کد خبر : 34406 تاریخ : 1399/10/8 گروه خبری : استانها |
|
حساس به عزل و نصبها؛ اما بیتفاوت |
سید حسن قشمی |
آذرماه سال جاری تغییرات نسبتاً گستردهای در سطح مدیران استانی رخ داد و در این میان تعدادی از آنها ارتقا یافتند و عدهای جابهجا و برخی نیز حذف شدند؛ به استناد رسانههای استان مجید درویشی از فرمانداری اسدآباد به سمت مدیرکل دفتر امور شهری استانداری منصوب شد، محمد علیمحمدی از مدیرکلی امور امنیتی انتظامی و اتباع استانداری جایش را به مهدی اخوان که پیش از این معاونش بود تحویل داد، عزیزاله یوسفی جایگزین کیوان کاظمیمستقیم در دفتر فنی استانداری شد، فاطمه حبیبی کارشناس دفتر سیاسی و انتخابات استانداری به سِمت معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری همدان و رضا ولیانتابش از حوزه مشاوران استاندار به جایگاه معاون دفتر بازرسی و رسیدگی به شکایات استانداری تکیه زد.در ادامه همین تغییرات حسین افشاری از فرمانداری همدان، مسئولیت دفتر امور روستایی استانداری را بهعهده گرفت و یزدان آذرمی هم از دبیری شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان به معاونت برنامهریزی فرمانداری همدان کوچ کرد. سعید کتابی از معاونت دفتر سیاسی و انتخابات استانداری راهی اسدآباد شد و سرپرستی فرمانداری آن شهر را برعهده گرفت. در این تغییرات سیدحسین جعفری که عهدهدار مسئولیت مدیرکل دفتر امور شهری استانداری بود و محمدرضا پیرو دین و فائزه ساداتی که عهدهدار معاونتهای فرمانداری همدان و از نیروهای سازمان مدیریت و برنامهریزی استان بودند، فعلاً از گردونه کادر مدیریتی ارشد و میانی استان خارج شدند. در خارج از بدنه استانداری و فرمانداریها، استان شاهد یک تغییر دیگری هم بود که سکانداری سازمان تأمین اجتماعی به خانم شهناز حمزهلویی سپرده شد. گرچه خبرهایی از برخی تغییرات پیش رو همچنان به گوش میرسد، اما در این راستا بهلحاظ برخی تحلیلها و برداشتها، در چند بند به نکاتی فارغ از پیشداوریها و خارج از گرایشهای سیاسی و خط و ربطهای جاریه، اشاره میشود. 1. این رویداد تقریباً کمسابقه که در یک بازه زمانی مشخص بیش از 12 جایگاه مدیریتی را دستخوش تغییرات کرد، طبیعتاً حساسیتها و موضعگیریهایی را در موافقت یا مخالفت با این اتفاق به دنبال داشته، امری که میتواند در یک جامعه باز و دموکراتیک روندی طبیعی بوده و چهبسا برای تصمیمگیران، مکانیزمی جهت ارزیابی از تصمیم خود باشد. 2. سیل تبریکات به مدیران منصوبشده چه در نشریات و چه در دیدارهای کوتاه و چه بهصورت تلفنی و حتی نامه یکی از تشکلهای دانشجویی، برگرفته از واکنشهای مثبت و منفی به این تغییرات بوده که طبیعتاً پیشبینی پیامدها و آثار این رویداد و حتی تحلیلهای محفلی، امری طبیعی است. 3. اما نکته مهم سکوت یکی از نمایندگان و فریاد دیگر نماینده شهر همدان در این تغییرات بوده است. برداشتها حاکی از آن است که نماینده همیشه اول و بیرقیب همدان را یکی از معماران و نماینده دوم و تازهنفس را محذوف و بیاطلاع از این تغییرات میدانند، تا آنجا که برخی جابهجاییها با چراغ سبز نماینده اول شهر در قبال جابهجایی مدیری دیگر عنوان شده و از طرفی حتی به تلفن و پیامک دیگر نماینده این شهر اعتنایی نشده است که خود نیز به پاسخگو نبودن تصمیمگیران اذعان دارد و مهمتر از این قضایا آنکه مخالفت قاطبه نمایندگان استان با جابهجاییها به این سبک و سیاق هم اطلاعرسانی شد. 4. دیگر نکتهای که حساسیتهایی را برانگیخته، نزدیک بودن این تغییرات به برگزاری انتخابات مهم ریاستجمهوری در سال 1400 است. سالی که دولت تدبیر و امید 24 میلیونی، در نیمه نخست سال آتی قدرت را به دولت بعد تحویل خواهد داد و در میانه این تغییرات برخی منصوبین جدید همسو با دولت نبوده، اما در این دولت صاحب مسند شدند و بعضاً افرادی که با دولت بودند، از گود خارج شدند. 5. وجود سه خانم در فهرست اخیر تغییرات مدیران خود بیانگر اهتمام دولت به تأمین نظر جامعه زنان در گرفتن مصادر و مسندهای مدیریتی و کمک به تکوین فرآیند حضور زنان در فعالیتهای مدیریتی و اجتماعی است که خود جای تحسین دارد، اگرچه در این فهرست یکی از زنان از دایره مدیران حذف و فرد دیگری جایگزین شد، اما نفس فعل قابل تقدیر است. 6. به یقین استقبال از انجام چنین تغییراتی در سطح مدیران از سوی جامعه نهچندان حساس امروزی، موجبات باز شدن فضای سیاسی و فکری جامعه و زمینه تبادل آرا و تضارب اندیشه را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین انتظار میرود که آن سوی تغییرات یعنی مدیران ارشدتر نیز به چنین اظهار نظرات و موضعگیریها روی خوش نشان دهند تا فرآیند مردمسالاری و توسعه سیاسی بیش از گذشته در جامعه محافظهکار کنونی نهادینه شود. 7. عزل و نصبها حق هر دولت و سیستم مدیریتی است، چراکه مدیران ارشدتر با تشخیص و تدبیر خود و با مشورتهای لازم جابهجاییها را چه در سطح مدیران و چه در سطح کارشناسان برای کیفیتر کردن خدمات رقم میزنند، اما در یک نظام مردمسالار اقناع افکار عمومی و تبیین سیاستها برای رأیدهندگان امری ضروری به نظر میرسد و مهمترین دلیل آن همان که با تغییرات مدیران، انتظارات عمومی نیز تغییر میکند. 8. جای تأمل و تأسف در اینگونه وقایع، فقدان یا کمرنگ بودن احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی در تبیین موضعگیریهای سازمانی خود است؛ چراکه حضور فعال احزاب و گروههای سیاسی میتواند هم به دموکراتیکتر شدن فضای سیاسی جامعه منجر شود و هم تأمینکننده بخش اعظمی از خوراک خبری و گزارشهای رسانهها باشد، زیرا در نبود احزاب فعال، این رسانه است که بار تحلیلها و موضعگیریها را بر دوش میگیرد و هزینههای آن را نیز به اشکال مختلف پرداخت میکند. و در پایان به این نکته نیز باید اشاره کرد که همه مدیران اگرچه در برابر مدیران مافوق خود پاسخگو هستند، اما بدانیم که در برابر ملت بزرگ ایران و جامعه مدنی پاسخگوتر هستند و با ارائه خدمات شایسته، بیتردید بخش بزرگی از این پاسخگویی را عملی میکنند. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/34406 |