کد خبر : 59341
تاریخ : 1401/6/6
گروه خبری : جامعه

برای احکام به زبان ساده از هر دو طرف ناسزا شنیده‌ام

احتمالاً گذری هم که شده به چشمتان خورده است و بعد شاید در همان چند ثانیه اول پای تماشای‌شان ایستاده‌اید و کنجکاوانه نگاهشان هم کرده‌اید؛ آیتم‌های کوتاه و سریع و خلاقانه‌ای که برخی احکام فقهی روزمره را به زبانی روان و با فانتزی‌های تصویر و واقعیت از تلویزیون پخش می‌کنند. آیتم‌هایی که طراحی تصویری‌اش بر عهده مجید خسروانجم است، کارتونیستی که سال‌هاست مفاهیم ساده و سخت و پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی را در قالب ترکیبی از همین تصاویر واقعی و نقاشی ارائه می‌دهد.

حالا مدتی است که آیتم‌های رئال موشن او با مضمون آشنایی با احکام از تلویزیون پخش می‌شود، احکامی که هم با این تصویرسازی‌ها ساده‌تر و قابل فهم شده‌اند و هم از کلیشه‌ها و آموزش‌های سخت و کلاسیک فاصله گرفته است.

درباره این ویدئوها با مجید خسروانجم گفتگو می‌کنیم و او از فرایند نگارش متن تا تولید و طراحی آن‌ها سخن می‌گوید. صریح است اما صراحت زبانش هم مثل هنرش با طنازی و فانتزی‌هایی همراه است. بی هیچ محافظه کاری هم همان ابتدا می‌گوید که چقدر از دو طرف بابت کارش فحش خورده و البته تأثیری در کارش یا ادامه دادن حرفه‌اش نداشته است.

متن این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

  ابتدا از بازخوردهای موشن‌گرافی‌ها بگویید که به نظرم در این چند وقت واکنش‌های مثبت زیادی دریافت کرده است و البته برخی از آن‌ها هم، طرفدار و مخالف را با هم داشته است.

ابتدا این توضیح را بدهم اینها موشن‌گرافی نیست. موشن گرافی انیمیشن‌های ساده‌ای است که چندین سال پیش ابداع شد؛ فرم‌ها و حرکات ساده‌تری نسبت به انیمیشن داشتند و سهل‌الوصول‌تر و ارزان‌تر تولید می‌شدند برای رساندن مفهوم. رئال‌موشن، ترکیبی است از ترسیم و فیلم‌برداری و تعامل اشیا و انگشتان با طرح. من چند سالی است که رئال موشن را با آدم‌های مختلف کار می‌کنم.

دو سال قبل رضا صیادی تهیه‌کننده برنامه گفت چند قسمت رئال موشن برای آشنایی با احکام بسازیم که من تا حدودی هم با توجه به جامعه مخاطبی که داریم دست نگه داشتم و گفتم من قلمم فانتزی است و ممکن است فحش بخوریم که داریم وهن مقدسات می‌کنیم. کمااینکه فحش هم خوردیم!

 چرا فحش خوردید؟ در مخالفت با بیان این احکام بود؟

در مخالفت بود؛ اما زاویه نگاه دیگری داشتند. یعنی من حتی تهمت شنیدم که از اسرائیل پول می‌گیرم تا چهره نمازگزار را کچل و زشت بکشم! من این مورد را خیلی جدی در گروه‌ها دیده‌ام و گاهی هم دوستانم مطلعم کرده‌اند از این نظرهای منفی.

  این مخالفان هویت مشخصی هم داشتند؟

به نظرم کسانی هستند که کلیددار بهشت و جهنم هستند و به زعم خودشان تعیین می‌کنند چه کسی بهشتی و چه کسی جهنمی است. از طرف دیگر هم کماکان نقدهای زیادی می‌شنوم از طرف کسانی که می‌گویند: حالا دیگر تمام مشکلات کشور حل شده و دست گذاشته‌اید روی این موضوعات. خدا را شکر از دو طرف داستان داریم.

