بررسیهای میدانی سپهرغرب درخصوص وجود معتادان متجاهر در سطح شهر همدان
بازار خردهفروشان مواد مخدر داغ است
سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: تقریباً همه کارشناسان در این عقیده متفقالقول هستند که اعتیاد بهعنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی، نهفقط فرد مبتلا را فلج کرده و از چرخه زندگی خارج میکند بلکه این توانایی را دارد تا با بروز پیامدهای مختلف همچون فروپاشی خانواده، افزایش جرم و بزهکاری، فساد و فحشا و نیز شیوع برخی بیماریهای نوظهور مانند ایدز، سلامت یک جامعه را نیز تهدید کند.
هرچند دراینبین هستند کسانی که معتقدند چون اعتیاد با مصرف مواد مخدر تعریف متفاوتی دارد بنابراین نمیتوان هر مصرفکننده مواد مخدر را معتاد نامید و یا اینکه ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور درصدد است تا با اجرای طرح «ارزیابی سوء میزان اعتیاد» به آمار دقیق و واقعیتری از معتادان بهاصطلاح واقعی دست یابد، بااینحال شکی نیست که همه این افراد با هر شکل یا نوع مصرف (اعم از تفننی و یا مستمر) بهمثابه زخم چرکینی در حال واردکردن عفونت به بطن جامعه هستند و البته هم فرقی نمیکند این فرد معتاد زن باشد یا مرد، پیر باشد یا جوان و یا حتی نوجوان؛ چراکه نفس اعتیاد و مصرف مواد، آنقدر آسیبزا هست که بتواند یک جامعه سالم را در کوتاهمدت به ورطه سقوط و انحطاط بکشاند.
دراینبین هرچند آمارها خبر از دستگیری و متلاشی شدن باندهای توزیع مواد مخدر و افزایش رویکردهای اجتماعیمحور در خصوص بازپروری معتادان دارد، اما واقعیت این است که امروزه گذر از اعتیاد سنتی به اعتیاد بهاصطلاح مدرن (مبتنی بر مصرف مواد مخدر صنعتی) که دارای آثار روانی، جسمی و نیز توهمزایی مخربتر و شدیدیتری نسبت به نوع سنتی هستند به یکی از مهمترین ابعاد معضل اعتیاد در کشور ما بدل شدهاست.
مضاف بر آنکه وقوع برخی جنایات هولناک نیز از سوی معتادان حکایت از آن دارد که افیونهای صنعتی و مدرن به دلیل تأثیرات بسیار عمیق خود، توانایی بیشتری برای سوق دادن مصرفکنندگان به ورطه خطرات فردی و اجتماعی دارند.
بررسیها نشان میدهد که امروزه پس از تریاک که بهعنوان پرمصرفترین ماده مخدر چند دهه اخیر در بین ایرانیان شناخته میشده اما به دلیل وفور و ارزانی نسبی و نیز تأثیرات عمیق مخدرهای شیمیایی، ذائقه مصرف با شیب تند در حال کشیده شدن به سمت موادی چون شیشه است ضمن اینکه گل، هروئین و کرک رتبههای دوم تا چهارم مواد مخدر مصرفی را در ایران دارا هستند.
البته دراینبین نکات بسیار حائز اهمیت دیگری نیز وجود دارد که نباید از آنها غافل بود. موضوعاتی از قبیل تغییر الگوی مصرف، گسترش مصرف در بین جوانان (در سالهای اخیر نمود آشکاری داشته) کاهش سن ابتلا به سوءمصرف و نیز شیوع این بلیه در بین دختران، تولد نوزادان معتاد و موارد دیگر.
