کد خبر : 37107
تاریخ : 1399/12/4
گروه خبری : زیست بوم

چرا مدیران شیوه‌های مدرن درمدیریت حیوانات شهری را نادیده می‌گیرند؟

سپهرغرب، گروه زیست‌بوم: یک فعال محیط‌زیست گفت: اگر قصد مدیران شهری کنترل پایدار جمعیت حیوانات شهری است، چرا شیوه‌های مدرن و تجربیات موفق را در حل این معضل نادیده می‌گیرند.

عباس اسکندری عضو ستاد مردمی دفاع از حقوق حیوانات در یادداشتی که در اختیار فارس قرار داده نوشته است: به تجربه می‌توان گفت؛ متأسفانه نه شهرداری‌ها و نه سازمان دامپزشکی و نه در مواردی مشابه حتی سازمان محیط‌زیست تعهد و دلسوزی چندانی در حل مشکلات حیوانات خیابانی که خواست حامیان حقوق حیوانات و جمعیت بی‌شماری از مردم است، از خود نشان نمی‌دهند و به شکلی می‌‌توان این‌گونه بیان کرد که این سازمان‌ها هرکدام به نحوی از آشفتگی اوضاع حیوانات شهری درآمد و منافع شغلی و سازمانی خود را پیگیری می‌کنند. یکی از روند دارو و درمان و دیگری با طرح و پروژه‌ جمع‌آوری و کشتار فله‌ای و غیراخلاقی این موجودات بی‌زبان... نظر می‌دهد.

در چند نشستی که با نمایندگان تشکیلات مذکور به دعوت رئیس اداره‌ کل محیط‌زیست شهری شهرداری تهران بابت تدوین و نگارش یک دستورالعمل درون‌سازمانی برای کنترل و ساماندهی حیوانات خیابانی از سوی برخی از حامیان حقوق حیوانات حضور داشتم، دیدیم و شنیدیم که نمایندگان سازمان‌های دولتی جز سنگ‌اندازی و تلف کردن وقت کار دیگری نمی‌کنند و نظرات نمایندگان سمن‌های بی‌طرف و تشکل‌های مردمی را نشنیده می‌گیرند و تجربیات علمی و موفق کشورهایی که در کنترل جمعیت حیوانات خیابانی موفق عمل کرده‌اند را با بهانه‌های واهی رد می‌کنند.

شوربختانه حتی برخی از نمایندگان سازمان‌‌های مذکور که به‌عنوان کارشناس در این جلسات حضور می‌یابند تصورشان این است؛ که حیوانات خیابانی با پای خود و از بیرون شهرها وارد محیط‌های شهری می‌شوند.

اما واقعیت چیز دیگری است. اینکه شاید سخت بشود به برخی این موضوع ساده را القاء کرد که هیچ حیوانی در ذات و به تصمیم خود رغبت و میل چندانی به ورود و زیستن در شهر و در میان ما انسان‌‌ها در شلوغی کوچه‌ها و خیابان‌های پر دود و پرتردد شهری نداشته و ندارد.

سگ‌ها و گربه‌ها و در کل حیوانات آواره در محیط‌های شهری در دوره‌های مختلفی هر یک به شکلی و به بهانه‌های مختلفی با عناوینی همچون حیوانات کار و نگهبانی، خانگی، تزیینی، همدم و غیره و غیره اجداد و عقبه‌شان از محل‌ها و زیستگاه‌های مختلف و طبیعی‌شان توسط عوامل انسانی ربوده و در گذشت زمان و با دست‌کاری‌های ژنتیکی در اسارت تکثیر و بعد از بهره‌کشی و دلزدگیِ صاحبانِشان با بی‌مهری در کوچه‌ها و خیابان‌ها رها و به‌ناچار در مراکز وَ محل‌های انباشت زباله، به‌واسطه‌ تغذیه از ضایعات صنعت دامپروری و دورریز غذای انسان‌ها در میان زباله‌های شهری بقا یافته‌اند.

که این خود شرح مفصلی می‌طلبد که در یادداشتی مجزا در این رابطه می‌شود آن را بررسی و آسیب‌شناسی شود اما در جهت کنترل جمعیت و کاستن از رنج این مخلوقات بی‌دفاع و تبعات و آسیب‌های اجتماعی و نارضایتی مردم از کشتار بی‌رحمانه‌ این موجودات بی‌پناه در شرایط کنونی بر حسب امکانات موجود چه می‌شود کرد و چاره چیست؟ و آیا حقیقتاً قصد و نیت مدیران شهری کنترل پایدار جمعیت این حیوانات است یا اینکه هدفشان سرهم‌بندی و سمبل‌کاری در جهت حفظ منافع صنفی و ریخت‌وپاش‌های درون‌سازمانی و هدر رفت وقت و بودجه‌های مربوطه است.

