کد خبر : 47287
تاریخ : 1400/7/28
گروه خبری : فرهنگی

عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری:

استقلال معانی غزل‌های حافظ تحت تأثیر پراکندگی و استقلال آیات قرآن است

«بخش دوم»

20 مهرماه روز بزرگداشت رندی خوش‌سخن به‌نام «حافظ» بود که آوازه‌اش مرزها را درنوردیده است؛ در آن روز طی مصاحبه با استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، با شما از این شاعر گفتیم که اینک با مروری بر خلاصه آنچه گفته شد، در ادامه نتیجه بخش دوم مصاحبه را به خوانندگان روزنامه تقدیم می‌کنیم:

هفته پیش و در بخش نخست عباس محمدیان گفت که اگر بخواهیم در میان قله‌های زبان و ادب فارسی مشهورترین آن‌ها را نام ببریم، قطعاً حافظ یکی از چهار یا پنج شاعر بزرگ زبان و ادبیات فارسی است و غزل امتزاجی یا تلفیقی عاشقانه عارفانه را او به اوج می‌رساند که جریان سوم غزل در سیر غزل‌سرایی است.

وی همچنین ابراز کرد که شخصیت حافظ تا حد زیادی متشابه است و برخی گفته‌اند او رند، نظرباز، مشروب‌خوار، خراباتی و اهل فسق و فجور بوده و به برخی از ابیات اشعارش استناد کرده‌اند که نظر بسیار ضد ارزشی است که این نظریات در چندسال اخیر توسط دشمنان فرهنگ ایرانی پدید آمده و دلایل آن در بخش دوم مصاحبه عنوان خواهد شد:

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با بیان اینکه برخی گفته‌اند حافظ صرفاً هنرمند است، گفت: این افراد معتقد هستند چون این شاعر هنرمند بوده، بنابراین به دنبال خلق زیبایی است و برای او استفاده از لوازم فسق و فجور و غیره با درون‌مایه عرفانی و اخلاقی، تناقض ندارد که این نظریه مربوط به طرفداران نظریه هنر برای هنر است.

محمدیان با اشاره به اینکه برخی هم گفته‌اند که حافظ عارف کاملی است و از علمای بزرگ زمان خود بوده، ابراز کرد: این اعتقاد بر این پایه استوار است که شاعر مذکور قسمت عمده از عمر خود را به حفظ و تفسیر قرآن پرداخته؛ به همین جهت دکتر خرمشاهی می‌گوید استقلال معانی ابیات غزل حافظ تحت تأثیر پراکندگی و استقلال آیات قرآن است، خود شاعر نیز در اشعارش به حافظ قرآن بودنش اشاره دارد.

وی با بیان اینکه عارف‌مسلکی و جهان‌بینی عرفانی حافظ بر جهان‌بینی دینی او سایه افکنده است، گفت: شاعر زمانی که اشعاری همچون «کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب/ تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند» را می‌سراید، تحت تأثیر بلاغت قرآن بوده که هم خود بر هنرمندی‌اش واقف بوده است و هم اساتیدش؛ تا آنجا که استادن او از وی می‌خواسته‌اند هر آنچه به حافظ الهام می‌شود را بسراید.

* لقب لسان‌الغیب حافظ مربوط به دوره جدید نیست

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه لقب لسان‌الغیب حافظ مربوط به دوره جدید نیست و در روزگار خود شاعر نیز این لقب او مشهور بوده است، افزود: در رابطه با نظیره‌گویی‌های حافظ نیز باید گفت شاعر به استقبال شاه‌بیت‌ها و شاه‌غزل‌های غالب شاعران بزرگ پیش از خود و هم‌زمان خود رفته است، اذعان کرد: حافظ در تمام این استقبال‌ها برتری و استادی خود را نشان داده؛ وی از اشعار خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، سعدی، مولانا، کمال‌الدین‌ عبدالرزاق، عطار و دیگران استقبال کرده است.

