کد خبر : 27612 تاریخ : 1399/6/10 گروه خبری : اندیشه |
|
آیتالله میرباقری؛ عاشورا برای این است که آتش جهنم شیطان خاموش شود |
|
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: عاشورا برای این است تا آتش جهنم شیطان خاموش شود و بندگان خدا در محیط امن قرار بگیرند و عبادت کنند. متن زیرگزیدهای از یکی از جلسات سخنرانی آیتالله میرباقری در دهه اول محرم سالهای گذشته بوده که در حسینیه حضرت زهراء سلام الله علیها برگزار شده است. *اشک بر مصائب اهل بیت (ع) و برخی از ثمرات آن بسمالله الرحمنالرحیم الحمد لله ربّ العالمین و صلی الله علی سیِّدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم اجمعین. در روایات ثمرات فراوانی برای گریه ذکر شده است. البته دقت شود آثار گریه بر سیدالشهداء (ع) و یا مثلاً آثار تربت ایشان، غیر از خود سید الشهداء (ع) و شأن ایشان است چرا که شان حضرت فوق این سخنان است و قابل توصیف نیست. یکی از آثاری که برای بکاء امام حسین (ع) بیان شد، معیت با اهل بیت (علیهم السلام) است که فرمود: «مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا وَ بَکَی لِمَا ارْتُکِبَ مِنَّا کَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا» اثر دیگر گریه بر اهل بیت و مصائب آنان، طهارت است که فرمود: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً» با گریه بر مصیبت امام حسین (ع) همه گناهان بخشیده میشود و گناه کوچک و بزرگ ندارد. در واقع گریه بر سیدالشهداء به منزله توبهای کامل و تام است زیرا آثاری که در توبه است، در اشک بر سید الشهداء (ع) به نحو جامع وجود دارد و گویا گریه کردن بر سید الشهداء (ع) به خودی خود توبه است. یکی از کسانی که برای مرحوم آیتالله العظمی بهجت ذکر مصیبت میفرمودند نقل میکرد که ایشان به من گفتند به نظر منِ بهجت، گریه بر سید الشهداء (ع) افضل از نافله شب است. هرچند که در روایات بین فضیلت نافله شب و گریه بر سیدالشهداء مقایسهای نشده اما شاید فضیلتهایی که برای گریه بر سیدالشهداء ذکر شده، برای نافله شب ذکر نشده است. آیت الله بهجت در ادامه این نکته مهم را در علت افضل بودن گریه بر سیدالشهداء فرموده بودند که: اگر کسی در نافله شب اهل عبادت شد آنگاه که عبادتش در نماز وتر روحی میشود و روحش مشغول به حضرت حق میشود و اشکش جاری میشود، در آن هنگام به اوج میرسد. به تعبیری دیگر، برخیها در قنوت نماز وتر عبادت شان عبادت روحی میشود اما در گریه بر سید الشهداء (ع) این عبادت، از ابتداء عبادتی روحی است. یعنی انسان با تمام وجودش به بندگی خدای متعال مشغول است. *باطنِ گناهان خروج از ولایة الله و ورود به ولایه الشیطان در این جلسه به توضیح مختصری از طهارت نفس که از آثار گریه بر مصیبت اهل بیت میباشد میپردازیم. اصل گناه چیزی جز خروج از دایره ولایت معصومین (علیهمالسلام) و ولایتالله نیست. بدی و بد بودن گناه به خاطر این است که گناه انسان را از دایره بندگی و ولایت الله خارج میکند و انسان را به دایره ولایت شیطان و ولایت اولیاء طاغوت وارد میکند که این دایره، انسان را ظلمانی میکند که میفرماید: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون» (بقره/257) لذا هر گناهی غیر از ظاهرش، باطنی دارد. ظاهر گناهان همین