کد خبر : 57098
تاریخ : 1401/4/6
گروه خبری : جامعه

ضرابی‌زاده؛ نویسنده‌ای که از جنگ به عشق رسید

بهناز ضرابی‌زاده در سال 1347 در همدان متولد شد، وی در حال حاضر مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان است. وی هم در حوزه کودک هم بزرگ‌سال آثاری به نگارش درآورده به‌گونه‌ای که 16 عنوان کتاب در کارنامه دارد.

جالب‌تر اینکه سه عنوان از کتاب‌های او برگزیده کتاب سال است و دو عنوان نامزد کتاب سال. «بابای 9 سالگی» برگزیده نخستین جایزه کتاب سال کودک و نوجوان بوده است، «آدم ‌برفی»، برگزیده سیزدهمین دوره کتاب سال سلام بچه‌ها و «دختر شینا» برگزیده شانزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس شده است.

همچنین «اسم عروسکی»، نامزد شانزدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس و «دختر شینا» نامزد سیزدهمین جشنواره کتاب سال شهید غنی‌پور بوده است. دختر شینا پس از انتشار با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و در این مدت با شمارگان 2500 نسخه به چاپ صدوششم رسید.

کتاب‌های «گلستان یازدهم» و «ساجی» آثار بعدی این نویسنده در زمینه ادبیات انسانی جنگ تحمیلی، توانایی قلمش را به همه اثبات کرد.

بر این اساس به‌عنوان یک بانوی فرهیخته در فضای ادبیات پیرامون چگونگی ورودش به عرصه نویسندگی و در عین حال نویسندگی در حوزه دفاع مقدس به گفت‌وگو با وی پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

بهناز ضرابی‌زاده با بیان اینکه خوشبختانه من از آن دست آدم‌ها هستم که تکلیف و خط مشی زندگی‌ام را در کودکی‌هایم پیدا کرده و در آن مسیر حرمت کردم گفت: من از ابتدا به ادبیات و مطالعه علاقه داشتم به‌نحوی‌که از همان کودکی سیر پیشرفت خود را در این مسیر ترسیم کرده بودم.

وی با بیان اینکه دوران کودکی من با انقلاب و شرکت خانواده‌ام در فضای تظاهرات گره خورد بود گفت: دوران نوجوانی‌ام همزمان با جنگ تحمیلی بود.

وی با بیان اینکه استرسی که از جنگ داشتم لحظه‌ای مرا در آن دوران رها نمی‌کند به نحوی که همواره در مدرسه با شنیده شدن صدای آژیر قرمز و انتقال ما به پناهگاه با اضطراب به محل زندگی برمی‌گشتم تا از سلامت خانواده‌ام اطلاع پیدا کنم، گفت: این مهم در کنار از دست دادن تعداد کثیری از دوستان و هم‌سن‌وسال‌هایم در پی بمباران‌های مناطق مختلف شهر همدان شرایط را برای من به نحوی ترسیم کرده بود که به جنگ به‌عنوان یک مسئله منفور بنگرم و همواره این سؤال در پس ذهنم باشد که چرا کسی به‌دنبال حمایت از مردم مظلوم نیست؟

این نویسنده حوزه ایثار با تأکید بر اینکه بنده کار خود را با قصه‌گویی، داستان‌نویسی و شعر گفتن برای هم سن و سال‌هایم در مدرسه و شرکت در مسابقات مختلف در عرصه نویسندگی آغاز کردم، گفت: جالب‌تر اینکه این روند را در نوجوانی ادامه داده و با رسیدن به مرحله جوانی زندگی این رویکرد شتاب بیشتری گرفت و در بخش‌های مختلف ادبی همواره در مسابقات و جشنواره‌ها به آثار خود در عرصه کودک و نوجوانان حرف برای گفتن داشتم.

ضرابی‌زاده با بیان اینکه پس از ازدواج با فردی که سابقه حضور در جبهه را داشت، رویکردم نسبت به جنگ تغییر کرد افزود: آن‌گونه که عنوان کردم همواره جنبه‌های منفی جنگ در ذهنم نمود داشت اما در گفت‌و‌گو‌ها و خاطراتی که همسرم در قالب طنز از جنگ برایم تعریف می‌کرد از شنیدنشان لذت می‌بردم.

وی ادامه داد: پس از گفت‌و‌گو با وی از او خواستم که خاطراتش را بنویسد اما عنوان کرد که توان نویسندگی ندارد و مرا به این کار دعوت کرد بنابراین به‌عنوان نخستین کار در عرصه نویسندگی برای بزرگ‌سالان نسبت به نگارش خاطرات همسرم اقدام و آن را برای یک هفته‌نامه جهت چاپ ارسال کرده و خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت و در چند شماره چاپ شد.

