کد خبر : 55586 تاریخ : 1401/3/1 گروه خبری : جامعه |
|
سپهرغرب در گفتوگو با سیما فردوسی در پی بررسی معضل دختران پسرنما در همدان مطرح کرد: انزواطلبی در انتظار دختران پسرنما |
توجه خانواده و اولیای مدارس قطعه گمشده پازل نظارت اجتماعی |
این روزها فقط کافی است یک بعدازظهر گذری به پارکها و یا پیادهراه بوعلی بیندازید تا با دختران بسیاری مواجه شوید که با پوشیدن لباسهای پسرانه از کلاه، شلوار گرمکن، کتانی و بلوزهای گشاد و کوتاه گرفته تا بروز رفتارهای پسرانه و استفاده از تکهکلامهای آنان سعی در نشان دادن رفتاری دارند که شاید حتی تا همین چند سال پیش تعجببرانگیز بود. همین مسئله نشان میدهد که موضوع هویتیابی دختران و پذیرش الگوهای دخترانه طی سالهای اخیر تا چه اندازه مورد غفلت قرار گرفته است. شاید در گذشته بهندرت پیش میآمد که دختران در مکانهای مختلف از داخل محیط مدرسه گرفته تا کوچه و خیابان با یکدیگر گلاویز شوند و زد و خورد داشته باشند؛ اما امروز اگر به هنگام تعطیل شدن مدارس جلوی درب مدرسه باشید خواهید دید که کتککاری دختران نوجوان و رد و بدل کردن رکیکترین ناسزاها دیگر تبدیل به یک امر عادی شده است. غفلت از این مسئله در حالی است که هویتیابی جنسی یکی از اساسیترین مواردی است که باید مورد توجه نظام آموزشی و فرهنگی هر جامعهای باشد، چراکه بیتوجهی به این مسئله زمینهساز بسیاری از تعارضات میان فرزندان و اعضای خانواده، فرد و جامعه خواهد بود که آسیبهای بسیاری را در پی دارد، جابهجایی هویت جنسی در بین دختران و پسران آثار خود را با شکلهای گوناگون از نوع پوشش و آرایش ظاهری تا قبول مسئولیت در زندگی طی سالهای اخیر در جامعه نشان داده است. همه این موارد نشان میدهد که شاید بسیاری گمان کنند بروز رفتارهای پسرانه در میان دختران تنها مختص دوران نوجوانی است اما نباید فراموش کرد که این دوران عمیقترین تأثیرات را تا پایان عمر بر روی فرد باقی میگذارد. زیرا از همینجاست که هر روز از تعداد دخترانی که نقشهای اجتماعی زنانه را میپذیرند کاسته شده و بر تعداد دخترانی که از این نقشها گریزاناند افزوده میشود. این افراد در دوران جوانی بهسختی حاضر به ازدواج و بهویژه بچهدار شدن میشوند. تأسفبارتر اینکه کمکم وظایفی که مختص دختران است، مثل مادر بودن و همسر بودن به دست فراموشی سپرده شده و در عوض آن شغلهای مردانه در دست زنان افتاده است. امروزه در بسیاری از مشاغل که بهصورت سنتی در حیطه توانایی مردان شناخته میشد، زنان و دختران مشغول به کار هستند. مسئله این است که بدترین واکنشی که میتوان به این فرایند رو به رشد نشان داد بیتفاوتی و پذیرش آن بهعنوان یک امر طبیعی است، درحالیکه جابهجایی نقشها و تغییر الگوهای جنسیتی مانند یک بمب ساعتی است که دیر یا زود منفجر خواهد شد و دود آن در چشم همه افراد جامعه خواهد رفت. با ادامه این روند زمانی خواهد رسید که برای رفع این مشکل باید ضررها و هزینههای بسیار زیادی را بپردازیم. اما گسترده شدن این مشکل از کجا آب میخورد؟ یکی از مهمترین زمینههای شکلگیری و رشد این پدیده، از درون جامعه نشأت میگیرد. الگوها و امتیازاتی که جامعه به فرد میدهد بر رفتارهای فردی تأثیر بسیاری دارد. