شناسه خبر:5730
1397/11/16 10:02:46
عقد، گذری برای کشف همدیگر

فقط دلبری و دلربایی نکنید

سپهرغرب، گروه خانواده: طرف مقابل باید برایتان موجود فضایی و ناشناخته‌ای باشد که از یک کره دیگر پا به زمین گذاشته‎است، حالا به شما زمان کوتاهی داده‌شده تا قبل از برگزاری مراسم عروسی، این فرد ناآشنا را در همه زمینه‌ها و ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، شخصی و خانوادگی شناسایی و بسنجید.

بارها و بارها در ارتباط با دوران دل‌نشین عقد، مسائل و مشکلات آن، مدت‌زمان مناسب برای عقد بودن دختر و پسر، روابط و نقش خانواده‌ها مطالب مختلفی از سوی روانشناسان و کارشناسان در این حوزه در رسانه‌های مختلف خوانده و شنیده‌اید؛ اما بازهم نمی‌دانید که در حال حاضر باید چه‌کار کنید؟ نمی‌دانید اگر درد دل‌هایتان را به همسر خود بگویید پیش خود حفظ می‌کند یا خیر؟ نمی‌دانید اگر باهم بر سر موضوعی به تفاهم نرسید چه واکنشی از خود نشان می‌دهد؟ و ندانستن‌های زیادی که ناشی از عدم شناخت همسر آینده‌تان است.

وقتی روی پل قرار می‌گیرد در ابتدای راه جذابیت‌هایش، عقل و هوش را از شما می‌رباید. آن‌قدر محو زیبایی‌ها و قشنگی‌های اطراف آن می‌شوید که گاهی فراموش می‌کنید اصلاً برای چه روی آن رفته‌اید.

به‌تازگی عقد کرده‌اید و درگیر خرید بلیت سینما و رفتن به کافه‌های مختلف برای خوردن قهوه ترک یا ساین شاین هستید. تقریباً همه پارک، فست‎فود و رستوران‌های اطراف محله خود و همسرتان را رفته‌اید و با ذوق و شوق کیفیت غذای آن را به سایر دوستان و اقوام جوان که در این دوره هستند و یا هنوز ازدواج‌نکرده‌اند پیشنهاد می‌کنید که برای یک‌بار هم شده به آنجا سر بزنند. همان‌گونه که کیفیت غذاهایی که باهم خورده‌اید را در یاد دارید، رفتار، اخلاق و حرف‌هایی که در این مرحله از زندگی برای آشنایی به همدیگر می‌زنید در خاطرتان حفظ کنید، چراکه باید بر اساس آن‌ها برای ادامه میسر تصمیم‌گیری کنید.

اگر از آن دسته عقد کرده‌هایی باشید که اجازه مسافرت را پدر دختر صادر کرده باشد، در هوای دو نفره شمال و زیر باران، لب ساحل قدم می‌زنید و دست‌آخر هر دو سرماخورده به خانه برمی‌گردید؛ که در این موقع با این جمله «عاشقن کلشون باد داره» از سوی اعضای خانواده مواجه می‌شوید.

باوجود همه شیرینی‌های کافه‌ها و زیر باران راه رفتن‌ها، عقد دوره‌ای گذرا است. یک دوره گذار برای فهمیدن همدیگر و کنار آمدن باهم تا زمان جشن عروسی؛ دوره عقد یا به تعبیر برخی از خانواده‌ها نامزدی یک پل میان ادامه زندگی و اتمام آن است. در این زمان شما در ابتدای پل قرارگرفته‌اید و حالا باید روی آن قدم بزنید و از منظره‌های خوب و بد آن شناخت کامل به دست بیاورید. لغزش‌ها و معایب آن را بررسی کرده و ببینید می‌توانید باوجود کمبودها و نواقصی که دارد، به آن‌طرف پل که سرآغاز زندگی است برسید یا خیر.

وقتی روی پل قرار می‌گیرد در ابتدای راه جذابیت‌هایش، عقل و هوش را از شما می‌رباید. آن‌قدر محو زیبایی‌ها و قشنگی‌های اطراف آن می‌شوید که گاهی فراموش می‌کنید اصلاً برای چه روی آن رفته‌اید.

برای دختر و پسری که به‌صورت سنتی یا مدرن ازدواج‌کرده‌اند و با خواندن خطبه عقد محرم‌ترین فرد به همدیگر شده‌اند، هیچ فکری جز ساعت‌ها حرف زدن و قدم زدن به ذهنشان راه نمی‌دهند. وقتی شما پل زیبایی را تاکنون ندیده باشید و برای نخستین بار آن را ببینید، خیلی دوست دارید از تاریخچه و زیروبم آن سر دربیاورید، اما طبیعت اطراف آن، سرعت این کاوشگری را از شما می‌گیرد.

اگر هم ازدواج به شکل مدرن باشد که دختر و پسر شناختی از یکدیگر قبل از مراسم‎های خواستگاری داشته باشند، عقد مرحله شیرین به هم رسیدن فارغ از استرس‌های نپذیرفتن خانواده‌ها است. بعدازآنکه بله را از سمت خانواده‌ها گرفتند، همه‌ آن رؤیاهایی را که تا قبل از آن زمان برای هم تصویرسازی کرده بودند، می‌خواهند اجرایی کنند.

سنتی یا مدرن بودن شکل ازدواج فرقی نمی‌کند. جلسات خواستگاری و صحبت‌های اولیه درباره شناخت یکدیگر یک هاله پر ابهام است که نیاز دارید خودتان آن را کشف کنید. فرصت گشت‌وگذار در زندگی فرد مقابل در یک دوره مشخص به شما داده شده، این دوره از یک ماه تا چند سال بسته به شرایط و موقعیت‌های افراد متفاوت است؛ اما به‌طورقطع در سی روز دو فرد نمی‌توانند همه زوایای پنهانی همدیگر را شناسایی کنند و به زمان بیشتری نیاز دارند تا روی این پل حرکت و درباره آن اطلاعات کاملی به دست بیاورند. از سوی دیگر درجا زدن چندساله روی آن‌هم نمی‌تواند کمک زیادی به طرفین کند جز آنکه حساسیت‌های بی‌مورد مانع توجه به یکدیگر می‌شود.

     به کدام سو روانه‌اید

بالاخره شما بعد از یک ماه یا چندین ماه و سال باید به‌طرف دیگر پل بروید. اگر مجذوب و شیفته حاشیه‌های آن شوید نمی‌توانید از هویت و ویژگی‌های پل به‌خوبی اطلاعات به دست بیاورید. این اجازه را بدهید که اگر همه‌چیز را درباره او فهمیدید و توانستید آن را همان‌گونه که هست با همان خصوصیات خودش بپذیرید، آنگاه برای همیشه به آن‌طرف پل برای یک زندگی ابدی بروید؛ اما اگر با حرکت روی آن متوجه شدید که دارای عیب و خصوصیتی است که هرگز نمی‌توانید آن را قبول و یا برایتان قابل‌تحمل نیست، راهی برای برگشت هم بگذارید. کاری نکنید که اگر حتی تصمیم به برگشت داشتید برخی از زیاده‌روی‌های دونفره بودنتان مانعتان باشد و مجبور شوید برخلاف خواسته‌هایتان، روی پلی معلق که هرلحظه امکان سقوط دارد، زندگی کنید.

*زهرا جمشیدی

شناسه خبر 5730