کد خبر : 34083
تاریخ : 1399/10/2
گروه خبری : شهر

همدان، شهر دوستدار کودک؛ دوگانه‌ای از واقعیت تا خیال

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: دورنما و هدف غائی شهر دوست دار کودک اعطای حقوق شهروندی کامل به وی، به‌عنوان یک فرد حقیقی است.

کارشناسان براین عقیده­اندکه فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی همه شهروندان نقش مهم و تأثیرگذاری دارند زیرا این فضاها بخش عمده‌ای از زمان و محیط زندگی روزمره را به خود اختصاص می‌دهد بنابراین از دیدگاه علوم مهندسی و معماری و نیز علوم انسانی ارتقاء کیفت این فضاها تا حد بسیار زیادی می‌تواند در سلامت و رشد قوای جسمانی و ذهنی و نیز تقویت تعاملات اجتماعی و همبستگی‌های گروهی و پرورش خلاقیت به‌ویژه در بین کودکان مؤثر و مهم واقع گردد.

البته این موضوع در حالی است که تحقیقات نشان می‌دهد، شهرهای امروزی با پیروی از روندی ابهام‌آمیز به­نام مدرنیته دچار نوعی افت کیفیت در زندگی شده‌اند که در این میان کودکان و نوجوانان به دلیل عدم توانایی در احقاق حقوق خود بیش از سایرین متضرر و مورد غفلت واقع می‌شوند...

کارشناسان تأکید دارند که امروزه انواع آلودگی‌ها، مشکلات ایمنی و محدودیت‌ها در محیط خانه، مدرسه، کوچه و خیابان و فضاهای بازی، آمار نگران‌کننده جراحات و تصادفات رانندگی (به‌عنوان دومین عامل مرگ‌ومیر کودکان)، مسائل مربوط به خشونت علیه کودکان و مقوله کودک‌آزاری، کودکان کار، فقر و تضاد طبقات اجتماعی، جنگ، رخدادهای طبیعی غیرمترقبه سلامت روان و مسئله نشاط کودکان و آموزش‌های متناسب با دوران کودکی ازجمله عواملی هستند که باعث می‌شود توجه به بحث ایمن‌سازی شهرها برای کودکان و نوجوانان به‌عنوان پایه نخست تشکیل جمعیت یک جامعه بسیار مورد اهمیت و توجه واقع‌شده و تلاش شود تا محیط زندگی برای آن‌ها هرروز ایمن‌تر و زیباتر از قبل شود.

ازاین‌رو یونیسف به‌عنوان یک سازمان بین‌المللی، با هدف ارتقاء کیفی زندگی کودکان در شهرها، توسعه و ترویج این رویکرد را از سال 2000 در دستور کار خود قرار داده و به‌نوعی پیگیری سیاست‌گذاری‌های این رویکرد را با نام شهر دوستدار کودک در همه کشورها برعهده دارد.

از دیدگاه این سازمان شهر دوستدار کودک، شهری است که نیازهای کودکان را در کانون توجه قرار داده و تلاش می‌کند تا در راستای توسعه، مناسب‌سازی، بسترسازی از منظر کالبدی و اجتماعی، شهر را برای فعالیت کودکان، آماده ساخته تا آن‌ها نیز مانند سایر شهروندان منطبق با نیازهایشان بتوانند علاوه بر بهره‌گیری از همه مواهب موجود در شهر، زندگی معقول و معتدل و سالمی داشته باشند

درواقع و ازآنجاکه تعداد جمعیت کودکان مناطق شهری جهان در حال افزایش است این رویکرد تلاش دارد تا در قالب شهرهای زیست‌پذیر زمینه‌ساز رشد و ارتقاء ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی (اعم از امنیت، نشاط و سلامت و...) کودکان بوده و در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و فردی کودکان شهر، نقش مؤثری را ایفا کند.

شهر دوست‌داشتنی از دیدگاه کودکان...