  غیر از این بازتاب‌ها خود فرایند کار چه چالشی برای شما داشت؟ کاری که شاید به نظر هم برسد خیلی ساده است.

یکی از دغدغه‌های ما این است که آیتم‌ها دائم اصلاحیه می‌خورد به خاطر تفاوت حکم علمای مختلف.

  و البته فکر می‌کنم اکثر احکامی که نمایش داده شد درباره شان وحدت رویه وجود داشت.

ما حکم رهبری را اولویت اول این احکام می‌گرفتیم اما باز هم برخی به مشکل می‌خوردند. مثلاً حکم آقا در قمه زدن؛ مخالفت ایشان برای ما ملاک بود، بر این اساس ما برای قمه زنی با حکم ایشان آیتم ساختیم؛ ایشان و چند نفر دیگر فتوای حرمت قمه‌زنی دارند، اما برخی مراجع معتقدند که اشکالی ندارد.

  چند آیتم داشتید که مجوز پخش دریافت نکرد؟

فصل اول این رئال موشن‌ها درباره احکام 50 قسمت بود. فصل دوم هم همین تعداد است که 30 قسمت پخش شده و 20 آیتم دیگر باقی مانده است. فکر می‌کنم حدود چهار آیتم در میان اینها اصلاً پخش نشد و حدود 20 تا هم اصلاحیه خورد. من خودم در رادیو بیش از یک دهه سردبیر و تهیه‌کننده بوده‌ام و خط قرمزها را خدا را شکر تا حدی می‌شناسم یعنی به گونه‌ای نمی‌فرستم که اصلاحیه بخورد اما باز هم با این چالش مواجه می‌شویم.

  چقدر همین آیتم‌های کوتاه چند دقیقه‌ای توانست دیده شود و بازخورد مثبت داشته باشد؟ چون مدل ارائه این احکام در رئال موشن و بدیع بودن آن اولین چیزی است که نظر خیلی‌ها را جلب کرد.

خدا را شکر بازخورد مثبت هم زیاد داشتیم کسانی که این احکام را یک عمر نمی‌دانستند، حال و حوصله ادبیات رسمی را هم نداشتند، روحانیون هم به سبکی کلاسیک برایشان توضیح می‌دادند و حالا دوست داشتند در زمانی کوتاه توضیح اینها را بشنوند و از این طریق یاد گرفته‌اند. ما حتی پیام‌های زیادی داشته‌ایم مبنی بر اینکه من تلویزیون نگاه نمی‌کنم اما تا این آیتم پخش می‌شود آنها را می‌بینم.

  معمولاً این جمله‌ای است که مردم با دیدن یک سریال خوب از تلویزیون می‌گویند و حالا حتی یک آیتم متفاوت هم توانسته نگاهشان را عوض کند.

البته تجربه ثابت کرده است که همه تلویزیون می‌بینند حتی آن‌ها که می‌گویند من تلویزیون حکومتی ِ میلیِ … را نمی‌بینم منتقد ریزبین و جزئی سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون هستند و آن‌ها را قسمت به قسمت نقد می‌کنند. با این حال من خودم تلویزیون ندارم. نه اینکه مخالفتی داشته باشم ندارم اصلاً.

  اگر برنامه‌ای باشد که بخواهید ببینید چطور؟ از تلوبیون هم نمی‌بیند؟

تلوبیون مصرف اینترنتش بالاست. «خندوانه» عالی است، ویدئوهای «عصر جدید» را هم در صفحات مجازی می‌بینم.

* آیتم‌های خودتان را هم هیچ گاه پس از خروجی تلویزیون ندیده‌اید.

گاهی پیش آمده در رستوران یا فضای عمومی پخش شده و دیده‌ام و در لحظه نظرات دیگران را هم گرفته‌ام. در همان زمان‌ها هم نظر مثبت بوده و هم ناسزا … و مثلاً گفته‌اند پیاز و گوشت و میوه کیلویی فلان تومان شده است اما این‌ها درگیر خط تیمم هستند.

