وقتی مدتهاست خطر بافت فرسوده و ناپایدار زیر گوش مسئولان خوابزده بیدار شده
خیابان شهدا و لحظهشماری حادثه
سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: کارشناسان بر این عقیدهاند که امروزه و در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافتهای قدیمی به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانستهاند که ارتباط مناسبی را با محیط پیرامونی خود در زمینه خدماترسانی به بهرهبرداران برقرار کنند.
بیشک وجود همین بافتهای فرسوده یکی از مهمترین دغدغههای مدیران شهری، شهرسازان و معماران بوده که عدم توجه به آنها موجب زوال شهر، توسعه ناهمگون و نیز ظهور ادبیات جدیدی در حوزه شهرسازی و معماری است که تحت عناوینی چون بافت ناکارآمد، توسعهنیافته و ناپایدار جای میگیرند و لاجرم برای رفع معضل ایجادشده، باید به معانی دقیق و روشن این مفاهیم بپردازیم.
البته در راستای نیل به این مقصود در تاریخ 11 مردادماه سال 85 از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران شاخصهای شناسایی بافتهای فرسوده در قالب سه عنوان ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری معرفی شده که در این میان فرسودگی مهمترین مؤلفه و عامل شناسایی ناپایداری است و متأسفانه در بسیاری از موارد مورد بیتوجهی و غفلت قرار میگیرد.
از منظر کارشناسان بهطور کلی کاهش کارآیی هر پدیدهای، فرسودگی آن را به دنبال دارد؛ گو اینکه وقتی در محدودهای از ساختار شهری نیز حیات رو به رکود میرود، لاجرم بافت آن محدوده نیز روند فرسودگی و تخریب را درپیش خواهد گرفت. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که فرسودگی بافت و عناصر درونی آن عموماً یا به سبب قدمت بنا رخ میدهد و یا متأثر از فقدان برنامههای توسعه و نظارت فنی بر شکلگیری آن بافت بهوجود میآید.
و اما در این بین بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدوده قانونی شهر اطلاق میشود که به دلیل فرسودگی کالبدی، عدم برخورداری مناسب از تأسیسات، خدمات و زیرساختهای شهری، آسیبپذیر بوده و از ارزش کاربری نازلی برخوردار است. البته تعریف دیگری نیز در این خصوص وجود دارد و آن اطلاق به سازههایی است که ارزشهای شهروندی آن کاهش یافته و ساکنانش ایمنی خاطر و رضایت ازنظر زندگی و کسب در محل نداشته و نیازهای اساسی آنها برآورده نمیشود.
در عین حال کارشناسان ایمنی بر این باورند که قدمت ساختمان نیز به خودی خود یکی از فاکتورهای مهم و بهنوعی نشاندهنده فرسودگی بناست؛ بهطوری که هرچه میزان فرسوده بودن یک بنا و یا به عبارت بهتر قدمت ساختمان بیشتر باشد، طبعاً خسارات وارده بر آن نیز در مقابل حوادث و بحرانها بیشتر خواهد بود. گو اینکه بر اساس آمار منتشرهشده توسط وزارت راه و شهرسازی، درمجموع چیزی بیشتر از 72 هزار هکتار بافت فرسوده در 498 شهر کشور ما وجود دارد که این عرصه شامل 15 درصد مساحت شهرهای کشور و دربرگیرنده حدود 25 درصد جمعیت شهری میشود.
نکته حائز اهمیت اینجاست که اکثر بافتهای قدیمی نیز دقیقاً در اطراف محورهای ساختاری و اصلی شهر و نیز بازارهای سنتی و راسته تجاری قرار دارند که لاجرم این فرسودگی کالبدی و عملکردی آنها آبستن وقوع بحرانهای فراوانی در چند سال گذشته شده، چه اینکه با گذر زمان و افزایش عملکرد این بافتها در حالی که حجم مبادلات و تعاملات آنها نیز رو به گسترش و توسعه میرود، در مقابل ضریب ایمنی آنها هم رو به کاهش نهاده است؛ بهویژه اینکه شرایط و ناهنجاریهای مذکور در مواقع بروز حوادثی مانند آتشسوزی، زلزله، طوفان و سیل مضاعف بر بالا بردن ضریب خطر و تلفات جانی مالی، جریان امدادرسانی توسط امدادگران را هم با موانع جدی روبـرو خواهد ساخت.
