کد خبر : 34169
تاریخ : 1399/10/3
گروه خبری : خانواده

خطر زنـانه و کودکـانه شدن آسیب‌های اجتماعی

سپهرغرب، گروه خانواده: بی‌توجهی ساختاری و فرهنگی به آسیب‌های اجتماعی منجر به تغییر "الگوی جنسیِ آسیبهای اجتماعی" به‌سمت «زنانه‌» شدن آسیب‌ها، «کودکانه‌تر» شدن آسیب‌های مجازی و تبدیل «خانواده‌ها» به کانون آسیب شده است

آسیب‌های اجتماعی پدیده‌ای جهانی، کریه و چندوجهی است که در سالیان اخیر رشدی مضاعف داشته است؛ فراوانی آسیب‌های اجتماعی نشان‌دهنده فقدان «عدالت اجتماعی» مطلوب در جامعه است، به‌تعبیر رهبر انقلاب "آسیب‌های اجتماعی بیماری‌هایی هستند که یکایک افراد جامعه را در یک محدوده بزرگی به ناکامی و مشکل دچار می‌‌کند."

اعتیاد، حاشیه‌نشینی، طلاق و مفاسد اخلاقی از جمله مهم‌ترینِ این آسیب‌ها در جامعه هستند.

از آنجا که آسیب‌های اجتماعی پدیده‌ای ذوابعاد و چندوجهی است، عوامل متعددی در شکل‌گیری آن نقش دارند، از جمله مهمترین آنها می‌توان به محیط اجتماعی نادرست، محیط خانوادگی مختل‌شده، آسیب‌های دوران کودکی، نداشتن عزت نفس و احساس نارضایتی از خود، تفاوت طبقاتی و شکاف اقتصادی، زاغه‌نشینی در شهرهای بزرگ، معاشرت با افراد ناصالح، فقر و بیکاری، گرسنگی، تنوع و تجمل‌طلبی، اعتیاد، کمرنگ شدن ارزش ازدواج، پایین بودن سطح سواد، سست بودن بنیان‌های خانوادگی و مشکلات زناشویی اشاره کرد.

بسیاری معتقدند نابسامانی و سرکوب «خانواده» را می‌توان عامل اساسی در رشد پدیده آسیبهای اجتماعی دانست؛ سرکوب خانواده به‌‌واسطه دو مؤلفه «خشونت اقتصادی» و «آشفتگی فرهنگی» رخ می‌دهد و گاه خانواده را نابود می‌کند و منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه می‌شود.

بی‌توجهی ساختاری و فرهنگی به آسیبهای اجتماعی در کشور منجر به تغییر "الگوی جنسیِ آسیبهای اجتماعی" به‌سمت «زنانه»شدن آسیب‌ها، «کودکانه‌تر» شدن آسیب‌های مجازی و تبدیل «خانواده‌ها» به کانون آسیب شده است؛ این امر در جامعه‌ای که آرمان «ساخت تمدن نوین اسلامی» را در سر دارد، به هیچ وجه شایسته نیست چرا که زنان در «الگوواره تمدن آرمانی»، در نقش «مادران جامعه‌ساز اسلامی» قرار دارند، این نقش آن‌قدر بنیادین، حیاتی و مبنایی است که زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی به‌معنای عدم رسیدن به این الگویِ تمدنی است.

 تغییر الگویِ جنسیِ اعتیاد

اعتیاد یک معضل قدیمی در کشور است؛ سال‌هاست که مصرف مواد مخدر یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی و شایع‌ترین بیماری روانی بین مردان است اما چند سالی است که زنان هم وارد این گود خانمان‌سوز شده‌اند؛ دو زنگ خطر اساسی در موضوع اعتیاد بانوان وجود دارد: 1. کاهش سن اعتیاد در دختران 2. تغییر نوع مصرف مواد در دختران از سنتی به صنعتی در سال‌های اخیر که هم ارزان‌تر هستند و هم بو ندارند و هر جایی می‌توان آنها را مصرف کرد!

شاید یکی از عوامل این گرایش را باید در آرایشگاه‌ها و باشگاه‌های زنانه جست‌وجو کرد که به‌راحتی به‌بهانه لاغری به خانمها پیشنهاد مصرف شیشه می‌دهند(!) غافل از اینکه فقط پس از 20 روز از مصرف شیشه، علائم اعتیاد خود را نشان می‌دهد و ترک آن دیگر کار راحتی نیست!

 فرار دختران از خانه

امروزه مسئله فرار دختران و زنان از خانه، جنبه فوق‌العاده‌ای پیدا کرده و آمار آنان به‌طرز نگران‌کننده‌ای در حال افزایش است؛ پژوهشها نشان داده است در فرار دختران از خانه، از بین عوامل اجتماعی و خانوادگی، عامل خانواده نقش مهمتری از سایر عوامل داشته است؛ عمده‌ترین علت از بین عوامل خانوادگی به‌ترتیب جدایی والدین، نابسامانی‌های خانوادگی، اعتیاد یکی از والدین به‌ویژه پدر و سوء‌رفتار برادر بزرگتر با خواهران قلمداد شده است؛ بر اساس گزارش معاونت عملیات پلیس تهران، آمار دختران و زنان فراری هرساله افزایش می‌یابد که بیشتر دختران در سنین 14 تا 18 سال هستند.

 زنانه‌شدن سرپرستی خانواده!

در کشور ما بیش از 3 میلیون زن سرپرست خانواده وجود دارد که بر اساس آمارها، این پدیده با روندی صعودی در ایران روبه‌رو است؛ امروزه زنان بسیاری هستند که به‌دلایل گوناگون از جمله آسیب‌های اجتماعی مانند طلاق، فوت، اعتیاد، مهاجرت برای جست‌وجوی کار یا تعدد زوجات، همسران خود را از دست داده‌اند و به‌تنهایی مسئولیت سنگین اداره مالی و معنوی یک خانواده را به‌عهده دارند.

بخش زیادی از این زنان درگیر مشکلات فقر و مسائل مالی هستند چرا که هم از اشتغال ایمن محرومند و هم از حمایت بیمه‌های اجتماعی! مطالعات صورت‌گرفته حاکی از این است که این زنان و خانواده‌هایشان اکثراً جزء اقشار حاشیه‌نشین محسوب می‌شوند و شرایط سختی را می‌گذرانند.

با وجود حساسیت مسائلی که برشمرده شد؛ طبق قانون، «شورای اجتماعی کشور» با ریاست رئیس جمهور با هدف «سیاست‌گذاری، هماهنگی، ایجاد وحدت رویه و تنظیم سازوکار اداری در زمینه پیش‌بینی، پیشگیری و مقابله با پدیده‌ها، معضلات و‌ آسیب‌های اجتماعی» متولی امر سیاست‌گذاری آسیب‌های اجتماعی در کشور است اما، آیا این نهاد به‌عنوان نهاد سیاست‌گذار توانسته است به‌درستی از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های قانونی خود در حل مسائل استفاده کند؟!

همچنین "سازمان امور اجتماعی" که در آذرماه 1396 کار خود را آغاز کرده سازمانی است که در بخشی از وظایفش این‌طور آمده است: «ارتقای سلامت، سرمایه، رضایت، نشاط و عدالت اجتماعی، نظم و احساس امنیت، پیشگیری، مدیریت، کنترل، کاهش و حذف معضلات و آسیب‌های اجتماعی»، حال با گذشت سه سال از شکل‌گیری آن باید دید توانسته است به‌درستی از امکانات قانونی خود در پیشگیری و حل معضلات و آسیب‌های اجتماعی استفاده کند؟!

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/34169