هرچند هنوز آمار دقیقی از تعداد مبتلایان به سوءمصرف مواد در کشور ما وجود ندارد، بااینحال و بر اساس گمانهزنیها و در لفافه گوییهای برخی مسؤولان، هماکنون رقمی معادل با دو میلیون و 800 هزار نفر برای این قشر عنوان میشود که باوجود پیامدهای ملموس معضل اعتیاد، بسیاری معتقدند این آمار بسیار محتاطانه و حداقلی بوده و گسترش این آسیب اجتماعی در کشور ما همچنان روندی افزایشی دارد که ناگزیر لزوم مقابله با پیامدهای آن را صدچندان میکند.
کلاف پیچیده اعتیاد
شاید دیگر لازم به گفتن نباشد که کشور ما به دلیل قرار گرفتن در مسیر ترانزیت مواد مخدر، ناخواسته هزینههای بسیار بالایی را در این خصوص میپردازد که برای نمونه میتوان به کشف نزدیک به 500 تن مواد مخدر از ابتدای سال اشاره کرد، البته به اعتقاد صاحبنظران این میزان کشفیات نسبت به دوره مشابه آن در سال قبل 12 درصد افزایش را نشان میدهد! درعینحال و به گفته رئیس قوه قضائیه حدود 70 درصد حجم زندانهای کشور را مجرمان در حوزه مواد مخدر اشغال کرده و بدین ترتیب 40 درصد زندانیان بهطور مستقیم و 30 درصد دیگر نیز بهصورت غیرمستقیم در ارتباط با مواد مخدر دستگیر، محاکمه و متعاقباً زندانیشدهاند.
البته دراینبین طرح مجازات اعدام یا زندان فقط شامل قاچاقچیان عمده و در اصطلاح سرشاخههای ورود و توزیع کلی میشود و با وجود آنکه عمده مواد مخدر توزیعشده در میان مصرفکنندگان نتیجه کار سرپنجهها یا همان خردهفروشهاست بااینحال یک مانع داخلی برای برخورد با این افراد، بین ستاد مبارزه با موادمخدرو دیگر سازمانها که قانونگذار هستند، وجود دارد و آن اینکه برای خردهفروشان عموماً مجازاتهای سبکتری مانند جریمه نقدی و شلاق تعریفشده که همین موضوع نیز باعث شده تا بسیاری از آنان بدون ترس و نگرانی در سطح جامعه جولان داده و به فعالیتهای مخربشان ادامه دهند.
در این خصوص بسیاری از کارشناسان معتقدند به دلیل عدم برخورد قاطع و متقن با خردهفروشان و نیز فقدان مجازاتهای مؤثر و بازدارنده با این افراد، امروزه نهتنها از منظر جغرافیای توزیع در شهرها شاهد یک گسترش تأملبرانگیز هستیم، بلکه در منظر دیگر نیز شاهد کوتاهتر شدن مدتزمان دستیابی به مواد مخدر از سوی مبتلایان به سوءمصرفیم؛ بنابراین طبیعی است که باوجود همه تلاشها و مساعی صورت گرفته از سوی متولیان امر در خصوص درمان و بازپروری، اما درنهایت بازهم بیش از 60 درصد افراد درمانیافته مجدداً به چرخه مصرف بازمیگردند.
درواقع اگر قرار است در خصوص کنترل و کاهش این بلیه، اقدام عاجلی را در دستور کار قرار دهیم قطعاً قبل از سمزدایی و بازپروری معتادان باید برخورد با فروشندگان اعم از خرد و کلان در دستور کار قرار گیرد و اینکه فراموش نکنیم ضرباتی را که این قشر بر اساس گستره کاری خود بر سلامت و امنیت جامعه وارد میکنند اگر بیشتر از قاچاقچیان نباشد قطعاً کمتر نیست، اما متأسفانه و به دلایل مختلف ازجمله نقص قانون و ناهماهنگی بین تصویب و اجرای قانون این موضوع فعلاً در حاشیه قرار گرفتهاست.