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در گزارش میدانی چرایی این مهم را از دختران نوجوان بهعنوان مخاطبان این بحث جویا شویم که در ادامه میخوانید: در پیادهراه بوعلی همراه مادرش در حال گز کردن است در گفتوگوی محاورهای که با مادرش داشت فهمیدم نامش فاطمه است اما از ظرافت و لطافت جنس زن تنها نام او مانند دیگر زنان است و با یک تیپ کماندویی (شلوار 6 جیب و آستینهای تا زده) از پشت سر اصلاً شبیه دخترها نیست، به آنها نزدیک شده و با کمال احترام از آنها خواهش میکنم که چند دقیقه از وقتشان را برای مصاحبه بگیرم اظهار بیمیلی میکنند اما من در همان حین از مادر جوان دختر میپرسم شما مشکلی با تیپ پسرانه دختران ندارید؟ در پاسخ میگوید؛ شما مشکلی در پوشش او میبینید؟ میگویم مسئله بیحجابی نیست موضوع بحث حفظ هویت دخترانه است اما او در واکنش به این صحبت عنوان میکند: ای بابا شما مغزتان فسیل است دیگر دوره دختر و پسر بودن تمام شده. برای توصیف واقعی موضوع راهم را به سمت آرامگاه بوعلی و دبیرستان هیئتامنای پروین کج میکنم و سر کوچه میایستم. به نظر وقت امتحانات است. رفتوآمدهای دختران بیشتر میشود؛ کمی جلوتر میروم جلوی یکی از دختران را میگیرم و از او خواهان گفتوگو درباره چرایی نوع پوشش میشوم اما درواکنشی عجیب، گستاخانه و بسیار لات مآبانه میگوید: تو رو سَنَن عزیزم! تعجبآور اینکه پاسخ اغلب دختران به سؤالم همین جواب عجیب و گستاخانه است. با این وجود بازهم بر خواستهام پافشاری کرده و راهم را به سمت خیابان پاستور کج میکنم با دختری همکلام میشوم، ملیحه دختری 14 ساله؛ موهای کوتاهش از زیر شال شل و ول روی سرش خودنمایی میکند؛ مانند پسرها دستها را عقب و جلو میبرد و بهاصطلاح عامیانه «داش مشتی» راه میرود، درواقع رفتارهایش دخترانه نیست و لطافت و ظرافت زنانه ندارد و البته این مسئله انتخاب خودش است و از این کار لذت میبرد. مانتویی که پوشیده بیشتر شبیه به پیراهن مردانهای است که آستینهای آن را هم بالا زده است؛ شلوار جین و کفشهای ورزشی به پا دارد و میگوید دختر و پسر بودن خیلی فرق دارد. او میگوید فرزند دوم خانواده است و یک برادر بزرگتر از خود دارد و چون از کودکی با برادرش بزرگ شده، الگوهای رفتاریاش او بوده است. ملیحه رفتارهای دخترانه را دوست ندارد و فکر میکند که حق دخترها ضایع شده و همیشه پسرها با رفتارهای قلدرانه بر دخترها چیره شدهاند. مهدیس دختر 13 ساله که فرزند دوم خانواده است نیز در واکنش به سؤالم میگوید: پدر و مادرم همیشه دوست داشتند که بچه اولشان پسر باشد اما نشد؛ شاید به این دلیل پدرم میخواست من پسر باشم و حتی تا کلاس اول ابتدایی اجازه نداده بود گوشهایم را سوراخ کنند و گوشواره داشته باشم و همواره در محیطهای مردانه با او همراه بودم. سارا دختر دیگری که میگوید از همان کودکی موهایش را پسرانه کوتاه میکرده و با لباس پسرانه با خانوادهاش به خرید میرفت، مادرش هم او را به این رفتار تشویق میکرد و همه همسایهها و فامیل هم او را به ادامه این روند ترغیب میکردند. در ادامه با توجه به اهمیت مسئله و تأثیرات انکارناپذیر این روند در جامعه و فرد برآن شدیم تا با روانشناس بالینی و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی تهران گفتوگویی را ترتیب دهیم. سیما فردوسی با بیان اینکه اگر خانوادهها سعی کنند با توجه به شرایط رشد فرزند و رده سنی کودکان زیر 12 سال، ساختار رفتاری خود در محیط خانواده را مناسب تنظیم کنند، در دوران نوجوانی و جوانی مشکلات کمتری خواهند داشت گفت: این مسئله باید از چند منظر مورد مطالعه