اکوتوریسم شکلی از توریسم است، که بر تجربه مناطق طبیعی متمرکز شده و بر حفظ محیط زیست نیز تأکید دارد. امروزه مناطق حفاظتشده بهعنوان یکی از مقصدهای محبوب گردشگری مطرح هستند. از این جهت این مناطق، کانونی جهت اجرای فعالیتهای تفرجی بهشمار میآیند که در واقع، بازدید به شکلهای تفرج گردشگری یکی از محسوسترین گردشگریهای طبیعت و سودمندترین کاربردهای آن مناطق است به گونهای که پیشرفت آن در شماری از مناطق جهان باعث ایجاد پیامدهای اکولوژیکی شده است. حال آنکه فعالیتهای گردشگری که در این مناطق صورت میگیرد، موجب تغییر سیمای طبیعی چشماندازها و تشدید آسیبپذیری این مناطق میشود چراکه فعالیتهای انسانی در این مناطق با اثرگذاری بر روی خاک، پوشش گیاهی، حیات وحش، منابع آبی، کیفیت هوا و سروصدا موجب تغییرات اکولوژیکی میشوند. حال اینکه بدیهی است، با افزایش استفاده گردشگران به همراه توسعه زیرساختها و امکانات گردشگری در این مناطق، اکوتوریسم میتواند محیط زیست طبیعی و عناصر آن را به خطر اندازد. با توجه به نیاز روزافزون انسان به طبیعت و گردشگری و اثرات نامطلوب استفاده بیش از حد بر محیط زیست، لازم است که فرایند ارزیابی اثرات محیط زیستی در تعیین اثرات بالقوه گردشگری در مناطق حفاظتشده به کار گرفته شود. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با مدیرگروه دیدهبان کوهستان انجمن کوهنوردان ایران در خصوص اقتضائات و الزامات درآمدزایی و گردشگری در مناطق حفاظتشده گفتوگو کنیم که در ادامه میخوانید: عباس محمدی با بیان اینکه بنده شخصاً با درآمدزایی از مناطق حفاظتشده مخالف هستم زیرا در کشور ما هر زمان سخن از درآمدزایی به میان میآید معنای آن ساخت و ساز است گفت: با طبیعتگردی، بومگردی، اکوتوریسم و موارد مشابه میتوان درآمدزایی و از آن طریق به حفظ این مناطق کمک کرد اما این موضوع مطلقاً در ایران بلاموضوع است. وی افزود: دلیل این بلاموضوع بودن بسیار ساده است؛ در بسیاری از مناطق ایران بودجه و پول فراوان وجود دارد اما آنچه ما بهدنبال حفاظت از آن در بستر محیط زیست و مباحث این چنینی از طریق این منابع مالی هستیم حفاظت نمیشود. وی با اشاره به مثالی دراین باره، گفت: سازمان جنگلها و مراتع که متولی و مدیر اصلی 80 درصد از خاک کشور است و اتفاقاً بودجه مناسبی نیز دارد به طوری که در برخی از سالها همچون 98 و 99 هر ساله به غیر از بودجه عادی حدود 200 میلیون دلار از محل صندوق ذخیره ارزی دریافت کرده تا آن را در خصوص مهار سیل و آبخیزداری بهکار گیرد اما این بودجه صرف استقرار سازههایی به نام سیلبند در بسیاری از درهها و مسیلها در نقاط مختلف کشور شد. این دوستدار محیط زیست ادامه داد: این سازه خود بهنوعی دستکاری شدید و مخرب در نظام رودخانه محسوب میشد که نتیجه آن را یک ماه پیش در سیل امامزاده داود شاهد بودیم که متأسفانه این سازه به تشدید اثرات سیل کمک کرد. محمدی با بیان اینکه در کشور ما مشکل نبود پول نیست بلکه بد مدیریتی است، تشریح کرد: برای مثال در دوره مدیریت آقای کلانتری بر سازمان حفاظت از محیط زیست، حدود هزار میلیارد تومان در یک نوبت از بودجه دولت برای لایروبی تالاب انزلی در نظر گرفته شد؛ در آن مقطع زمانی هزار میلیارد تومان دو برابر بودجه کل سازمان برای یک سال بود که خوشبختانه آن موقع دادستان انزلی در یک اقدام قابل تحسین مانع از این کار شد زیرا قرار بود از مواد شیمیایی با عناوینی همچون مواد نانو برای لایروبی استفاده کنند. وی