کد خبر : 34838
تاریخ : 1399/10/16
گروه خبری : متن‌زندگی

ناگفته‌های سبک زندگی «حاج‌قاسم» از زبان برادرش

از حضور سردار در مهد‌کودک نوه‌ها تا تربیت «زینب سلیمانی»

سپهرغرب، گروه متن زندگی: زندگی مرد میدان مقاومت و «سردار سربلند ایرانی» راز و رمزهای زیادی دارد و بدون شک، سبک زندگی حاج‌قاسم و نحوه ارتباط او با خانواده، برای خیلی‌ از مردم به­‌ویژه جوان‌های ایرانی جالب توجه است.

سردار شهید قاسم سلیمانی در سال‌های اخیر به نامی تبدیل شده بود که لرزه بر اندام آمریکا و اسرائیل و داعش انداخت، سرداری که عکس او با برق نگاه پر صلابتش تصویر اصلی یکی از شماره‌های مجله newsweek شده با تیتری تحت این عنوان: «ابتدا با آمریکا جنگید، الان در حال له کردن داعش است».

این سردار فاتح و مقتدر جمهوری اسلامی ایران دی­ماه سال 98 در اقدامی بزدلانه و تروریستی از سوی آمریکایی‌ها به شهادت رسید اما زندگی او همراه با راز و رمزهایی بوده و بدون شک سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی و نحوه ارتباط این سردار ایرانی با خانواده خود، برای خیلی‌ از مردم به‌ویژه جوان‌های ایرانی جالب توجه است.

به همین جهت و در سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی با برادر کوچک­‌تر او سهراب سلیمانی گفت­‌و­گو کردیم تا برایمان از ناگفته‌های زندگی این شخصیت مجاهد و مبارز بگوید.

     تعجب مربیان از حضور حاج قاسم در مهد کودک

وی از سبک زندگی خاص سردار می‌گوید، اینکه همیشه بسیار ساده و به دور از هرگونه تجملاتی زندگی می‌کرد: «وسایل منزل شهید شاید مربوط به 20 سال قبل باشد و افرادی که به منزل حاج قاسم آمده‌اند، این صحبت را تأیید خواهند کرد. حتی مبل‌های منزل در دو مرحله تعمیر شده­‌اند چرا­که شهید هرگز حاضر به تغییر وضعیت و سبک زندگی در سطح معمولی و رو به بالا نبود، با حقوق سپاه زندگی خود را اداره می‌کرد و هرگز هیچ درآمدی خارج از حقوق سپاه نداشت و خانواده هم به این شرایط قانع بودند.

منزل سردار مزین به تصاویر شهدا و دوستان شهیدش است و در اتاق بزرگ منزل که به­‌عنوان مهمان‌خانه محسوب می‌شود هر عصر جمعه روضه خانوادگی برقرار بود، حاجی علیرغم مشغله کاری و دوری از زن و فرزند از اول جنگ تا زمان شهادت، بسیار صمیمی و مهربانانه و مثل یک دوست با خانواده رفتار می‌کرد.

برادر من به فرزندان خود عشق می‌ورزید و آن‌ها را ولایی و دوستدار اهل­‌بیت تربیت کرد، نسبت به مسائل و اوضاع روز بسیار حساس بود و مراقبت می‌کرد که خدای نکرده آسیبی به بچه‌ها نرسد، حتی در زمان تحصیل از دبستان تا اتمام دانشگاه سعی می‌کرد حداقل سالی دوبار شخصاً به محل تحصیل بچه‌ها برود و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندانش قرار گیرد. حتی به یاد دارم چند ماه قبل از شهادت، سر زده به مهد کودکی که نوه‌های دوقلویش در آن­جا بودند مراجعه کرد و از مربیان مهد احوال بچه‌ها را جویا شد و از آن‌جایی که همه سردار را می‌شناسند، این اقدام باعث تعجب مربیان آن مهد شد.»

