کد خبر : 5806 تاریخ : 1397/11/18 گروه خبری : جامعه |
|
سلبریتیهای آسیبزا یا آسیب زدا؟! شرح کارکرد و کج کارکردهای سلبریتیها |
|
سپهرغرب، گروه اجتماعی: امروزه با تغییرات صورت گرفته در جوامع، شاهد حضور بازیگرانی قدرتمند در عرصه اجتماعی هستیم چنانکه اگر در دورههای قبلی تنها قدرت سیاسی و ثروت، منشأ قدرت بوده، امروز مشهور و معروف بودن تبدیل به قدرتی در عرض دیگر قدرتها و در برخی موارد بالاتر از آنها شدهاست. افرادی که به هر طریق به این قدرت دست پیدا میکنند سلبریتی خوانده میشوند و نفوذ بالایی در اقشار و تودههای مختلف دارند. سلبریتیها گاهی اوقات توانایی زیادی در تحریک افکار عمومی یا کنترل آن دارند. راههای زیادی برای دستیابی به شهرت وجود دارد که هنرمند یا ورزشکار بودن تنها یکی از آنهاست. میزان نفوذ این افراد نیز در جوامع و در میان اقشار مختلف یکسان نیست. سلبریتیها در داخل و خارج از کشور در جوامع غربی سرعت سلبریتی شدن پایین است و افراد به سهولت در زمره سلبریتیها قرار نمیگیرند، اما وقتی سلبریتیها ساخته میشوند مدتزمان زیادی در کانون توجه مردم هستند و نفوذ آنان در افکار عمومی قویتر خواهد بود. افول محبوبیت آنها نیز به درازا خواهد کشید و تا مدتها حکمرانی آنها در افکار عمومی ادامه خواهد یافت این در حالی است که در داخل کشور، سلبریتیها به ناگاه در فضای اجتماعی کشور پدیدار میشوند و همانطور به ناگاه از صحنه کنار میروند اگرچه تأثیر آنها بر افکار عمومی کشور قابلچشمپوشی نبوده اما تأثیر آنها بهاندازه سلبریتیها در خارج از کشور نیست. برای بیان بهتر این تفاوت میتوان به دو ستاره موسیقی در درون و خارج از کشور اشاره کرد: «جاستین بیبر» با طرفداران میلیونی خود در سراسر دنیا توانسته سالهای زیادی در بین مردم جهان محبوب باشد؛ اما در داخل «حامد همایون» با سروصدای زیاد و به ناگاه پا به دایره سلبریتیها گذاشته و پس از مدت کوتاهی از این دایره خارج شد. فرهنگ، بخشی از پازل کسب قدرت و سلبریتیها وسیله مورد نیاز اربابان صنعت فرهنگ برای رسیدن به سود بیشتر هستند. ازاینرو خلق، رشد و تثبیت آنان روندی حسابشده و غیر اتفاقی است و افول یک سلبریتی به نفع فرد یا افرادی دیگر نیز، با تصمیم گردانندگان صنعت فرهنگ خواهد بود. در عصری که فرهنگ جنبه مردمی و خودجوش خود را از دست داده، فرهنگ صنعتی جایگزین آن شدهاست. از صنعت فرهنگ در مکاتب انتقادی غرب با عنوان فرهنگ تودهای یاد میشود و چنین تعریف میشود: «فرهنگ تودهای همان فرهنگ عامه است که با شیوههای صنعتی تولید انبوه، تولید و در بازار با سود به جمعیت انبوه مصرفکننده عرضه میشود. میتوان گفت که این فرهنگی تجاری است که در یک سطح انبوه برای بازاری وسیع تولید شدهاست.»[1] بنابراین سلبریتیها، سربازان پیادهنظام غولهای رسانه و تصمیمگیرندگان صنعت فرهنگ خواهند بود. انواع سلبریتیها تقسیمبندی کردن سلبریتیها میتواند به تحلیل بهتر از پدید آمدن و رفتار اجتماعی کمک کند. برخی برای تقسیم کردن سلبریتیها روی میزان طرفداران یا وسعت طرفداران آنان در جامعه یا جوامع تأکید میکنند؛ اما برخی دیگر منشأ مشهور شدن سلبریتیها را مبنای تقسیمبندی خود قرار میدهند؛ ازجمله این افراد میتوان به روژاک اشاره کرد که سلبریتیها را به سه دسته انتسابی، اکتسابی و انتخابی تقسیم کردهاست. [2] «سلبریتیهای انتسابی» افرادی هستند که به دلیل انتساب به خاندانی خاص یا فرد یا جایگاهی ویژه شناخته میشوند. شخصیتهای سیاسی و اطرافیان آنان و همچنین اطرافیان قهرمانان ملی نمونههایی از این دسته از سلبریتیها هستند. «سلبریتیهای اکتسابی» نیز به دلیل وجود استعداد یا تلاش ویژهای که در خود دارند به موفقیتهایی دستیافته و در میان مردم مشهور میشوند. هنرمندان و ورزشکاران مهمترین نمونههای این دسته از سلبریتیها هستند. دسته سوم، «سلبریتیهای انتخابی» هستند که به دلیل رفتار و یا حضور در رویدادی خاص شناخته میشوند و حضور در آن رویداد باعث محبوبیت و دنبال کردن آنها توسط عده کثیری از مردم میشود. سرعت چهره شدن در دسته سوم بسیار بالاست و عاملی که جامعه را در شرایط عدم اطمینان بیشتری قرار میدهد؛ عدم امکان پیشبینی ظهور سلبریتی انتخابی است. این دسته از سلبریتیها، عموماً از بین مردم عادی سر بر میآورند و به همین دلیل معروف شدن از این راه آرزوی خیل کثیری از افراد جامعه و