کد خبر : 53059
تاریخ : 1400/12/12
گروه خبری : ایران و جهان

سپهرغرب در پی گفت‌و‌گو با رئیس شورای فرهنگ عمومی مطرح کرد:

فهم رایج از فرهنگ در جامعه ما عموماً مبتنی بر انتزاعیات است

حجت‌الاسلام و المسلمین شعبانی: برای پر کردن خلأها برنامه داریم

اگر گذرتان به محافل فکری و فرهنگی مسئولان افتاده باشد حتماً حرف‌های رایجی با کلیدواژه‌های فرهنگ، مهندسی فرهنگی، لزوم توجه به فضای فرهنگی، تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، تمسک به صحبت‌های امام راحل و رهبری عزیز برای نشان دادن اهمیت فرهنگ و مواردی ازاین‌دست شنیده‌اید! این حرف و حدیث‌ها یک‌چیز به ذهن متبادر می‌کند، اینکه فهم رایجی که از فرهنگ در جامعه ما شکل گرفته عموماً مبتنی بر انتزاعیات است، متولیان دغدغه «تعریف» چیزها را دارند و هدف صرفاً یک مقدمه‌چینی برای ورود به ارائه گزارش عملکرد و معرفی خود است. یعنی هیچ قرارگاه، ستاد، نشست، شورا و جلسه‌ای با محوریت فرهنگ تشکیل نمی‌شود که به‌مثابه یک رود خروشان بوده و با درک مسائل از «پایین به بالا» به‌طور دقیق، مصداقی، عینی و ملموس برای مسائل فرهنگی تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی کند. تنها متولی آنچه «فرهنگ عمومی» خوانده می‌شود نیز یک شورای تقریباً ناشناخته و کم‌کار با عنوان «شورای فرهنگ عمومی» است که یک دبیرخانه دارد و این دبیرخانه نیز یک سایت اینترنتی مجزا هم ندارد مصوبات، برنامه‌ها، نقاط قوت و ضعف در آن قابل مشاهده باشد.

در دو سال اخیر و با شیوع کرونا هم که فروغ این جلسات کمرنگ شده و به‌خودی‌خود گویای انفعال در این بخش است که دست‌کم با حضور دو مقام ارشد اجرایی و حاکمیتی در استان اداره شده و مدیران دستگاه‌های مرتبط نیز در آن حضور دارند. اما باید دید شورای فرهنگ عمومی به‌عنوان سردمدار فرهنگی جامعه چه زمانی کارکردهای اصلی خود را شناخته و مطابق با آن پیش خواهد رفت؟ اصلاً آیا ضعف‌های شورا احصا شده که بتواند آن‌ها را رفع کرده و سپس سکان فرهنگ جامعه را در بخش‌های گوناگون به دست گیرد؟

برای پرهیز از اطاله کلام و با ذکر این مقدمه، آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین حبیب‌الله شعبانی موثق؛ نماینده ولی فقیه در استان و رئیس شورای فرهنگ عمومی است؛ او به چند سؤال در خصوص شورای فرهنگ عمومی استان و مختصات آن پاسخ داده که در ادامه آن را خواهید خواند:

لطفاً به‌عنوان سؤال اول بفرمایید رسالت‌های شورای فرهنگ عمومی چیست؟

وظایفی که قانون برای این شورا مشخص کرده از سیاست‌گذاری‌ها تا مدیریت فرهنگ عمومی و مسائل جزئی را دربرمی‌گیرد و آیین‌نامه‌هایی نیز برای آن مشخص شده که طبق آن آیین‌نامه‌ها سازوکاری که باید این رسالت‌ها انجام و اجرا شود، طراحی شده است.

به‌طور واضح بفرمایید، چه سازوکارهایی برای انجام این رسالت‌ها در نظر گرفته‌اید؟

شورایی تشکیل شده که مدیران اجرایی ارشد استان در آن حضور دارند و سیاست‌گذاری‌های کلی، با کمیسیون‌های تخصصی، محور انجام برنامه‌هاست که طبیعتاً این برنامه‌ها باید به پشتوانه کارهای پژوهشی انجام شود، این همان سازوکار است و سیاست‌گذاری‌های کلی فرهنگ عمومی به این صورت باید انجام شود.