از دیدگاه صاحب‌نظران شهر دوست دار کودک شهری است که در آن خواسته‌‌های معقول کودکان در اولویت قرارگرفته و شرایط اجتماعی، فرهنگی و معماری شهر همسو با نیازهای آن‌هاست و درعین‌حال حقوق کودکان در سیاست‌ها، قوانین، برنامه‌ها و بودجه‌ها منعکس می‌شود.

در حقیقت رویکرد شهر دوستدار کودک، شهرها را به سمتی سوق می‌دهد که در آن کودکان نقش مؤثری در مورد شهر خود داشته و نظرات آن‌ها در تصمیمات شهری ابراز شود درعین‌حال خانواده‌ها و مدیریت شهری نیز موظف‌اند کودکان را در مسائل مهم و تصمیم‌گیری‌ها دخیل کنند درمجموع کودکان در این‌گونه شهرها به‌صورت حداکثری احساس آرامش و امنیت می‌کنند و قادر به کاوش و یادگیری در مورد فضاهای پیرامونی خود هستند.

البته وقتی صحبت از مشارکت به­میان می‌آید منظور شکل‌دهی به محیط اطراف کودکان است که باعث ایجاد علاقه و تعلق پذیری کودک نسبت به شهر می‌شود پس براین اساس می‌توان مهم‌ترین ویژگی‌های شهر دوستدار کودک را در قالب مؤلفه‌هایی چون

1-آسایش و ایمنی و امینت در برابر هرگونه بهر کشی، تهدید و سوءاستفاده 2-پیوند با طبیعت،3- پیوند با تاریخ تمدن و فرهنگ و هویت اجتماعی 4-جذابیت و تازگی 5- خوانایی 6 - دسترسی به امکانات آموزشی، بهداشتی، تفریحی درمانی و... بدون توجه به نژاد مذهب و یا طبقه اجتماعی7- وجود مؤسسات و فضاهای مربوط به کودکان 8- توجه به کودکان معلول با هر نوع نقص و ناتوانی 9- ایجاد علاقه در کودکان برای پیگیری حقوقشان 10-حمایت از خانواده و تشویق بزرگ‌سالان در راستای حفظ و حمایت و صیانت از حقوق کودکان،11- تمرین همکاری میان کودکان و بزرگ‌سالان و...عنوان کرد که هرکدام نقش مؤثر و بی‌بدیلی را در رشد و سلامت آنها ایفا می‌کنند.

البته هرچند موارد مطروحه فوق عمدتاً از منظر بزرگ‌سالان به‌عنوان ملاک‌های شهر دوستدار کودک تعریف و عنوان‌شده اما به اعتقاد کارشناسان بسیار مهم است که برای به دست آوردن نمایه‌ای بهتر و نزدیک به‌واقع از شهر دوستدار کودک از نگاه خود کودکان نیز به این موضوع پرداخته شود که براین اساس و مبتنی بر تحلیل‌ها و بررسی‌های صوت گرفته (از روی نقاشی‌های کودکان با موضوع شهر دوست دار کودک) این‌گونه نتیجه گرفته می‌شود که بیشتر کودکان در نقاشی خود شهری را طراحی کرده‌اند که

-ترکیبی از فضای سبز و طبیعت و همچنین فضاهای بازی در سطح محلات است.

در این نقاشی‌ها شهر فاقد آلودگی و سروصدا خیابان‌ها شلوغ بوده

- کودکان دوست دارند عموماً مسیر خانه تا مدرسه را با دوستان خود و به‌صورت پیاده و دست در دست هم طی کنند...

-در این نقاشی‌ها کودکان از ارتباط با طبیعت و حیوانات لذت می‌برند

-آن‌ها علاقه‌مند به فعالیت‌هایی همچون خوردن غذا و کیک و شیرینی، خرید عروسک و اسباب‌بازی و نقاشی هستند

- اکثر کودکان دوست دارند تا وقت خود را با دوستانشان در پارک‌ها و شهربازی‌ها سپری کرده و فعالیت‌های خود را با آن‌ها انجام دهند.

