کد خبر : 37671 تاریخ : 1399/12/17 گروه خبری : جامعه |
|
پارک فرامنطقهای روایت تکراری رؤیا تا واقعیت |
|
سپهرغرب، گروه - عباس سریشی : سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: چرا با وجود همه پتانسیلها، تواناییها و شرایط مستعد موجود در فضای تعریفشده برای احداث پارک فرامنطقهای اکباتان اما مجریان طرح هنوز نتوانستهاند تاکنون و آنگونه که انتظار میرود و بدان وعده کرده بودند قدم مشخص و محسوسی را در این زمینه بردارند؟ تجربه نشان داده است که پارکها و فضاهای سبز ازجمله تأثیرگذارترین محیطهای عمومی شهری محسوب میشود که روان و رفتار انسانی را بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر قرار میدهند زیرا مردم در این فضاها به فعالیتهای مختلف نظیر ارتباط اجتماعی، ورزش، مطالعه، استراحت، انجام کارهای گروهی و صرف غذا میپردازند؛ بنابراین هرچه یک فضای سبز بهتر طراحی شده و علاوه بر خدمات زیرساختی امنیت کاربران را بیشتر تأمین کند طبعاً از محبوبیت بالاتری در بین شهروندان و گردشگران برخوردار خواهد شد. درواقع جدایی انسان از محیط اطراف و بهخصوص فضاهای عمومی امری بسیار غیرممکن است و انسان و محیط بهطور متقابل بر هم تأثیر میگذارند ازاینرو است که امروزه در سراسر دنیا پارکهایی تأسیس شدهاند که به خاطر نوع طراحی خود نهتنها بهصورت دائمی و در فصول مختلف میزبان هزاران نفر از مردم کشور خود هستند، بلکه گردشگران زیادی را نیز از سراسر دنیا به خود جذب میکنند. تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد افرادی که یک ساعت در روز را در فضاهای سبز میگذرانند، حتی پس از ترک آن مکان هم تا ساعتها هیچ نشانی از ناراحتی و غم از خود نشان نمیدهند بنابراین امروزه با توسعه صنعت و افزایش شهرنشینی و تراکم مشغلههای زندگی ماشینی تقاضا برای ایجاد و حضور در محیطهای طبیعی و به طبع آن نیاز به تفرج بیشتر شده است که در این میان و بهجز پارکها و بوستانهای درونشهری، پارکهای جنگلی طبیعی و بیرونشهری طبیعی ازجمله مناطقی هستند که با توجه به شرایط خود میتوانند بهصورت حداکثری تأمینکننده نیازهای تفرجی انسان محسوب و پاسخگوی نیازهای مراجعهکنندگان باشد. بهطور خلاصه یافتهها و نتایج نشان داده که اغلب بازدیدکنندگان با هدف کسب آرامش روحی و تفرج به این مناطق میآیند و درعینحال معتقدند که جدا از فضا و عناصر طبیعی اعم از رودخانه، درخت، کوه و صحرا امکانات و زیرساختها، مسیرهای دسترسی و خدمات و تأسیسات زیستی پیشبینیشده در آنها نقش بسیار مؤثری در جذب بازدیدکنندگان دارد در واقع اگر بهصورت تخصصیتر هم بنگریم نتایج نشاندهنده این است که حتی تفاوت معنیداری بین دو گروه جنسیتی زن و مرد و یا طیفهای سنی و افراد با نیازهای و مشکلات خاص جسمی در خصوص معیارهای عنوانشده فوق وجود دارد که باید بدانها توجه شود، بنابراین اکثر بازدیدکنندگان برای گذراندن اوقات فراغت خود سعی میکنند تا در وهله نخست پارکها و فضاهایی را در اولویت قرار دهند که از این امکانات و پیشنیازها برخوردار باشند، بنابراین مدیران باید در تأمین نیازهای همه مخاطبین با همه نیازها در این مناطق جهت کسب رضایتمندی