سپهرغرب، گروه اقتصادی: با توجه به اینکه سرمایهگذاران بخش خصوصی حاضر به احداث پتروپالایشگاه و بیاثر کردن تحریم نفتی هستند، چرا سیاستهای دولت در جهت فعال نگهداشتن کارکرد تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران است؟ تمرکز بر خامفروشی نفت و بیتوجهی به ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه و تولید و صادرات فرآوردههای نفتی با ارزشافزوده بیشتر یکی از غفلتهایی است که در طول سالیان پس از انقلاب صورت گرفته است. دشمن نیز با استفاده از این نقطهضعف و با اعمال تحریمهای نفتی بهراحتی فروش نفت را دچار محدودیتهای جدی کرده است. دلیل اثرگذاری تحریمهای نفتی بر اقتصاد ایران، اصرار دولتها به خامفروشی نفت و خرج درآمدهای نفتی در بودجه دولت بوده است. در نتیجه یکی از راهکارهای اصولی برای بیاثر کردن تحریمهای نفتی، رهایی از خامفروشی نفت و حرکت به سمت توسعه پتروپالایشگاهها و صادرات فرآوردههای نفتی با ارزشافزوده بیشتر است. این راهبرد حتی در شرایط غیرتحریمی نیز توصیه میشود زیرا با توسعه پتروپالایشگاهها هم ارزشافزوده بیشتری در کشور ایجاد میشود و هم اشتغالزایی فراوانی را به همراه دارد که در صورت توسعه پارکهای شیمیایی ذیل پتروپالایشگاهها، ارزشافزوده و اشتغالزایی چندین و چند برابر خواهد شد. تأکید رهبر معظم انقلاب به اجرای راهبرد بیاثر کردن تحریمهای نفتی دراینبین اما سازمان برنامهوبودجه در واکنش به پیگیری رسانهها در خصوص استنکاف از اجرای قانون پتروپالایشگاهها همچنان اعطای مجوز تنفس خوراک و شروع احداث پتروپالایشگاهها را به آینده حواله میکند. این رویگردانی از اجرای قانون باعث ایجاد تعلل طولانیمدت و سرگردانی شرکتهای سرمایهگذار در این طرحها و در نهایت عدمالنفع کشور شده است. سازمان برنامه طبق عادت رایج سایر دولتمردان اجرای چنین ابرپروژههایی را به وجود یا عدم وجود تحریمهای نفتی گره زده است و به عدم قطعیت در خصوص میزان صادرات نفت خام و میعانات گازی طی سالهای اخیر به دلیل تحریمها اشاره کرده است. این برخلاف بیانات مقام معظم رهبری در دیدار تولیدکنندگان در سال 1398 است که فرمودند: «این تحریم فعلاً خواهد بود؛ اینکه کسی امید ببندد به اینکه حالا یک سال دیگر، دو سال دیگر این تحریم تمام میشود، خیال باطل است. ما برای نجات اقتصاد کشور، چشممان را، امیدمان را نبندیم به اینکه حالا کِی بشود این تحریم برداشته بشود یا این شخص نباشد یا آن جمع نباشد یا این کشور چنین بکند، نه؛ اینها تأثیری ندارد، این تحریم هست... مصونسازی کشور در مقابل تحریم، یک راهبرد است، باید کاری کرد که ما در مقابل تحریم آسیبپذیر نباشیم» بنابراین دولتمردان و سازمان برنامهوبودجه باید شرایط کشور را در شرایط تحریمی در نظر بگیرند و با کمک به اجرای چنین قوانینی به خنثیسازی تحریمها کمک کنند و برای نفت خام و میعانات بلااستفاده به دلیل تحریمها برنامهریزی داشته باشد. یک بام و دو هوای سازمان برنامه به بهانه صیانت از منابع صندوق توسعه ملی سازمان برنامهوبودجه در حالی خود را نگران صیانت از منابع آتی کشور در صندوق توسعه ملی میدانند که وزارت نفت تاکنون بارها به بهانه توسعه صنایع بالادستی نفت از صندوق توسعه برداشت کرده که عدد آن به حدود 23 میلیارد دلار میرسد و بخش قابلتوجهی از این مبلغ هنوز بازگردانده نشده است. اما اکنون که قرار است در جهت کاهش خامفروشی و بیاثر کردن تحریمهای