-در این نقاشی‌ها شهر دوست دار کودک با رنگ‌های شاد نشان داده‌شده و کودکان در جمع خانواده و بطن جامعه احساس ارزشمندی و احترام می‌کنند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در شهر دوست دار کودک (به‌جز در مواردی که کودکان مدت‌ها به‌صورت مستقیم با رخدادهایی مانند جنگ، فقر، ویرانی و یا خشونت ارتباط داشته‌اند) جنگ، سیاهی، مرگ و بیماری، فقر و بی‌سوادی و حتی خشونت هیچ‌گاه تائید نشده و موردتوجه قرار نمی‌گیرد.

درمجموع مقصود کودک از شهر دوست‌داشتنی تجربیاتی است که با آن در ارتباط است و یا به عبارتی همان فضا‌هایی است که در آن فعالیت می‌کند بنابراین طبیعی است که وقتی از آن‌ها در مورد شهر دوست‌داشتنی صحبت می‌شود با ذهن خلاقانه خود عموماً در مورد فضاهای موردعلاقه مثل پارک و طبیعت همراه با جزئیات آن (تاب، سُر سُره، رودخانه درختان و...) اظهارنظر می‌کنند.

البته همه این موارد در حالی است که در اکثر جوامع نظریات کودکان به‌عنوان منبعی قابل‌تأمل و اعتماد برای حل مسائل محیطی آن­ها مورد کم‌توجهی و بی‌مهری قرار می‌گیرد در این خصوص کارشناسان توصیه می‌کنند ازآنجایی‌که درک کودکان از جهان و محیط پیرامونی خود کاملاً متفاوت از بزرگ‌سالان است لذا مشارکت آن­ها در طراحی ارزیابی و تکمیل طرح‌های شهری بسیار پراهمیت است.

درواقع استفاده از قابلیت‌های مفهومی و فن کودکان در طراحی و برنامه‌ریزی شهری و فضاهای عمومی پدیده‌ای است که حتی می‌توان آن را با موضوع برخورد عدالت محورانه در ابعاد مختلف فرهنگی سیاسی و اجتماعی و... برای حرکت به سمت برابری حقوق اجتماعی و فرهنگی در سلسله‌مراتب اجتماعی جوامع مدرن پیوند داد. این بدان معناست که شهر دوست دار کودک به‌دنبال اعطای حقوق شهروندی کامل به کودک به‌عنوان یک فرد حقیقی است.

از فاصله حرف و عمل تا بی‌اطلاعی، بی‌تفاوتی...

و اما قطع‌نظر از اینکه فهم نقطه نظرات کودکان به‌عنوان ابزاری برای معنا دادن به شهر دوست دار کودک از مفاهیم پیچیده و بغرنج زمان حال محسوب می‌شود که باهدف بهبود کیفی محیط پیرامونی از طریق فهم ارزش‌ها و خواست‌های کودکان (و نه صرفاً دخالت ظاهری در آن‌ها) نیازمند تحقیقاتی در مورد نحوه درک صحیح این تعامل و تسهیل مشارکت آنان است.

اما مسئله اینجاست که متأسفانه بسیاری از والدین و برنامه­ریزان و تصمیم­گیران جامعه هم که به‌نوعی وکالت امور کودکان را بر عهده‌دارند نیز درک درست و درمانی از تعاریف بایستگی و الزامات شهر دوست دار کودک ندارند که همین امر موجب می‌شود تا نتوان امید چندانی به تحقق این آرزو جز در نقاشی‌های کودکانه داشت.

البته شاهد براین مدعا نیز پاسخ‌های دریافتی از سوی تعدادی از والدین و مسئولان و حتی کارشناسان حوزه‌های مختلف اجتماعی هنری آموزشی و... در گفتگو با خبرنگاران سپهرغرب است که عموماً یا با کلی‌نگری ساده انگارانه از کنار آن عبور می‌کنند و یابعضاً نیز با غرق شدن افراطی در جزئیات یک بخش یا سویه خاص از بایستگی‌های کلان ماجرا غافل می‌شوند.