بهخصوص نوجوانان و جوانان است. این تلاش برای چهره شدن از طریق یک اتفاق باعث میشود جوانان از طریق عادی به فکر موفقیت نباشند و از راهی استفاده خواهند کرد تا به محبوبیت برسند. این اتفاق قطعاً آسیبهای جدی برای تربیت نسلی کارآمد و متخصص خواهد داشت. حاکمیت، رسانه و سلبریتیها آنچه مسلم است نقش اصلی رسانهها در تقویت محبوبیت و مشهور شدن سلبریتیهاست که هرچه رسانهها قدرتمندتر میشوند، آنها بروز و ظهور بیشتری در اجتماع داشته و نفوذشان در افکار عمومی بیشتر میشود؛ اما حاکمیت تأثیر متفاوتی برای هر یک از دستههای سلبریتیها دارند. اگر حکومتی میتواند تأثیری قوی بر روی سلبریتیهای انتسابی و تأثیری نسبی بر سلبریتیهای اکتسابی داشته باشد، توانایی تأثیرگذاری بهشدت محدودی روی سلبریتیهای انتخابی خواهد داشت (فلش زرد). اگر هم موفق شود تأثیری بر روی آنها بگذارد در جهت تقویت و تأیید آنها خواهد داشت و بههیچوجه توانایی محدود کردن یا کمرنگ کردن آن را نخواهد داشت. دلیل ناتوانی یک حکومت در کنترل سلبریتیهای انتخابی، زمینه رشد این دسته از سلبریتیها است. این سلبریتیها بدون نیاز به کمک دولت و صرفاً با تکیهبر ظرفیتهای رسانه به محبوبیت رسیدهاند. نکتهای که نباید از آن غافل شویم تلاشی است که رسانهها برای همراه کردن و استفاده از ظرفیت همه انواع سلبریتیها دارند. همانگونه که اهالی هنر و ورزش تاب و تحمل حضور افرادی را خارج از جمع هنری و ورزشی که تخصص لازم ندارند به دلیل عدم تخصص آنها نمیپذیرند، خود هنرمندان نیز باید قائل به تخصصی بودن سایر حوزهها نظیر حوزههای سلامت و اعتقادات باشند. حوزه تخصص سلبریتیها پس از شناخت راههای رسیدن به شهرت و تحلیل برخی از رفتارهای سلبریتیها، بهتر است درباره مشروع بودن جایگاه هر دسته از آنها نیز بررسی شود. همانطور که قبلاً ذکر شد منتسب بودن، تنها راه مشهور شدن برای دسته نخست یعنی سلبریتیهای انتسابی است. در دین اسلام اگرچه نسبتها محترم شمرده میشوند اما هیچگاه نسب و نسبت کسی موجب برتری او نبوده، فخرفروشی افراد به نسب یا موقعیت بهشدت مذموم شمردهشده و ملاک برای برتری و شایستگی نزد خدای متعال تقوای افراد ذکر شدهاست. به همین دلیل نباید افراد خاصی در جامعه به دلیل نسبت خود با جایگاهها و افراد دیگر، موقعیتی فراتر یافته و نفوذ بیشتری در رسانهها داشته باشند. البته این بدان معنا نیست که نباید احترامی برای این افراد قائل شد؛ بنابراین در جامعه اسلامی میبایست اطرافیان قهرمانان ملی به دلیل تکریم خدمات آنان مورد احترام قرار بگیرند. این رویکرد زمانی از خطا به دور خواهد بود که این دسته از سلبریتیها در فکر سوءاستفاده از موقعیت و احترامی که جامعه در اختیار آنها قرار میدهد نباشند. نمونه خوبی از این رویکرد را میتوان به تعطیل شدن بیت بسیاری از مراجع بعد از ارتحال آنها اشاره کرد. سلبریتیهای انتخابی که بهصورت قارچ گونه در فضای اجتماعی کشور رشد میکنند معضلی است که بهسادگی قابلکنترل نیست، اما با رشد سواد رسانهای در بین کاربران فضای مجازی میتوان رشد و همچنین تأثیرگذاری آنها را محدود کرد؛ اما در موضوع سلبریتی اکتسابی میبایست بر کلیدواژه تخصص تأکید کنیم. در رشتههای ورزشی و هنرهای مختلف قطعاً نیاز به متخصصانی است که در رشته و حوزه خود بتوانند آثار قابل قبولی ارائه دهند و پاسخگوی نیازهای هنری و ورزشی جامعه باشند، همانگونه که در مسائل سیاسی و اقتصادی و اعتقادی نیاز به حضور متخصصان بهشدت وجود دارد. همانگونه که اهالی هنر و ورزش، تاب و تحمل حضور افرادی را خارج از تخصص هنری و ورزشی ندارند، خود هنرمندان نیز باید قائل به تخصصی بودن سایر حوزهها نظیر حوزههای سلامت و اعتقادات باشند. دخالت سلبریتیهای اکتسابی امروزه تبدیل به معضلی در فضای اجتماعی کشور شدهاست. تبلیغ و تأیید داروهایی که برای افراد مضر هستند یا بیان مطالبی اعتقادی که هیچ پایه و اساس دینی ندارند باعث شده آسیبهای جدی به جامعه وارد شود که اینها تنها گوشهای از مضرات اظهارنظر سلبریتیها در مسائل غیر مرتبط با حوزه تخصصی آنها است. اگر سلبریتیها خارج از حوزه تخصصی خود ورود نکنند و از محبوبیت خود برای تأثیرگذاری در سایر حوزهها استفاده نکنند، بسیاری از کج کارکرد سلبریتیها از بین خواهد رفت. *سید مجتبی طباطبایی |
لینک | |
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/5806 |