با تأکید بر اینکه از این دست اقدامات را طی سالهای گذشته به بهانه حفاظت و درآمدزایی برای حفاظت بهتر بسیار شاهد بودیم تشریح کرد: باز هم برای مثال میتوان به مقطعی اشاره کرد که آقای کلانتری رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه بود؛ بنا به گفته خود او 15 هزار میلیارد تومان ظرف زمان پنج تا 6 سال برای بهاصطلاح احیای دریاچه ارومیه دریافت شده اما در برخی آمار منتشره ازجمله مجلس، این عدد بیش از 30 هزار میلیارد تومان (معادل یک میلیارد و 200 میلیون دلار) را نشان میدهد ولی نتیجه آن در حال حاضر خشک شدن کامل این دریاچه بوده است. این فعال حوزه محیط زیست عنوان کرد: با توجه به آنچه گفته شد مشخص میشود که مشکل ما در حوزه حفاظت از محیط زیست، منابع مالی نیست چراکه در یک مورد دیگر نیز بازهم در مقاطع زمانی مدیریت آقای کلانتری بر سازمان، عنوان شد که بهدنبال گسترش طرح اکوتوریسم در یکی از مناطق حفاظتشده استان خوزستان هستند اما اکنون نتیجه اجرای این طرح، ساخت و ساز بیقاعده همچون هتل و غیره در این منطقه بوده که نتیجهای جز تخریب را بهدنبال نداشته است. محمدی ادامه داد: پارک ملی خبْر در جنوب استان کرمان نیز (در شهرستان بافت، استان کرمان واقع شده است، یازدهمین منطقهای است که در ایران عنوان پارک ملی را به خود اختصاص داده، این پارک در سال 1350با عنوان منطقه حفاظتشده و در سال 1354 تحت عنوان پناهگاه حیات وحش خبر و روچون مورد حفاظت قرار گرفت و در نهایت در سال 1370 بهعنوان منطقه گردشگری، فرهنگی در سازمان فرهنگی یونسکو نیز به ثبت رسید و در سال 1378 قسمت عمده این منطقه به پارک ملی ارتقا یافت. حال آنکه سه نوع آب و هوای سردسیر، معتدل و گرمسیری در پارک موجب تشکیل سیستمهای اکولوژیک مختلف شده و زیستگاههای متفاوت، چشماندازهای دیدنی و گونههای گیاهی و جانوری فراوانی را در منطقه بهوجود آورده است) سالها در اختیار شرکت گردشگری ماهان قرار گرفت تا از محل درآمدزایی آن شاهد حفاظت از منطقه باشیم اما آنچه حاصل شده تخریب بود نه حفاظت چراکه در آن شاهد ساخت زیرساختهای مخرب محیط زیست همچون هتل و تلهکابین هستیم. وی با اشاره به اینکه در این منطقه در حال حاضر کیلومترها فنسکشی شده تا حیات وحش محصور شود، اذعان کرد: این قبیل کارها نهتنها به حفاظت کمک نکرده بلکه در تعارض با محیط زیست نیز بهحساب میآید. مدیرگروه انجمن دیدهبان کوهستان با اشاره به اینکه آنچه بهعنوان درآمدزایی در راستای حفاظت از محیط زیست بهویژه در مناطق حفاظتشده مطرح است خواه ناخواه به سمت تصرف زمین، کوهخواری و درهخواری پیش میرود، گفت: متأسفانه این فرایند به امر متداول در کشور بدل شده که هم توسط افراد و هم از طریق نهادهای دولتی انجام میشود بنابراین نتیجهای در پی نداشته و تنها محتمل است که 10 تا 12 درصد از این مناطق باقی مانده از خاک ایران هم به زیرِ ساخت و ساز برود. محمدی در ادامه با بیان اینکه البته این عدد هم تنها روی کاغذ موجود است چراکه تنها در یک فقره 400 هزار هکتار از این اراضی در دریاچه ارومیه نابود شد عنوان کرد: علاوه بر این حدود 400 هزار هکتار دیگر آن نیز منطقه البرز مرکزی است که از تهران تا شمال کشور امتداد میباید اما آنچه مسلم است اینکه از حفاظت تنها اسمی برای آن باقی ماند چراکه صدها روستا و چند بزرگراه با کشیده شدن چندین جاده و هزار ساخت و ساز متنوع طی این سالها اینگونه مناطق را تسخیر کردهاند. وی با اشاره به اینکه حدود 500 هکتار