بافت تاریخی در شهرها، خاطره شهروندان از شهر و حوادث جاری در آن را شکل میدهد و اعتباری برای آن شهر و ساکنانش محسوب میشود. از این روست که دارای اهمیت بوده و نحوه مواجهه و مدیریت آن موضوعی قابل تأمل است. با این حال در سالهای گذشته ناهماهنگی مسئولان در تصمیمسازی و اجرا از یکسو و تعلل در تصویب طرحها از سوی دیگر آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به بخشهای تاریخی شهر وارد آورده و شهر همدان نیز بهعنوان یکی از شهرهای دارای بافت تاریخی کشور از این امر مستثنی نیست. در این راستا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان در سالیان اخیر تلاش کرده تا محدوده بافت تاریخی شهر که به عبارتی رینگ اول و دوم شهر نامیده میشوند را مشخص و از گزند تخریب حفظ کند، تلاشی که با مخالفت بسیاری از شهروندان مواجه شده است. هرچند اصل تعیین حریم محدودههای میراثی و تدوین ضوابط، امری صحیح محسوب میشود اما زمان ورود به مسئله، موضوع مهمتری است؛ به این معنا که میراث در زمان تخریب گسترده بافت و احداث ساختمانهای چندین طبقه در سالیان نهچندان دور چشمان خود را به روی این موضوع بسته بود و تنها به حفظ برخی از تک بناهای تاریخی اکتفا میکرد و امروز که دیگر اثری از بافت تاریخی باقی نمانده به یاد تدوین طرح و ضوابط برای آن افتاده و مصداقی عیان از نوشداروی پس از مرگ سهراب را به نمایش گذاشته است. بر این اساس ساخت و ساز در زمینهایی که تا همین دیروز امکان ساخت چندین طبقه را داشتند، به یک باره محدود شد و کوچهها اجازه تعریض ندارند، این در حالی است که در همجوارشان بناهای پنج و 6 طبقه برافراشته شده و بخشهایی از همان کوچهها تعریض شده و چهرهای آشفته و ناهمگون را در شهر رقم زده، از سوی دیگر شهرداری نیز به همان ضوابط نیمبند سالیان گذشته میراث هم پایبند نبوده و در حرایم مجموعههای میراثی اقدام به ساخت و ساز کرده است. جالبتر اینکه امروز این نهاد که خود مجوزهای احداث بناهای چندین طبقه را صادر کرده، امروزه مشکلات را بر گردن میراث میاندازد، در حالی که تخریب بخش گستردهای از بافت تاریخی شهر توسط این مجموعه انجام شده، تخریب بافت محله آقاجانیبیگ جهت احداث پارکینگ طبقاتی، محله کبابیان، محله جولان، احداث پارکینگ طبقاتی سینا در حریم آرامگاه بوعلی سینای همدان و احداث جاده در حریم تپه هگمتانه در محدوده سرگذر، بخشی از اقدامات شهرداری در این راستا بوده است. به دیگر سخن صدور مجوز ساخت بناهای چندینطبقه در محدوده فعلی بافت تاریخی نیز هر چند تا قبل از ضوابط میراثی جدید منع قانونی نداشت و مطابق با طرح تفصیلی صورت گرفته، اما بخش عمدهای از بافت تاریخی شهر را به ورطه تخریب و نابودی کشاند. از طرفی طرحهای جامع و تفصیلی نیز در این رابطه راهگشا نبودند و امکان تصمیمات سلیقهای را برای مسئولان فراهم آورده، در این میان میتوان به بازنگری طرح جامع شهر همدان اشاره کرد که از سال 1395 تاکنون در هالهای از ابهام قرار دارد و هنوز در گیر و دار مراحل تصویب بهسر میبرد. سندی که قرار است برنامه شهر را طی چند سال آینده مشخص کند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصان شهرسازی و معماری قرار گرفته و فرآیند طولانی تصویب آن موجب ناکارآمدی طرح، بیانضباطی شهری، هدررفت منابع، بلاتکلیفی مردم و مدیریت محلی و عدم پاسخگویی مناسب و مؤثر به نیازهای قابل برنامهریزی شهر شده است. با این اوصاف تصمیمسازی صحیح در زمان مناسب و