کد خبر : 50813
تاریخ : 1400/10/18
گروه خبری : استان‌ها

ساکنان کوی ارغوان در حسرت ناوگان حمل و نقل عمومی

طی چند دهه اخیر و به‌دنبال پیامدهای ناشی از رشد روزافزون جمعیت و کاهش عرصه‌های شهری ساخت مجموعه‌های مسکونی در حاشیه شهرها در کانون توجه متخصصان قرار گرفته اما طبیعی است که این‌گونه طرح و راهکارها نیز هنگامی مقبولیت می‌یابند که علاوه بر توجه به تأمین پیش‌نیازها و زیرساخت‌های اولیه، طوری برنامه‌ریزی شوند که با گذشت زمان و افزایش ساکنان نیز همچنان توان پاسخگویی خود را حفظ کنند.

موضوع این است که ماسوای معدود شهرک‌ها و کوی‌های خاصی که به‌صورت ویلایی برای طبقات مرفه طراحی و ساخته شده و می‌شوند اما فلسفه اولیه ساخت این مجموعه‌های مسکونی کاهش بار، تراکم و سرریز جمعیت شهرها بوده نه خلاص شدن از شر جمعیت مازاد. گو آنکه چون تقریباً همه این مجموعه‌ها نیز در راستای پاسخ زودبازده به نیاز به سرپناه اقشار متوسط و ضعیف جامعه برنامه‌ریزی ساخته می‌شوند پس آن‌گونه که باید و شاید از طراحی، فضاسازی و زیرساخت‌های کافی و مطلوب و صدالبته پاسخگو به جمعیت رو به تزاید برخوردار نیستند.

البته این در حالی است که کیفیت زندگی در این مجموعه‌ها نیز یکی از مهم‌ترین حوزه‌های مطالعات شهری به‌شمار می‌رود که دارای مؤلفه‌های چندگانه‌ اجتماعی، محیطی و اقتصادی است هرچند توجه به اینکه این شاخص‌ها به‌عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه‌ریزی شهری و به‌طور کلی تعیین میزان قابل زیست بودن شهرها فزونی یافته اما بررسی‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد که عمده این مجموعه‌ها به لحاظ شاخص کیفیت زندگی و متأثر از بی‌توجهی مدیران شهری به پیش‌نیازها، هم‌نیازها، بایستگی‌ها و الزامات در زیر سطح متوسط قرار داشته و عمده ساکنان آن نسبت به سایر مناطق شهری از نارضایتی بیشتری برخوردارند.

واقع امر اینجاست که این مناطق به دلیل استقرار تعداد زیادی از انسان‌ها درون خود و نیز عدم برخورداری مناسب از خدمات زیرساختی ناکافی و بعضاً نامطلوب و بی‌کیفیت یکی از چالش‌های نوظهور شهرنشینی پایدار به‌حساب می‌آیند. این بدان معناست که هرچند ساکنان این کوی‌ها به‌ظاهر و در ساختار قانونی در قلمرو زندگی اقتصادی اجتماعی شهرها به سر می‌برند اما به لحاظ بسیاری از حقوق اجتماعی و شهروندی در نظام اجتماعی آن‌ها ادغام نشده و هنوز به‌عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی‌شوند و یا اینکه لااقل خود چنین احساسی دارند.

در واقع حتی می‌توان این سبک شهرک‌نشینی حاشیه‌ای شهر را در اصل ترجمان آشکاری از بی‌توجهی، تبعیض و فراموشی سیستم مدیریت و خدمات شهری و مسئولان به طبقات ضعیفی قلمداد کرد که از سر ناچاری در آنجا سکنی گزیده‌اند زیرا در کشور ما نگاه به موضوع شهرک و مجموعه‌سازی نگاه متفاوتی نسبت به سایر کشورهاست و کارایی و عملکرد آن نیز در ایران با اهداف واقعی ایجاد شهرک‌های جدید در جهان متفاوت است.