قرار گیرد. وی افزود: نخستین موضوع بررسی از جنبه رفتارشناسی است یعنی وقتی این پوشش را در جامعه مشاهده میکنیم میبایست رفتار این قبیل نوجوانان نیز مورد بررسی قرار گیرد. وی با بیان اینکه باید دید رفتارهای این دختران نیز به سمت پسرانه شدن پیش رفته و از متعارف دختران هم سن و سال در جامعه عدول کرده است یا خیر ابراز کرد: این مسئله در تصمیمسازی و برنامهریزی برای رفع این معضل از اهمیت بالایی برخوردار است. این روانشناس بالینی با تأکید بر اینکه مسئله دوم اینکه باید دید این موضوع در بستر تقلید اتفاق افتاده یا نه زیرا نوجوان همواره دلش میخواهد که مورد توجه دوستان خود قرار گیرد و درعینحال مقبول واقع شود، تشریح کرد: درک این موضوع که این اتفاق در اثر تقلید و مقبولیت در یک گروه خاص ایجاد شده یا مسئله درونی است که از پس مشکلات درونی برمیخیزد به لحاظ روانشناسی از جایگاه مهمی برخوردار است. فردوسی با بیان اینکه موضوع بعدی در این مسئله به ارتباط این دختران با جنس مخالف بازمیگردد تصریح کرد: مثلاً باید دید این دختران با پسران ارتباط پنهانی و حتی فیزیکی داشتهاند یا خیر. وی با اشاره به اینکه موضوع بعدی به اولیای مدرسه بازمیگردد ابراز کرد: اینگونه مسائل نباید از دید آنها پنهان بماند، باید مشخص شود که این دختران در مدرسه هم رفتار و یا پوشش پسر مآبانه دارند یا این رفتارها تنها در خارج از فضای مدرسه اتفاق میافتد؟ این روانشناس بالینی بیان کرد: بررسی همهجانبه اینگونه مسائل از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا جدیترین نوع این مسئله را زمانی مشاهده میکنیم که فرد از هویت جنسی خود فاصله گرفته و نمیپذیرد که دیگر دختر باشد و حتی در وخیمترین شرایط این مسئله با افرادی مواجه میشویم که بهدنبال تغییر جنسیت خود هستند. فردوسی با تأکید بر اینکه توجه والدین و اولیای مدارس به بروز و شیوع این قبیل رفتارها و پوششها حائز اهمیت است اذعان کرد: حتی برهه زمانی انتخاب این نوع پوشش و رفتار نیز باید از سوی متولیان و تأثیرگذاران در این بحث مورد توجه قرار گیرد زیرا اگر این مهم بر اساس تقلید انجام پذیرد اغلب تنها به یک برهه زمانی معطوف شده و سپس از ارضای حس کنجکاوی و تجربه چنین مسئله و بهاصطلاح جوگیر شدن توسط نوجوان کنار گذاشته میشود. وی با تأکید بر لزوم کار تحقیقی در خصوص چرایی شیوع و بروز این مسئله در جامعه اذعان کرد: عوامل بسیاری در بروز این قبیل مسائل مؤثراند که از مهمترین آنها میتوان به مدگرایی، اقتضائات دوره نوجوانی، بیتوجهی والدین، بهرهمندی از شبکههای ماهوارهای که به تبلیغ این نوع پوشش و رفتار دست میزنند و حضور در بستر فضای مجازی را نام برد. عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی تهران با اشاره به تبعات گسترش این رفتارها و پوشش در جامعه و فرد، اذعان کرد: این بیهویتی برای خود فرد آزاردهنده است یعنی فرد خود نمیداند کجا قرار دارد و به تعبیر بهتر دختر است یا پسر زیرا انتظارات جامعه، مدرسه و خانواده متناسب با نوع جنسیت فرد تفاوت پیدا میکند. فردوسی با تأکید بر اینکه متأسفانه این فرد در پی این بیهویتی با یک ستیزهگری و پرخاشگری روبهرو میشود زیرا توسط مجموعههای عنوانشده پذیرفته نشده و مقبول نیست گفت: این افراد اغلب از پایینترین سطح یعنی خانواده گرفته تا مدرسه و جوامع عمومیتر مورد غضب قرار میگیرد. وی افزود: فرض کنید