همکاری همسوی ارگانهای متولی از مهمترین اصول در مدیریت شهری است، موضوعی که با توجه به مطالب فوق در مدیریت بافت تاریخی شهر همدان دیده نمیشود. ورود دیرهنگام میراث فرهنگی بهعنوان متولی امر به موضوع تعیین حریم بافت تاریخی، مداخله گسترده و بیمحابای شهرداری و عدم هماهنگی و توجه به موضوعات میراثی و همچنین مراحل پیچیده و زمانبر اداری در تصویب طرحهای بالادستی، بخشی از مشکلات بافت تاریخی در شهر همدان است که موجب ایجاد حق برای مالکان این محدودهها شده و اعتراضات بسیاری از شهروندان منطقه را دربر داشته است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این باره با مدرس دانشگاه، کارشناس ارشد معماری و دانشآموخته دکتری فلسفه هنر گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: بهرنگ مجیدی با بیان اینکه بافت تاریخی همدان متعلق به سالهای خیلی دور است، گفت: از ابتدای دهه 70 موضوع حفظ بافت در صدر کار قرار گرفت و قرار بود در محله جولان شرایط احیا و بازسازی به نحوی پیش برود که این بافت مورد حفاظت قرار گیرد؛ اما نتیجه آن شد شرایط فعلی، به طوری که بهجز چند ساختمان قدیمی، از حال و هوای بافت گذشته دیگر خبری نیست و حتی از لحاظ هویت شهری نیز چیزی دیده نمیشود که منطبق با اسناد تاریخی آن محله باشد. وی با تأکید بر اینکه در این محله حتی بهلحاظ فرهنگی نیز دیگر تعریفی از بافت ارزشمند وجود ندارد عنوان کرد: در آن سالها در طرح و پروژهای که برای حفاظت از بافت مطرح شد، قرار بود محور فرهنگی- توریستی در این محله برای همدان تعریف شود. این معمار خاطرنشان کرد: مسئله این است که برخلاف شعارهایی همچون «همدان پایتخت و تاریخ تمدن»، امروز شرایط در بافتهای ارزشمند به نحوی پیش رفته که حتی کارشناسان یونسکو هم بهدلیل دستکاریها، تاریخی بودن این بافت را تأیید نکردند. مجیدی با بیان اینکه در این بافتها آنقدر بیبرنامه و بدون نقشه قدم گذاشته و راه رفتهاند که دیگر از هویت تاریخی خود خارج شده و قابلیت ارزشگذاری حتی بهعنوان یک منبع گردشگری هم ندارد، افزود: مثلاً محله جولان یکی از نمونههایی بود که بافت بسیار غنی و فرهنگی به لحاظ تاریخی داشت اما متأسفانه عملاً عملکرد خود را از دست داد و به یک سری ساختمان و آپارتمانی که هیچ کارکرد شهری هم ندارند تبدیل شد. وی مطرح کرد: امروز ساختار محلهای همچون جولان که نماد بافت قدیمی در همدان با بیش از 500 سال قدمت بهشمار میرود، تنها سکونتگاهی است؛ درواقع نتوانست هویت خود را در پی بازسازی و دستکاریهای غیراصولی حفظ کند. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه با ضوابطی که اخیراً میراث فرهنگی در بافت تاریخی در نظر گرفته، شاهد بروز مشکلات عدیده بهویژه برای خانههای فاقد ارزش اما فرسوده در این مناطق هستیم، گفت: تأسفباتر اینکه طی این سالها در بیشتر مناطق امکانات شهری لازم به آن بافت نیز گسیل نشده؛ با تغییر نسلها نیز افراد ساکن در این مناطق نیز تغییر کردهاند؛ بنابراین در بیشتر موارد بنا به محدودیتهای در نظر گرفتهشده ترجیح آنها به تخلیه این منازل بود. مجیدی ادامه داد: تأسفبارتر اینکه افراد جدیدالورود که وارد این محلات شدند بنا به محدودیتهایی که طبق این ضوابط بر آنها حاکم شد، توانستند ضمن انتفاع از این ساختمانها به اهداف خود در بعد گردشگری و هویتی برسند؛ زیرا در گیر و دار دریافت مجوزهای مختلف از میراث فرهنگی و شهرداری افتادند. وی عنوان کرد: حتی در پی ضوابط