کد خبر : 56249 تاریخ : 1401/3/17 گروه خبری : جامعه |
|
آشفتگی بصری در همدان ثمره نبود طرح جامع طراحی شهری |
|
منظر شهری از مهمترین مباحث و مسائل شهری است که مورد توجه معماران، طراحان، روانشناسان محیط و جامعهشناسان قرار دارد به عبارت دیگر بخشی از کالبد شهری را نما و منظر شهری تشکیل میدهد که بر اساس نظر کارشناسان بر کیفیت حیات، نوع نگاه شهروندان به زندگی و حتی آستانه تحمل افراد تاثیر بسیاری میگذارد، علاوه بر تاثیرگذاری آن بر حیات فردی شهروندان، منظر شهری بر دیپلماسی شهری و حتی رونق اقتصادی آن نیز تاثیر بسزای دارد امروزه در جهان توسعهیافته، شهرها به صورت شرکتهای رقیب عمل میکنند که تلاش دارند سهم بیشتری از بازار سرمایه، استعدادهای برجسته و توجه جهانی را به خود اختصاص دهند و بدینترتیب برای تدارک منظرهای شهری خوب و برجسته با یکدیگر رقابت میکنند. بنابراین منظر شهری جدا از نقش آن به عنوان بخش جداییناپذیر در شکلگیری فرم شهری، به عنوان ابزاری در خدمت دولتها و حکومتها قرار دارد تا توان جذب گردشگران و سرمایههای جهانی را افزایش دهد. علاوه بر این شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب قادرند با افزایش تجربه زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقای تصویرذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم سازند پس به واقع میتوان گفت منظر شهری علاوه بر زیستمند کردن شهرها به عنوان یک ظرفیت درخدمت شهر و شهروندان درعرصه توسعه شهری قرارگرفته و از اهمیت بالایی برخوردار است براین اساس از آنجا که همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین و شهری با هویت ویژه محسوب میشود و طی سالهای اخیر بر طبل جذب گردشگر به عنوان راهبرد توسعهای خود میکوبد بر آن شدیم تا درخصوص منظر شهری این کلانشهر کوچکمقیاس با محمد رحمانی عوض هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در گروه معماری و شهرسازی گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: عضوهیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان با بیان اینکه متاسفانه درشهر همدان پایه معینی از شکل طراحی شهر که کلیت و جامعیت لازم را داشته و در اجرا بتوان براساس آن عمل کرد وجود ندارد گفت: این مهم منجر به آن شده که شاهد کارهای متفرقه و حتی گاهی بدون اصالت باشیم. محمد رحمانی در ادامه با تاکید بر لزوم نقشه راه مشخص و واحد برای طراحی و اجرای منظر شهری گفت: عدم وجود نگاه واحد در این زمینه ارتباط تعلقی و یا آنچه که میتواند به هویت شهر کمک کند و یا آن را تقویت کند را زیر سوال میبرد. وی با تاکید براینکه این مسئله ما را در شهر همدان دچار اغتشاش بصری کرده است ابراز کرد: درواقع در محیطهای مختلف شهری که دارای خصیصههای متنوع و متفاوتی هستند برنامه خاصی نداریم و یا اینکه متولی امر از آن غفلت کرده و یا به دلیل نداشتن سرمشق قادر به انجام کار نبوده است. وی در ادامه با اشاره به نمای مغشوش پیادهراه بوعلی به عنوان نمونهای از بیبرنامگی افزود: به عنوان مثال در بخشی از شهر که دارای عملکرد فرهنگی است غالبا باید شکل و یا نظم و ترتیب و یا فرم و ریتم در استفاده از رنگ و یا المانها تقویتکننده این عملکرد و یا نقش باشد اما متاسفانه