چنین دختری دوره دبیرستان را سپری کرده اما یقیناً برای ورود به دانشگاه با آن نوع پوشش و رفتار با مشکل مواجه خواهد شد. این روانشناس بالینی با بیان اینکه حتی در صورت پذیرش و مقبولیت فرد در فضای دانشگاه یقیناً در جامعه کاری چنین فردی پذیرفته نمیشود، اذعان کرد: متأسفانه این قبیل افراد در بحث امکان ازدواج نیز با مشکل مواجه شده و به تعبیر بهتر چگونگی ادامه حیات این افراد مبهم است. فردوسی با اشاره به اینکه متأسفانه این قبیل افراد همانطور که پیشتر عنوان شد در وخیمترین حالت به سمت جراحی و تغییر هویت جنسی پیش میروند که در جامعه ما پذیرفتنی نیست افزود: این مسئله درواقع ناکامی و افسردگی خانوادهها را در پی خواهد داشت. وی افزود: اینکه فردی در جامعه جایگاه مشخصی نداشته باشد پیامدی جز انزواطلبی و افسردگی نخواهد داشت و تنها باید با یک جامعه بسیار محدود همسانان خود تعامل کند زیرا این قبیل افراد از جامعه ترد میشوند چراکه نمیتوان جامعهای را تصور کرد که جنس زن را با پوشش و رفتار مردانه بپذیرد زیرا این فرد امکان رقابت شغلی و اقتصادی را با جامعه مخالف خود به لحاظ عدم توانایی و شاخصهای زنانه نخواهد داشت. وی افزود: البته برعکس این مسئله برای مردان زننما نیز مصداق پیدا میکند و یقیناً از سوی جامعه پذیرفته نخواهد شد. معالوصف با توجه آنچه گفته شد همگان بر این امر واقف هستند که جایگاه زن از بدو ظهور آدم تا امروز نقشی بیبدیل و غیر قابل انکار دارد. اگر زن در مسیر هدایت و رشد و تعالی قرار بگیرد، قاعدتاً تأثیرگذاریاش در نظام تربیتی بهمراتب بالاتر از رسالت یک مرد در حوزه تربیت است حال آنکه در بروز معضلات اینچنینی در جامعه غالباً متأسفانه شاهد هستیم افرادی که تمام همّ و غمّشان نوع پوشش تقلیدگرایانه است، دچار یک فقر ذاتی به لحاظ هویتی هستند؛ فقری که از نداشتن تخصص، هنر و باورهای انسانی نشأت میگیرد و دشمن از همین بستر برای جایگزینی فرهنگ به جای فرهنگ الهی بهره میبرد، دشمنان ما برای رسیدن به اهداف خود از ظرفیت بالای بانوان به خاطر احساساتی که در آنهاست، استفاده میکنند؛ زنی که زیباییهای خود را دارد، اگر مورد توجه قرار نگیرد از راه تعالی دور میشود. که در این بین طبق نظرات کارشناسان بهرهمندی از تقویت ارزشهای اخلاقی، معنوی، انسانی و سست گردانیدن معیارهای صرفاً مادی در نظر جوانان، تقویت و توسعه مراکز ورزشی و تفریحی و برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغت جوانان، ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی جهت برطرف کردن کمبودهای عاطفی کودکان و نوجوانان، پرورش احساس عزت نفس و اعتمادبهنفس کودک و نوجوان در خانواده و مدرسه، بهسازی وضع خانوادهها از طریق تماس با کارشناسان متخصص در امور خانواده، استفاده از فیلمها و نوارهای تربیتی، سالمسازی محیط اجتماعی نوجوانان و از بین بردن تبعیض میان طبقات جامعه، آموزش مهارتهای حل مسئله به نوجوانان و نیز شیوههای تصمیمگیری، آموزش اصول بهداشت روانی به خانوادهها و فرزندان، پرهیز از سختگیری و تنبیه و همچنین اجتناب از آسانگیری در تربیت، تشویق به رعایت تعادل و دوری از بیبند و باری، برقراری احساس امنیت در خانواده و جامعه و جلوگیری از بروز اضطراب در نوجوانان و جوانان میتواند ددر پیشگیری از معضلات اینچنینی مؤثر واقع شود. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/55586 |