به‌عبارت‌دیگر به نظر می‌رسد در ایران احداث شهرک‌های مسکونی با توجه به ضرورت‌ها و نیازهای ملی و منطقه‌ای از یک‌طرف و آمادگی‌های فرهنگی، اجتماعی، خدماتی و زیرساختی از طرف دیگر احداث نشده درحالی‌که در بسیاری از کشورهای پیشرو در این خصوص برنامه‌ریزی‌های مفید و کاربردی هم در سطح ملی و هم در سطح منطقه‌ای لحاظ و احداث شهرک‌ها با ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی کلان‌شهرها تطبیق داده شده است.

  زخمی که هر روز عمیق‌تر می‌شود

در شهر همدان نیز به‌مانند بسیاری از شهرهای کشور ساخت شهرک‌ها و کوی‌های مسکونی هم به‌موازات رشد و توسعه داستان‌هایی دارد شنیدنی که متأسفانه متأثر از کم‌لطفی‌ها و بی‌توجهی‌ها برای ساکنان آن بیشتر از شیرینی خانه‌دار شدن، تلخی کمبودها، نواقص و مشکلات را روایت می‌کند.

به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران هرچند این‌گونه مجموعه‌سازی‌ها توانسته به‌ظاهر (فقط در زمینه تأمین مسکن و سرپناه) به نتایج قابل قبول دست‌ یابد اما لاجرم در ابعاد مختلف ایجاد اجتماع محله‌ای پایدار و ابعاد دیگر مباحث شهرسازی مخصوصاً در زمینه اشتغال، وضعیت اقتصادی و زیرساخت‌های اجتماعی چندان که باید و شاید موفق نبوده و پس از گذشت کوتاه زمانی از استقرار ساکنان به دلیل عدم برخورداری مناسب از بایستگی‌ها و شایستگی‌های لازم در خصوص تأمین خدمات شهری و یا وضعیت نامطلوب و کیفیت پایین آن‌ها، ناخواسته تبدیل به یکی از چالش‌ها و بستر‌های بروز نارضایتی شده‌اند.

در واقع روایت ساکنان این مناطق داستان خانواده‌هایی است که در رویای به دست آوردن یک سرپناه تن به مشکلات بسیاری داده‌اند و اگرچه تاکنون نیز به‌ظاهر قوانین و برنامه‌ریزی‌های زیادی برای توسعه و ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی در این مناطق وعده و یا حتی تصویب شده ولی این‌گونه تصور می‌شود که همه این تلاش‌ها تنها در حد یک سلسله شعار‌های تبلیغاتی و وعده‌های سر خرمنی باقی مانده است، حالا بماند که برخی نیز رسماً براین باورند که این وضعیت بیشتر ماحصل و ناشی از سوءمدیریت در برنامه‌ریزی است تا چیز دیگر.

به‌عبارت‌دیگر می‌توان این‌گونه عنوان کرد که روایت کوی‌ها و شهرک‌های حاشیه شهر همدان فقط داستان ساخت یک سرپناه است نه الزاماً بنا نمودن یک مسکن در تمامی ابعاد آن. زیرا عمده بررسی‌ها بر ناتمام بودن آن‌ها، حتی بعد از سال‌ها سکونت مالکان حکایت دارد و نه چیز دیگر. این یعنی تأثیرات یک نگاه غیر عادلانه رسمی به مناطق شهری در خصوص تخصیص خدمات و توجه به نیازهای انسانی ساکنان آن.

اهل معنا معتقدند که همین موضوع باعث می‌شود تا قشری که امروزه از آنان به‌عنوان ساکنان شهرک‌ها و کوی‌های اقماری همدان یاد می‌شود نه‌فقط نوع نگاهشان به مدیریت شهری با نوعی بی‌اعتمادی و تنفر همراه شود بلکه در پی عدم رضایت از شرایط محله، منطقه سکونت خود و یا فقدان احساس تعلق به آن ناخواسته تلاشی نیز در جهت آبادانی و بهسازی آن نکنند.

