کد خبر : 15305 تاریخ : 1398/9/30 گروه خبری : جامعه |
|
یک محقق علوم اجتماعی در گفتگو با سپهرغرب مطرح کرد: درس یلدا؛ یک سیستم دفاعی جمعی در برابر سختیها |
|
سپهرغرب، گروه خبر - سمیرا گمار: محقق و پژوهشگر علوم اجتماعی گفت: یلدا یک سیستم دفاعی جمعی در برابر سختیها است و درس یلدا باید این باشد که برای عبور از سختیها نیاز به اتحاد داریم. ایرانیان بنا بر یک سنت دیرینه باستانی چندین هزار سال است که به استقبال آخرین شب پاییزی میروند تا در یک فضای گرم و صمیمی گردهم آمده و نخستین شب سرمای زمستانی را با گرمای حضور در کنار بزرگترها و خانواده خود آغاز کنند؛ در این شب رسم است تنقلات و میوه میخورند، حافظخوانی میکنند و خلاصه تا پاسی از شب بیدارند در کنار هم. این سنت کهن و دیرینه ایرانی و گرامیداشت نخستین شب زمستان با نام یلدا یا همان چله فرصتی است برای ترویج فرهنگ شادمانی، لذتبردن از حضور در کنار بستگان و فامیل، رهایی از روزمرگیهای زندگی شهری و ماشینی امروزی و دوری از دغدغهها و نگرانیهای زندگی. با این حال عدهای معتقدند این شب را زیادی بزرگ کرده و از کارکردهای اصلی آن فاصله گرفتهایم؛ عدهای هم سعی دارند سال به سال رسوم جدیدی به این شب اضافه کنند! با این اوصاف آنچه در ادامه میخوانید گفتگوی خبرنگار سپهرغرب با پوریا گلمحمدی، جامعه شناس، و پژوهشگر اجتماعی است که به سوالاتی در باره شب یلدا و کارکردها و پیشینه آن پاسخ میدهد: پوریا گل محمدی با بیان اینکه یلدا هم مثل همه مراسمهای ایرانی دارای پیشینه بلند و جالبی است، عنوان کرد: اساسا جشن ایرانیها دو نوع بوده؛ جشنی که ورود به یک مرحله خوبی است و جشنی که عبور از یک مرحله بد و سخت است، مثلا ورود به بهار با جشن نوروز همراه بوده و یلدا عبور از بلندترین شب سال و وارد شدن به سرمای زمستان است که نیاکان ما میخواستند در کنار یک دیگر وارد این سختی شوند. وی ادامه داد: البته بررسیها نشان میدهد بحث شادی و شادمانی در شب یلدا خیلی مطرح نبوده، بلکه اصل حاکم بر این شب بیشتر دورهمی بوده، چون برای سرما که شادی نمیکنند بلکه میخواستند ورود به زمستان و خطراتی که بر اثر سرما به محصولات کشاورزی وارد میشود را با هم و در کنار هم انتخاب کنند. این محقق و پژوهشگر یلدا را یک سیستم دفاعی جمعی خواند و ابراز کرد: گاهی مردم به اخباری که از رسانههای رسمی و غیررسمی منتشر و منعکس میشود بسنده کرده و خیلی به مطالعه در این خصوص نمیپردازند، تا به اصالت آن پی ببرند. گلمحمدی با تاکید بر اینکه هر منطقهای برای یلدا افسانهسازی خاصی داشته است، اضافه کرد: داستانهایی وجود دارد که من فقط شنیدهام (منبعش را ندیدهام) مثلا اینکه در گذشته قبیلهای وجود داشته که همه آنها زن بوده و دخترها را میدزدیدهاند، مردم هم در شب یلدا گرد هم جمع میشدهاند تا از دختر بچهها محافظت کنند. وی گفت: اما واکاوی فلسفه شب یلدا نشان میدهد ایرانیان بر این عقیده بودهاند که وقتی در یک سرمایی قرار میگیرند آدمهایی هستند که دور هم جمع میشوند تا این مراسم را با روشن کردن آتش و شمع گرم نگهداشته و در کنار یکدیگر به آن رنگ و لعاب ببخشند. این نویسنده با اشاره به نمادهای شب یلدا در قالب میوه و تنقلات، تصریح کرد: رنگ سرخ این نمادها از انار و سیب تا هندوانه همه نشان میدهد نیاکان ما به دنبال عبور از یک مرحله به مرحله دیگر