این مهم در شهر رعایت نمیشود. رحمانی افزود: البته ممکن است در مقطعی و یا مکانی به دنبال آن بودیم که از طریق نقاشی برخی پیامها را به مخاطب منتقل کنیم اما باز هم این مهم با مختصات مکان همخوانی نداشته و پس اثرات مورد نظر را علیرغم هزینهکرد در شکل و اجرا در سطح شهر شاهد نبودیم. المانسازی در شهر همدان پشتوانه فکری ندارد این استاد دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه در مورد المانها نیز باید گفت اجرای این نمادها نیز از پشتوانه فکری قابل قبولی برخوردار نیست افزود: یعنی شما در شهر همدان با المانها و مجمسههایی روبرو میشوید که به لحاظ مکانیو کارکردی هیچ ارتباط با آن مکان ندارند به عنوان مثال علیرغم اینکه پیادهراه بوعلی در شکل اجرا ذاتا کار خوبی است اما هیچ یک از المانها با رویکرد و کارکرد فرهنگی و اجتماعی این پیادهراه و گذشته آن ارتباط ندارد. رحمانی در ادامه با تشریح برخی نمادهی موجود در سطح معابر شهر همدان افزود: مجسمه آرایشگر سیار و یا آبدارچی که در پیادهراه بوعلی یا میدان قراردادهاند را میتوان بخشی از فرهنگ اجتماعی گذشته وحال پیادهراه اکباتان قلمداد کرد. وی با بیان اینکه این المانها نه برای شهروند درآن مکان اقناعکننده است و نه برای گردشگر در شکل ارتباطی توجیه دارد ابراز کرد: مسئله اینجاست که در شکل طراحی با نگاه کارشناسی میبایست المانها با محیط ارتباط داشته باشند پس وقتی این ارتباط وجود ندارد تداعیکننده و یا آموزنده درستی برای نسل جدید نخواهد بود و حتی تصورات ذهنی شهروندان قدیمی را نیز دچار اغتشاش میکند. این استاد دانشگاه با بهرهگیری از مثال دیگری درخصوص عدم تناسب المان با مکان استقرار آن در شهر همدان،گفت: سالها پیش درایام نوروز در در یکی از میادین شهر مجسمه گوریل انگوری مستقر شده بود لذا برای بنده و شهروندان و یقینا گردشگران این سوال پیشآمد چه ارتباطی بین این مکان به عنوان ورودی شهر و این المان میتواند وجود داشته باشد. این مدرس دانشگاه افزود: براین اساس بهتر است دراستفاده از المان مسئله مکان، ویژگی و مختصات آن با شکل طراحی همخوانی داشته باشد. طراحیها و المانها باید با محیط پیرامونی ارتباط قوی داشته باشند وی با تاکید براینکه درطراحی بصری شهر باید درگام نخست نقطه مورد نظر توسط کارشناس فن مورد شناسایی به لحاظ ویژگیها فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد افزود: صرفا استفاده از رنگ و یا نقاشی و یا استقرار مجسمههای غیر مرتبط در بخشهایی از شهر که یقینا هزینههایی را در بر دارد بدون شناخت محیط و دراین حال تعامل این طرح و المان با آن محیط قابلیت لازم را نخواهد داشت. وی با تاکید براینکه به کارگیری المانها خود میتواند در ایجاد احساس تعلق و آنچه که به عنوان هویت و عملکرد شهر از آن یاد میشود نقش داشته باشند ابراز کرد: پیامهای متبادر شده توسط نقاشیها، نمادها و المانهای شهری با مختصات مکانی، شرایط سنی و حتی جنسی شهروندان که به مکان مورد نظر مراجعه میکنند بایدهمخوانی داشته باشند. وی ادامه داد: در حال حاضر اگر به هسته مرکزی شهر همدان و به ویژه آرامگاه بوعلی مراجعه کنید که دارای بافت تاریخی و فرهنگی میباشد این اشکال وجود دارد که طراحی بصری آن پیامی از این ویژگیها را به