زیرا آن‌ها با توجه به تعمیق مشکلات و اطاله زمان رسیدگی به مشکلاتشان در قالب حقوق شهروندی، به این نتیجه خواهند رسید که با نوعی کوچاندن و یا اجبار به سکونت در این مناطق از سر ناچاری عملاً از سوی مسئولان از دایره توجه خارج و آگاهانه به ورطه فراموشی و استخلاص از مرتفع نمودن مشکلات سوق داده شده‌اند.

  غُصه ارغوان در قِصه گلستان...

و اما در پی درج گزارشی با عنوان شهرک بهشتی و کوهی از مشکلات زیر ساختی از سوی این روزنامه در خصوص مشکلات و مطالبات ساکنان این کوی، این انتظار و تصور می‌رفت تا جایی که ممکن است مسئولان و مدیران شهری وقت همدان، فارغ از برخی اقدامات سطحی، شعار، تبلیغ و نمایش با حضور در بین ساکنان این منطقه شنوای درد دل‌های آنان شده و دستی برای مرتفع نمودن نیازهای آنان بلند کنند اما ظاهراً درد دل‌های ساکنان این منطقه حاشیه‌ای همدان نه‌فقط تمامی ندارد بلکه با افزایش گستره آن متأثر از ساخت و سازهای جدید و سکونت جمعیت بیشتر، هر روز گره‌ها بیشتری براین کلاف سردرگم اضافه و دست پای ساکنان آن را بسته‌تر کرده است.

صرفاً به این دلیل که همان‌طور که قبلاً نیز گفتیم روایت کوی‌ها و شهرک‌های حاشیه شهر همدان فقط داستان ساخت یک سرپناه است نه الزاماً بنا نمودن یک مسکن در تمامی ابعاد آن به خصوص با لحاظ نمودن زیرساخت‌ها و پیش‌نیازهای لازم برای کیفیت‌بخشی به زندگی.

به دیگر معنا نه‌فقط شهرک بهشتی بلکه تقریباً همه مجموعه‌های مسکونی همدان اعم از مدنی، فرهنگیان، گلستان و... بدون توجه به بایستگی‌های یک زندگی شهری معقول و حقوق شهروندی فقط تبدیل به یک انبار بزرگ برای نگهداری ساکنان خود شده‌اند. انباری که فضای آن‌ هر روز تنگ‌تر از قبل و فضای نفس کشیدن در آن محدودتر از پیش می‌شود.

و این همان روایت غمبار صدها خانوار سکنی گزیده در مجموعه‌های غدیر و بعثت خیابان ارغوان است که مانند استخوان لای زخم در حال خودنمایی است زیرا با دورتر شدن از شهر و حتی شهرک، دستانشان از همان خُرده مواهب شهرنشینی هم خالی‌تر از گشته و از تیر رس نگاه و توجه دورتر شده است.

در این خصوص جمعی از ساکنان مجتمع 120 واحدی بعثت ضمن گفت‌و‌گو با گروه خبرنگاران سپهرغرب ضمن گلایه شدید از وضعیت این منطقه عنوان کردند که پس از مدت‌ها انتظار و مستأجری بالاخره با قرض و وام و توانستند خانه خریده و در آن ساکن شوند اما روایت این خانه‌دار شاید بیشتر شبیه داستان افتادن از چاله به چاه است زیرا از وقتی‌که به اینجا نقل مکان کرده‌اند تازه متوجه انبوهی از مشکلات عمیق‌تر از مستأجری شده‌اند که قبلاً تصورش را هم نمی‌کردند.

به گفته این شهروندان همدانی ساکن در مجتمع بعثت ارغوان، جدا از بحث عدم اعلام پایان کار ساختمان و صدور اسناد مالکیت و یا حتی مشکلات فنی مثل غیر فعال بودن سیستم اطفاء حریق و یا محوطه‌سازی که حالا پس از چند سال پیگیری کمی از آن انجام شده اما شاید بدترین قسمت ماجرا دور شدن از اولیه‌ترین مواهب و پیش‌نیازهای شهرنشینی است که زندگی را برای بسیاری از آن‌ها سخت و طاقت‌فرسا کرده است.