حرامهایی است که ما از آن منع شدیم. دروغ گفتن، غیبت کردن، خیانت کردن و به بندگان خدا ظلم کردن گناه است و این ظاهر آن است و در اینها باطن چیز دیگری میباشند. اگر کسی باطن گناه را ببیند، باطنِ هر گناه خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان، ولایت اولیاء طاغوت و دشمنان حضرت است و چیزی غیر از این نیست. *صفات رذیله ریشه گناهان و استکبار علی الله ریشه صفات رذیله صفات رذیله هم خروج از ولایت الله میباشند چرا که گاهی گناه ریشههایی دارد که ریشههای گناه از خود گناه بد ترند و ریشه گناه، صفات رذیله است. به عنوان مثال، چرا انسان غیبت میکند؟ علتش این است که حسود است و تا حسد خود را تدارک نکند نمیتواند غیبت نکند. اگر هم استغفار کند دوباره در مجلس بعدی ریشهی این گناه باقی است. بنابراین باید ریشههای گناه را از بین برد و ریشههای گناهان، صفات رذیله میباشند و بنیان صفات رذیله نیز بر خروج از ولایت الله است پس گناه خروج از ولایت الله است. *تواضع در برابر خداوند ریشه تمام عبادات و سعی شیطان در از بین بردن آن پس ریشه گناهان در صفات رذیله و ریشه صفات رذیله در احساس بزرگی در محضر خداوند متعال است. در مقابل هم تمام بندگی این است که انسان برای خودش در عرض خدای متعال هیچ شأنی قائل نباشد و آن محدوده مملکتی را که به انسان دادهاند از آنِ خدا ببیند. آن جایی که به آن حول و قوه دادند همه آن را «مِن الله» بداند چرا که «لا حول و لا قوة الا بالله». اگر کسی میخواهد بندگی کند، باید در برابر خداوند تعزز و استکبار نکند و در مقابل خدای متعال سجده تام داشته باشد. نقطه مقابل بندگی خداوند متعال، احساس کبریایی و عزتِ در مقابل عزت خداوند است و ریشه تمام صفات رذیله در اینجاست. شیطان با استکبارش به این صفات رسید که در حدیث عقل و جهل این داستان استکبار، به صورت مفصل توضیح داده شده است که در این حدیث آمده است: خدای متعال شیطان را آفرید و به او دستور داد «أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ یُقْبِل» یعنی خداوند به آن فرمود روی بگردان او روی گرداند اما هنگامی که فرمود روی بیاور، او امتثال نکرد و روی نیاورد. شیطان در مقابل لشکری از صفات کریمه که خدای متعال به وجود مقدس نبی اکرم (ص) عطا کردند و این صفات، صفات کریمه حضرت است و ایشان با آن لشکر عالم را نورانی و اداره میکند؛ لشکری از خداوند خواست تا با حضرت بجنگد. خدای متعال هم 75 صفت رذیله به او داد و با آن او را امداد کرد چرا که بنا نیست شیطان در این عالم امداد نشود. خداوند متعال اختیارات ما را امداد میکند که اگر ما قصد گناه کنیم تا خدای متعال امداد نکند گناهی واقع نمیشود لذا در روایات باب جبر و اختیار این مطلب توضیح داده شده که خدای متعال اموری را اراده میکند ولی راضی به آن نیست. هنگامی که بندهای قصد گناه دارد، اگر خداوند متعال اذن ندهد گناه واقع نمیشود. پس وقوع گناه هم به اراده خداوند است هرچند که مورد رضایت آن نیست. در داستان شیطان هم خداوند او را امداد کرد و برای او صفاتی آفرید که ریشه صفات رذیله در آن استکبار بر خداست، و ریشه گناه نیز در صفات صفات رذیله است. وجود مقدس حضرت علی (ع) در ادامه فرمودند: مراقب باشید که این بیماری مسری شیطان به شما سرایت نکند که شیطان