زنگ هشدار در بافت مرکزی شهر همدان
گرچه وجود بافتها و ساختمانهای فرسوده (و حتی بعضاً مخروبه) برای شهری تاریخی مانند همدان موضوع چندان عجیب و تازهای نیست، با این حال شکی وجود ندارد که همین بافتهای فرسوده (حتی به نام آثار تاریخی و ارزشی) نیز هرگاه به حال خود رها شده و مورد بیتوجهی قرار گیرند، ناخواسته و به اشکال مختلف باعث دردسر خواهند شد. حال چه از منظر شکل و شمایل نازیبا و چه از جهت بحث ایمنی برای ساکنین و رهگذران و یا حتی تبدیل شدن به محلی برای جمعآوری زباله و حیوانات موذی و یا معتادان و افراد ولگرد!
البته امروزه ماسوای آن بخش از بافت فرسوده شهر همدان که در قالب مناطق مسکونی در حاشیههای دور قرار گرفته و بهنوعی از تیررس نگاه و توجه مدیران شهری پنهان ماندهاند، اما درست در نقطه مقابل آن یعنی میدان امام خمینی (ره) که بهعنوان مرکز اصلی شهر لاجرم متحمل حجم بسیار بالایی درخصوص تردد عابران و خودروها است نیز شاهد وجود مقدار قابل توجهی از بافتها و ساختمانهای بسیار فرسوده و قدیمی هستیم که در تابعی از تاریخ ساخت شهر عمر برخی از آنها حتی به بیشتر از یکصد سال هم میرسد.
بناهای کوچک و بزرگی که شاید از منظر برخی میتواند روایت زندهای از تاریخ یک شهر و به شکل خاص میراث فرهنگی آنجا محسوب شود، با این حال اما نیاز به گفتن نیست که متأسفانه وضعیت نگهداری، ترمیم، بهسازی و یا ایمنسازی برخی از همین بناهای باقیمانده از گذر تاریخ در بعضی از قسمتها چنان مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته که دیگر نهتنها روایتگر تاریخ و تمدن و یا سبک خاصی از هنر و معماری نیست، بلکه برعکس بیشتر بهمثابه فهرستی بلندبالا از خطرات، حوادث و رخدادهای نهفته احتمالی است که لاجرم بروز هرکدام از آنها بهتنهایی میتواند تبعات بسیار نگرانکننده و مسئلهسازی را برای شهر و شهروندان به همراه داشته باشد.
در حقیقت وضعیت این بافتهای بلاتکلیف و رهاشده را در حالی باید به نقد و بررسی نشست که جدا از بحث زیباشناسی منظر شهری، فرسودگی کالبدی سریع آنها در طی چند سال گذشته (متأثر از عوامل مختلفی مانند بارش شدید نزولات جوی، بروز برخی زمینلرزهها و البته به موازات این رخدادهای طبیعی بیتوجهی مالکان خصوصی و متولیان دولتی به موضوع بازسازی، ایمنسازی، ساختوسازهای غیر اصولی و بیاعتنایی به بُن و پی فرسوده آنها) باعث شده تا رسماً بحث توان و تحمل و اصطلاحاً خودایستایی برخی از این ابنیه که بعضاً نیز دارای چندین طبقه هستند، به یک مسئله کاملاً جدی و نگرانکننده برای سلامت و ایمنی شهر و شهروندان آن مبدل شود.
البته برای فهم و درک این حقیقت نیز دیگر نیاز چندانی به نظر کارشناسان و اهل فن نیست و چهبسا هر رهگذر غیر متخصصی هم بتواند با نیمنگاهی هرچند سطحی به حالوروز این ساختمانهای نیمهمخروبه و زواردررفته، خطر حادثهای را که در دل آنها خوابیده، ببیند.
برحسب اتفاق مصادیق بسیار مشخص و غیر قابل انکاری از اینگونه موارد تهدید و تخریب را هم میتوان در سرتاسر میدان امام (ره) و خیابانها، پیادهراهها و راستهبازارهای منتهی به آن (البته بهصورت خاص خیابان شهدا و کوچهپسکوچههای متصل به آن بهعنوان محور اصلی این گزارش) دید.
متأسفانه این وضعیت نیز در حالی است که روزانه هزاران نفر از همشهریان ما دانسته و ندانسته در حال عبور از کنار و یا زیر این ساختمانها هستند و البته هم مشخص نیست که چه زمان و چگونه این رخداد از قبل پیشبینیشده به یکباره بر سر ایشان آوار خواهد شد و کشوری را در بُهت و حیرت و خانوادههایی را به خاک عزا خواهد نشاند.