اگر قصد و نیت مسئولان چیزی غیرازاین است، پس چرا شیوه‌های مدرن و دانش و تجربیات کشورهای موفق در حل این معضل را نادیده می‌گیرند و به تکرار اشتباهات همیشگیِ خود پافشاری می‌کنند؛ و اگر چنین نیست، چرا سازمان دامپزشکی نشانی و راهکار غلط ارائه می‌دهد و با شهرداری‌ها در رابطه با کنترل پایدار جمعیت حیوانات شهری به لحاظ عقیم‌سازی سگ‌های مولد در کانون‌های اصلیِ وفور که همان کارگاه‌های صنعتی و ساختمانی، باغات، مراکز خریدوفروش، یا کانون‌های تولید و تکثیر است همکاری نمی‌کنند؟

مراکز خریدوفروش حیواناتی که اغلب توسط خود شهرداری‌ها در شهرهای مختلف دایر و بدون نظارت سازمان محیط‌زیست و سازمان‌ دامپزشکی اداره می‌شوند. مراکزی که به‌جز حیوانات اهلی حیوانات ربوده‌شده از حیات‌وحش نیز در این محل‌ها به‌راحتی در معرض خریدوفروش قرار می‌گیرند؛ اما متأسفانه گوش شنوایی نیست!

دام‌پروری‌ها، باغات، کارخانه‌های صنعتی، پروژه‌های ساختمانی و در حال ساختی که زیر نظر و نظارت شهرداری‌ها ساخته می‌شوند و صاحبان این اماکن اغلب از سگ‌های غیر عقیم‌شده در جهت نگهبانی استفاده می‌کنند و بعد از بهره‌کشی و یا توله‌آوری و یا پس از اتمام عملیات ساختمانی این حیوانات بیچاره را از محل‌های خود بیرون و در کوچه‌ها و خیابان‌ها رها می‌کنند.

آیا شهرداری‌ها و سازمان‌های مربوطه اعم از سازمان محیط‌زیست و اداره‌ دامپزشکی نباید به محل‌های تکثیر و فروش و کانون‌های وفور حیوانات خیابانی مذکور در جهت حل این معضل ورود کنند؟ آیا وقت آن نشده در این خصوص حداقل با وضع قوانینی مختصر نظارتی بر این محل‌ها داشته‌ باشند.

متأسفانه از اداره‌کل محیط‌زیست شهری نیز مانند سازمان‌های ذی‌نفع دیگر در حل این معضل آبی گرم نشد و نخواهد شد و آن‌ها نیز میل چندانی برای حل مسئله از خود نشان نمی‌دهند و در خصوص جلسات به‌ظاهر هم‌اندیشی هم که در این رابطه با مدیریت شینا انصاری در اداره‌ محیط‌زیست شهری تهران با نمایندگان سازمان‌ها و سمن‌ها و برخی از حامیان حقوق حیوانات برگزار شد، جز اتلاف وقت، هدفی جدی از سوی این اداره پی‌گیری نشد و ظاهراً سعی بر این بوده و هست که از حضور سمن‌ها استفاده‌ نمایشی کرده و در جهت مشروعیت بخشیدن به جلسات خود از آن‌ها بهره بگیرند و با سنگ‌اندازی مکرر، نفرات و نمایندگان سمن‌ها و حامیان‌ حقوق حیوانات حاضر در این جلسات را از حضور و پیگیری موضوع خسته و در آخر دلسرد کنند.

به باور ما اگر نیت و خواست این عزیزان و مدیران شهری و نمایندگان آن‌ها در جلسات هم‌اندیشی کنترل جمعیت حیوانات خیابانی رویکردی اصولی با در نظر گرفتن شیوه‌‌‌های مدرن و صد البته اخلاقی است، لازم و ضروری است که به نحوی تمهیدات و شرایطی از سوی مسئولان امر فراهم شود که در مفاد دستورالعمل‌ها و پروتکل‌های مربوطه با همکاری و مساعدت وزارت کشور بازنگری شود و بندهایی از آن بنا به تجربیات و دانش روز اصلاح و دوباره‌نویسی شود.

نه اینکه با این‌گونه جلسات بی‌اثر تنها با تلطیف برخی اصطلاحات آن‌هم فقط روی کاغذ مثلاً تغییر اصطلاحِ سگ‌های ولگرد به سگ‌های رها بخواهند سر و ته جلسات را به شیوه‌ای ناشیانه سرهم‌بندی کنند و ماجرا را سرسری فیصله دهند.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/37107