سلام سرباز، خدا قوت

صاحب منصبی در نشستی توجیهی نقل می‌کرد در یکی از روزهایی که گروه تروریستی داعش درحال نزدیک شدن به مرزهای غربی کشور بود و خطر به‌طور جدی احساس می‌شد، جلسه‌ای با حضور مسئولان بلندپایه سیاسی و امنیتی کشور برگزار شد. در آن جلسه پیشنهادی ارائه شد که این خطر بالقوه را با مردم به اشتراک گذاریم. در این جلسه سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی کمی ناراحت شد و گفت: (نقل به مضمون) «نیازی به این کار نیست، چرا می‌خواهید اذهان عمومی را مشوش کنید، بگذارید مردم زندگی خود را داشته باشند و آرامش جامعه را مخدوش نکنید. هر وقت دشمن از روی جنازه ما رد شد، مردم خود می‌فهمند و همان‌طور که در طول جنگ تحمیلی ثابت کردند، تمام‌قد جلو دشمن خواهند ایستاد».

منظور از اشاره به این مقدمه استناد به باور قلبی سربازی پاک‌باخته بود که می‌گفت «باید شهید باشی تا شهید شوی».

در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان شاهد برگزاری آیین شاید کم‌نظیر راهپیمایی میلیونی توده‌های مردم در پهن‌دشت کشورمان بودیم که همه بدون گزافه با شور و شعور آمده بودند، آمده بودند دیده شوند، دیده شدن آن‌ها برای جهانیان پیام داشت که ما با همه گلایه‌مندی‌ها هنوز در میدان هستیم.

آمده بودند به دشمنان این مرزوبوم این پیام را راسخ‌تر بگویند «ما را ز سر بریده می‌ترسانی، ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم، در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم».

تردیدی نیست برگزاری چنین مراسم‌هایی با این حد و اندازه نیز دارای ملاحظات امنیتی و انتظامی خاص خود است، اما در بزنگاه راهپیمایی روز قدس جمعی سرباز بودند که دیده نشدند، اصلاً آمده بودند دیده نشوند، کار آن‌ها منحصر به ساعات مراسم نبود، آنان سربازان گمنام شب و روز پشت صحنه‌ بودند که نیامده بودند دیده شوند، آمده بودند فدا شوند و در تأسی از حاج‌قاسم باور دارند «باید شهید باشند تا شهید شوند».

راهپیمایی جمعه با حضور پُرجنب‌وجوش و پُرخروش ملتی مصمم در اقصا نقاط کشور ازجمله همدان در کمال آرامش و امنیت برگزار شد که همه آن را در قاب تصویر صدا و سیما، رسانه‌ها و عکاسان خبری و درنهایت افکار عمومی، اذهان عمومی و انظار عمومی دیدیم و دیدند؛ اما جمعی در حاشیه، گمنامانه و درعین‌حال پُرفروغ درخشیدند و دیده نشدند. چه می‌توان گفت به این سربازان بی‌ادعای آن روی سکه این رخداد عظیم ملی، جز اینکه «سلام سرباز، خدا قوت» و دست‌مریزاد.





لینک خبر: