کد خبر : 24438
تاریخ : 1399/4/15
گروه خبری : شهر

خیابان باباطاهر و لزوم بازنگری در ایمنی و بهسازی

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: بازسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده صرفاً تلاش جهت ایمن‌سازی محیط نیست، بلکه کوششی در راستای صیانت از سرمایه‌های اجتماعی است.

از منظر کارشناسان بافت فرسوده و قدیمی ساختاری است که در فرآیند زمانی طولانی شکل گرفته و تکوین یافته و امروز در محاصره فناوری عصر حاضر گرفتار شده است. گو اینکه بافت یادشده در گذشته و به مقتضای زمان دارای عملکرد‌های منطقی و سلسله‌مراتبی بوده، اما امروزه ازلحاظ ساختاری و عملکردی دچار کمبود و نقایصی شده و آن‌گونه که باید، دیگر جوابگوی نیاز ساکنان در بحث مسکونی و کاربران از حیث تجاری نیست و لاجرم با تغییر کارکردها و نگرش‌ها، لزوم رسیدگی به این بافت‌ها و سامان‌دهی هرچه فوری به آن‌ها احساس می‌شود.

البته طی سالیان گذشته دولت و مدیریت شهری راهکارهای مختلفی را جهت احیا و بازسازی بافت‌های فرسوده شهری تجربه کرده و در دستور کار قرار داده‌اند، اما با توجه به حجم عظیم این‌گونه بافت‌ها و یا قرار دادن آن‌ها در فهرست ابنیه و میراث فرهنگی، مانع از هرگونه تغییر شده‌اند، درعین‌حال نباید از یک مشکل اصلی یعنی تأمین منابع مالی هنگفت برای احیای این‌گونه بافت‌ها غافل بود.

درواقع احیا و نوسازی بافت‌های فرسوده اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه در کنار اراده دولتی و حاکمیتی این مسئله توسط مردم و در قالب (نوسازی مشارکتی) و با توجیه کامل آنان صورت پذیرد و تا زمانی که در احیای بافت‌های فرسوده منافع ساکنان درنظر گرفته نشود، نمی‌توان به احیای سریع بافت‌های فرسوده امید داشت.

مضاف بر این برای حصول به نتیجه باید دولت، نهادهای عمومی شهرداری‌ها، سازمان مسکن و شهرسازی، استانداران، نمایندگان مجلس و غیره اعتماد مردم را به‌دست آورند و درعین‌حال علاوه‌بر این باید اجرای اصول شهرسازی، معماری و اقتصاد شهری نیز با توجه به قابلیت‌سنجی ویژه همان منطقه صورت گرفته و با دیدی همه‌جانبه نسبت به احیای بافت فرسوده اقدام شود.

صاحب‌نظران بر این نکته تأکید دارند که برای دستیابی به هدف مذکور باید ابتدا بستر‌ها و زیرساخت‌های لازم جهت طرح فراهم شود، زیرا مکانیسم‌های مداخله در بافت‌های فرسوده بسیار فراوان‌اند؛ از تجمیع و تملک گرفته تا کمک‌های دولتی، تأمین زیرساخت‌ها، خدمات شهری و غیره.

البته در ایران توجه به این موضوع (احیای بافت فرسوده، حاشیه‌نشینی، اسکان غیر رسمی و غیره) پس از غفلتی طولانی به زمستان 1382 و به‌ویژه پس از زلزله بم بازمی‌گردد که طی مصوبات جلسه هیئت دولت آیین‌نامه اجرایی بند ب تبصره 6 قانون بودجه سال 1384 کل کشور مطرح و به تصویب رسید؛ به این معنا که تسهیلات ویژه‌ای برای کلیه سازندگان غیر دولتی و انبوه‌سازانی که اقدام به نوسازی، مرمت و مقاوم‌سازی واحد‌های مسکونی در بافت‌های فرسوده کنند، ارائه خواهد شد، اما ظاهراً این مسئله به نحو محسوسی تاکنون مغفول مانده است.

زیرا مطالعه و تجربیات داخلی و خارجی نشان داده که در بافت‌های فرسوده عرصه‌هایی وجود دارد که باید به‌عنوان محرک توسعه توسط دولت و مدیریت شهری مورد بررسی و استفاده قرار گیرد که در این میان سیاست‌گذاری، تبیین رویکردها، تسهیل کردن جریان با استفاده از ابزارهای قانونی، فراهم کردن بسترهای حقوقی مناسب، تأمین زیرساخت‌های شهری و توسعه خدمات، الگوسازی، برنامه‌ریزی و مدیریت پروژه‌های محرک توسعه و آموزش از وظایف دولت در سامان‌دهی بافت‌های فرسوده است.

درواقع اعتقاد بر این است که پروژه‌های محرک توسعه یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی بوده که باید در طرح‌های نوسازی و بازسازی درنظر گرفته شود و تجارب کشورهای موفق در زمینه بهسازی و نوسازی حاکی از به‌کارگیری این استراتژی در طرح‌های توسعه درون‌شهری است. به‌گونه‌ای که توسعه با هدایت میزان تراکم و استفاده از زمین‌های ذخیره شهری برای پروژه‌های محرک توسعه جهت بهسازی، نوسازی و بازسازی بافت‌های فرسوده از اهداف کلی تمامی طرح‌های زنده‌سازی شهری این کشورها است.

      بافت مرکزی شهر و تجمیع خطرات بالقوه

بی‌شک امروزه یکی از مهم‌ترین معضلات و درعین‌حال حساس‌ترین موضوعات مطرح در شهر همدان، فرسودگی پهنه وسیعی از بافت مرکزی آن است؛ درواقع نفس فرسودگی تبعات گسترده‌ای را در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و غیره بر زندگی شهروندان وارد کرده که متعاقباً شدت داشته و می‌باید در اسرع وقت برای رفع آن‌ها چاره‌اندیشی شود.

درعین‌حال تاکنون مجموعه اقدامات انجام‌شده در این راستا به‌دلیل فقدان یک استمرار و اراده کامل و یا نظام جامع، قابل نقد بوده و چندان نقطه اتکای مثبتی فرا روی مسئولین برای انجام اقدامات جدی در این زمینه قرار نمی‌دهد. بنابراین روزنامه سپهرغرب درصدد است تا ضمن سلسله‌گزارش‌های خود (درخصوص بافت‌های فرسوده و تهدیدزا) ضمن تعمق در علل فرسودگی و پیامدهای ناشی از آن، با رویکرد نقد منصفانه وضعیت موجود و به‌خصوص بافت‌های فرسوده راه‌های منتهی به مرکز شهر، درتلاش است تا مطالبه‌گر سؤالات مردمی درخصوص راهبردهای کلان مدیران نظام نوسازی شهر به‌عنوان متولیان بافت‌های فرسوده شهری باشد.

زیرا اعضای این تحریریه عمیقاً بر آن باور هستند که بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری ازجمله چالش‌های مهم فرا روی مدیریت شهری در کشور و ازجمله استان و شهر ما است که تاکنون و به‌صورت جدی پیگیری و مورد ارزیابی و اصلاح قرار نگرفته؛ دلیل اینکه فرسودگی فیزیکی– کالبدی و کارکردی و تبعات اجتماعی ناشی از آن در پاره‌ای از مناطق به‌ویژه فضای مرکز شهر به‌علت روند شتاب آلود شهرنشینی کشور مورد بی‌توجهی مدیریت شهری و برنامه‌ریزان در عصر نوگرایی قرار گرفته است که در این میان خیابان باباطاهر به‌عنوان یکی از معابر اصلی در این روند از قاعده فوق مستثنا نبوده و حتی به‌دلیل بی‌توجهی، به نحو بسیار نگران‌کننده‌ای در چرخه فرسودگی و زوال قرار گرفته است.

