کد خبر : 58949
تاریخ : 1401/5/27
گروه خبری : جامعه

علل تأخیر در ازدواج از نگاه دختران مشخص شد؛

عدم مسئولیت‌پذیری پسران، نگاه سنتی به جایگاه زنان و شرایط اقتصادی

بحران جمعیت در کشورمان جدی است و به‌درستی می‌توان این بحران را ابرچالش قرن پانزدهم شمسی دانست. نگاهی به آمار‌های جمعیتی نشان می‌دهد دهه پیش‌ رو آخرین فرصت برای جبران بحران جمعیت کشور و خروج از این سیاهچاله است و پس‌ازآن با بسته شدن پنجره جمعیتی دیگر هیچ راهکاری باقی نمی‌ماند و بحران جمعیت در بن‌بستی قرار می‌گیرد که هیچ راهی برای خروج از آن وجود ندارد.

با ورود جمعیت متولد دهه 60 به سنین ازدواج، کشور از ابتدای دهه 1380 وارد پنجره جمعیتی شد، اما هم‌اکنون در نیمه پایانی پنجره جمعیت قرار گرفته‌ایم. (پنجره جمعیتی به معنای دوره‌ای است که در آن یک کشور بیشترین جمعیت جوان و پویا را داراست که قادرند علاوه بر فرزندآوری به رشد و توسعه کشور کمک کنند). حالا، اما علاوه بر اینکه در نیمه پایانی این پنجره قرار داریم، میانگین سنی جمعیت 15 تا 64 ساله و در سنین کار و فعالیت در حال افزایش است و این یعنی کیفیت جمعیت فعال در حال کاهش است و آخرین فرصت‌های رشد و پیشرفت اقتصادی به‌زودی به پایان خواهد رسید.

در این میان یکی از اصلی‌ترین راهکار‌ها برای ممانعت از تعمیق بحران جمعیت حل‌وفصل مسئله ازدواج جوانان است که خود به بحرانی بزرگ تبدیل شده و بیراه نیست اگر بحران جمعیت کشور را زاییده بحران ازدواج بدانیم به‌طوری‌که آمار‌های رسمی از کاهش 40 درصدی ازدواج در یک دهه اخیر حکایت دارند و دراین‌بین وضعیت ازدواج دختران قابل تأمل‌تر است، چراکه به‌رغم میل 96 درصد از آنان به ازدواج و تشکیل خانواده، در دهه 90 آمار ازدواج دختران 30 درصد کاهش داشته بنابراین با عنایت به نقش محوری زنان در افزایش جمعیت و فرزندآوری، افزایش سن ازدواج دختران و رسیدن آن‌ها به تجرد قطعی علاوه بر تبعات فردی و خانوادگی می‌تواند بحران جمعیت را در کشور تعمیق کند.

بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا این مهم را از طریق یک گزارش میدانی و گفت‌و‌گو با تعدادی از دختران مجرد در سن ازدواج و نیز علیرضا شریفی یزدی؛ روان‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه در شهری همچون همدان مورد رصد قرار دهیم که در ادامه ماحصل آن را می‌خوانید:

یک دختر 29 ساله همدانی با بیان اینکه اصلی‌ترین مشکل ما برای ازدواج این است که بیشتر پسران هنوز به آن تعادل و تفکر لازم برای ازدواج دست نیافته اما به خواستگاری دختران می‌روند گفت: واقعاً بسیاری از آن‌ها هنوز هدف از ازدواج و تشکیل خانواده و زندگی مشترک برایشان مشخص نیست.

این بانوی تحصیل‌کرده با اشاره به اینکه اغلب آن‌ها به دلیل اجبار خانواده و یا القای تفکراتی از سوی آن‌ها برای ازدواج پا پیش گذاشته و هنوز به خود اعتماد ندارند، گفت: از طرفی نیز این روزها نمی‌توان از معیشت و اقتصاد حاکم بر جامعه به‌راحتی چشم پوشید.

وی با بیان اینکه بسیاری از پسرها از ترس اینکه شاید دختر مورد نظرشان از آن‌ها توقعی بیش از توان اقتصادی‌شان داشته باشد پا پیش نمی‌گذارند افزود: بسیاری از آن‌ها نیز از طلاق‌هایی که در جامعه رواج یافته می‌ترسند پس دایره انتخاب دختران با کناره‌گیری پسران از مقوله ازدواج تنگ‌تر شده است.

این دختر جوان همدانی با بیان اینکه متأسفانه در حال حاضر فضای جامعه از سوی پسرها و حتی خانواده‌هایشان به سمت ترویج دوستی به‌جای ازدواج سوق پیدا کرده افزود: در روی دیگر سکه این روزها بین خانواده و دخترانشان تعارض فرهنگی و نگرشی و حتی اعتقادی وجود دارد.