با توجه به حضور مدیران دستگاه‌های اجرایی در جلسات شورای فرهنگ عمومی پیگیری امور از دستگاه‌ها چقدر ضمانت اجرایی دارد؟

ببینید یک سری نواقص عمده چه در بخش قانونی و چه اجرایی از سابق تاکنون وجود داشته، مثلاً اینکه جایگاه شورای فرهنگ عمومی خیلی جایگاه روشنی نبوده و اینکه واقعاً مصوبات شورا قانونی هست یا نیست و چه سمت و سویی دارد مشخص نبوده بنابراین در این مورد نمی‌توان پاسخ روشنی دارد.

تاکنون که حضرتعالی ریاست شورا را بر عهده داشته‌اید به چه محورهایی پرداخته‌اید؟

بنای کار ما در سه سال گذشته این بوده که بتوانیم این شورا را فعال کنیم و با مطالعه دستور جلسه‌هایی که به صحن شورا می‌آید، برخی از مسائل مهم را در آنجا مطرح کنیم؛ از مسائل تربیتی کودک و نوجوان تا خانواده و آسیب‌های اجتماعی و جزئیاتی که گاهی لازم بوده ورود کنیم، انجام شده مصوبات فراوانی هم در این بخش‌ها داشته‌ایم.

خروجی این جلسات و نتایج مصوبات چه بوده؟

چند مانع در این مدت برای احصای خروجی‌ها وجود داشته که شیوع بیماری کرونا یکی از آن‌ها بوده و تقریباً شورای فرهنگ عمومی را به تعطیل کشاند، سال 99 یک یا دوبار، سال 1400 هم در دولت سابق دو یا سه بار جلسه برگزار شد، اما اخیراً با حضور استاندار محترم، تلاش ما بر این بوده که این کاستی جبران شده و خلأهایی که ایجاد شده را برطرف کنیم. یک جلسه هم طی دو هفته گذشته برگزار شد.

مورد دوم موانع قانونی است؛ من بارها عرض کرده‌ام که منزلت شورای فرهنگ عمومی باید ارتقا پیدا کند، از نظر حقوقی جایگاه روشنی داشته باشد و مصوباتش مشخص شود، اعتقاد بنده این است که شورای فرهنگ عمومی دستش باز باشد، طبیعتاً اگر قرار باشد مدیریت فرهنگی با این شورا باشد باید خیلی از اختیارات دست او باشد، تا بتواند به‌عنوان منسجم کننده فعالیت‌های فرهنگی، اولویت شناسی مسائل فرهنگی، مدیریت بودجه فرهنگی و مواردی از این دست بدون دغدغه عمل کند؛ اخیراً یعنی در اواخر دولت سابق اتفاقات خوبی افتاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی بنا را بر این گذاشت که اصلاحیه‌ای در آیین‌نامه‌ها و قانون‌ها از لحاظ اعضا و رویکردها انجام دهد. از پایان سال 1399 این روند آغاز شده و در سال 1400 یک رویکرد سندنویسی فرهنگی ایجاد شد، سند فرهنگی استان همدان نیز در حال تدوین است و در دفتر نمایندگی ولی فقیه یک کمیته مخصوص سند فرهنگی مستقر بوده و با اولویت‌شناسی آسیب‌های فرهنگی در حال تدوین آن هستند که اگرچه فرآیندش طی شده اما خلأهایی هم وجود دارد و البته همان طور که عرض کردم حرکت برای جبران آغاز شده و جریان دارد.

نقش دبیرخانه شورا را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما برای اینکه دبیرخانه فعال شود تمرکزش را در دفتر نمایندگی ولی فقیه قرار دادیم تا ارتباط بیشتر و فعالیت بهتر صورت بگیرد. کار عمده ما در طول سال گذشته تدوین سند فرهنگی بوده که فرآیند آن نسبتاً طولانی شده و تغییر مدیران در این زمان بر بودن تأثیرگذار بوده است.