این موضوع از آن حیث قابل تأمل است که جدای وجود مغازه‌های پروتئینی، صیفی و میوه و یا الکتریکی و غیره که باعث حضور جمعیت کثیری در آن است، این خیابان به‌عنوان یکی از 6 نماد و هویت شهری ما محسوب می‌شود و از بافت اجتماعی قوی برخوردار بوده که به‌عنوان یک سرمایه اجتماعی می‌توان از آن‌ استفاده‌های فراوانی کرد؛ یعنی با ایجاد زیرساخت‌های تجاری، اداری، مسکونی و حتی فرهنگی و مذهبی متأثر از وجود بقعه مشهور امام‌زاده عبدالله در امتداد آن، می‌تواند به‌عنوان یک بازوی قوی و تأثیرگذار در مجموعه شهری همدان مورد استفاده قرار گیرد.

      باباطاهر محلی برای تجمیع ارزش‌های اجتماعی و انسانی

واقع امر این است که تبعات و پیامدهای بی‌توجهی به بازسازی بافت فرسوده صرفاً تخریب ساختمان‌ها و یا وارد آمدن خسارات جانی و مالی به شهروندان نیست، بلکه بر مسائل اجتماعی، بهداشتی و غیره نیز تأثیر می‌گذارد؛ زیرا آهنگ فرسودگی با افزایش جمعیت و کاهش کارآیی بیشتر می‌شود، درخصوص خیابان باباطاهر نیز اگرچه به‌ظاهر هنوز بخش اعظمی از این بافت‌ها درحال استفاده و کاربری است، اما واقعیت آن بوده که اگر از هم‌اکنون به این طیف بافت‌های ضعیف توجه نشده و اقدامات لازم برای بازسازی آن‌ها صورت نگیرد، در سال‌های آینده این اماکن نیز به فهرست بافت‌های بسیار فرسوده و لازم‌التخریب و حتی تهدیدزا (به‌مانند آنچه در خیابان شهدا شاهد هستیم) اضافه خواهند شد.

البته از دیگر ویژگی خاص این‌گونه بافت‌های فرسوده خاطره‌انگیز بودن آن‌ها است که مدیریت شهری باید به این نکته نیز توجه خاص داشته و این عوامل اجتماعی را حفظ کند؛ زیرا زمانی که مردم بافت فرسوده محل زندگی خود را تغییر می‌دهند، به‌نوعی سرمایه اجتماعی خود را نیز از دست می‌دهیم.

درواقع نوسازی تنها به کالبد ساختمان‌ها مربوط نمی‌شود و مشاغل، سنن و هویت محلی که در بافت فرسوده وجود دارند هم باید مد نظر مشاوران قرار گیرند تا مردم پس از نوسازی احساس تعلق نسبت به منطقه اشتغال و یا سکونت خود را از دست ندهند.

حالا اما اگر از منظر کارشناسان به‌صورت جامع به ساختار خیابان باباطاهر نگاه کنیم، چاره‌ای جزء بازسازی بافت فرسوده آن نداریم، چون وضعیت برخی از ساختمان‌های موجود در آن به‌گونه‌ای است که امنیت کسانی را که در آن‌ها کار یا زندگی می‌کنند، به چالش کشیده، چه رسد به هزاران نفر از مردم عادی و عابرانی که هرروز از کنار و زیر آن‌ها گذر می‌کنند؛ بنابراین مهم‌ترین مسئله‌ای که هم‌اکنون درخصوص این خیابان مورد تأکید مدیریت شهری باید باشد، رعایت حقوق عامه و سلامت فردفرد شهروندان درخصوص بروز و تبعات هرگونه رخداد احتمالی است.