بازار داغ خردهفروشی مواد
هرچند در عمده جلسات شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان که هر از چند گاه با محوریت مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد با حضور مسؤولان قضایی، انتظامی و دیگران برپا میشود، بهکرات عنوان میشود که برخورد با اعتیاد و مواد مخدر دغدغه اصلی مدیران و مسؤولان محسوب شده و درعینحال ضروری است که به هر شکل و شیوه ممکن این معضل خانمانسوز را کنترل و کاهش داد، اما متأسفانه و با توجه به افزایش تعداد معتادان و دیگر موضوعات مرتبط به این قشر، چنین به نظر میرسد که ظاهراً این برنامههای اجرایی چندان کارساز نبوده و متعاقباً نیز آنگونه که بایدوشاید اهداف آنها محقق نشدهاست.
اگرچه مدعای این موضوع را میتوان بهوضوح در افزایش تعداد مراجعان به مراکز ترک و سمزدایی و یا ان. ایها دید، بااینحال نکته بسیار مهم و تأملبرانگیز این داستان، روایت دسترسی به مواد و یا همان جریان خردهفروشی است که این روزها تقریباً بدون ترس و واهمه آنچنانی و حتی در ملأعام در گوشه و کنار شهر و یا برخی میادین اصلی در حال انجام است و ظاهراً هم به فکر کسی خطور نکرده که نخستین قدم خشکاندن ریشه اعتیاد در هر جامعه قطع کردن دست فروشندگان و ناامن کردن مراکز تجمع آنهاست.
و اما در این راستا روایت تلخ و نخ نمای خردهفروشی مواد مخدر در برخی نقاط شهر همدان، دیگر موضوعی نیست که کسی از آن خبر نداشته و یا برخی بخواهند بر اساس مصالح و منافع یا حفظ وجهه نهاد و سازمان خود در برابر جامعه، منکر آن شده و یا آن را تکذیب کنند؛ چراکه اساساً اینگونه تکذیب و کتمانها هم بهمثابه انکار خورشید در روز روشن است که نمیتوان با پاک کردن صورتمسئله از زیر بار پاسخ به علل و چرایی آن شانه خالی کرد.
با توجه به اینکه سال گذشته و درست در زمانی که در همین روزنامه گزارش مستندی در خصوص توزیع و فروش مواد مخدر در نقاطی مانند محوطه آرامگاه بوعلی، باباطاهر، میدان امام (ره) و خیابان اکباتان درج شد شاهد بودیم که برخی با نوعی زاویه گیری معنادار با حقایق و عنوان سیاهنمایی و اغراقگویی به دنبال طفره رفتن از اصل موضوع بودند و حتی کار به آنجا کشید که بهصراحت عنوان شد که در همدان اصلاً معتاد متجاهر وجود ندارد و ضمناً فضا هم برای موادفروشان آنقدر ناامن شده که دیگر کسی جرأت این کار را ندارد!
بااینحال هنوز چند ماهی از آن انکارها و کتمانها نگذشته که به عینه نهفقط در همان اماکن قبلی، بلکه در نقاط دیگر و صدالبته با وضعیتی بهمراتب نگرانکنندهتر شاهد عرضه و حتی استعمال مواد مخدر بهصورت گسترده و مداوم توسط جمعی از زنان و مردان هستیم که برای کامی از دود، در حال بر باد دادن دودمان یک شهر هستند.
منطقه میدان بار و در کوچهای که در کنار یک سردخانه واقعشده تنها نمونهای است از چند مأمن و مأوای مشهور و پررونق جماعت خمار و منگ که بیهیچ واهمه و ترس از پلیس و بگیروببند، طی شبانهروز مدام در آن منطقه برای خریدوفروش و استعمال مواد بهصورت کاملاً آشکار تردد دارند. جایی که نهتنها در مسیر عبورومرور روزانه صدها و شاید هزاران نفر از ساکنان و مسافران است بلکه چندان هم دور از متن شهر و تیررس نگاه مسؤولان نیست که بخواهند در خصوص وجود آن اظهار بیاطلاعی کرده و یا نگران تبعات وضعیت موجود در آن نباشند.
