کد خبر : 51799 تاریخ : 1400/11/10 گروه خبری : فرهنگی |
|
جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی |
|
کتاب تبیین جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی در تبیین بخشی از اندیشه سیاسی علامه طهرانی و بررسی نسبت آن با اندیشه و جریان عرفانی وی نوشته سیدمحمدحسن دعایی و محمدحسن وکیلی است. این کتاب در هفت بخش تنظیم شده که بخش اول به مکتب عرفانی فقاهتی نجف اشرف اختصاص دارد، بخش دوم مناسبات منصب ولایت و مقام انسان کامل تشریح شده و بخشهای سوم و چهارم مربوط به ابعاد عرفانی، سیاسی و فرهنگی علامه طهرانی است. بخشهای پنجم و ششم نیز با عنوان علاقه مندان علامه طهرانی و در بخش هفتم، ضمائم شامل نامهها و بیانات علامه طهرانی، بیانات رهبر انقلاب و برخی از بزرگان دینی درباره شخصیت علامه و بیانات یکی از شاگردان علامه طهرانی است. دعایی در مقدمه کتاب بهعنوان انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی نوشت: یکی از عارفان مکتب عرفانی نجف اشرف که در جامعیت و ذوابعاد بودن، کم نظیر میباشد، فقیه عارف واصل به مقامات توحید و فنا و انقلابی بزرگ مرحوم آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی میباشند که بهخوبی علم و عمل و ظاهر و باطن را با هم آمیخته اند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «وی ازجمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجسته علمی را با درجات والای معنویت و سلوک تواما دارا بودند و در کنار فقاهت فنی و اجتهادی، به فقه الله الاکبر نیز که از مقوله شهود و محصول تجربه حسی و مجاهدت معنوی است، نیز نائل گشته بودند.» وی افزود: مرحوم علامه طهرانی در عین سلوک معنوی توحیدی و در کنار اشتغال به علوم رسمی و شئون عالمان دینی از وعظ و خطابه و اقامه نماز و تألیف و تدریس، فعالیتهای سیاسی عمیق، اثربخش و سازماندهی شده ای را از سی و چند سالگی آغاز نمودند و تا آخر عمر شریف خود توجهی فراوان نسبت به مشکلات جامعه اسلامی و اصلاح آن داشتند و از مبارزان کهنه کار انقلاب محسوب میشدند. سیره آن مرحوم میتواند چراغ راهی برای همه مؤمنین و خصوصاً سالکین الیالله باشد تا ببینند که چگونه میتوان در همه ابعاد به سوی خداوند متعال حرکت کرد ه و نه ظاهر را فدای باطن و نه باطن را فدای ظاهر نمود. دعایی ادامه داد: با این همه از سویی به جهت کتمان آن بزرگوار و پنهان نمودن زحماتی که در راه خدا متحمل شدهاند و از سوی دیگر به جهت غرضورزی و شیطنت یا کم اطلاعی از تاریخ، برخی به مقابله با آن مرحوم پرداخته و با حربه نقد غیرمنصفانه و اتهام و افتراء، تلاش نمودند تا چهره نورانی مکتب فکری و عرفانی ایشان را خدشهدار سازند و متأسفانه جمعی از مخالفان وی در این راستا از نشر شایعات و... اباء نورزیدند. بنابراین به نظر رسید باید به کلیه شبهات و سؤالات در ضمن یک مجموعه کامل پاسخ داده شود. بدینمنظور در یک برنامه کارشناسی تلویزیونی در خلال 6 نشست طولانی با حضور مجری، حجتالاسلام شیخ روحالله شفیعیان و کارشناسی حجتالاسلام شیخ محمد حسن وکیلی و اینجانب به بررسی مبسوط دیدگاههای سیاسی مرحوم علامه طهرانی و پاسخ به شبهات پرداخته شد. در بخشی از کتاب میخوانیم: ایشان (علامه طهرانی) از همان اول بر مسئله بانک و ربا تأکید داشتند. آن موقع عدهای میگفتند نه، اینجا حکومت اسلامی است؛ حرف نزنید! ایشان همان موقع به شاگردانشان تأکید کرده بودند که سودهای بانکی این قدر کدورت و ظلمت دارد که حقیقتاً اصل سلوک را خراب میکند و اگر کسی وارد سیر و سلوک شود و در بانک هم شاغل باشد باید کل درآمدی را که در این سالها از بانک بهدست آورده است، رد مظالم بدهد و از صفر شروع کند و گرنه در سیر و سلوک به جایی نمیرسد. خیلیها با این حرف مقابله میکردند. شاید 25 سالی گذشت و کمکم دیگران به این مطلب واقف شدند. حضرت آیتالله مصباح شاید 15 سال بعد از انقلاب این مطلب را در دوره اصلاحات مطرح کردند. آقایان دیگر هم چند سالی است که بر این مسئله تأکید میکنند. (صفحه 102) در جایی دیگر میخوانیم: این که گفته شود حضرت علامه درباره حضور در صحنه اجتماعی انقلاب اسلامی بعد از هجرت مبارکشان به مشهد کوتاهی کردند اصلاً و ابداً اینچنین نیست. علاوه بر این فعالیتها، ایشان همواره معاضدتهای خودشان را در باطن نسبت به رهبر معظم انقلاب داشتهاند؛ همیشه فرموده بودند ما نمیخواهیم جلودار باشیم و ما در حال و هوای پشتیبانی فکری و معنوی بوده و دعاگو هستیم. جالب است که رهبر میفرمایند انگشتری را که علامه طهرانی در ملاقات آخرشان برای حفظ به من هدیه کرده بودند، من بعد از یکی دو سال به آقای سید حسن نصرالله نقدیم کردم. کتاب عرفان و سیاست؛ تبیین جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی از سوی شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در هزار نسخه و در 323 صفحه منتشر شده است. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/51799 |