند! حال که بازار کار و وضعیت اشتغال بهنوعی است که با کفه دیگر ترازو که خیل عظیمی از فارغالتحصیلان بیکار در آن هستند، برابر نیست؛ بهتر است از خودمان شروع کنیم و با اراده و پشتکار قدمی برداریم. |
لینک | |
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/1793 |