شاید این موضوع باورکردنی نباشد اما جرأت، جسارت و انفعال گری این جماعت تا بدانجا پیش رفته که حتی حضور عکاسان و خبرنگاران سپهر جهت تهیه گزارش در این محل برایشان چندان نگرانکننده نبود و حتی با رفتاری تهاجمی و تأملبرانگیز اقدام به تهدید و ارعاب وی جهت ترک محل کردند که نشان میدهد این جماعت برای ادامه کار خود هیچ ابایی از تهاجم و تهدید هم ندارند.
گذشته از این موضوع که جرأت و جسارت در انجام تخلف آشکار و حتی اقدام به تهدید و ارعاب دیگران برای ایمنسازی محیط از کجا نشأت گرفته و نتیجه کدام اشتباه و غفلت راهبردی ماست، بهجای خود، اما در اینجا ذکر این نکته ضروری است که قطعاً وجود چنین مراکز تجمعی که در آن بهراحتی مواد مخدر به فروش رسیده و حتی سر نقد مورد استعمال قرار میگیرد، مهمترین عاملی است که باعث میشود نهتنها نتوانیم در خصوص کنترل و کاهش گستره اعتیاد قدم مؤثری برداریم بلکه مانع از این میشود که راه را برای بازگشت به چرخه افراد معالجه شده نیز هموار کنیم.
بسیار مضحک است در زمانی که ما در سمینارها، اجلاسها و یا کارگاههای آموزشی مشغول صدور بیانیه و راهکارهای کاغذی در تقبیح و تهدید خواندن اعتیاد و مواد مخدر هستیم، درست چند کوچه یا خیابان آن طرفتر عدهای بدون دغدغه و نگرانی در حال خریدوفروش و استعمال مواد مخدر هستند!
واقع امر اینجاست که حتی اگر در خوشبینانهترین حالت بتوانیم نسبت به ساخت و تجهیز حداکثری مراکز ترک اعتیاد اقدام کرده و دراینبین نیز با استفاده از صدها پزشک، روانکاو و متخصص رفتاری، همراه با افزایش طول مدت درمان همه این معتادان را معالجه و به جامعه برگردانیم بازهم تا زمانی که عرصه برای فروش (آن هم بدین شکل) ادامه داشته و دسترسی به مواد مخدر راحت باشد حتی یکقدم نیز به جلو نگذاشتهام و همچنان در حال در جا زدن خواهیم بود.
بر اساس یک قاعده منطقی تا زمانی که بازار عرضه وجود داشته باشد مصرفکننده نیز وجود خواهد داشت، پس تنها راهکار منطقی خروج از این وضعیت، خشکاندن سرچشمهها و قطع کردن دست فروشندگان و عرضهکنندگان (چه در مقادیر خُرد و چه کلان) است.
البته در این میان نباید از این امر نیز غافل بود که میزان و مقدار حجمی و وزنی موادی که در این اماکن عرضه میشود در ضریب نسبیتی تعداد مصرفکنندگان و دفعات مصرف در طول سال بیشک رقمی را به دست خواهد داد که شاید در مخیله برخی نگنجد اما درنهایت و بهعنوان یک حقیقت انکارناپذیر باید بپذیریم که در همین مراکز بهاصطلاح خردهفروشی، سالانه تا بیش از صدها کیلو مواد مخدر بهراحتی و سادگی در حال توزیع و فروش است و خدا میداند تاکنون چند خانواده را از هم متلاشی و چه تعداد زن و کودک را آواره کوچه و خیابان کرده، صرفاً به این دلیل که هنوز برخی بر این باورند که به دلایل مصلحتی نمیتوان برای خردهفروشی مواد مخدر مجازاتهای سنگینی را وضع کرد درحالیکه همه میدانیم سنگینی جرم این افراد به دلیل تأمین مواد موردنیاز مصرفکننده قطعاً اگر از قاچاقچیان عمده سنگینتر نباشد کمتر هم نیست.
شناسه خبر 2189