  هیچ وقت در آن لحظه نخواسته‌اید در این باره حرفی بزنید و واکنشی داشته باشید؟

یک نکته وجود دارد و آن این است که ما جنگ رسانه را باخته‌ایم. هر محتوای دروغی که شبکه‌های من و تو و بی بی سی و اینها پوشش دهد همان اساس اظهار نظر و موضع‌گیری جوانان ما می‌شود. فردی که می‌گوید تو پول بیت‌المال را خرج می‌کنی نمی‌شود به او گفت هر برنامه‌ای مخاطبی دارد و اگر مخاطب برنامه‌ای نیستید نباید به آن فحش دهید. اینها به خود حق می‌دهند فحاشی کنند چون تأثیر رسانه‌های بیگانه جهت دار است.

  بخش مهمی از تأثیرگذاری این رئال موشن‌ها به خاطر زبانی است که انتخاب کرده است. زبان، لحن، پرداخت و تصویر متفاوتی که دارد نکاتی را آموزش می‌دهد.

بله و این به خاطر لحن گاه طنزی است که این آیتم‌ها دارد. با این حال خود من آنقدر خسته شده‌ام که دیگر انرژی ندارم که ادامه‌اش دهم. فرایند کار طاقت‌فرسا می‌شود متن تا به دست ما برسد کلی طول می‌کشد و بعد از آن هم کلی اصلاحیه می‌خورد، تأیید نمی‌شود و این فرایند خیلی عجیب است. رئال‌موشن‌هایی که ما در این برنامه کار کرده‌ایم غیرانتفاعی‌ترین آثار ما است و تیم حتی برای سودش هم کار نمی‌کند. اشکالی هم ندارد. الان نکته مثبتش همان بازخوردهای شیرینی است که دریافت می‌کنم. مثلاً می‌گویند دمت گرم این موضوع را نمی‌دانستیم و یا تلنگری زده‌ای که اتفاقی را در من رقم زده است. من چندین سال است با تیم‌های مختلف کار کرده‌ام و الان چند سالی است با تیمی که داریم کار می‌کنیم که موقع کار و تولید بهترین احساس را داریم و با کار حال‌مان خوب است.

 و همین حوزه احکام را نمی‌خواهید کار کنید یا کلاً آیتم مذهبی؟

نه صرفاً همین بخش احکام را نمی‌خواهم دیگر ادامه دهم. امیدوارم در مضمون مذهبی بتوانم همچنان کار کنم؛ به لطف ائمه اطهار (ع) همچنان ادامه خواهم داد. آن هم به دلیل کارفرماست. متنی از صداوسیما به دست ما می‌رسد که ظاهراً تأیید جمعی محقق است، وقتی این متن‌ها دست من می‌رسد به سناریو تبدیل می‌شود و ضبط می‌کنیم، تدوین و صداگذاری می‌شود و در نهایت به دست تهیه کننده می‌رسد …

  اطلاعی دارید محققان چه کسانی هستند؟

اطلاعی ندارم. من 10 قسمت اول را خودم نوشتم. بعد دیدم دردسر دارد و تصمیم بر این شد که متن نوشته شود و بعد به دست ما برسد. خود این متن هم چالش‌هایی دارد و با هایلایت‌های مختلفی رنگی شده است. هایلایت سفید که متن نهایی است هایلایت سبز که اصلاحیه متن است و هایلایت قرمز که معنایش این است که نباید کار شود.

کار مذهبی دغدغه‌ام است اما کاری که دست خودمان باشد مثلاً برای اربعین دوست دارم به همراه تیم کاری انجام دهیم و مثلاً جزئیاتی از دستورالعمل‌ها و چگونگی رفتن به پیاده‌روی اربعین را برایشان توضیح دهیم و خودمان هم هزینه تولید را بدهیم.

