کد خبر : 55860 تاریخ : 1401/3/5 گروه خبری : جامعه |
|
مادر، امنیتبخش زندگی کودک |
|
امنیت کودک در گرو تأمین نیازهای جسمی و روانی اوست. شاید بتوان مزلو را اولین کسی دانست که اقدام به طبقهبندی نیازهای انسان کرد. آبراهام هَرولد مَزْلو (1970) یک روان شناسی آمریکایی است که از اندیشمندان مکتب انسان گرا به شمار میآید. هرم «سلسله مراتب نیازهای انسانی» یکی از نظریات مطرح در روان شناسی است که توسط او بیان شده است و در آن نیازهای انسان در یک هرم به پنج طبقه تقسیم شده است. نیازهای فیزیولوژیکی یا نیازهای جسمانی: در این طبقه اصلیترین نیازهای زیستی انسان مانند: آب، هوا، غذا، خواب، مسکن و جنسی قرار دارد. او بر این عقیده بود که این طبقه اصلی ترین طبقه نیاهای انسان است که اگر تأمین نگردد، بقیه نیازهای انسان نمی توانند برآورده شوند و اگر هم برآورده شوند، سودی برای انسان ندارند. نیازهای امنیتی: در این طبقه نیازهایی همچون امنیت جسمی، امنیت مالی، امنیت شغلی و... قرار میگیرد. این درست است که این دسته به اندازه نیازهای دسته اول نیست، ولی دارای ارزش بالایی هستند که باعث سلامت جسم و روان انسان میگردند. نیازهای اجتماعی یا نیازهای تعلقپذیری وعشق: این نیازها شامل وابستگی، تعلّق خاطر، عشق و عاطفه است. شاید بتوان روابط دوستانه، وابستگی عاطفی و روابط خانوادگی را از مصادیق این طبقه از نیازهای انسان دانست. نیازهای به تکریم و احترام واقع شدن نیازهای خودشکوفایی هرم مزلو به خوبی توانسته است نیازهای انسان را تبیین کند. بر اساس هرمی که در بالا بیان شد، یکی از اساسیترین نیازهای انسان، نیاز به امنیت است. در مورد کودک، این امنیت در دو حالت شکل میگیرد و شامل دو طبقه خواهد شد. نخست امنیت جسمی که متعلق به تامین همان نیازهای امنیتی طبقه دوم مزلو است و دیگری نیاز به امنیت عاطفی و محبتی است که در طبقه سوم و چهارم جای میگیرد. سخن در این است که نیازهای امنیتی کودک شامل چه مواردی میتواند باشد؟ شاید با بررسی ویژگیهای رشدی و روانی کودک در سنین بین تولد تا هفت سالگی پاسخ این سئوال را بهتر بتوان بیان داشت. اما از اولین تأمینکنندگان نیازهای کودک، خوب است سخن را از حضور مادر شروع کنیم. حضور مادر حضور مادر بهعنوان اولین تأمینکننده نیازهای زیستی و عاطفی کودک، از اولین نیازهای کودک است که باعث امنیت بخشی جسمی و روانی او میشود. برای بهتر مشخص شدن این بحث لازم است به نظریه رشد روانی-اجتماعی اریک اریسکون نگاهی داشته باشیم. در نگاه او، رشد شخصیت از بدو تولد آغاز گشته و تا دورۀ بزرگسالی ادامه مییابد. میتوان دوران کودکی را از جهت اهمیت در رشد شخصیت از دیگر مراحل رشد پراهمیتتر دانست. تجارب و خاطراتی که کودک در دوران کودکی میآموزد، ماندگارترین ایشان است و اثر آن از شخصیت او، هیچوقت زدوده نمیشود. با این بیان، اگر میخواهیم کودک در این مرحله موفق شود باید بتواند با محیط پیرامونش تعامل داشته باشد بهگونهای که نسبت به آن احساس اعتماد پیدا کند. این اعتماد با تامین نیازهای اولیه او به دست میآید. اگر نیازهای او به اندازه از سوی متولیان زندگی او به خوبی تامین شود او احساس امنیت خواهد کرد. از نظر اریکسون آنچه بهعنوان حمایت در این دوران بسیار مهم است مسائلی است همچون، برطرف کردن ناراحتی کودک، بغل کردن و نوازش کردن او، صبورانه منتظر ماندن تا او بهقدر کافی شیر بخورد، از شیر گرفتن او هنگامیکه علاقه کمتری به شیر مادر یا شیشه شیر نشان میدهد. شاید ابتداییترین نیازهای به امنیت، همین دست از نیازهاست که باید توسط مادر تامین گردد. مادرانی که در کنار فرزندان خود نیستند، آسیبهای زیادی را برای کودکان خود به همراه دارند. این نبودن صرفاً به منزله نبودن جسم مادر نیست، بلکه ممکن است مادری جسمش در کنار فرزند خود باشد ولی روح او این حضور را نداشته باشد. چیزی که کودک بدان نیازمند است، جسم و روان مادر توامان است. کودک نیاز دارد که محبت و عاطفه خویش را از طریق مادر تأمین کند. نیاز دارد که دوست داشتن مادر را درک کند تا از این راه احساس امنیت و راحتی کند. هر قدر عاطفه و احساس او تأمین نشود، تامین نیازهای جسمی او نمیتواند راه به جایی ببرد. هر قدر ترازوی تأمین نیازهای او به طور بهتری میزان شده باشند، احساس امنیت در کودک بیشتر بوده و رشد جسمی و روانی او بهتر صورت خواهد گرفت. این سخن به معنای کماهمیت بودن نقش پدر در امنیت بخشی به کودک نیست بلکه در روزها و ماههای نخستین زندگی این ایمنی بیشتر از سوی مادر صورت میگیرد و با گذشت زمان نقش پدر در این موضوع بیشتر خواهد شد. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/55860 |