نفتی به طرحهای حائز شرایط پتروپالایشی تسهیلات غیرنقد از منابع نفت تحریمی داده شود، ناگهان نگرانی بابت صیانت از منابع صندوق توسعه پیش آمده است. اگر به اساسنامه صندوق توسعه ملی توجه شود کمک به احداث پتروپالایشگاهها فرصتی برای به ریل بازگشتن صندوق توسعه ملی است، چراکه افزایش ظرفیت پتروپالایشی و ایجاد ارزش افزوده از نفت موجب تولید ثروت در کشور و اشتغالزاییهای مستقیم و غیرمستقیم میشود. آیا اعطای تنفس خوراک به پتروپالایشگاهها خارج از توان صندوق توسعه ملی است؟ طبق قانونِ پتروپالایشگاهها، میزان تنفس خوراک اعطایی به این واحدها از سهم 36 درصدی صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی اعطا خواهد شد. اعطای تنفس خوراک باعث جذابیت پروژههای پتروپالایشی شده و زمینه جذب سرمایههای بخش خصوصی و مردم را برای تأمین مالی این واحدها فراهم میکند. در این روش یک طرح پتروپالایشی در سال اول بهرهبرداری خوراک را بهصورت رایگان دریافت میکند و در سالهای آتی هزینه خوراک دریافتی در سال اول را در قالب اقساط پرداخت خواهد کرد. با این اقدام دوره بازگشت سرمایه در این پروژهها از هشت سال به یک سال کاهش مییابد و در نتیجه با بهبود اقتصاد این طرحها زمینه جذب سرمایه مردمی فراهم میشود. اما مسئولان دولتی میزان تنفس خوراک پیشبینی شده برای پنج طرح پتروپالایشی با خوراک نفت را خارج از توان صندوق توسعه ملی دانسته و به همین دلیل معتقدند جدول زمانبندی اعطای تنفس خوراک به طرحها به طور دقیق ارائه نشده است. البته این مشکل بهراحتی قابل حل بوده و میتوان بهگونهای برنامهریزی کرد که سهم تنفس خوراک نفت برای پتروپالایشگاههایی که به میزان 1.2 میلیون بشکه در روز مجوز گرفتهاند، در یک سال بیشتر از 720 هزار بشکه در روز (معادل سهم 36 درصدی صندوق توسعه ملی در صادرات 2 میلیون بشکه نفت در روز) نشود. اگر فقط به میزان سهم صندوق توسعه یعنی سالانه 720 هزار بشکه که تقریباً معادل سه طرح پتروپالایشی است مجوز داده شود، مدت تنفس خوراک طرحها حدود یک سال به طول میانجامد و پس از آن، در سالهای آتی صندوق توسعه علاوه بر دریافت اقساط تسهیلات دوره تنفس خوراک، از منبع درآمد پایدار فروش نفت به قیمت بینالمللی به پتروپالایشگاههای احداث شده بهرهمند میشود. این مزیت شامل حال سهم دولت از فروش نفت نیز میشود. با توجه به اینکه ظرفیت کل طرحهای پتروپالایشی خوراک نفت در قانون حدود 1.2 میلیون بشکه در روز است (در تصویر)، با اعطای تنفس خوراک به میزان 600 هزار بشکه به مدت دو سال، برای همیشه یک درآمد پایدار نفتی که جریان آن حتی در شرایط تحریمی نیز برای ایران برقرار خواهد بود ایجاد میشود. حال این سؤال مطرح میشود که آیا سازمان برنامهوبودجه این فرصت مهم آتی صندوق توسعه ملی و دولت را در نظر نگرفته است؟ خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «سازمان برنامه دوباره اجرای قانون پتروپالایشگاهها را به «آینده» حواله داد» به بررسی دقیق حالات مختلف اعطای تنفس خوراک به پتروپالایشگاهها پرداخته است و طبق سناریوهای تعریف شده احتمال بروز مشکل در فرآیند تنفس خوراک در طرحهای پتروپالایشی تقریباً صفر است. هزار و یک دلیل دولتیها برای پشت پا به قانون پتروپالایشگاهها نکته جالبتوجه اینکه بیش از چند ماه است سازمان برنامه بودجه، وزارت نفت را به دلیل اشکال در جداول پیشنهادی اعطای تنفس خوراک مقصر اصلی تعلل در اجرای قانون میداند. در این راستا باید از مسئولان این دو سازمان پرسید آیا هماهنگی جلسه مشترکی برای تنظیم جدولی که با در نظر گرفتن شرایط تحریم نفتی و سهم صندوق توسعه ملی، موضوع اعطای تنفس خوراک به طرحها را اولویتبندی کند چقدر زمان میبرد؟ آیا ذکر این دلایل به معنای بهانه آوردن برای اجرای قانون نیست؟ هر چند درخواست پیشبینی دقیق زمان بهرهبرداری پروژهها از وزارت نفت، درخواست منطقی نیست؛ زیرا با توجه به شرایط نوسانی کشور و برونسپاری طرحها پیشبینی دقیق چنین ابر پروژههایی عملاً غیرممکن است. برای مثال پروژه عظیم ستاره خلیجفارس که اتفاقاً از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود، پس از فراز و نشیبهای طولانی دو برابر زمان موردنیاز برای احداث به طول انجامید که این موضوع برای سایر ابر پروژههای نفتی نیز صدق میکند؛ بنابراین اگر مجوز تنفس خوراک به همه طرحهای متقاضی اعطا شود بسیار بعید است که همه آنها در فواصل زمانی کوتاهی به بهرهبرداری برسند. همچنین سازمان برنامهوبودجه در جوابیههای خود به خبرگزاری فارس بهشرط اخذ اذن مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در خصوص امکان ارائه تنفس خوراک به پتروپالایشگاهها اشاره کرده است. درحالیکه ایشان اذن استفاده از منابع نفتی صندوق توسعه ملی برای این قانون را هنگام تصویب در مجلس شورای اسلامی داده بودند و در سخنرانی آذرماه 98 در جمع تولیدکنندگان و فعالان صنعت نیز به تدوین سریعتر آییننامه اجرایی این قانون و عملیاتی شدن آن تأکید فرموده بودند. تحریمشکنی پتروپالایشگاهها بازی دولت برای حفظ چماق تحریم را بهم میزند؟ با توجه به تعلل بیش از یک ساله دولت در اجرای قانون پتروپالایشگاهها چند سؤال اساسی وجود دارد: 1- با توجه به اینکه احداث پتروپالایشگاهها و رهایی از خامفروشی نفت به سمت صادرات فرآوردههای با ارزشافزوده بیشتر باعث بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا میشود، دولت چه انگیزهای از پشت پا زدن و استنکاف از اجرای قانون پتروپالایشگاهها دارد؟ 2- در حال حاضر هشت بخش خصوصی برای احداث پتروپالایشگاهها با سرمایههای خودشان اعلام آمادگی کردهاند. این موضوع بدین معنی است که سرمایهگذاران بخش خصوصی در صورت رگولاتوری و سیاستگذاری درست وزارت نفت و مجموعههای دولتی قادر هستند حتی در شرایط اوج تحریمها نیز پتروپالایشگاههای ایرانی را تأسیس کنند. پس دولت چرا با این اقدام مخالف است؟ وقتی نه بودجهای از دولت کم میشود و نه قرار دولت تأسیس این پتروپالایشگاهها را به عهده بگیرد پس دلیل این مخالفتها چیست؟ آن هم در زمانی که بخش خصوصی آماده احداث پتروپالایشگاههاست. آیا بهتر نیست در سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» اگر دولت واقعاً قصدی برای پشتیبانی و مانعزدایی از طرحهای پتروپالایشی ندارد، حداقل مانعتراشی نکند؟ 3- آیا این اقدام دولت در استنکاف از اجرای قانون پتروپالایشگاهها را بازی در زمین آمریکا برای مؤثر نگهداشتن تحریمها نفتی بر اقتصاد ایران نیست؟ وقتی سرمایهگذاران بخش خصوصی حاضر به احداث پتروپالایشگاه و بیاثر کردن تحریم نفتی هستند، چرا سیاستهای دولت در جهت فعال نگهداشتن کارکرد تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران است؟ آیا با حفظ کارکرد چماق تحریمها، بهانههای کافی برای وادار کردن نظام به مذاکره و امتیازدهی بیشتر فراهم نمیشود؟
|