روایت خوششانسی یا ختم به خیری
و اما درمجموع بررسیهای بهعمل آمده و با اینکه تقریباً در همه محلات قدیمی و مرکزی و حاشیهای شهر همدان میتوان بافتهای فرسوده و مخروبهای را دید که به اشکال گوناگون مانند مغازه، انباری، پارکینگ و حتی منازل مسکونی هنوز در حال استفاده و کاربری هستند، لیکن وجود بافتهای بهشدت فرسوده و نگرانکننده خیابان شهدا به شکل بسیار برجستهای در این بین خودنمایی میکند. گو اینکه وجود برخی از مغازهها و منازل و یا مسافرخانههای موجود در این خیابان تا حدودی تأمینکننده برخی از نیازهای ساکنین شهر است، اما نکته مهم خطرات بالقوه موجود در این ساختمانهای شکننده و ناپایدار بوده که هرلحظه جان و مال ساکنین و رهگذران و یا کاسبان محل را به مخاطره و چالش میکشد.
یکی از کارشناسان این حوزه با اشاره به وضعیت برخی از ساختمانهای فرسوده موجود در خیابان شهدا، به خبرنگاران سپهرغرب گفت، جدا از آن قسمت بافتهای مخروبه و نیمهویران این خیابان که در مالکیت خصوصی قرار دارد و خود آنان میباید درخصوص تبعات و خطرات احتمالی پاسخگو باشند، اما موضوع اینجاست که برخی از بناهای خیابان که بهعنوان اثر فرهنگی و تاریخی معرفی شده و در مالکیت بخش دولتی قرار دارند هم از وضع و حال خوبی برخوردار نیستند و برای ایمنسازی آنها هم کار درست و درمانی انجام نشده و یا در دستور کار قرار ندارد.
فیالواقع مشکل اینجاست که جدا از بیتوجهی مالکان بخش خصوصی، فقدان تعریف مشخص و شفافی از اثر فرهنگی و تاریخی در برابر بافت فرسوده، باعث شده تا گاهی به اشتباه شاهد باقی ماندن برخی از این ویرانههای بیارزش در مسیر مردم باشیم که البته هرلحظه هم خطر آوار شدن و ریزش آنها بر سر رهگذران متصور است و لاجرم این بلاتکلیفی بین فرهنگی یا تخریبی بودن ساختمان به ضرر جانی و مالی افراد بیگناه تمام خواهد شد.
البته در اثبات موضوع هم میتوان به سقوط دفعتی اشیا و یا ریزش سقف دیوار عمده ساختمانهای متروکه این خیابان در پی بارش بارانهای شدید سال جاری و برخی لرزهها اشاره کرد که هرچند خوشبختانه تلفات و خسارت جانی و مالی خاصی را به همراه نداشته، اما شاید زنگ هشدار وجود این تهدیدات جدی را به صدا درآورده باشد تا متولیان و مدیران اجرایی شهر را به خود آورد.
از طرفی برخی از همین گمانهزنیها و شواهد نگرانکننده درخصوص ریزش ساختمانهای فرسوده خیابان شهدا باعث شده تا در حال حاضر شاهد تعطیل شدن برخی مغازهها در این خیابان باشیم؛ زیرا کاسبان محل حاضر نیستند که با قبول ریسک ادامه کار در این محل بهیکباره شاهد از دست رفتن جان و سرمایه خود باشند.
اگرچه در این میان انجام برخی اقدامات نیمبند و غیر اساسی مانند نماسازی خارجی و تعمیرات داخل توسط برخی مالکین نیز فقط توانسته تا حدودی ظاهر کار را توجیه و استفاده تجاری و بعضاً مسکونی این اماکن را برای مدتی امکانپذیر کند، اما واقع امر اینجاست که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران در حال حاضر این بناها که عموماً نیز شامل مغازهها و فروشگاهها هستند یا از پایبست ویران شده و امید چندانی به دوام و قوامشان نیست و یا در زیر سایه خرابههایی قرار گرفتهاند که اطمینان چندانی به ماندگاری آنها نیست.