کبریایی در برابر خداوند متعال را که عمق و ریشه تمام رذائل است به شما منتقل میکند. *گناهان جوشش شیطنت شیطان، و عبادات جوشش بندگی نبی اکرم (ص) کبریایی در برابر خداوند ریشه تمام صفات رذیله و گناهان است. اگر کسی در مقابل خداوند متعال متواضع شد، از تواضع صفت رذیله و گناه صادر نمیشود. انسانی که خاشع است زاهد در دنیاست. انسانی که خاشع است اهل یقین، توکل و سخاوت است. انسانهایی که به دنیا دل میبندند و نسبت به آن حریص و متکبر میشوند، بخاطر این است که در مقابل خدای متعال گردن فرازی میکنند و شیطان این صفات رذیله را در آنها ایجاد میکند. *عاشورا خاموش کننده غلیان شیطنت در عالم درگیری عاشورا نیز بخاطر همین است و چیزی دیگری هم نیست. حضرت میخواهند آن غلیان و شیطنت در عالم فروکش کند و به اصطلاح، گرد و غبار شیطان را بخوابانند تا فضا نورانی گردد. نبی اکرم میخواهند حجاب و گرد و غبار شیطنت شیطان را که قرآن کریم از آن به کف روی زلال آب نبی اکرم تعبیر میکند کنار بزنند و از بین ببرند. خداوند متعال در این مورد میفرماید: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً» (رعد/17) به تعبیر قرآن پیامبر اکرم قصد دارند این گرد و غبار و این کرّ و فرّ و استکبار شیطان را خاموش کنند و این جهنم او را خاموش کنند تا صفات و عبادات نبی اکرم در عالم ظاهر شود. عاشورا نیز برای این است تا آتش جهنم شیطان خاموش شود و بندگان خدا در محیط امن قرار بگیرند و عبادت کنند. گناه یعنی خروج از ولایت الله و آلوده شدن به ابلیس و استکبار علیالله. در گناه کردن، آن بیماری مسری شیطان به ما سرایت کرده و ما را نیز بیمار و گناهکار کرده است. اینکه ما گناه میکنیم به خاطر خودبینی و استکبار ماست. سر از سجده بر میداریم و به خودمان نگاه میکنیم به گناه مبتلا میشویم. همین که انسان به خودش نگاه کرد آلوده میشود. نمیشود کسی خود بین باشد اما آلوده به گناه نشود چرا که شیطان به هر گونهای که ممکن باشد از انسان گناه میگیرد در حالی که اگر سرش در مقابل خدا فرود آمده بود شیطان نمیتواند کاری انجام دهد. *بکاء مطهِّر گناهان و کلید بازگشت به وادی ولایة الله و بیت النور نبی اکرم (ص) با توجه به توضیحات فوق، اگر گناه خروج از مدار ولایت نبی اکرم است چه چیزی این گناه را پاک میکند؟ اگر گناه خروج از بیت النور نبی اکرم است -که در آیه نور به آن اشاره شده- چه چیزی این گناه و انسان را پاک میکند؟ بیت النور نبی اکرم (ص)، بیت ذکر و رفعت است و اگر یک پَرِ وجود انسان از این خانه بیرون بیاید شیطان آن را با تیر میزند. اما اگر داخل این خانه بمانیم، شیطان درون این خانه نفوذ ندارد. مخلصین کسانیاند که با تمام وجود درون بیت النور نبی اکرماند. آنان که از وادی ولایتالله پایشان را بیرون میگذارند، از اخلاص بیرون میآیند و شیطان نیز آنان را هدف قرار میدهد و از چشم انسان به قلب انسان تیر میزند که در روایت داریم نگاه حرام انسان سهم و تیری سمی از سهام ابلیس است که به قلب انسان میخورد. اگر به اندازه یک نگاه از خانه نبی اکرم سرمان را بیرون آوردیم، شیطان نگاه ما را با تیر مسموم میزند. حصن حصین آنجاست. حال که روشن شد حقیقت گناه چیست، نوبت به این میرسد که توبه چیست؟ روشن است که توبه برگشت به حصن ولایت امیرالمومنین (ع) میباشد و پاک شدن یعنی این. توبه دوری کردن و تبری جستن از دشمنان است. توبه نجات پیدا کردن از ولایت ابلیس میباشد و طهارت نیز همین است. علت اینکه گریه مطهر است این که انسان با گناه از وادی ولایت نبی اکرم خارج و به ولایت دشمنان حضرت وارد میشود. گریه ما را از وادی ولایت دشمنان اهل بیت خارج میکند و موجب طهارت ما میشود. حال جای این سؤال است که این تطهیر چگونه اتفاق میافتد؟ سید الشهداء (ع) قیام کردند که آن گرد و غبار را بخوابانند. حضرت میخواهند از تمام مؤمنینی که شیطان از آنان سهمی گرفته است و اینگونه نیست که کاملاً در جبهه مقابل باشند، دستگیری کند. در جریان نزاع حق و باطل، عدهای با تمام وجود طرفدار شیطان اند و حاضر نیستند به سمت سیدالشهدآء (ع) بیایند. اما عدهای دیگر نیز وجود دارند که شیطان از آنان سهمی گرفته و در آنان نفوذ کرده است و مانند حرّ میباشند که دعوت سیدالشهداء را اجابت میکنند. سید الشهداء (ع) در روز عاشورا، با «رحمه الله الواسعه» بودنش آمده است. در نزدیکیهای کربلاء به عبید الله حرّ جعفی کربلا فرمود تو عثمانی هستی. در جبهه ما بیا، ما پاکت میکنیم. اما اجابت نکرد. امام حسین (ع) در روز عاشورا همه را به دستگیری دعوت کرد و اگر میآمدند میدادند همه آنها را حر میکرد. جدای از اینکه افراد از لحاظ باطنی متفاوتند، اما در اصل اجابت کردن جناب حرّ با دیگران چه تفاوتی داشت؟ بجز آنان که نمیخواهند دعوت را اجابت کنند و با تمام وجود طرف مقابل حضرت ایستادهاند، مؤمنینی هستند که وجودشان از این طرف است اما شیطان سهمی از آنان گرفته است - که برخی باج کمتری به او دادهاند و برخی بیشتر- که امام حسین (ع) میخواهد اینها را از دست شیطان بگیرد. *اشک قدم اول از مناسک طهارت، نزول ماء مطهِّر ولایت علی (ع) از آسمان رفیع رسول (ص) شیطان پنجه انداخته است تا خوبان عالم را بگیرد و جهنمی کند، که در روایتی میفرماید: «یَا زُرَارَةُ إِنَّهُ إِنَّمَا صَمَدَ لَکَ وَ لِأَصْحَابِکَ فَأَمَّا الْآخَرُونَ فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُم» یعنی آن هنگام که میگفت سر راه مستقیم مینشینم با شما کار داشت چرا که کار بقیه را تمام کرده و آنان را گمراه نموده بود. وجود مقدس سیدالشهداء آمدند خوبان عالم را که شیطان قصد گمراهی شان را دارد دستگیری کنند و به وادی ولایت بر گردانند. اصل طهارت از همین جا شروع میشود. مناسک طهارت بکاء، تبری، لعن و صف بندی است تا اینکه انسان به جایی میرسد انسان به آن جایی که مطهَّر میشود که در عاشورا میخوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» این است که اشک مطهِّر و پاک کننده میباشد. اشک انسان را به بیت النور بر میگرداند. اشک مقدمه یک تحول عظیم است که سیر این تحول در زیارت عاشورا ذکر شده است. این اشک است که انسان را تا مرز درگیری با دشمن هم میبرد وحتی خونش را میدهد و این اشک به صف و قتال میرسد. یعنی این اشک کاری میکند که انسان نه تنها با جبهه باطل و مقابل حضرت سیدالشهداء همراه نیست، بلکه انسان را به صف درگیری با دشمنان هم میکشاند. اشک انسان را به جایی میرساند که از «لَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَام» میشود. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/27612 |