و مقاومت و حرارت در برابر سختی بودهاند اینکه با شروع زمستان دور هم باشند و با سرما مبارزه کنند. گلمحمدی در پاسخ به این سوال که ظاهرا با این اوصاف یلدا کارکرد اصلی خود را از دست داده، اذعان کرد: یلدا از کارکرد اصلی دور نشده بلکه تغییر پیدا کرده که بخشی از آن طبیعی است، خوراکیها نماد است، ذهن انسان هم که انعطافپذیر است برای این موارد جایگزین انتخاب میکند. وی با تاکید بر اینکه درس یلدا باید این باشد که برای عبور از سختیها نیاز به اتحاد داریم، اظهار کرد: بهترین سلاح گذر از سختیها با همبودن و در کنار همبودن است؛ آن هم با یک قالب منحصربه فرد به نام گفتگو و دیالوگ باهم؛ همنشینی، گفتگو و توجه به گذشته، فرهنگ، آیین و آداب و رسوم با این تفکر که در تاریکی و سختی به فکر ایجاد نور و آسانی باشیم و هر چه داریم با هم قسمت کنیم، فلسفه شب یلدا است. این محقق انسانشناسی ادامه داد: نگاه به جشنها و رسوم ایرانیان نشان میدهد آنها هیچگاه شادی انفرادی نداشتهاند، همه جشنهای ما خانوادگی و دورهمی بوده و هست، اما اینکه خود را درگیر دکور، آرایش و پیرایش کنیم فقط از این شادیها میکاهد. گل محمدی افزود: آرایشهای چند ساعته برای جشنها نشان میدهد افراد به دنبال شاد بودن نیستند، بلکه به دنبال نشان دادن خود هستند؛ در گذشته فرد از باغ و سر زمین کشاورزی به خانه میآمد، لباسش را تکانی میداد و در عروسی شرکت میکرد اما الان برخیها تا چند دست لباس نداشته باشند و آرایش نکرده باشند عروسی نمیروند، حتی خود عروس و داماد! برخی معتقدند توجه به این مسائل نیاز جامعه امروز است و این طور میطلبد اما توجه افراطی به این موارد یعنی اینکه آنها نمیخواهند شاد باشند بلکه به دنبال نشان دادن خود به دیگرانند. این جامعهشناس فرهنگ ایران را یک فرهنگ غنی و قدرتمند خواند و اعلام کرد: فرهنگ ایرانی به گونهای است که از رسوم مختلف یک آیین نو استخراج میکند، مثل زنبور که روی گل مینشیند و عسل تولید میکند، ایرانیها هم این قدر تبحر دارند اما باید مراقب باشند که با علم به ریشه و منشأ رسومات بتوانند به اصالت آن بپردازند. گل محمدی در بخش دیگری از سخنانش یادآوری کرد: قدرت عزاداری ما بیش از شادی است، چون برای این کار تمرین و آموزش داریم، اما در جشن و شادیها این طور نیست و چون شادی کردن بلد نیستیم و انجام ندادهایم همه را خراب میکنیم مثل چهارشنبهسوری که به جای هدفمندکردن سانسور میکنیم؛ چهارشنبه سوری یک جشن ساده بوده که نیاکان ما آتش روشن کرده و از روی آن میپریدهاند. وی با اشاره به نقش رسانهها در معرفی آیین، جشنها و سنتهای باستانی، خاطرنشان کرد: رسانهها نه کمکاری بلکه بدکاری کردهاند، این که نمیشود کسی چهار تا کتاب خواند بتواند در مورد همه چیز نظر بدهد، این حوزه مانند همه سنتهای ما نیاز به اندیشمند و متفکر دارد. گاهی نشانهها گم میشود و چون گذشته را نمیدانیم همه چیز را به هم میریزیم. این محقق و پژوهشگر علوم اجتماعی گردهم آمدن آدمها در مناسبتهایی همچون شب یلدا را صرفا یک خوشگذارانی ندانسته و با بیان اینکه مردم باید سنتها و جشنها را احیا و ساماندهی کنند و این کارِ هیچ دستگاه و سازمانی نیست بلکه آنها باید در کنار مردم باشند تا آیین ما از مسیر اصلی منحرف نشود، سخنان خود را به پایان برد. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/15305 |