گو اینکه تا این لحظه نیز شاید اتفاق خاصی برای آنان رخ نداده و یا در پی رخداد هر حادثهای، ماجرا ختم به خیر شده؛ اما آنچه در این میان ضروری است، لزوم توجه به خطرات نهفته و متعاقباً پیدا کردن راهکار و علاج قبل از وقوع و نیز پاسخی قانعکننده به شهروندان مطالبهگر و عابران و رهگذران در این معابر و مسیرهاست که بدانند:
1- مسئول تخمین زدن و مشخص کردن عمر مفید و یا میزان خطرساز بودن ساختمانهای موجود چه کسی است؟
2- تاکنون جهت تأمین جانی و سلامت مردم بهعنوان اولین ضرورت در قبال این عامل چالشبرانگیز، چه اقداماتی صورت گرفته است؟
3- آیا مالک و یا مالکین در قبال وضعیت موجود و هرگونه خطر و پیامدهای بعدی توجیه و تفهیم شدهاند؟
4- تا کِی و با چه تعهد و تضمینی این ابنیه مخروبه برای مردم خطرساز نخواهند بود؟ و اگر چنین شد، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
5- تفکیک ابنیه لازمالتخریب و غیر فرهنگی از مواریث تاریخی شهر همدان تا چه میزان صورت گرفته و آیا کارگروهی برای تعیین مصادیق آن مشخص شده است؟
و اینکه اگر ساختمانی جزء آثار تاریخی نیست، پس چرا تاکنون نسبت به تخریب، ایمنسازی و یا حریم سازی برای جلوگیری از خطرات ناشی از سقوط و آوار آن، اقدام جدی صورت نپذیرفته است؟
البته ناگفته پیداست که توجه و رسیدگی به این امور هم علیالقاعده از وظایف ذاتی شهرداری، شورای شهر و... است که باید ضمن بررسی و بازخوانی همه ابعاد متأثر از وجود بافتهای فرسوده، با اعلام هشدار قبلی به کسبه و ساکنین درخصوص خطرات احتمالی ادامه سکونت و یا اشتغال در این اماکن، نسبت به تهیه یک طرح جامع برای تعیین تکلیف و متعاقباً جانمایی و جابهجایی این افراد اقدام کنند و در عین حال تمهید مقدمات رفع و حذف این نقاط خطر را نیز در دستور کار خود قرار دهند.
چه اینکه حتی اگر لازم است از طریق مبادی قضایی نسبت به اعلام هشدارهای عمومی، اخذ تعهدات لازم از مالکان نسبت به تعین تکلیف قطعی و یا الزام به جبران هرگونه خسارات احتمالی و... اقدام لازم را بهعمل آورند؛ زیرا قطعاً پافشاری بر این امر نهتنها ضامن سلامت و ایمنی شهروندان خواهد بود، بلکه به بهسازی جلوههای بصری شهر نیز کمک شایانی خواهد کرد.
تخریبی یا تاریخی؟ مسئله این است
یکی از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی ضمن گفتگو با خبرنگار روزنامه سپهرغرب با اشاره به اینکه موضوع بافت فرسوده و خطرآفرین بودن آنها از بحث آثار و ابنیه تاریخی و لازمالاحیاء جداست عنوان کرد، برای اینکه یک ساختمان و یا بنا در زمره آثار تاریخی و فرهنگی قرار گیرد باید شرایط، شاخص، ویژگی و تعاریفی را داشته باشد که در حال حاضر برخی از ابنیه موجود در خیابان شهدا از این امتیازات بیبهرهاند و لذا نمیتوان به نام حفظ اصالت و یا اثر خاص و یا چنین بهانههایی نسبت به نگهداری و یا عدم تخریب و ایمنسازی محیط اقدامی نکرد. زیرا بنا بر بررسیهای بهعملآمده، عمده این ساختمانهای فرسوده فیالواقع تاریخی نبوده و در دست مالکان خصوصی قرار داشته و دارند که به دلیل عدم رسیدگی طی سالیان دراز و امید به فروش زمین آنها به قیمت بالاتر، حالا به شکلی خطرناک و شکننده در مسیر مردم ظاهر شدهاند.
البته این روند در حالی ادامهدار شده که شهرداریهای نواحی نیز با استدلال و استناد به شخصی بودن این اماکن، انجام هرگونه عملیات بازسازی و ایمنسازی آنها را خارج از وظایف خود عنوان کرده و هر نوع اقدامی را منوط به پرداخت هزینه از سوی مالکان میدانند و در عین حال جهت روانسازی حرکت عابران و خودروها نیز از نصب هرگونه حصار و حفاظ و یا تابلوهای هشداردهنده، عملاً خودداری کرده و معتقد هستند که این کار ناگزیر بخشی وسیعی از خیابان و پیادهرو را از دسترس و کاربری خارج کرده و بر ترافیک و ازدحام در مسیر میافزاید.
