کد خبر : 42970
تاریخ : 1400/4/14
گروه خبری : جامعه

موفقیت با دوری از 3 عامل، در دستان شماست

شما در جواب این سوال چه خواهید گفت؟ فکر می‌کنید هنگام رانندگی به سمت جلو، اگر به آینه عقب نگاه کنید چقدر موفق خواهید بود؟ اگر صادق باشید، به احتمال زیاد پاسخ می‌دهید: "به‌هیچ‌وجه موفق نخواهم بود."

همین اتفاق زمانی می‌افتد که شما سعی در ساخت آینده خود دارید، اما مدام در گذشته زندگی و به آن فکر می‌کنید. در این صورت، شما در حال تلاش برای رسیدن به یک هدف تقریباً غیرممکن هستید. ماریان ویلیامسون معروف می‌گوید: "ما با ماندن در گذشته، آن را بهتر نمی‌کنیم، بلکه با زندگی کردن در زمان حال است که آن را جبران می‌کنیم. "

در دل این کلمات، واقعیت بزرگی نهفته است و آن این است که ما نمی‌توانیم گذشته را تغییر دهیم. هر چقدر هم دست و پا بزنیم، تلاش کنیم و یا شکایت داشته باشیم، تغییری در آن ایجاد نمی‌شود. تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم تمرکز بر حال و ساختن زندگیمان برای آینده است.

اگر فکر و ذکرتان تماما در گذشته باشد، نمی‌توانید روی آینده خود تمرکز کنید. برای ساختن آینده باید گذشته را رها کنید و خود را آزاد کنید. به‌طور‌خاص، سه چیز در گذشته انسان وجود دارد که مردم را بیشتر از همه درگیر می‌کند. برای این که بفهمید این سه چیز چه هستند، به خواندن ادامه دهید.

1. اتفاقات ناخوشایندی که برایتان افتاده‌اند را فراموش کنید

اگر به اندازه کافی عمر کرده باشید، به احتمال زیاد از طریقی مورد کلاهبرداری قرار گرفته یا تحت ظلم واقع شده‌اید. این موضوع هر چقدر هم ناراحت کننده باشد، باید در نظر داشته باشید که این اتفاقات بخشی از زندگی هستند. وقتی کسی به طریقی سر ما را کلاه می‌گذارد، کینه نگه داشتن بسیار آسان می‌شود.

باید به یاد داشته باشید که کینه‌ها در خط مقدم ذهن و قلب شما باقی می‌مانند. آن‌ها از نظر روحی و روانی شما را از بین می‌برند و حتی ممکن است صدمات جسمی به بار آورند. کینه‌ها شما را در گذشته نگه می‌دارند. در واقع، وارد یک چرخه معیوب برای زنده ماندن از اشتباهی که در حق شما انجام شده، می‌شوید. شما به خاطر این اتفاق، اسیر گذشته خود می‌شوید. برای حرکت به جلو، باید اتفاقات ناخوشایند گذشته را فراموش و رها کنید. وقتی این کار را کردید، در واقع آزاد شده اید.

لوئیز اسمدس، توصیف زیبایی دارد و در آن می‌گوید: "بخشیدن مانند این است که یک زندانی را آزاد کنید و بعدا کشف کنید که آن زندانی خودتان بودید. " شما لیاقت به وجود آوردن زندگی دلخواه خود را دارید؛ بنابراین به جلو پیش بروید و با گذشتن از هرگونه اتفاق ناعادلانه‌ای که برایتان اتفاق افتاده است، خود را از گذشته خود جدا کنید. "شما باید هر روز به طور آگاهانه هر آن چه در گذشته اتفاق افتاده است را کنار بگذارید."

2. اعتقادات و باور‌های محدودکننده را کنار بگذارید

من از ابتدا هیچ چیزی نداشته‌ام، پس در آینده هم همین‌طور خواهم بود. رابطه والدین من خوب نبود، بنابراین برای من نیز یافتن عشق واقعی واقعاً سخت خواهد بود. فقط افراد خوش شانس ثروتمند می‌شوند.

چه چیزی در همه این جملات مشترک است؟ اگر حدستان این است که همه این عبارات، باور‌های محدودکننده و فلج‌کننده‌ای هستند که مردم هر روز با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، درست فکر کردید. یکی از بزرگترین دلایلی که مردم برای ایجاد زندگی مورد نظر خود به مشکل برمی‌خورند این است که باور‌های خود را به خاطر اتفاقات گذشته محدود می‌کنند.