محمدیان با بیان اینکه حافظ سرآمد همه غزل‌سرایان پیش از خود بوده، اظهار کرد: او ازنظر تأثیرپذیری از شاعران بزرگی همچون مولانا، سعدی، عطار، سنایی و خواجوی کرمانی در درون‌مایه اثر پذیرفته و حتی برخی مصرع‌ها و ابیات این شاعران بزرگ را در غزل‌های خود گنجانده است.

وی با اشاره به اینکه تمام شاعران بعد از حافظ (به‌ویژه شاعران دوره بازگشت) نظر و نگاهی به شعر او داشته و از این شاعر اثر پذیرفته‌اند، گفت: با وجود این اثرپذیری، اما حافظ به‌گونه‌ای سخن گفته که دیگران نتوانسته‌اند به جایگاه شاعری او نزدیک شوند.

عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با بیان اینکه بنابراین حافظ هم از دیگران تأثیر پذیرفته و هم بر شاعران بعد از خود اثر گذاشته است، افزود: این‌گونه نیست که شاعر غزل‌سرایی بعد از حافظ او را نادیده گرفته باشد.

محمدیان با اشاره به اینکه یکی از دلایلی که برخی را در مورد حافظ به اشتباه انداخته و باعث شده در مورد این شاعر بزرگ قضاوت نابه‌جا کنند این است که او به سرودن ابیات و غزلیات با درون‌مایه ضد عرف و ضد دین معروف است، اظهار کرد: آنچه را دیگران مقدس می‌دانند، حافظ نامقدس می‌داند و آنچه را دیگران بد می‌پندارند، او ستایش کرده و از آن به نیکی یاد می‌کند.

وی با بیان اینکه ازجمله موارد مذکور می‌توان به نظربازی، پیر خرابات، می، میخانه، می‌فروش، باده و رند و نیز بدگویی از صوفی، زاهد و غیره اشاره کرد: ابراز کرد: چرا حافظ عامدانه خود را در جایگاه اتهام قرار می‌دهد؟

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بسیاری از اصطلاحاتی که حافظ از آن‌ها استفاده کرده مخصوص خود او نیست و شاعران پیش از او نیز از آن‌ها در شعر خود استفاده کرده‌اند، افزود: این اصطلاحات در شعر شاعرانی همچون مولانا، عطار و سنایی نیز کاربرد داشته است؛ شاید بتوان گفت این نوع غزل، غزل رندانه و قلندرانه بوده، گرچه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.

محمدیان با بیان اینکه «رند» حافظ یک انسان کامل در معنای عارفانه است، گفت: قابل ذکر است که «رند» در شعر حافظ با «رند» در اشعار عطار و مولانا تفاوت‌هایی دارد.

وی با اشاره به اینکه در شعر حافظ به‌وفور صنعت «ایهام» دیده می‌شود، ابراز کرد: حافظ به «خداوند ایهام» معروف است و ایهام، ابهام ایجاد می‌کند؛ این صنعت آشنایی‌زدایی کرده و باعث درنگ و غریبه کردن کلام ادبی می‌شود که کشف معنا و یا معانی بیت ایهام‌دار، لذت ایجاد می‌کند و حافظ از این صنایع و شگردهای ادبی آگاه بوده و از آن‌ها استفاده کرده است که همین ایهام و ابهام نیز خود یکی دیگر از دلایل برخی قضاوت‌های نابه‌جا است.

عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با بیان اینکه شعر و کلام حافظ «سهل ممتنع» است، گفت: سهل ممتنع بودن یعنی به ظاهر سرودن شعری همچو آن ساده است، اما وقتی کسی بخواهد با حافظ طبع‌آزمایی کند، می‌بیند که کار سختی است.

محمدیان اذعان کرد: رموزی در شعر حافظ وجود دارد که با اینکه در شعر بسیاری از شاعران دیگر هم هست، اما معانی متفاوت دارد و برخی از آن‌ها مختص خود او است.