درواقع بیتوجهی مسئولان به تبعات این خطرات بالقوه و نیز مشخص نبودن تفکیک و مرزبندی مربوط به بناهای تاریخی و تخریبی، باعث شده تا امروزه عدهای از مالکان در پشت نام حفظ مواریث تاریخی، نسبت به بازسازی و هزینهکرد برای ایمنسازی محیط اقدام نکنند و یا جهت وقتکشی برای افزایش بیشتر قیمت زمین و ملک، این کار را کرده و لاجرم آنچه اصلاً بدان توجه نشده و نمیشود، جان و سلامت صدها شهروند و انسان بیگناه است که هرروزه از این معابر طی طریق کرده و مشخص نیست کدامشان باید از سر قرعه تاوان این سودجویی سیریناپذیر را با از دست دادن جان خود و یا عزیزانشان پرداخت کنند.
کوچهپسکوچههای فرسوده
و البته جدا از داستان تهدیدات متأثر از وجود بافتهای فرسوده در خیابان شهدا، همین روند را میتوان بهوفور در کوچهپسکوچههای خیابانها و محلات منشعب از آن نیز دید؛ اماکنی که اگرچه ظاهراً از تیررس نگاه دور هستند، اما قطعاً از تیر بلا ایمن نیستند. گو اینکه هماکنون تعداد قابل تأملی از این بناهای فرسوده و متروکه را نیز میتوان مشاهده کرد که به دلیل بیمبالاتی مالکان، سالهاست به حال خویش رها شدهاند، بیتوجه به اینکه همین عدم سرکشی و ایمنسازی هرلحظه آنها را به خطر ریزش و انهدام نزدیک میکند و یا اکنون منزل و مأوای معتادان و ولگردان شده است.
به گفته یکی از کارشناسان هلالاحمر و نیز تائید یکی دیگر از کارکنان خدمات ایمنی شهر همدان، بعد از خطر ریزش ساختمانهای فرسوده، بسته شدن معابر به دلیل تنگی مسیر و نیز وجود آوارهای سنگین، دومین علت مهم افزایش تلفات محسوب میشود که باید برای آن فکر اساسی کرد.
در این موارد استفاده از ماشینآلات بزرگ و حجمی هم تقریباً غیر ممکن خواهد شد؛ به گفته کارشناسان در این منطقه به علت بافت خشت و گلی و نیز وجود تیرهای چوبی کمدوام، احتمال انباشت آوار بهصورت سنگین حتمی است و همین امر کمک کردن به افراد را دچار اشکالات اساسی خواهد کرد.
گرچه نمیتوان از سکونت افراد در این اماکن جلوگیری کرد، اما وظیفه خود میدانیم که بهعنوان کارشناس تبعات سنگین انتخاب آنها را به ایشان و همچنین مسئولین گوشزد کنیم.
ایشان همچنین از بیتوجهی به ایمنسازی اطراف ساختمانهای مذکور اظهار تعجب و نگرانی کرده و چنین بیمسئولیتی را نشان از سوء مدیریت دانستند.
شناسه خبر 3121
1 # : Behzad
( 15:53:48 ) 1397/9/13
احسن عالی بود این مقاله را باید دائم جلوی چشم مسئولین گرفت و خبرنگاران محترم در جلسات و همایش های غالبا تبلیعاتی این سئوالات را پیگیری کنند ، شاید در شرایط بی پولی و نداشتن خلاقیت و ضعف مدیران دستگاههای مربوطه تنها راه تحریک بخش خقوصی به سرمایه گذاری و ساخت و ساز باشد و بهترین کار هم سیاستهای تشویقی و مثلا کاهش عوارض ساخت و ما لیات بافت فرسوده باشه و البته ایجاد بازار بورس کالا و خدمات در خیابان شهدا مثل گسترش بازار مواد غذایی از سرگذر تا میدان پروانه ها و بازار بورس لوازم یدکی از میدان پروانه تا میدان چپارخانه اینکار بودجه چندانی نمیخواهد فقط کمی پیگیری و دلسوزی وهماهنگی بین مسئولین ، با تشکر مجدد از سپهر غرب ، هر روز تعریف و تبلیغ شما را خواهم کرد