بازدیدکنندگان تلاش کنند. هرچند ایجاد این زیرساختها طبیعتاً نیازمند سرمایهگذاریهای کلان است اما شکی نیست که این سرمایهگذاریها میتواند به مدیران و برنامهریزان در مدیریت تفرجگاهها، برآورده نمودن خواستهها و نیازهای بازدیدکنندگان، ارتقا کیفیت خدمات، جاذبه سازی هرچه بیشتر و رونقدهی به آن کمک نماید. این بدان معناست که برنامهریزی و تصمیمسازی برای توسعه گردشگری پایدار در این مناطق مستلزم اتخاذ رویکردهای منطقهای و مبتنی بر کارشناسیها و سرمایهگذاریهای علمی و تخصصی بر اساس مداقنه (بررسیهای) همهجانبه است تا با اتکا بر آن بتوان ضمن شناخت قابلیتها، مسائل و مشکلات یا چالشهای اساسی امکان جذب، جلبتوجه بازدیدکنندگان، ارتقا بخشی به خدمات موجود و در نهایت نیل به آیندهای بهتر را برای محیط فراهم نمود. موضوع اینجاست که وقتی رضایت بازدیدکنندگان در حفظ ارزشهای طبیعی این پارکها تأمین شود امکان توسعه و پایداری پارک و حفظ امنیت و محیطزیست آنها نیز برای زمان بیشتری تضمین خواهد شد در حالی سوق یافتن خواسته و ناخواسته پارکهای جنگلی طبیعی به سمت ابنیهسازی تجاری و تأسیسات غیر و گردشگری و یا حتی بسترسازی برای بروز و جوانهزنی آسیبها و ناهنجاریها میتواند این مناطق و محیطها را در روند سریعتری در معرض تخریب و دورشدن از اهداف اولیه مبنی بر ارائه ارزشهای واقعی خود قرار دهد. موضوع اینجاست که پارکهای جنگلی و فرا شهری فینفسه مناطقی هستند که در نواحی طبیعی با هدفهای زیستمحیطی، تفریحی، اکولوژیکی، علمی، تحقیقاتی، آموزشی، رفاهی، تأسیس و تجهیز میگردند و عملکرد آنها در بازدهی اجتماعی و طبیعی آنها خلاصه شده و حتی میتوانند نقش بسیار مؤثری در اشتغال و رونق اقتصادی شهره همجوار ایفا کنند. درواقع این مناطق بهدلیل فواید متعدد در ابعاد مختلف ناشی از جذب گردشگر و بازدیدکننده نیازمند توجه و طراحی یک سلسله از برنامهریزی، هدفگذاری و سرمایهگذاری مدون، دقیق و بنیادین هستند که بتوانند علاوه بر تأمین نیاز مراجعهکنندگان و جلب رضایت آنان وفاداری اشتیاق به بازدیدهای مجدد را تضمین کنند زیرا تجربه نشان داده جاذبهسازی و وفاداری مشتمل بر احساس رضایت مراجعهکنندگان (در همه ابعاد اعم از جنسیتی و سنی و اجتماعی و...) و تمایل آنها برای بازدیدهای مجدد و حتی دادن پیشنهاد به دوستان و آشنایان و اصطلاحاً تبلیغات خودجوش مردمی برای بازدید از منطقه است که میتواند نقش بسزایی را در رونق فعالیت این محیطها ایفا کند. چیزی نه بیشتر از یک نام و ایده... حالا اما طی چند سال اخیر مدیران شهری همدان نیز در راستای توسعه گردشگری و افزایش سرانه فضای سبز پروژه ساخت بزرگترین پارک فرامنطقهای همدان واقع در سد اکباتان را کلید زده و براین باورند که این طرح با توجه به دارا بودن تمام قابلیتها و استانداردهای لازم نظیر امکانات رفاهی و تفریحی، ایجاد اردوگاههای اقامتی، فضای بازی، انواع موزه، فضای ورزشی، پیست دوچرخهسواری، امکانات سرگرمی و صدها فضای رفاهی از منظر خدمات و زیرساختها و نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی میتواند به نقطه عطف مهمی در گردشگری شهر همدان تبدیل شود. درعینحال و