وی با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل قضاوت‌های نادرست در مورد شعر حافظ عدم توجه به لحن عتابی و استهزاآمیز او است، افزود: حافظ وقتی که می‌گوید «راز درون پرده ز رندان مست پرس/ کاین حال نیست زاهد عالی مقام را»، منظورش «زاهد دون‌پایه» بوده و از استعاره عنادیه استفاده کرده است و زمانی که می‌گوید «ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست/ نان حلال شیخ ز آب حرام ما» و یا «صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد/ پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف» نیز همینطور.

عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با اشاره به اینکه حافظ را باید با حافظ تفسیر کرد، گفت: برای قضاوت درست در مورد این شاعر، باید به تمام اشعار او توجه کرد؛ همچنین برای فهم شعر حافظ باید با قرآن، روایات، عرفان، صنایع لفظی و معنوی و دیگر علوم آشنا بود و اگر کسی با این موارد آشنایی نداشته باشد، درک شعر حافظ برای او سخت است و برخی به همین جهت عدم درک دقیق مفاهیم شعر او، در فهم غزلیات حافظ و مقصودش دچار مشکل می‌شوند.

محمدیان با بیان اینکه آشنایی به زبان رمز به‌طور عام و خاص به فهم بهتر حافظ کمک می‌کند، ابراز کرد: همچنین تسلط ویژه بر آیات و روایات اسلامی برای درک اشعار حافظ لازم است، چراکه این شاعر علم حضوری به قرآن دارد و ذهن و روح و روان او را قرآن تسخیر کرده که حتی بر سبک و درون‌مایه شعر او نیز تأثیر گذاشته است.

وی با اشاره به اینکه کتاب‌ها و مقالات زیادی در مورد تأثیرپذیری حافظ از قرآن نوشته شده است، اظهار کرد: حتی عدم شناخت محیط سیاسی و اجتماعی دوران حافظ نیز می‌تواند لغزش در فهم وی و اشعارش ایجاد کند؛ دوره‌ای که ریاکاری‌ها، دورویی‌ها، سخت‌گیری‌ها و مسائل فرهنگی زیادی وجود داشته است.

عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری با بیان اینکه یکی دیگر از مواردی که باید در مورد حافظ به آن توجه داشت «جمال‌پرستی» در عرفان و به‌طور خاص در اشعار این شاعر است، گفت: حافظ در معنای عرفانی جمال‌پرست بوده و به همین دلیل در اشعار او واژه عشق، زیبایی و مشتقات آن از بسامد بالایی برخوردار است؛ جمال‌شناسان دیدگاه‌های خاص خود را دارند و وقتی از زیبارویان صحبت می‌کنند، مراد آن‌ها در معنای عرفانی است.

محمدیان با اشاره به اینکه در پایان کلام خود به چند لقب حافظ از زبان محمد گل‌اندام هم‌کلاسی حافظ اشاره می‌کنم که آن‌ها را در مقدمه دیوان شاعر نوشته است، افزود: محمد گل‌اندام حافظ را می‌شناسد، دیوان او را تنظیم کرده و در مقدمه آن می‌نویسد «مولاناالاعظم، المرحوم‌الشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریرالادباء، شمس‌المله ‌والدین، محمد حافظ شیرازی» که لقب شهید قابل توجه است؛ همچنین حاج ملاهادی سبزواری شاعر، عالم دینی، فیلسوف و عارف قرن 13 در مورد حافظ می‌گوید «هزاران آفرین بر جان حافظ/ همه غرقیم در احسان حافظ/ ز هفتم آسمان غیب آمد/ لسان‌الغیب اندر شأن حافظ/ پیمبر نیست لیکن نسخ کرده/ اساطیر همه دیوان حافظ».

* بخش نخست این مطلب را می‌توانید در شماره 20 مهرماه سال 1400 روزنامه بخوانید.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/47287