چیزی که ناراحت‌کننده است، آنکه این عبارات اکثرا بدون این که خود شخص بخواهد، از گذشته در ذهن او حک شده اند. بیشتر داستان‌هایی که ما درباره خود و زندگیمان به آن‌ها اعتقاد داریم، قبل از هفت سالگی در ما ریشه دوانده اند؛ درست زمانی که ناخودآگاه ما به کار می‌افتد. قبل از این سن، ما مانند یک اسفنج هستیم و هرچه را که در دنیا تجربه می‌کنیم، جذب خود می‌کنیم.

درک ما از واقعیت زمانی اتفاق می‌افتد که در تشکیل آن اختیاری نداریم؛ بنابراین اگر در یک خانواده فقیر بزرگ شده باشید، جایی که در مورد سخت بودن پول درآوردن یا فاسد بودن پول صحبت می‌شود، احتمالاً با بسیاری از همان عقاید بزرگ شده اید. به همین ترتیب، اگر با پدر و مادری که یک ازدواج ناکارآمد داشته اند بزرگ شده باشید، احتمالاً یک سری اعتقادات پیرامون سخت بودن داشتن یک رابطه سالم و شاد بزرگ شده اید.

این موضوع بسیار تاسف بار است. این که بسیاری از کودکان بدون این که حق انتخاب داشته باشند، 

از بچگی با باور‌های غلطِ محدودکننده بزرگ می‌شوند. درست مانند فیل‌هایی که همیشه طناب به گردنشان بوده است. در ابتدا، فیل برای پاره کردن طناب و آزاد شدن می‌جنگد، اما برای انجام این کار قدرت کافی ندارد. سپس فیل پس از ناکامی طولانی مدت، سرانجام از تلاش برمی دارد. این گونه است که شما در نهایت با یک فیل بالغ که توسط یک چوب کوچک به زمین متصل شده است و حتی سعی در آزادی ندارد، مواجه می‌شوید. تجربه‌های محدود کننده نوجوانی آن فیل، برای همیشه زندگی او را شکل داده و محدود می‌کند.

خبر خوب این است که به عنوان بزرگسالانی که توانایی آگاهانه در انتخاب دارند، می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا هنوز هم می‌خواهید این عقاید غلط را حفظ کنید یا خیر. اگر واقعاً می‌خواهید از زندگی به طور موفقیت آمیزی عبور کنید و زندگی خوبی را برای خود ایجاد کنید، باید آن طنابی را که شما را به باور‌های محدود کننده گره زده است پاره کنید. "نفس بکش. بگذر؛ و به خود یادآوری کن که این لحظه تنها لحظه‌ای است که مطمئن هستی داری."

3. مانند یک قربانی زندگی نکنید

آخرین چیز در زندگی گذشتتان که باید برای ایجاد آینده‌ای خوب از آن بگذرید، ذهنیت قربانی مانند شماست. درست مانند باور‌های محدودکننده، بسیاری از افراد اعتقاد دارند در زندگی قربانی هستند. آن‌ها فکر می‌کنند زندگی مدام در حال اتفاق افتادن است و به آن‌ها اجازه استراحت نمی‌دهد.

مشکل این جا است که اگر کسی ذهنیت قربانی‌طور داشته باشد، در واقع قدرت خود را برای ایجاد زندگی مورد نظرش از دست می‌دهد. 

این افراد می‌گویند برای رسیدن به اهداف یا نتایج مطلوب خود در زندگی به اندازه کافی قوی نیستند و باور دارند، چون در زندگی وحشتناکی که برایشان ایجاد شده حرفی برای گفتن نداشته‌اند، در تغییر و بهتر شدن آن نیز اختیاری ندارند.

هیچ انسانی با ذهنیت قربانی طور به اهداف بزرگش در زندگی نرسیده است. کسانی که در زندگی برنده می‌شوند، صددرصد مسئولیت زندگی خود را بر عهده می‌گیرند و معتقدند که قدرت ایجاد هر چیزی را که می‌خواهند دارند.

درست مثل اعتقادات محدودکننده، ذهنیت قربانی طور نیز به احتمال زیاد به شما به طور ناخودآگاه داده شده است. این افکار را از نزدیکان خود در سنین جوانی آموخته اید. اما دقیقاً مانند یک هدیه بد، می‌توانید هر زمان که خواستید آن‌ها را دور بریزید. در واقع، اگر بخواهید در زندگی پیش بروید مجبور خواهید شد این کار را انجام دهید.

همانطورکه استیو مارابولی گفته "از تایید کردن ذهنیت قربانی مانندِ خود دست بردارید. خود را از شک و تردید‌ها بتکانید و توانایی ذاتی خود را برای بهبود و دستیابی به اهدافتان در آغوش بگیرید." اگر بتوانید این کار را انجام دهید، می‌توانید زندگی دلخواه خود را بسازید.

  لینک
http://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/42970