اینکه اگر در گوشه‌گوشه این خیابان طی این سال‌ها به فراخور نیاز مالکان و ساکنان و حتی برخی سازمان‌ها و نهادها شاهد انواعی از بهسازی، نوسازی و تعمیر بوده‌ایم، شاید برای برخی توجیه‌پذیر بوده باشد؛ بااین‌حال نباید غافل بود که نوسازی این حجم عظیم از بافت‌های فرسوده نیازمند یک برنامه بلندمدت است و نمی‌توان به‌سرعت این کار را انجام داده و مشکلات را از سر راه برداشت، این به آن معنا است که تحقق این مهم علاوه‌بر به یک تلاش همه‌جانبه، نیازمند منابع مالی و نقشه‌های راه تخصصی فراوان است تا خدایی‌نکرده دوباره از سوراخ اشتباهات پیاده‌راه‌های اکباتان و بوعلی گزیده نشویم.

البته الگوها و فاکتورهای مختلفی در این زمینه وجود دارد، اما بی‌شک مهم‌ترین و نخستین نکته درخصوص ترمیم و بهسازی خیابان باباطاهر جلوگیری از تصاحب و دست‌اندازی زمین‌خواران و ملاکین عمده و لابی‌های نفوذ در سازمان‌ها و دوایر شهری در راستای تصاحب آن و متعاقباً حفظ حقوق مالکان است.

این یعنی آنکه افراد یادشده (مالکین و ساکنین فعلی) را باید به‌قدری در کار شریک کرد که با اراده خود و تا انتهای کار بمانند و به‌جای فضای فرسوده خود، فضای نوسازی‌شده تحویل گرفته و در همان محل به کارشان ادامه دهند.

گو اینکه برخی کارشناسان نیز توصیه می‌کنند برای تحقق این خواسته بهترین روش آن است که با مشارکت مردم کار را پیش برده و دخالت دولت را کاهش دهیم و در یک کلام کار مردم را به خود آنان واگذار کنیم؛ متأسفانه دراین‌بین موضوعاتی در فرهنگ عامه ما وجود دارد که باعث می‌شود مردم و به‌خصوص شاغلان و فعالان کسبه این خیابان تمایلی به مشارکت در امر یادشده نداشته باشند.

طرح این موضوع از آن لحاظ است که براساس تجربه و نیز دستاوردهای عملی و محسوس در کشورهای توسعه‌یافته و حتی در مسیر توسعه درخصوص بازسازی بافت فرسوده، دولت‌ها و شهرداری‌ها فقط تسهیل‌گر و بسترساز بوده و مشوق‌ها را در اختیار مردم گذاشتند و صرفاً پروژه‌های عمومی، معابر و تأسیسات توسط دولت و شهرداری‌ها انجام شده، اما ساختمان‌سازی و تبدیل ساختمان‌های قدیمی به جدید جهت ارتقای سطح زندگی را سعی کرده‌اند به‌صورت خصوصی و درنهایت با مشارکت مردم و تشکیل تیم‌های کاری انجام دهند؛ یعنی سرمایه‌گذاران خُرد را در کنار هم قرار داده و تبدیل به یک سرمایه‌گذار عظیم مشارکتی کرده‌اند.

بنابراین تصور بر آن است که درخصوص خیابان باباطاهر با توجه به نیاز که مداخله در بافت‌های شهری با رویکرد و اهداف مختلف صورت می‌گیرد و گرایش‌های سلیقه‌ای و منافع بخشی و دستگاهی، می‌تواند این‌گونه طرح‌ها را به سمت‌وسوی مختلفی هدایت کند که ضرورت تدوین شرح خدمات همسان‌سازی برای تهیه طرح‌های بهسازی و نوسازی این فضا بر بن‌مایه مشارکت و حضور حداکثری مالکان و شاغلان احساس می‌شود و باید در تهیه و تعریف استراتژی‌ها، نقشه‌های راه بعدی مد نظر و توجه قرار گیرد.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/24438