     توجه ویژه سردار سلیمانی به صله‌رحم

برادر حاج قاسم در ادامه از توجه ویژه حاج قاسم به صله رحم می‌گوید: «حاج قاسم سعی می‌کرد در هر فرصتی که پیش می‌آمد بچه‌ها را دور هم جمع کند و چند ساعت فراغت را با بچه‌ها سپری کند و معمولاً جمعه‌ها اگر منزل بود، همه اقوام نزدیک که در تهران ساکن هستند در منزل ایشان جمع می‌شدند تا نهار را با هم صرف کنند.»

     بچه‌ها اجازه استفاده از نام و عنوان پدر را نداشتند

علیرغم شایعاتی که برخی به دنبال دامن زدن به آن هستند بچه‌های حاج قاسم هیچ­‌کدام از نام و عنوان پدر استفاده نکردند، سلیمانی می‌گوید: «به لطف خدا بچه‌های حاج قاسم از شجاعت و دینداری برخوردار هستند، تا حد امکان اخلاق و روش زندگی پدر را دنبال کرده و با مراقبت و حساسیت پدر به دور از هرگونه حاشیه اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را اداره کرده‌­اند.

علیرغم اینکه دارای شغل آزاد هستند هرگز نه خودشان تمایل به استفاده از نام و عنوان پدر در کار روزمره داشتند و نه حاج قاسم این اجازه را می‌داد، چرا که برادرم معتقد بود با تلاش و درگیر شدن با مشکلات می‌توانند مشکلاتشان را برطرف کنند و شاید تا این لحظه کسی ندیده و یا نشنیده که فرزندان وی از نام و موقعیت پدر استفاده‌ای داشته باشند.»

     چرا از بین بچه‌های حاج قاسم، دختر کوچک‌­تر نماینده پدر شد؟

برای خیلی‌ها سخنوری و نگاه و تسلط خاص دختر کوچک حاج قاسم نسبت به مسائل خاورمیانه عجیب است، سهراب سلیمانی در این خصوص می‌گوید: «زینب خانم به لحاظ اینکه فرزند کوچک خانواده است بیشتر اوقات را با پدر سپری می‌کرد و خیلی از اوقات هم در مسافرت‌های مختلف همراه پدر بود، به همین خاطر هم دوستان حاجی، زینب خانم را کاملاً می‌شناختند.

در واقع زینب شجاعت و نوع برخورد پدر را با مسائل مختلف چه در منزل و چه در مأموریت‌ها از نزدیک می‌دید و همین باعث شد تا بیشتر روی پدر شناخت داشته باشد، تسلط او به زبان عربی هم به دلیل ارتباط با دوستان پدر در جبهه مقاومت است. تربیت صحیح به لطف خدا در همه بچه‌های حاج قاسم وجود دارد اما مقرر کردند که زینب به‌عنوان نماینده فرزندان موضوعات را پیگیری کند اما همه بچه‌ها در پیگیری امورات پدر بعد از شهادت مشارکت فعال دارند.»

     احترام خاص حاج قاسم به والدین/دعای پدر برای شهادت پسر

وی در ادامه از ویژگی‌های اخلاقی حاج قاسم صحبت می‌کند: «برادرم از همان دوران نوجوانی از شجاعت و بی باکی خاصی برخوردار بود که باعث می‌شد از دیگر هم سن­‌و­سال‌­هایش متمایز شود، حاجی به لحاظ حل مشکلات اقتصادی مجبور به مهاجرت به کرمان شد اما نسبت به پدر و مادر عشق می‌ورزید و سعی می‌کرد علیرغم مشغله‌های کار از اوضاع و احوال اقوام و پدر و مادر غافل نشود.

همیشه در اولین فرصتی که به‌­دست می‌آورد به پدر و مادر سر می‌زد و احترام خاصی برای آن‌ها قائل بود و معتقد بود یکی از دلایل اینکه خداوند روزی­اش را خدمت به اسلام و مسلمین و مظلومان جهان قرار داده دعای پدر ومادر، لقمه حلال و دینداری آن‌ها بوده است.

هیچ‌­وقت ندیدم و نشنیدم که بالای حرف والدین حرفی بزند و یا خواسته آن‌ها را که عمدتاً رسیدگی به گرفتاری مردم و افراد مراجعه کننده به آن‌ها بود نادیده بگیرد، همیشه سعی می‌کرد رضایت پدر و مادر را جلب کند چرا­که رضایت خدا را در رضایت آن‌ها می‌دانست، حتی بچه‌ها و اقوام را به احترام به پدر و مادر سفارش می‌کرد. حاج قاسم همیشه دست پدر و پای مادر را می‌بوسید، پدرمان خیلی دوست داشت حاجی به آرزویش که شهادت است برسد و همیشه برایش دعا می‌کرد که این آرزوی برادرم برآورده شود.»

     داستان ساعت کوکی/ تشویق به نماز به سبک حاج قاسم

برادر این ژنرال ایرانی با اشاره به اینکه حاج قاسم به نماز اول وقت اهمیت می‌داد و همه را به نماز اول وقت سفارش می‌کرد، به خاطره­ای جالب اشاره می‌کند: «من سال 55 از روستا به کرمان آمدم و نزد شهید سال تحصیلی اول راهنمایی را شروع کردم و تا پایان دوره دبیرستان با حاج قاسم زندگی می‌کردم.

در تمام این سال‌ها که تحت تعلیم و تربیت وی و پسرخاله شهیدم احمد سلیمانی قرار گرفتم، مهم‌ترین سفارش حاجی انجام واجبات به خصوص نماز اول وقت از آن سن برای من بود، به‌خاطر همین هم یک ساعت وستن واچ برایم خرید و می‌گفت که ساعت را باید برای پنج صبح کوک کنم وگرنه ساعت خراب می‌شود، من هم به عشق ساعت آن را کوک می‌کردم و برای نماز بیدار می‌شدم.

بعد از نماز هم باید مشغول مرور درس‌های روزانه می‌شدم، هر جمعه به دیدار اقوام که در کرمان ساکن بودن می‌رفتیم و صله رحم که برادرم به شدت به آن معتقد بود انجام می‌گرفت. من و برادر دیگرم به همراه حاج قاسم در خیلی از عملیات‌های دوران دفاع مقدس حضور داشتیم و هرکدام با توجه به وظیفه محوله کار خود را انجام می‌دادیم و حاج قاسم هرگز فرقی بین ما و دیگر رزمندگان قائل نمی شد.

     نگاه خاص و ویژه سردار به جوان‌های ایرانی

حاجی هیچ­وقت خود را در گروه و یا حزبی قرار نداد، خط قرمزش ولایت بود و به‌شدت نسبت به امام خمینی (ره) و حضرت آقا تعصب داشت. عاشق و دل‌باخته همه مردم بود و برایش فرق نمی کرد از چه سلیقه سیاسی و رفتار اجتماعی برخوردار باشند. خود را فدای مردم می‌کرد و خدمت به انسان‌های مظلوم را عبادت می‌دانست، در فرصت‌هایی که پیش می‌آمد با اقشار مختلف مردم دیدار می‌کرد و دسترسی به وی برای همه راحت بود، به خصوص فرزندان شهدا که در هر حالتی خود را مکلف به خدمت به آن‌ها می‌دانست.»

سهراب سلیمانی از توجه ویژه حاج قاسم به جوانان به اصطلاح نابه­‌هنجار چنین می‌گوید: «حاجی در ایام فاطمیه هر عصر دو ساعت قبل از روضه در بیت­‌الزهرا حضور پیدا می‌کرد تا افراد مختلف بتوانند مشکلات خود را عنوان کنند، حتی مقرر شده بود در ایام فاطمیه 98 افرادی که معمولاً جامعه آن‌ها را نابه­‌هنجار می‌شناسند جمع کند و یک جلسه برای آن‌ها داشته باشد.