ازآنجاکه در نظر است تا با استفاده از نظریات کارشناسان و متخصصین و ماحصل از نتایج ماهها تحقیق و بررسیهای همهجانبه علمی گونههای دارویی، مرتعی و جانوری و سازگار با اقلیم این پارک جنگلی 250 هکتاری در آن کشت شود، بیشک قابلیت تبدیلشدن به یک منطقه گردشگری و زمینهساز رونق گردشگری و جذب مسافر در چهارفصل سال همدان را دارا خواهد بود و صدالبته مثل همیشه نیز نماینده مجلس استان هم طبق معمول و بر اساس تخصصهای ویژه علمی و غیرقابلانکار خود در زمینههای مختلف اعم از عمران، مهندسی، معماری، سیاست، پزشکی، داروشناسی، نجوم، آبوخاک و غیره و غیره نیز این طرح را دارای ویژگیهای منحصربهفرد دانسته و تأکید نمودهاند که حتی روستاهای اطراف این پروژه نیز میتوانند بهعنوان جاذبههایی برای سفر به منطقه به نقشآفرینی بپردازند. درعینحال ضمن بیانیه و خطابههای پرشور و آتشین خود نیز دائماً توصیه و تأکید داشته و دارند که مسئولان اجرایی شهرستان همدان هم باید در اسرع وقت و مبتنی بر ردیف بودجههای چند ده میلیاردی که (حتماً قبلاً تهیه و در اختیار مجریان طرح قرار دادهشده) نسبت به ایجاد زمینههای لازم برای اجرای این طرح مهم تفریحی گردشگری در حاشیه سد اکباتان در چارچوب طرح جامع گردشگری اقدام کنند تا پس از اتمام آن، این نمایندگان خستگیناپذیر بتوانند جهت قیچی کردن روبان افتتاح و اضافه کردن برگ زرین دیگری بر کارنامه و سوابق افتخارات خود در این مراسم حضور یابند. البته هرچند این منطقه دارای ویژگیهای منحصربهفردی در زمینه گردشگری بوده و با توجه به موقعیت مکانی، دسترسی، چشمانداز و منابع آبی و خاکی میتواند تا به یکی از جاذبههای مهم گردشگری استان همدان تبدیل شود و حتی میتوان چنین طرحهایی را زیربنای توسعهیافتگی استان در مبحث صنعت توریسم دانست درعینحال شکی نیست که طراحان و تصمیمگیران این طرح هم هدفی جز ارتقاء جایگاه همدان در رتبهبندی گردشگری در کشور و ارتقاء سطح کیفیت زندگی در آن ندارند. اما بااینحال و با توجه به گذشت مدتها از آغاز طرح و مقایسه دستاوردهای مشهود و محسوس فعلی با آنهمه هیاهو و تبلیغات رسانهای و مصاحبه و سخنرانی وزیر، وکیل، نماینده، شهردار و شورای شهر و غیره در روزهای نخست رونمایی طرح اکنون این سؤال مطرح است که آیا اجرای این طرح بزرگ و دهانپرکن با همت و تلاش و نگاه ویژه و برنامهریزی دقیق و جذب سرمایه و یک مفاهمه و جامع اندیشی از سوی همه متصدیان دخیل در این امر محقق خواهد شد یا صرفاً شعار و نقشه و سخنرانی و نهایتاً چند قدم آهسته و یکی دو ردیف بودجههای قطرهچکانی و نسیهای...! در کنار انتخاب یک پیمانکار و مجری طرح که اساساً نهفقط تخصص و سابقه چندانی در اجرای اینگونه طرحها ندارد بلکه در عمل و بهرغم تلاش حداکثری نیز قطعاً نمیتواند تا آنگونه که بایدوشاید یک طرح حجیم را بر اساس هدفگذاریهای اولیه به نتیجه برساند. موضوع اینجاست که وقتی صحبت از یک طرح کلان فرا استانی به میان میآید باید مؤلفههای بسیاری نیز در آن لحاظ شود از تعریف دکترین، چشماندازها، هدفگذاریهای کلان و مدت اجرای هر مرحله و فاز تا ردیف بودجهها و مجریان توانمند و قابل به انضمام رونمایی از دستاوردهای