از مناطق حفاظتشده در کشور نیز به تالاب نیمهمرده شادگان اختصاص دارد که ما از آن بهعنوان منطقه حفاظتشده یاد میکنیم تصریح کرد: بر این اساس درآمدزایی برای حفاظت از این مناطق چیزی جز ورود یک عده فرصتطلب به نام بخش خصوصی به این عرصهها را بهدنبال نخواهد داشت که البته اغلب تنها در عنوان، بخش خصوصیاند و در اصل وابسته به افراد و نهادهای دولتی با رانتهای اطلاعاتی، بانکی و مالی هستند. وی با اشاره به اینکه البته در دیگر کشورها نیز در برخی مناطق حفاظتشده به بهانه درآمدزایی برای حفاظت بیشتر شاهد دستاندازی به طبیعت بهصورت جزئی بوده و نمیتوان آنرا انکار کرد اما آنچه مسلم است اینکه بر این فرایند کاری آنها ساختار و قاعدهای حکمفرماست، ابراز کرد: به عنوان مثال گرچه در پارک ملی موندبلانک در کوهستان آلپ نیز شاهد دستاندازی بیش از حد ناشی از فعالیت انسانی هستیم اما حداقل جادهسازی و ساخت و ساز آنها بهصورت گسترده و مخرب همچون مناطق حفاظتشده در ایران نیست. مدیر گروه انجمن دیدهبان کوهستان افزود: در این منطقه بهصورت کنترلشده رفت و آمد میشود به نحوی که از مردم نیز برای حضور در منطقه هزینهای دریافت نمیکنند اما زیرساختها به نحوی سازماندهی شده که شاهد اشتغال افراد در پناهگاه و بهعنوان راهنما و در پی آن درآمدزایی هستیم. محمدی با تأکید بر اینکه در پارک ملی گرند تیتان بهعنوان یک منطقه حفاظتشده در غرب امریکا نیز شاهد یک راه دسترسی و جاده باریک با سرعت تعریفشده 40 کیلومتر در ساعت هستیم که از هر خودرو جهت ورود به منطقه 25 تا 30 دلار دریافت میشود ابراز کرد: اما مسئله این است که ورود به این منطقه بهویژه مناطق جنگلی و کوهستانی آن نیازمند گرفتن مجوز از مراجع به تعداد محدود و کنترلشده است که در یک کمپینگهای خاص تعریف میشود. وی ادامه داد: حال در نظر بگیرید اگر روز جمعه بخواهید بازدیدی از پارک ملی «لار» در ایران داشته باشید از شدت ترافیک وحشت خواهید کرد زیرا تعریف و کنترلی بر ورود مردم و خودروها و محل سکونت آنها به مناطق حفاظتشده وجود ندارد و هرکسی ساز خودش را میزند به طوری که افراد تا لب رودخانه با خودروی شخصی تردد میکنند و حتی زباله خود را نیز در منطقه رها کرده و بازمیگردند. وی با تأکید بر اینکه برخی عناصر طبیعی همچون جواهرات موزه ملی ذاتاً ارزشمند بوده و نیازمند درآمدزایی بهمنظور حفاظت از آنها نیستیم گفت: به نظر من مناطق حفاظتشده نیز جزو همین جواهرات محسوب میشوند. معالوصف گرچه درآمدزایی دستگاههای متولی حفاظت را میتوان اقدامی درست در حوزه محیط زیست قلمداد کرد اما در این راستا مفهوم «بهرهبرداری پایدار» مطرح میشود زیرا در حال حاضر در سطح بینالملل به این واژه بسیار تأکید شده چراکه در حوزه محیط زیست ما با منابع طبیعی تجدیدپذیر و غیرقابل تجدیدپذیری مواجهیم که میتوانیم از بخش منابع تجدیدپذیر بدون آسیب به اصل منبع بهرهبرداری کنیم و این منابع همیشه میتوانند منبع درآمد خوبی برای بهرهبرداری پایدار باشند. اما در ابتدا مسئله اساسی شناخت نسبت به استفاده و سطح بهرهبرداری از آنها مطرح میشود سپس سنجش و پایش؛ باید در دستورکار قرار گرفته و مشخص شود آیا امکان بهرهبرداری از آنها وجود دارد؟ اگر امکان بهرهبرداری وجود داشت، مرحله بعد بررسی میزان بهرهبرداری از منبع مورد نظر است؛ بنابراین چنان که عنوان شد متأسفانه در ایران توجه لازم در بهرهبرداری از مناطق حفاظتشده را اعمال نکرده و همواره نتیجه به جای حفاظت، تخریب بوده است.
|