چرا از رسانه به‌عنوان بازوی مطالبه‌گر شورای فرهنگ عمومی و زمینه‌ساز در فضای جامعه بهره نمی‌برید؟!

اعتقاد ما این است که رسانه‌ها باید بازوی قوی مسائل فرهنگی باشند، اما طبق مصوبه ستاد ملی کرونا در سال 99 اصلا اعضای مهمان و اقتضایی هم دعوت نمی‌شدند بنابراین طبیعتاً رسانه‌ها حضور نداشتند، البته لازم بود دبیر خانه در این موضوع را اطلاع‌رسانی کند که به نظر می‌رسد در این بخش یک ضعف رسانه‌ای ما داشته‌ایم که امیدوارم جبران شود.

ممنون از شما، اگر از مطالبی که بیان کردید، جمع‌بندی دارید بفرمایید.

من معتقد شورای فرهنگ عمومی باید احیا شده و منسجم کننده مسائل فرهنگی جامعه باشد، ما باید مسائل قانونی را حل و فصل کنیم که می‌تواند ناظر به ساختار فرهنگی نیز باشد اما ساختار دچار ضعف است. پس در ساختار فرهنگی نیاز به بازبینی داریم چراکه برای حکمرانی در عرصه فرهنگ، ساختارهای موجود پاسخگو نیستند و واضح است که نیاز به تغییر دارند.

در خاتمه باید گفت؛ با توجه آنچه در این مصاحبه مطرح شد، به نظر می‌رسد در طول مدت سه سال فعالیت‌ اخیر شورا با حضور نماینده جوان ولی فقیه در استان به‌عنوان ریاست شورا، هنوز افق روشنی پیش پای وی و این شورا وجود ندارد، منظور نگارنده نگاهی است که دوربین را بالا ببرد و فارغ از انتزاعیات و مفاهیم به فکر چاره‌اندیشی برای فرهنگ عمومی باشد. آن هم در شرایطی که آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی از سر و کول جامعه بالا می‌رود.

سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که آیا شورای فرهنگ عمومی برنامه‌ای برای پیوند با نهادهای فرهنگی، پژوهشگاه‌های فکری، اتاق‌های تولید فکر و برج عاج‌های اندیشه‌گران و فعالان اجتماعی، دارد تا با ارتباط عینی، ملموس و معنادار خارج از فضای محدود جلسات که معلوم نیست اعضا در آن حضور پیدا کنند یا نه، بتواند به ایجاد یک پیوند بین مردم و متولیان در این بخش دست پیدا کند یا خیر؟ چراکه به هر حال هر چه باشد عده‌ای در کف میدان و عده‌ای هم با پژوهش‌های علمی می‌دانند نیازها و پاشنه آشیل مسائل فرهنگی و اجتماعی ما چه چیزهایی است.

هیچ اغراقی در کار نیست اگر بگوییم با اوصافی که ذکر شد شورای فرهنگ عمومی، توان دخالت و تأثیرگذاری در فرهنگ عمومی رایج در کف جامعه را نخواهد داشت چراکه متولیان این بخش، خودشان این شورا را باور ندارند، پس چگونه باید انتظار داشت مردم آن‌ها را باور کنند و از برنامه‌های انتزاعی، فانتزی و دستورالعملی و فرمایشی آن‌ها تأثیرات مثبت فرهنگی بگیرند؟!

اینکه عده‌ای در این شورا دور هم بنشینند و موضوعات غیرمرتبط با جلسه را طرح کنند یا اینکه با سرعت و کثرت قابل توجهی، تند تند «مصوبات» تولید کنند و بعد هم با هوشمندی قابل توجهی آن‌ها را آسیب‌شناسی کنند و به این نتیجه برسند که «پول ندارند» و مانع قانونی وجود دارد که دیگر نمی‌توان انتظار اثربخشی و اثرگذاری داشت! می‌توان داشت؟

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/53059