  حاشیه‌ای برای یکی از آیتم‌ها بوجود آمد که از دست مرد استفاده شده بود درباره کاشت ناخن و لاک، توضیحی در این زمینه دارید؟ ایده خود شما بود؟

به گمانم توضیحی لازم ندارد. من در تمام آیتم‌های رئال‌موشن برای تمام کارها از دست خودم استفاده کردم و می‌کنم. از فانتزی عمل معکوس هم بارها استفاده کرده‌ایم. من با همین دست به‌عنوان عروس مهریه گرفته‌ام در یکی از آیتم‌ها و از لوازم آرایش زنانه هم استفاده کردم در آیتم دیگری. اتفاقاً آستین هم نپوشیدم که موهای دست مردانه‌ام معلوم بشود و این فانتزی معلوم باشد. در همان آیتم هم سیاق طنز ماجرا همین بود. منتها جهت‌دهی این‌که چه چیزی خنده‌دار است و به چه چیزی باید حمله کرد را رسانه‌ها می‌دهند؛ حتی اگر بنده و شما کل آیتم را ندیده باشیم. این برای من طبیعی‌ست.

  خود شما چقدر در زمینه آنچه می‌سازید سراغ مطالعه رفتید؟

الان که متن دست ما نیست نیازی به این تحقیق و مطالعه نیست اما پیش از این خودم خیلی تحقیق می‌کردم که مثلاً حد ترخص در نظرهای مختلف چقدر است؟ من درباره املا خیلی ایراد می‌گیرم و گاهی عده‌ای می‌پرسند تحصیلاتم ادبیات است؟ که می‌گویم ادبیات اکادمیک نخوانده‌ام اما در مدرسه که همگی این‌ها را خوانده‌ایم، و باید بلد باشیم. بسیاری از احکام هم همین است مسائلی است که ما از کودکی و در روند زندگی می‌دانیم.

  چقدر دغدغه خودتان است که صحبت‌ها و شبهه‌های امروزی جوان و نوجوان مطرح شود؟

من تا جایی که توانسته‌ام زور خود را زده‌ام. مثلاً یکی از این آیتم‌ها درباره احکام شبکه‌های اجتماعی بود. چیزی که فکر می‌کردم خیلی رایج است درباره غیبت، دروغ و … مطرح شود. تمام دغدغه‌ام در تصویرسازی رئال موشن‌ها و کلاس‌هایم که فقط حرف می‌زنم این است که اسلام یعنی اینکه آدم باشیم و مهربان باشیم و رحم داشته باشیم و همه دغدغه من این است که این را بگویم.

  در صفحه خودتان هم خاطرم هست آیتمی درباره امر به معروف و نهی از منکر داشتید…

بله سر آن هم کلی مورد هجمه واقع شدم.

  از سمت مردم یا مسئولان؟

اغلب همین گونه است که دو طرفه ناسزا شنیده‌ام. شما چند بار از مردم معمولی و مسئول و این‌ها استفاده کردید. من این خط کشی را قبول ندارم. مردم مسئولند و هر مسئولی جزو مردم است.

  بالاخره الان مسئول شغل حقیقی با حقوقی و آزاد و دولتی فرق دارد…

همه ما شاکی هستیم از فلان مسئولی که نوه خود را سر کار برده است بعد خودمان اگر پسر عمویمان به جایی برسد، می‌خواهیم دست ما را هم جایی بند کند. مسئول را که دانلود نکرده‌ایم. هر کدام‌مان که مسئولیتی در هر جا داشته باشیم، داریم همین‌جا زندگی می‌کنیم و جزو مردمیم.

  برنامه‌ای هم به اسم «با بابا» در شبکه نسیم داشتید که قرار بود به فصل دوم برسد.

به کرونا خورد و کمی با تأخیر مواجه شد و اخیراً تهیه‌کننده با مدیر شبکه در حال مذاکراتی بود که باید به توافق می‌رسید.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/59341