وی ادامه داد: مسئله این است که در اغلب موارد مادر خانواده برای انتخاب دختر از سوی خانواده پسر ملاک قرار می‌گیرد در حالی که ممکن است بین دختر و مادرش تفاوت بسیاری وجود داشته باشد.

این دختر جوان در واکنش به این مسئله که توقع شما از همسر آینده چیست؟ ابراز کرد: طبق آنچه در قرآن و احادیث بیان شده قرار است همسران برای یکدیگر آرامش به ارمغان بیاورند و درعین‌حال مسیر تعالی و تکامل یکدیگر را مرتفع نمایند اما هستند افرادی که می‌خواهند زن را در زندگی محدود کنند.

وی افزود: بر اساس آنچه گفتم تنها خواسته من از همسر آینده‌ام این است که با من رفیق باشد و فعالیت‌های بیرون از خانه مرا به رسمیت بشناسد.

دیگر دختر 27 ساله همدانی نیز با بیان اینکه هرکسی دوست دارد برای زندگی و ازدواجش فرد مناسبی را انتخاب کند اما مسئله این است که در جامعه امروزی پیدا کردن این فرد برای دختران بسیار دشوار است گفت: درواقع در تربیت افراد مسئولیت‌پذیر و قابل اتکا، خانواده به‌ویژه در خصوص پسران ضعیف عمل کرده‌اند.

وی که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد است، افزود: نگاه سنتی به دختران از دیگر موانع پیش رو است زیرا با وجود پیشرفت جامعه و نقش و جایگاه اجتماعی بانوان در دنیا و حتی شهر ما، هنوز برخی از پسران به‌دنبال کمرنگ کردن این نقش هستند.

این دختر جوان با بیان اینکه داشتن شغل و درآمد پایدار و به‌تبع آن شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه یکی دیگر از موانع پیش روی دختران برای ازدواج است گفت: امروز داشتن شغل پایدار برای پسر یک امر بدیهی است بنابراین دختران بنا به فراهم نبود این شرط نمی‌توانند برای ازدواج به پسرها اطمینان کنند.

وی با تأکید بر اینکه نگاه سنتی به ازدواج و نقش بانوان در خانواده در دنیای امروز قابل پذیرش نیست گفت: متأسفانه در اغلب موارد پسران با داشتن فعالیت اجتماعی دختران مخالف هستند و از آن به‌عنوان یکی از شروط یاد می‌کنند.

این جوان همدانی با بیان اینکه تنها خواسته من از همسر آینده داشتن فهم اجتماعی، فرهنگی و درک متقابل است، افزود: شرایط در زندگی من نباید به گونه‌ای باشد که تمامی تصمیمات من منوط به اجازه فرد متقابل و در گرو موافقت وی باشد.

دیگر دختر همدانی نیز با بیان اینکه امروز اصلی‌ترین مشکل پیش روی دختران برای ازدواج به موضوع دشواری در شناخت فرد متقابل بازمی‌گردد گفت: موضوع این است که طی این سال‌ها از اقشار مختلف خواستگار داشتم اما هنوز نتوانسته‌ام فرد هم‌کفو خود پیدا کنم.

وی با بیان اینکه هیچ‌گاه برای انتخاب، موضوع وضیعت مالی فرد برایم اهمیت نداشته و حتی از اقشار کم‌درآمد نیز خواستگار داشتم افزود: موضوع این است که برای من شرایط اعتقادی اولویت داشت اما متأسفانه اغلب خواستگارانم با آن مشکل داشته و حتی با نوع پوشش من نیز مخالف بودند.

این دختر جوان دهه شصتی با بیان اینکه دید اقتصادی و نگاه درآمد داشتن دختران دیگر موضوعی است که مرا آزاد می‌دهد؛ گاهی برخی به‌عنوان اولین سؤال می‌پرسند که آیا شاغل هستید؟ افزود: مسئله دیگر سخت‌گیری پسران است؛ بعضی از آن‌ها زن نمی‌خواهند حوری همه‌چیز تمام می‌خواهند! حال‌آنکه یقیناً هرکسی ممکن است ویژگی‌های خاص خود را داشته باشد؛ نمی‌توان انتظار داشت که فرد بتواند همه آرمان و آروزهای یک فرد را برآورده کند.

این روان‌شناس اجتماعی با اشاره به اینکه عوامل تأخیر در ازدواج دختران روشن است اما هر یک از این عوامل دارای وزنی خاص در این بحث است گفت: به‌زعم بنده در حال حاضر مهم‌ترین عامل در افزایش سن ازدواج دختران به مسائل اقتصادی مربوط می‌شود.

علیرضا شریف یزدی، افزود: این‌ عامل توان تشکیل زندگی مشترک برای زوجین را تحت تأثیر قرار داده است.