هر مرحله از کار بر اساس زمانبندی اجرا و صدالبته در کنار این موضوع نیز حضور دائمی، پررنگ، تخصصی و مؤثر همه ارگانها و نهادها برای انجام وظایف و رسالتهای خود در جهت پیشبرد کمی و کیفی طرح موردنظر و البته اینهمه نیز درحالی است که در خصوص پارک سد اکباتان و متأثر از نوع عملکرد و مدل کاری متصدیان هماکنون ما شاهد نوساناتی هستیم که مبین وجود چند شکاف عمده میان اهداف غائی و دستاوردهاست. موضوعاتی از قبیل تفاوت بین ادراک مدیران و تصمیمگیران از آنچه گفتند و آنچه مردم انتظار دارند تفاوت میان ادراک تصمیم گیران و مجریان و مشخصات اجرای ابعاد مختلف طرح (شرح وظایف و حیطهبندی مسئولیتها) تفاوت بین مشخصات کیفیت خدمات و ارائه خدمات بر روی نقشه و دستاوردهای واقعی امروز تفاوت بین آنچه که مراجعهکنندگان از یک طرح انتظار دارند و آنچه که عملاً دریافت کرده یا خواهند کرد و مواردی ازایندست زیرا اساساً مراجعهکنندگان به این فضاها و محیطهای گردشگری چند معیار کلی از قبیل جاذبههای طبیعی، مزیت نسبی دسترسی به محیط، مزیت نسبی وجود تجهیزات خدماتی و زیستمحیطی، مزیت نسبی امنیت اجتماعی و طبیعی را در پیش چشم و انتظار دارند. اما در فضای فعلی (پارک اکباتان) پس از گذشت مدتها از آغاز طرح اساساً چنین چیزهای نه دیده و نه احساس میشود درحالیکه برعکس و در همین پایه زمانی هم موجبات بروز برخی آسیبها و ناهنجاریهای زودتر از موعد مهیا گشته و از هماکنون حاشیههای پررنگتر از متن آن در ابعاد زیستمحیطی، فرهنگی منابع طبیعی و...در حال جوانهزنی است. قبول واقعیت و انتقادات شرط اول توسعه...! و اما با توجه به مشاهدات دورهای خبرنگاران روزنامه سپهرغرب در خصوص دستاوردها و موجودی فعلی ماحصل از تلاشهای صورت گرفته و هزینههای مصرفشده برای ساخت پارک فرامنطقهای سد اکباتان در مقایسه با چشماندازها و تعاریف ارائهشده از سوی مسئولین و متولیان اینگونه برداشت میشود که با وجود همه پتانسیلها و تواناییها و شرایط مستعد موجود در این فضا اما مجریان طرح هنوز نتوانستهاند آنگونه که انتظار میرود قدم مشخص و محسوسی را در این زمینه بردارند. درواقع مشاهدات عینی مبین آن است که این پروژه در ابعاد پنجگانه فیزیکی، اطمینان و امنیت، تضمین سرمایهگذاری، پاسخگویی مسئولان و همدلی که بیانکننده الزامات اصلی یک تفرجگاه مناسب و مقبول برای مخاطبین است دارای شکافها و فاصلههای بسیاری بین انتظارات و مطالبات مردم و وعدهها و طرحهای ارائهشده از سوی مسئولان است که البته بعد فیزیکی این مسئله با محوریت ایجاد زیرساختهای رفاهی و خدماتی، امکان دسترسی آسان و ایمن، فضاسازی و توسعه گونههای گیاهی و جانوری و ایجاد پایداری در زیستبوم محیط شکاف بیشتری را به خود اختصاص داده و همین نقیصه باعث میشود تا نتوان به ورود به چرخه کاربری واقعی این طرح حتی در بلندمدت نیز چندان دلخوش بود. موضوع اینجاست که تاکنون حتی مسیری قابلقبول و نسبتاً ایمن نیز برای ورودی این طرح ایجاد نشده و تنها راه آسفالت شده چند صد متری آن نیز که بدون زیرسازی و روکش مناسب صرفاً برای یک همایش چندساعته ایجاد شده هم بهمانند یک برگه چرکنویس نامه اداری حرفی برای گفتن