اینکه به دلیل فقدان نانوایی، سوپر مارکت، فروشگاه مواد پروتئینی، لبنیات، میوه‌فروشی و... یا باید هر روز پای پیاده پس از طی مسافت بسیار طولانی به شهرک بهشتی و یا محلات مجاور رفته و البته پس از مدت‌ها در صف ایستادن بتوانند مایحتاج خود را تأمین کنند و یا به‌ناچار به‌صورت هفتگی و یا حتی ماهیانه اقدام به خرید کنند حالا البته بحث مشکلات نبود مدرسه، کتابخانه، فضای سبز، مسجد، داروخانه، بانک، دستگاه خودپرداز، دفاتر پیشخوان، کلانتری، وجود سگ‌های ولگرد در اطراف بلوک‌ها، حضور معتادان در منطقه مابین ارغوان و حصار حاج شمس‌علی، عدم محوطه‌سازی کامل بلوک‌ها و... هم به جای خود که باعث می‌شود هرکدام به‌نوبه خود چالشی برای سکنه این محله و مجتمع‌ها شود به خصوص برای آن دست افرادی که فاقد وسیله نقلیه شخصی هستند و مجبورند با پرداخت هزینه‌های بالای آژانس و خودروهای شخصی و عبوری به کار خود برسند.

نکته بسیار قابل تأمل اینجاست که به گفته تعدادی از حاضران در گفت‌و‌گو و مستند به مدارک ارائه‌شده به خبرنگاران در این مدت حتی افرادی حاضر شدند تا با تعبیه کانکس و سرمایه‌گذاری شخصی اقدام به راه‌اندازی نانوایی و سوپر مارکت نمایند که از این ره‌آورد هم ایجاد اشتغال نموده و هم گره‌ای از مشکلات ساکنان باز کنند اما متأسفانه در سالی که به نام مانع‌زدایی از تولید نام گرفته به‌رغم پیگیری‌های چندساله و نامه‌نگاری و سراغ گرفتن از هر مسئول؛ ارگان و نهاد ذی‌ربط اما تاکنون موفق به نتیجه‌گیری و یا دریافت پاسخ درست و درمانی از این تلاش‌ها نشده‌اند.

  نوش‌دارویی به نام خط واحد

حالا هرچند به گفته ساکنان منطقه ارغوان به خصوص سکنه مجتمع بعثت که در آخرین لبه و خط شهری همدان قرار گرفته‌اند بتوان با برخی راهکارهای مردمی مثل برپایی نماز جماعت در پارکینگ بلوک، سفارش خرید و یا انجام امور به یکدیگر با برخی مشکلات فعلاً سر کرد و روزگار گذراند اما در خصوص آن دست ساکنانی که مجبورند به‌صورت روزانه این مسیر طولانی را تا داخل شهرک و یا شهر همدان طی کرده و به امورات خود برسند این وضعیت به‌مثابه زندگی با اعمال شاقه شده است.

جمعی از بانوان ساکن در مجتمع بعثت ضمن گفت‌و‌گو با خبرنگار روزنامه سپهرغرب که به دعوت و درخواست وی جهت تهیه گزارش در این مجتمع حاضر شده بودند با تشریح مشکلات خود این‌گونه عنوان کردند که به‌رغم آنکه برای همه مجتمع‌های مسکونی ساخته شده در شهرک بهشتی حتی در ارتفاع‌های بلند نیز ایستگاه و خط واحد تعریف شده و ساکنان آن با اتوبوس تردد می‌کنند اما به‌رغم گذشت چندین سال از شروع سکونت و تلاش‌ها و گزارش‌های متعدد ساکنان و حتی مراجعه به اتوبوس‌رانی شهری همدان، حضور نمایندگان شورای شهر، شهرداری و... هنوز این مشکل به قوت خود باقی است و هیچ خط واحد فعال و ایستگاهی برای این منطقه تعریف نشده است.