این نویسنده همدانی با بیان اینکه این مهم نخستین گام بنده در عرصه ورود به ادبیات حوزه دفاع مقدس بود اذعان کرد: بعدها دست به نگارش داستان‌ها و متون کوتاهی با درون‌مایه ذهنیات درونی‌ام زدم.

ضرابی‌زاده با اشاره به شرکت در جشنواره و مسابقات مختلف حوزه نویسندگی به‌ویژه ادبیات دفاع مقدس گفت: بعدها در عرصه روایتگری حوزه دفاع مقدس به نگارش چند کتاب ورود کردم.

وی با تأکید بر اینکه اغلب کارهای من در حوزه کودک، نوجوان و دفاع مقدس است اذعان کرد: قبل از اینکه «دختر شینا» چاپ شود، 6 اثر بلند به چاپ رساندم، یادم هست که به بنیاد حفظ آثار می‌رفتم تا داستان بنویسم.

وی ادامه داد: می‌خواستم موضوع خوبی پیدا کنم؛ همان‌جا بین پرونده‌ها را که نگاه می‌کردم و مشخصات خانواده شهید را دیدم، برایم جالب شد، در هنگام مرور، به این نتیجه رسیدم که این خاطره آنقدر زیباست که حیف می‌شود اگر بهره‌های داستانی از آن برده نشود و بهتر است مستند‌سازی شود و به‌عنوان خاطره از همسر شهید نقل شود.

این نویسنده انقلابی در ادامه ابراز کرد: نکته دیگری که خیلی برایم اهمیت داشت این بود که می‌خواستم از پشتیبانی زنان و بانوان در پشت جبهه بنویسم، چراکه اغلب خاطراتی که خواندیم مربوط به جنگ و خط مقدم است. ما چنین خاطراتی که یک زندگی ساده را نشان دهد نداشتیم. به همین دلیل حس کردم حتماً نیاز است بیان‌ شود که در دوران جنگ خانواده‌ها چطور زندگی ‌می‌کردند، همسرانشان چه شرایطی داشتند، با چه مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کردند و نوع فعالیت زنان را در جنگ نشان دهم.

ضرابی‌زاده با اشاره به اینکه کتاب «ساجی» هم خاطرات نسرین باقرزاده همسر سردار شهید بهمن باقری که با یک نگاه انسان‌دوستانه، روایت می‌شود گفت: نسرین باقرزاده، راوی این کتاب، هرگز فکرش را هم نمی‌کرد که روزی جنگ وارد خانه‌اش شود. ‌او بدون سلاح می‌‌خواهد از کیان و خانواده‌اش دفاع کند و بسیاری از اقوامش شهید می‌شوند وقتی همه‌چیزش را از دست می‌دهد، همچنان در پایان کتاب به بازسازی خرمشهر امید دارد.

وی با اشاره به درون‌مایه «دختر شینا» اذعان کرد: این کتاب روایت خاطرات قدم‌خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید. او متولد 1341، در 14 سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی ‌هژیر ازدواج می‌کند و صاحب پنج فرزند می‌شود. در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست می‌دهد و از آن زمان با وجود پنج فرزند، ازدواج نکرد و به‌تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.

این نویسنده با اشاره به اینکه کتاب «گلستان یازدهم» نیز خاطرات زهرا پناهی‌روا، همسر سردار شهید علی چیت‌سازیان، به نگارش درآوردم اذعان کرد: این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک ‌سال و هشت‌ماهه مشترک شهید چیت‌سازیان و همسرشان پرداخته است، فرمانده‌ای که در جبهه به دلیل مهارت‌های رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازه‌ای با مهر و محبت رفتار می‌کرد که گویی این قلب رئوف هیچ‌گاه سابقه حضور در جنگ نداشت.

ضرابی‌زاده در پاسخ به این سؤال که چگونه به‌عنوان یک همسر و یک مادر در کنار کار نویسندگی و فعالیت‌های اجتماعی در قامت مدیر خانه ایفای نقش می‌کنید اظهار کرد: شاید بنده ساعت کمی را در منزل باشم اما در آن ساعات آن‌چنان مهر و محبتم را نسبت به اعضای خانواده عرضه می‌کنم که آن‌ها حتی از اینکه بنده بخشی از ساعت روز را صرف نویسندگی می‌کنم خرسند هستند و از فعالیت اجتماعی بنده رضایت کامل دارند.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/57098