کد خبر : 47126
تاریخ : 1400/7/25
گروه خبری : درهای دری

میهمان کتاب

دو درویش خراسانی

دو درویش خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی.

اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند. هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گل برآوردند.

بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌گناهند. در را گشادند، قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده.

مردم در این عجب ماندند.

حکیمی گفت: خلاف این عجب بودی، آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بینوایی نیاورد، به سختی هلاک شد. وین دگر خویشتن‌دار بوده است، لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.

چو کم خوردن طبیعت شد کسی را

چو سختی پیشش آید سهل گیرد

وگر تن‌پرور است اندر فراخی

چو تنگی بیند از سختی بمیرد

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/47126