این شهروندان همدانی با بیان اینکه به دلیل بُعد مسافت زیاد هیچ ون و یا تاکسی هم حاضر نیست مسافران خود را به این خیابان ببرد عنوان کردند عموماً همه ساکنان به خصوص آن دسته که فاقد خودروی شخصی هستند باید پای پیاده این مسیر را تا ایستگاه دور میدان طی کرده و آنجا سوار خودروی عمومی شوند این موضوع به خصوص برای بانوان، افراد مسن و بچه‌های کوچک بسیار سخت است؛ در زمستان، سرما و برف هم سخت‌تر و خطرناک‌تر.

آن‌ها با اشاره به اینکه آژانس‌ها و تناکسی‌های اینترنتی نیز صرفاً با افزایش هنگفت کرایه حاضر به رساندن آن‌ها به مجتمع هستند افزودند پرداخت مبالغ چند 10هزارتومانی برای خانواده‌های که عموماً جزء اقشار متوسط و ضعیف جامعه بوده و مجبورند به تعدد این مسیر را طی کنند ممکن نبوده و بسیار ظالمانه است. حالا البته بماند که برخی خانواده‌های ساکن اینجا نیز دارای فرزندان معلول و بیمار بوده و باید به‌ناچار برای مراجعه به پزشک و مراکز درمانی این هزینه‌ها را پرداخت کنند.

نکته بسیار قابل تأمل حضور برخی راننده‌های شخصی و سواری‌های متفرقه در این مسیر است که گاهی باعث و بانی مزاحمت برای مسافران به خصوص بانوان و دختران می‌شوند. خانواده‌های که از سر اجبار و صرفاً به خاطر نبود اتوبوس شرکت واحد در زمان‌های مختلف (ابتدا و پایان روز، فصول بارانی، برفی و... مجبورند برای رسیدن به خانه سوار این خودروها شوند که این موضوع نیز اگرچه تاکنون مسئله حادی را در پی نداشته اما لاجرم می‌تواند آبستن بروز هر امر غیر منتظره و ناخوشایندی باشد.

این ساکنان با اشاره به اینکه در پی گزارش‌های متعدد و حضور مسئولان قول‌ها و وعده‌هایی جهت برقراری خط و ایستگاه اتوبوس به آن‌ها داده شده اما به دلایل نامشخص و حتی رفع مشکلات فنی هنوز این امر محقق نشده عنوان کردند در صورت رفع این موضوع بسیاری از مشکلات این خانواده‌ها تا حد زیادی تحمل‌پذیرتر شده و می‌توانند با فراغ بال و خاطری ایمن نسبت به تردد به شهر و تهیه مایحتاج خود اقدام نمایند مضاف بر اینکه دانش‌آموزان و بانوان و افراد سالخورده نیز با ایمنی بیشتری حتی در ساعات پایانی روز و تاریک می‌توانند به منزل و یا به شهر تردد کنند.

ساکنان مجموعه 120 واحدی بعثت ضمن درخواست از مسئولان، متولیان و مدیران شهری همدان در شهرداری اتوبوس‌رانی و تاکسی‌رانی جهت رسیدگی به این معضل و احقاق حقوق شهروندی خود براین باورند که با حل این قضیه تقریباً بسیاری از مشکلات آن‌ها در بحث تردد تهیه مایحتاج روزانه و... در طولانی‌مدت حل شده و آن‌ها می‌توانند با صبر و تحمل بیشتری منتظر ایجاد زیرساخت‌های دائمی برای آن منطقه باشند. مسئله‌ای که قطعاً با کمی تأمل و تدبیر قابل حل است اگر، واقعاً مسئولان و مدیران به شعار مانع‌زدایی و خدمت به مردم به‌عنوان ولی‌نعمت باور و اعتقاد و التزام عملی دارند.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/50813