شناسه خبر:6054
1397/11/30 08:52:30
سیدعباس صدرالدینی با واکاوی ابعاد زندگی سیدعباس همراهیان مطرح کرد:

«جامع‌نگری» سیدعباس همراهیان در وقف و امور خیریه

سپهرغرب، گروه خبر - سمیرا گمار: تاریخ شمسی 1310 را نشان می‌داد که خداوند به آقا سیدعلی صدرالدینی فرزندی عطا کرد و نامش را عباس گذاشتند؛ کم‌کم گرفتن شناسنامه به‌طور جدی معمول شده و همان موقع بود که سیدعلی به تبعیت از خانوادۀ همسر، نام خانوادگی خود را به همراهیان تغییر داد. روند زندگی سیدعباس را نیز مانند دیگران به جلو می‌راند تا اینکه زمان سربازی‌اش فرارسید و او برای ادای خدمت به سربازی اعزام شد.

پس از اتمام دوره سربازی در یک مغازۀ اجاره‌ای واقع در سه‌راهی کاروانسرای گلشن، واقع در خیابان اکباتان همدان به کفش‌فروشی پرداخت و همان سال‌ها بود که تشکیل خانواده داده و ازدواج کرد؛ حاصل این ازدواج سه فرزند بود.

گذران زندگی روحیۀ پرتلاش سیدعباس را اقناع نمی‌کرد و از آنجایی که شغل قبلی وی فروش کفش‌های لاستیکی و گالش بود، به فکر تولید انبوه این محصول افتاد و نتیجۀ آن ایجاد کارگاهی در همین زمینه بود؛ در همان سال‌ها و بر اثر رفت و آمد به تهران، متوجه شد می‌توان از لاستیک‌های فرسودۀ ماشین‌های سبک و سنگین پودر لاستیک تولید و برای کف کفش‌های چرمی استفاده کرد. بنابراین مکانی جهت انبار لاستیک‌ها اجاره و از تهیۀ پودر لاستیک درآمد متنابهی برای خود ساخت؛ از آنجایی که کارخانجات بزرگ در تهران بودند، ناچار شد در منطقۀ جنوب غربی تهران کارگاهی جهت تولید پودر لاستیک فراهم کرده و هم‌زمان به همراه خانواده به تهران مهاجرت کند.

طی آن سال‌ها در اثر معاشرت با بازاریان تهران، با الفبای سیاسی و انقلابی آشنا و خود را مهیای کارهای فرهنگی کرد؛ کارهایی نظیر حمایت و پشتیبانی از خانواده‌هایی که به دلایل سیاسی در زندان‌های ستمشاهی به‌سر می‌بردند. از سوی دیگر به دلیل ارادت ویژه‌ای که به روحانیت داشت، به سمت امام خمینی (ره) متمایل شد؛ تا جایی که در سال‌های 56-57 اعلامیۀ حضرت امام (ره) را از نجف با خود به ایران آورده و به همراه فرزند شهیدش سیداحمد در زیر زمین خانه توسط دستگاه استنسیل تکثیر و توزیع می‌کرد.

روحیۀ تلاشگری نسبت به محرومیت‌زدایی از جامعه به‌ویژه قشر روحانیت، او را وادار کرد تا در قم مکانی را با همکاری دوستان خود خریداری و درمانگاهی جهت طلاب دایر کند. این مکان به کتابخانه امام خمینی (ره) معروف بود که پس از تبعید امام و انهدام کتابخانه توسط ساواک، از طریق آقایان اشراقی و اعرابی در اختیار خیرین قرار گرفت و بعدها به‌نام درمانگاه قرآن و عترت نام‌گذاری شد. جالب این است که سند درمانگاه در ثبت اسناد قم بدین‌گونه آمده است: فروشنده سیدروح‌الله مصطفوی معروف به آیت‌الله خمینی و خریدار حضرت صاحب الأمر عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ تنها سندی که خریدار و فروشنده‌اش با این نام و نشان هستند.

در طول این سال‌ها سیدعباس از مساعدت و همکاری با مؤسسات خیریه تغافل نمی‌کرد تا جایی که ضمن پرداخت کمک‌های نقدی، نسبت به تهیه جهیزیه نیازمندان مبادرت جدی داشت. در آن سال‌ها جنگ تحمیلی بر کشور سایه شوم انداخته بود و سیدعباس همانند دیگر آحاد ملت، فرزند خود را جهت پاسداری از حریم اسلام و قرآن تقدیم انقلاب کرد و پس از شهادت سیداحمد، سیدعباس به‌طور کلی هم خود را مصروف به امور خیریه کرد.

در سال 64 بر اثر آشنایی وی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین امامی کاشانی که از طرف امام راحل تولیت مدارس معارف را برعهده داشت، به ساخت مدارس علوم و معارف اسلامی (پسرانه و دخترانه) وابسته به مدرسۀ عالی شهیدمطهری اهتمام ورزید.

به‌طوری که در یک مساحت یک‌هزار و 500 متری دو مدرسه احداث و در کنار آن یک ساختمان سه‌طبقه (یک طبقۀ آن خوابگاه، طبقۀ وسط سالن مطالعه و طبقۀ زیرین آشپزخانه بود) به‌منظور سکونت و رفاه دانش‌آموزان روستایی و محروم که جهت ادامۀ تحصیل به مدرسۀ معارف آمده بودند، ایجاد کرد. از آنجایی که مدارس نیاز به بودجۀ لازم داشت، سیدعباس به فکر ایجاد درمانگاهی در همان حوالی به‌نام کلینیک قائم افتاد تا منابع به‌دست‌آمده از آن را صرف مدارس معارف کند. درمانگاه (که اکنون یک بیمارستان مجهز است) و مسجدی که در بین آن‌ها ایجاد شده، به همراه دارالقرآن و صندوق قرض‌الحسنه، طی وقف‌نامه‌ای با عنوان موقوفۀ شهید سیداحمد همراهیان، به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

از دیگر فعالیت‌های حاج سیدعباس همراهیان، می‌توان به نقش اساسی وی در ساخت 74 واحد آپارتمان مسکونی جهت سکونت طلاب علوم دینی و مدارس علمیۀ همدان در شهرک شهیدمدنی اشاره کرد.

در پایان لازم به ذکر بوده که سیدعباس تمامی این مساعی را مرهون همسر گرامی خود حاجیه خانم منصوره زریونی است که پیوسته مشوق و همراه وی بود؛ انشاالله روح آن مرحومه در کنار حضرت صدیقۀ طاهره (س) متنعم باشد.

شناسه خبر 6054