ذهن مخاطب و یا گردشگر مخابره نمیکند این درحالی است این مهم در صورت اجرای درست میتوانست در مسیر یک گذر فرهنگی یک توالی را ایجاد و ازیک نقطه شروع و در یک نقطه پایان پیدا کندتا جذابیت محیطی را دراین مکان بالا ببرد اما متاسفانه اینگونه نیست. رحمانی در ادامه افزود: وقتی طرح جامعی برای رنگ، نور و المان در شهر همدان وجود ندارد و یا اگر هست ما از آن بیاطلاع هستیم و اجرا نمیشود چگونه میتوان توقع داشت شاهد منظر شهری به سامانی باشیم. وی با بیان ینکه بهترین شکل کار شناسایی خاستگاه ذهنی مردم از رنگ است گفت: به طور مثال وقتی بررسی میکنیم استفاده از رنگ قهوهای و قهوهای روشن شاید گاهی بیجهت و یا گاهی جهتدار استفاده میشود و بدینترتیب بناهایی نزدیک به بافت فرسوده و قدیمی را به بافتهای دیگر غلبه میدهد. این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم تدوین طرح جامع منظر برای شهر همدان گفت: میتوان برای مناطقی که به فضای سبز نزدیک میشود المانها و نقاشیهایی در نظر گرفت که حضور طبیعت در شهر را پررنگتر نموده و یا معابری که به مراکز گردشگری ختم میشود به گونهای طراحی شود که پیام غنای فرهنگیو پشتوانه تاریخی شهر را به مخاطب برساند. وی در پاسخ به این سوال که وضعیت بصری نمای ساختمانی شهر را چگونه ارزیابی میکنید گفت:به نظر بنده در شهری همچون همدان اگر تنها پنج خیابان اصلی را به لحاظ بصری با حفظ نگاه تاریخی و اسلامی طراحی میکردیم خود خواسته هویت مدنی شهر با عنوان تاریخ و تمدن محقق میشود اما متاسفانه دراین زمینه نیز با مشکل مواجه هستیم. وی افزود: از طرفی به نظر بنده در بافتهای جدید باید اجازه رشد و نمو و استفاده از مدرنیته را داد تا شهر و مدنیت و مدرنیته در بخشها و ساختمانها جدیدالاحداث خودنمایی کنند. وی با بیان اینکه در بحث رنگ و استفاده از آن در طراحی شهر همدان نیز حرفی برای گفتن وجود ندارد گفت: به نظر میرسد بین مدیران شهری مهارت و بینش در این زمینه وجود ندارد یا اینکه دراین بخش دچار رانت علمی شدند. مع الوصف با توجه به آنچه گفته شد منظر شهری بخش مهمی از کالبد و ساختار شهر است که علیرغم توجه کمتر به آن در کیفیت زندگی تکتک شهروندان موثر بوده حتی میتواند ایمنی و یا نا ایمنی را به آنها القا کند و حتی منظر یک شهر از این قابلیت برخوردار است که اعتماد به نفس اجتماعی شهروندان یک شهر را افزایش یا کاهش دهد این پارامتر موثر اما بی سرو صدای شهری در کلانشهر همدان این روزها بیشتر از هر زمان دیگر بیسروسامان و به گونهای دارای حیات بیمارگونه است از نماهای رومی و مغایر با سبک معماری ایرانی و اسلامی گرفته تا المانهایی که هر نوروز بیشتر به فرهنگ ما دهنکجی میکند تا بخشی از تاریخ و اصالت ما باشند اینموارد فقط بخشی از آسیبی است که نبود طرح جامع سیما و منظر شهر همدان بر حیات شهروندان وارد میسازد بگذریم از کجسلیقگیهای کارشناسان مناطق شهرداری در تزئین فضای سبز و حتی رنگآمیزی مبلمان شهری که دستاوردی جز اغتشاش بصری شهر همدان به دنبال ندارد و این وسط نقش شورای شهر و کمیسیونهای به ظاهر تخصصی این شورا در راهبری نرمافزاری شهر، معمایی است که همچنان بدون پاسخ ماندهاست. |
لینک | |
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/56249 |