اینکه در جمع‌بندی نهایی گفتگوها دسته‌بندی پاسخ‌ها دریافت شده در طی یک هفته از سوی 35 نفر از همشهریان این‌گونه مشخص می‌شود که:

متأسفانه بیشتر نفرات شرکت‌کننده در گفتگو و پرسش‌شوندگان اساساً هیچ پاسخ قابل‌قبول یا تعریف مشخص و جامعی از شهر دوست دار کودک نداشته و یا در بهترین حالت فقط توانسته­اند تا به انگشت‌شماری از مؤلفه‌های این موضوع اشاره کنند.

-تقریباً همه شرکت‌کنندگان (به‌جز تعدادی معدود) معتقدند که ایجاد شهر دوست دار کودک وظیفه شهرداری‌ها است و بقیه سازمان‌ها و نهادها و حتی والدین در این خصوص وظیفه و نقشی ندارند.

-بسیاری از گفتگو شوندگان تنها مصداقی را که برای شهر کودک توانستند تصور و عنوان کنند پارک‌ها و شهربازی بود گو اینکه تأثیر و وجود دیگر مؤلفه‌ها را نیز اساساً یا قبول نداشتند و یا کم اثر قلمداد می‌کردند.

-تقریباً نزدیک به صد درصد گفتگو شوندگان معتقد بودند که مشارکت کودکان در ایجاد شهر دوستدار کودک عملی نیست و اجرای آن بیشتر به یک شوخی و یا فانتزی کارتونی و فیلم سینمایی شبیه است. (ظاهراً تعبیر این گروه از شهر دوست دار کودک مدیریت شهر و یا سپردن زمام امور شهر به دست کودکان بوده)

-جمع کثیری از والدین، معلمان و حتی کارشناسان حاضر در گفتگو معتقد بودند که چون کودکان درک صحیحی از الزامات واقعیات و بایستگی‌ها ندارند لذا نمی‌توانند برای ساخت شهر دوست دار کودک مورد مشورت و نظرخواهی واقع شوند.

-برخی از پرسش‌شوندگان اساساً ایجاد شهر دوست دار کودک را امری محال دانسته و معتقدند که چون جامعه یک محیط جمعی برای همه طیف‌های سنی است لذا تصور شهری که با محوریت خواسته‌ها و آمال و آرزو‌های کودکان باشد عملاً امکان‌پذیر نیست (استدال این گروه فقدان توانایی کودکان برای انجام کارها و اتخاذ تصمیمات درست بود)

- از نگاه تعدادی از گفتگو شوندگان ایجاد شهر دوست دار کودک مستلزم معماری جدید همراه با ایجاد زیرساخت‌ها و پیش‌نیازهای گوناگون است که شاید در بلندمدت و صرف هزینه‌های بالا و تا حدودی قابل‌اجرا باشد؛ اما قطعاً این موضوع در کشور ما عملی نیست. و اینکه شاید تنها بتوان در قالب برخی شهرک‌های تفریحی مبادرت به نمایه‌سازی برای این کارکرد.

-از منظر یکی از کارشناسان حاضر در گفتگو تحقق شهر دوستدار کودک با لحاظ نمودن مؤلفه‌های آن شاید امکان‌پذیر باشد اما موضوع اینجاست که چون تحقق این امر مستلزم گذر زمان بوده و افکار و نقطه نظرات کودکان به نسبت نسل قبل تغییرات زیادی می‌کند بنابراین رسیدن به یک کف ثابت و منطقی از بایستگی‌ها در این موضوع امر بسیار دشواری است.

از دید جمع کمی از گفتگو شوندگان و با توجه به افزایش و تعمیق آسیب‌ها و تهدیدات و مشکلات؛ شهر دوست دار کودک صرفاً یک واژه است و تنها محیط دوست دار واقعی کودک فقط جمع خانواده و محیط خانه اوست که می‌تواند او را از امکانات و مواهب مادی و معنوی حداکثری برخوردار نموده و یا موردحمایت قرار دهند.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/34083