ندارد حالا موضوع فقدان روشنایی مسیر، ایجاد زیرساختهای اولیه خدماتی، پوشش گیاهی مناسب، طرحهای آبیاری فضای پارک، ایجاد سکو و محلهای پارک خودرو و اُتراق مسافر و... هم بهجای خود. بنابراین با تأمل کردن به این واقعیات است که نهفقط نمیتوان به این طرح (تا این مرحله) عنوان پارک را اطلاق کرد بلکه حتی مدل اجرای قدم آهسته و لاکپشتی آن را نیز باید بیشتر بهمثابه نشتری دانست که در حال وارد آوردن خدشه و زخم و آسیب به همان چند هکتار فضای بکر قدیمی است و صدالبته بهموازات آن شعلهور کردن آتش طمع و حرص زمینخواران و ویلا سازها و متصرفان طبیعت که از همان روز اعلام طرح و بسیار سریعتر از مجریان ساخت پارک بهدنبال ایجاد ساختمان ویلا و دیوارکشی و افزایش قیمتهای زمینهای مجاور بوده و هستند. البته موضوع ساخت پارک جنگلی اکباتان تنها با انتقادات مبتنی بر نامشخص بودن طرح و کندی روند اجرای مواجهه نیست بلکه حتی بعضاً با مخالفتهایی نیز در خصوص ایراد به اصل موضوع همراه است اینکه برخی منتقدان با اشاره به حرکت ناهماهنگ در اجرای این پروژه معتقدند که چنین طرحهایی باید ابتدابهساکن و طی چند سال کارشناسی شده و در مورد مباحث محیطزیستی و مشکلات زیستمحیطی ناشی از آن مطالعات کافی صورت میگرفت اما...! این گروه از مخالفان اظهار دارند که سرمایهگذاریهای اقتصادی ازجمله در حوزه گردشگری در هر منطقه اگر بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی و ابعاد انسانی و فرهنگی انجام شود، توسعه در آن منطقه توسعه پایداری نیست و منجر به شکست و ایجاد مشکلات محیطزیستی و حتی مشکلات اجتماعی میشود. کما اینکه فعلوانفعالات محسوس اخیر در زمینه ساختوساز و افزایش قیمت زمین، باغ و ویلا در این منطقه نیز دلیل روشنی براین ادعاست حالا البته موضوعات حقآبه و تبعات برداشت آب از سد برای آبیاری درختان پارک، بیتوجهی به آلودگیهای محیطزیست و انقراض برخی گونههای گیاهی و جانوری... هم بهجای خود. گو اینکه نباید غافل بود که در سالهای اخیر نیز در توسعه گردشگری همدان به حفظ محیطزیست و توسعه پایدار توجه نشده که اگر همین روند ادامه داشته باشد طبعاً و در کوتاهمدت نیز چیزی از محیطزیست همدان باقی نخواهد ماند. روایت حاضرین کاغذی و غایبین اجرایی... و اما همانگونه که در گذشته نیز بدان اشاره کردیم مقوله پاسخگویی یکی از مؤلفههای بسیار مهم در اجرای یک طرح و پروژه است که فارغ از کلان و خُرد بودن مسئولان باید بدان توجه داشته و آن را مدنظر قرار دهند، براین اساس اکنون انتظار میرود تا تصمیمگیران، مدیران و مجریان این طرح بهروشنی مشخص کنند که در نهایت قرار است این طرح در چه بازه زمانی و چه میزان هزینه به اتمام رسیده و به چرخه کاربری وارد شود؟ اینکه گذشته از برخی کلیگوییها و تعاریف تبلیغاتی اهداف مشخص و واقعی این طرح چیست و چه توجیهاتی را در ابعاد اقتصادی، گردشگری و فرهنگی برای استان در پی دارد و آیا اساساً نقشهای از نمای کلی طرح در دست هست یا خیر؟ این طرح طی چند مرحله و هر مرحله مشتمل بر کدام اهداف (واقعی و ملموس) به نتیجه خواهد رسید؟ با توجه به وسعت این طرح کدام شرکت مادر تخصصی و گروه کارشناسی و با کدام الگو و نمونه مشابه در حال اجرای آن است؟ آیا پیشبینی اعتبارات و سرمایههای آن بهصورت قطعی و با لحاظ کردن همه جوانب صورت گرفته و این تضمین وجود دارد که بهمانند بسیاری از طرحهای فعلی در نیمه راه به دلیل اتمام اعتبار سالها نیمهکاره رها نشود؟ آیا در خصوص توسعه، حفظ و یا ایجاد گونههای گیاهی و جانوری توسط کارگروههای زیستمحیطی، منابع طبیعی پیشبینیها و برنامهریزیهای کامل صورت گرفته؟ آیا کارگروههای اجتماعی، فرهنگی، گردشگری، هنری و ورزشی در این خصوص تشکیل و هرکدام برنامههای واقعی خود را مبتنی بر اهداف کلان طرح ارائه دادهاند؟ آیا در خصوص مدیریت و اعمال کنترلهای لازم در خصوص جلوگیری از دستاندازی به طبیعت و ممانعت از ساختوسازهای غیر ضرور، زمینخواری و تصرف اراضی از افراد و نهادهای حقیقی و حقوقی... صورت گرفته و متولیان امر براین موضوع نظارت دارند؟ سهم بخش خصوصی در این فرآیند چه میزان بوده و با کدام معیارها و موازین مشخص شده؟ و آیا اساساً طرح مشخصی برای فراخوان و حوزه فعالیت آنها وجود دارد؟ کدام شرکت و ارگان و نهاد مادر تخصصی (با دارا بودن سابقه اجرا) برای این طرح انتخاب شده و آیا اساساً میتوان با سپردن تکلیف این طرح به یک ناحیه شهرداری به اتمام قابلقبول آن امیدوار بود؟ کدام کارگروه تخصصی نظارتی بر حُسن اجرای طرح طبق برنامه زمانبندی توسعه را بر عهده داشته و نسبت به ارائه گزارشها پیشرفت بر اساس برنامه اقدام میکنند؟ و دهها مورد از این قبیل که انتظار میرفت مسئولان تاکنون و حداقل برای چند مورد از سؤالات فوق پاسخهایی قابلقبول را ارائه داده و به اطلاع عمومی میرسانند اما...! واقع امر اینجاست که اجرای یک طرح ملی جدا از حرف و شعار عزمی بسیار راسخ و بازوانی بسیار توانمند میخواهد که از عهده تمام مشکلات برآمده و بیتوجه به همه مشکلات کاری و سیاسیکاریها و یا جناحبندیهای صرفاً بهدنبال محقق ساختن اهداف کارشناسی شده و از پیش تعیینشده خود باشد و در این مسیر نیز بههیچعنوان اسیر سلیقهپردازی و زد و بندهای مصلحتی نگردد. و این در حالی است که متأسفانه امروزه و در خصوص پروژه بزرگی مانند پارک فرا منطقهای سد اکباتان هیچکدام از انتظارات پیشگفته جنبه عملی پیدا نکرده و بهرغم مشارکت اسمی دهها نهاد، ارگان و شخص حقیقی و حقوقی در میدان کار حقیقی تنها چند کارگر و تعدادی ماشینآلات راهسازی در حال فعالیت بوده و ظاهراً بهجز در جلسات و محافل اتوکشیده و تر و تمیز تصمیمسازی و صدور بیانیه در شورای شهرداری کسی کمر همت واقعی برای سرعت بخشیدن به طرح و اتمام آن ندارد. بنابراین با این روند چگونه میتوان انتظار داشت که حتی در بلندمدت شاهد تحقق آرزوی ساخت پارکی جنگلی با همه امکانات و وعدها و چشماندازها عنوانشده از سوی مسئولان بود کما اینکه تجربه ساخت چندساله و پر افت و خیز چند پل درونشهری نیز به ما مکرراً گوشزد میکند که گویا هنوز کارگروه توانمند دلسوز و قَدری برای انجام دقیق و جامع برنامههای توسعهمحور در همدان وجود ندارد و باید هرلحظه منتظر وقوع یک توقف چندساله و متعاقباً آسیبزا در روند آنها بود. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/37671 |