حاجی معتقد بود این­‌ها فرزندان ما هستند اگر به ناهنجاری کشیده شده­‌اند شاید کوتاهی ما بوده، در ملاقات‌ها احترام خاصی برای جوانان قائل بود و اگر کسی مانع ملاقات آن‌ها می‌شد حاج قاسم به­‌شدت ناراحت می‌شد و اعتراض می‌کرد چون معتقد بود این­‌ها ولی نعمت ما هستند، نباید فکر کنند که دسترسی به ما برایشان ممکن نیست. در یک کلام شجاعت و مردمی بودن وی الگوی خیلی از نوجوانان و جوانان ما شده بود.»

     پرداخت هزینه‌های آب وبرق در صورت استفاده از اماکن بیت­المال

حساسیت حاج قاسم به بیت­‌المال و حق­‌الناس موضوعی است که برادرش درباره آن چنین می‌گوید: «حاجی نسبت به بیت­‌المال بسیار حساس بود، تمام تلاش خود را می‌کرد که خدای ناکرده مدیون بیت­‌المال نشود، در وسایل بیت­‌المال که در اختیار داشت به شدت سخت‌گیر بود و هرگز یادم نمی‌آید که اجازه استفاده را به نزدیکان بدهد.

در ایام مختلف که در یکی از مکان‌های مربوط به سپاه بود حضور پیدا می‌کردیم تمامی هزینه‌های استفاده شده حتی هزینه‌های آب وبرق استفاده شده مربوط به خانواده را بلافاصله پرداخت می‌کرد، شاید باور این حرف‌ها برای مردم سنگین باشد اما خدا می‌داند این‌­هایی که می‌گویم عین واقعیت زندگی سردار در استفاده از بیت‌­المال بود.»

     خط قرمز آشکار حاج قاسم چه بود؟

وی به دو خط قرمز آشکار حاج قاسم اشاره می‌کند: «حاجی دو خط قرمز آشکار داشت، یک ولایت‌مداری و حفظ حرمت ولایت و دیگری امنیت مردم، کمک به مظلومان جهان و حفظ حرمت خانواده شهدا. حاجی عاشق شهادت بود و برای رسیدن به این آرزو ضجه می‌زد. خدا می‌داند که چقدر عاشق ارباً اربا شدن بود و دوست داشت در آتش کینه دشمنان دین خدا بسوزد، این‌­ها در دل­نوشته‌­هایش برای دوستان و فرزندانش موجود است.»

     این جای خالی پر نمی شود...

سلیمانی از جای خالی برادرش می‌گوید: «هرچند امروز جسم حاج قاسم در بین ما نیست اما عشق او در دل همه مردم از بچه پنج‌ساله تا افراد سال­خورده زنده است، امروز مردم و مستضعفین و مظلومان جهان مانند خانواده نبود سردار را احساس می‌کنند چرا که او سرباز دنیای اسلام و کشورش بود، سرباز راستین ولایت بود و هنوز هم خانواده علیرغم اینکه در هر سفر از اول جنگ تحمیلی تا هنگام شهادت منتظر این خبر دردناک بودند، نبود حاج قاسم را باور نمی کنند و منتظر بازگشت او از سفر هستند.

به گزارش فارس مردم کرمان هنوز منتظر هستند تا در ایام فاطمیه با عشق به ائمه اطهار و شوق دیدار حاج قاسم در بیت­‌الزهرا حاضرشوند، مردم شهرستان هنوز انگار منتظر هستند تا عید بیاید و حاجی را که برای زیارت قبر پدر و مادر آمده ملاقات کنند.

مطمئنم حضرت آقا شب و روز به‌­یاد حاج قاسم هستند اما برادرم به آرزویش رسید و آن­‌طور که خودش دوست داشت و به دست شقی­‌ترین و کثیف­‌ترین افراد عصر حاضر به شهادت رسید. امروز سردار در قلب مردم است، خون او نظام مقدس جمهوری اسلامی را بیمه و گروهای مقاومت را با انگیزه­‌تر کرده است.»

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/34838