وی با بیان اینکه بنابراین تا زمانی که در کشور این توان وجود نداشته باشد که تورم و بیکاری را مهار و رکود اقتصادی را اصلاح کرد، نمی‌توان به تغییر این فرایند امید داشت، خاطرنشان کرد: زیرا برای ازدواج در گام نخست به یک درآمد ثابت مکفی نیاز داریم که در پی داشتن یک شغل ثابت می‌توان آن را تصور کرد.

این روان‌شناس اجتماعی با اشاره به اینکه گام بعدی در ازدواج به توانایی برای تأمین یک سرپناه بازمی‌گردد، اذعان کرد: در شرایط فعلی کشور که قیمت اجاره‌بها سر بر فلک کشیده و نجومی است یقیناً تأمین این مهم برای زوجین دشوار خواهد بود.

شریفی یزدی ادامه داد: البته دراین‌بین برخی حاشیه‌های اجتماعی نیز وجود دارد که برای آن‌ها می‌توان تا حدودی راهکار ارائه کرد.

وی با اشاره به اینکه عامل دوم به آداب‌ورسوم غلط حاکم بر جامعه بازمی‌گردد گفت: مثلاً رسم عجیب و غریب تهیه جهیزیه که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد می‌بایست توسط دختر تهیه شود؛ این در حالی است که تهیه یک جهیزیه متوسط چیزی حدود 500 میلیون تومان هزینه در بر دارد و بسیاری از والدین از تأمین این رقم عاجز هستند پس دختران ناچار به جواب رد دادن به خواستگاران خود می‌شوند.

این روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه موضوع بعدی به سختگیری خانواده‌ها بازمی‌گردد ابراز کرد: به‌طوری‌که برخلاف بسیاری از اوقات که متهم اصلی در تجملات جوانان هستند اغلب خانواده‌ها در خصوص ازدواج سختگیری‌های بی‌موردی دارند.

شریفی‌یزدی با بیان اینکه بسیاری از جوانان از مسئله (تجمل‌گرایی) عبور کرده‌اند اظهار کرد: درواقع اگر امروز با دختران دم بخت صحبت کنید اغلبشان دیگر اعتقادی به مهریه و تالارها و عروسی آن‌چنانی ندارند.

وی افزود: اما در مقابل ما به‌عنوان والد به بهانه آبرو به‌دنبال تجمل‌گرایی در مباحث این‌چنینی هستیم.

وی با بیان اینکه با این رویکرد زندگی و آینده یک زوج به بهانه واهی همچون آبروریزی در صورت نبودن تجملات تحت تأثیر قرار می‌گیرد، افزود: یکی دیگر از عوامل تأخیر در ازدواج دختران به آسان شدن ارتباط با جنس مخالف برای پسران برمی‌گردد.

این روان‌شناس اجتماعی در تشریح این مسئله افزود: متأسفانه یک تفکر غلط که در ذهن پسران نهادینه شده اینکه‌ کل ازدواج را تنها رابطه جنسی قلمداد می‌کنند؛ متأسفانه با آسان شدن این ارتباط در جامعه، خود را بی‌نیاز از ازدواج می‌دانند.

شریفی‌یزدی با بیان اینکه دلیل دیگر تأخیر در ازدواج نابه‌سامانی قابل مشاهده در ازدواج‌های پیشین است ابراز کرد: ما در کشور با سه دست خانواده مواجهیم.

وی با اشاره به اینکه پیشتر حدود 20 درصد از خانواده‌های ایرانی جزء خانواده‌های گسسته بودند که در حال حاضر این عدد به 30 درصد رسیده گفت: بدان معنا که تا چند سال پیش، از هر پنج ازدواج تنها یکی از آن‌ها به طلاق ختم می‌شد اما در حال حاضر از هر سه ازدواج یکی به طلاق ختم می‌شود.

این روان‌شناس، افزود: درواقع با چنین آمار چیزی حدود 50 درصد خانوارهایمان خانواده‌های دارای آشفتگی هستند بدان معنا که در این خانواده‌ها طلاق عاطفی جاری است.

شریفی‌یزدی با بیان اینکه با جمع دو عدد عنوان‌شده مشخص می‌شود تنها در کشور ما 20 درصد خانواده شکفته هستند، افزود: درواقع از هر پنج خانواده چهار خانواده تجربه ناخوشانید عاطفی را تجربه کرده‌اند.

وی با بیان اینکه این دو عدد بیانگر آن است که ترس از ازدواج برای جوانان در حال حاضر طبیعی است تصریح کرد: بیشتر دخترانی که با تأخیر در ازدواج مواجه‌اند فرزندان همین خانواده‌های آشفته هستند.

این روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه تأخیر در ازدواج به لحاظ اجتماعی پیامدهای ناخوشایندی دارد که نخستین معضل به منتج شدن آن به مجردی مطلق بازمی‌گردد افزود: این افراد دیگر تقریباً شانسی برای ازدواج نخواهند داشت.

شریفی یزدی تأکید کرد: دومین مسئله اجتماعی به این موضوع بازمی‌گردد که این افراد به لحاظ نیازهای عاطفی، فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی مجبور می‌شوند به روابط نامشروع و ناپایدار رو بیاورند که پس از مدتی افراد را دچار ناکامی، افسردگی، وسواس، خشم و پرخاش فکری می‌کند.

وی با بیان اینکه این مشکلات روحی و روانی موجود در فرد با یکدیگر در سطح جامعه با درآمیختن با مسائل اجتماعی یک زنجیره تشکیل می‌دهد ابراز کرد: این زنجیره مشکلات روحی و روانی را در جامعه گسترش خواهد داد.

این استاد روان‌شناسی با بیان اینکه پیامد بعدی تأخیر در ازدواج دختران به کاهش موالید بازمی‌گردد گفت: کارکرد اصلی هر خانواده فرزند‌آوری است بنابراین وقتی خانواده‌ای شکل نمی‌گیرد و یا اینکه شکل می‌گیرد اما امکان فرزنددار شدن وجود ندارد و یا اینکه بنا به سن خانم تنها یک فرزند می‌توان داشت، در جامعه شاهد کاهش جمعیت و پیر شدن آن خواهیم بود.

شریفی‌یزدی با تأکید بر اینکه تا سال 1420 ایران با دارا بودن 22 تا 25 میلیون نفر سالمند بالای 65 سال، به یکی از سالمند‌ترین کشورها در سطح بین‌الملل تبدیل خواهد شد، افزود: این عدد برای کشور ما چون جایگزینی برای این موضوع ندارد یک فاجعه است در حالی که در کشورهای اروپایی با تکیه بر توان اقتصادی این مشکل را با جذب مهاجران و نیروی کار از دیگر کشورها که اغلب آن‌ها نخبه نیز هستند مدیریت کردند اما این امکان برای ایران فراهم نیست.

وی با بیان اینکه پیامد بعدی تأخیر ازدواج دختران این است که وقتی دختری ازدواج نکرده پس از فوت پدر و مادر و سامان گرفتن زندگی خواهران و برادران، به یک موجود معلق در فضا تبدیل می‌شود که جایی برای تعلق خاطر و چسبندگی ندارد، گفت: موضوع این است که وقتی تعداد افراد معلق و سرگردان این‌چنینی در جامعه زیاد می‌شود هویت و بهم چسبندگی اجتماعی و نیز انتقال ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی از یک نسل به نسل بعدی دچار مشکل خواهد شد.

وی با بیان اینکه مهم‌ترین راهکار پیش رو در موضوعات فرهنگی به تغییر در فضای آموزش بازمی‌گردد که مهم‌ترین دستگاه در این بخش دستگاه تعلیم و تربیت است که می‌بایست این مهم را در قالب اهمیت خانواده و ارزش‌های آن برای دانش‌آموزان تبیین کند گفت: در بعد اقتصادی نیز ساماندهی و ثبات از ضرورت‌هایی است که باید مورد توجه دستگاه‌های مرتبط قرار گیرد.

مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد ازدواج یکی از رویدادهای مهم زندگی است و از نظر اجتماعی به‌عنوان پیوندی باثبات و هدفمند میان زن و مرد شناخته می‌شود اما مسئله این است هرچند ازدواج به‌عنوان یک عمل ارادی تابع خواست، تمایلات و دیدگاه‌های فردی است اما زندگی اجتماعی انسان و روابط پیچیده او با پیرامونش، ازدواج را در ارتباطی متقابل با متغیرهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و حتی اعتقادی قرار می‌دهد حال‌آنکه با تعویق در امر ازدواج، یکی از نیازهای فطری نسل جوان بی‌پاسخ می‌ماند و تبعات ناخوشایند فردی و آسیب‌های اجتماعی و روانی بسیاری را به دنبال می‌آورد.

از سوی دیگر کارشناسان تأکید دارند که به دلیل دسته‌بندی در طیف‌های سنی مختلف، آمار دقیقی در این زمینه نداریم؛ اما بنابر آمار می‌توان گفت 12 میلیون و 800 هزار نفر از جوانان در تمام طیف‌های سنی به سن ازدواج رسیده‌اند که از این تعداد، حدود 10 میلیون نفر جوانانی هستند که بین 18 تا 35 سال سن دارند و باید برای فراهم شدن شرایط ازدواج‌ موانع را از سر راهشان برداشت.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/58949