مطرحشده ازسوی میراث فرهنگی، طی چند سال اخیر موضوع تشکیل «شهرداری بافت» نیز در شهرداری مطرح شد تا دیگر شاهد برنامهریزی مستقل و مجزا و سلیقهگرایانه نباشیم اما در پی این اتفاق عملاً بافت قدیم در همدان برای سوداگرانی که میخواستند در آن برجها و آپارتمانهای خاصی را علم کرده و از این طریق سود هنگفتی را عاید خود کنند، به یک منبع درآمد بدل شد. وی اذعان کرد: شرایط به نحوی پیش رفته که از هویت این بافت که برآیندی از تاریخ و قدمت این محلات به لحاظ معماری و فرهنگی است دیگر خبری نیست، به نحوی که امروز بسیاری از مکانهای واجد ارزش در این محلات از دست رفته و در عین حال مالک معدود ساختمانهای واجد ارزش نیز بهدلیل محدودیتها و عدم همراهی دستگاههای متولی در راستای حمایت واقعی در مسیر احیا، خود بستر تخریب را فراهم میکنند. این استاد دانشگاه با بیان اینکه برای اجرای طرح در بعد شهری و معماری در مناطق شهری بهویژه بافت تاریخی، لازم است، پیش از ورود به عرصه اجرا، زیرساختهای لازم آن فراهم شود تصریح کرد: مسئله این است که بافت قدیم همدان زیرساختهای منسجمی نداشته و بدون در نظر گرفتن این نقص، طرحها را در مسیر احیا و حفاظت بهصورت روبنایی در نظر گرفتند. مجیدی با اشاره به اینکه یقیناً افراد ساکن در این مناطق نیز به لحاظ رفاهی نیازمند خدمات و امکاناتی هستند که نمیتوان به بهانه قرار گرفتن منزل و یا ملکشان در بافت ارزشی، آنها را از داشتن خدمات محروم کرد، گفت: متأسفانه این موضوع حتی در نوسازی (نه احیای بافت) محلهای مثل جولان درنظر گرفته نشد، به طوری که با از بین رفتن کالبد، مباحث فرهنگی آن منطقه نیز روزبهروز کمرنگتر شدند. وی با ابراز اینکه اگر امروز چرایی این مسئله را از متولیان امر جستجو کنید به نبود و یا ناکافی بودن بودجه اشاره میکنند، اذعان کرد: این در حالی است که فراهم کردن منابع مالی و سرمایه ایجاد خدمات و امکانات زیرساختی، قبل از ورود به مسائل روبنایی یک اصل است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و بدون برنامهریزی در این خصوص وارد عمل شد. این استاد دانشگاه با انتقاد از عدم ارتباط متولیان امر با بستر دانشگاه و استفاده از نظرات اساتید در تعیین مبانی مورد نظر در حوزههای مختلف مرتبط با بافت تاریخی شهر همدان، گفت: طی این سالها دانشگاه بوعلی یا سایر دانشگاهها در سراسر استان سمینارهای مختلفی را در ارتباط با مبانی احیای بافت تاریخی برگزار کرده و نتایج آن در صورت هماهنگی با دانشگاهها قابل دسترسی است اما متأسفانه بهدلیل عدم ارتباط بین دانشگاه بهعنوان نهاد تأثیرگذار و عدم به رسمیت شناختن این نهاد، هیچگاه این نظارت کارشناسی مورد توجه قرار نگرفت. مع الوصف با توجه به آنچه گفته شد در نبود برنامه بر مبانی مطالعات بومی و تخصصی مهمترین شقالقمری که میراث فرهنگی طی چند سال ااخیر در بحث صیالنت از بافت تاریخی و ارزشمند شهر همدان پس تخریب آن طی سنوات قبل انجام داده قفل کردن 800 هکتار از مناطق مسکونی شهر همدان تحت عنوان بافت ارزشمند و تاریخی است که بدون هیچ برنامه خاص حمایتی صاحبان این منطقه را که از میدان باباطاهر شروع شده و به میدان دانشگاه ختم میشود، ملزم میکند براساس قواعد این اداره کل ساختوساز کنند حال آنکه این رویکرد همانطور که پیش تر در مقدمه عنوان شد بسان نوش داروی بعد از مرگ سهراب است که نتیجه آن چیزی جز درد سرو سردرگی برای مالکان بافت فرسوده و در ادامه زوال این منطقه نیست.
|