این موضوع غیرقابلانکار است که جراحیهای زیبایی و ترمیمی برای بهبودِ عملکردِ بهنجار جسمانی، ایجاد اعتمادبهنفس و عزتنفس اجتماعی، رفع نقایص جسمانی و اصلاح کیفیت زندگی اجتماعی افراد میتواند نقش مؤثری داشته باشد،اما مشکل اینجاست که اغلب جراحیهای زیبایی که این روزها انجام میشود ناشی از نارضایتی افراد از نقصهای جزئی و در اصل تخیلی در ظاهرشان است. امروزه جراحیهای زیبایی به دغدغهای تبدیلشده که نهتنها جوانان بلکه نوجوانان را به خود درگیر کرده است. دکتر زیبا ایرانی، روانشناس و نایبرئیس و دبیر انجمن روانشناسی سلامت ایران در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی ریشه تمایل به جراحیهای زیبایی را اختلالات روانشناختی دانسته و در این رابطه توضیحاتی دادهاند که در ادامه میخوانید. خانم دکتر به نظر شما افزایش تمایل به جراحیهای زیبایی چقدر نگرانکننده است؟ آمارها و تحقیقات نشان میدهد که ایران جزو سه کشور اول جهان در خصوص جراحیهای زیبایی محسوب میشود؛ این در حالی است که در معیارهای زیباییشناسی کلی، ایرانیان نژاد زیبایی هستند. آمارها نشان داده است که در سال حدود 25,0000 تا 30,000 جراحی زیبایی ثبتشده در ایران انجام میشود که خیلی از جراحیها ممکن است در گزارشها اعلام نشود؛ 60 درصد از این موارد مربوط به جراحی بینی است و بقیه هم به سایر جراحیها مثل جراحی پلک، سینه و شکم اختصاص پیدا میکند. ایران حتی ازنظر جراحی لیپوساکشن، سینه و شکم پس از امریکا در رده دوم در جهان قرار دارد که این مقدار فاجعهآمیز است. چرا آمار جراحیهای زیبایی روزبهروز در حال افزایش است؟ عمدهی علل افزایش تقاضا برای جراحیهای پلاستیک و زیبایی به دو عامل بستگی دارد؛ عامل اول، عوامل روانشناختی، اجتماعی و الگوگیریهای اجتماعی است. عوامل روانشناختی مثل نارضایتی از ظاهر و تصویر ذهنی منفی از جسم، اختلال بدشکلی یا بدریخت انگاری؛ عوامل اجتماعی و بین فردی مثلاینکه فرد ظاهر خودش را ازنظر دیگران آزاردهنده فرض میکند و الگوگیریهای اجتماعی مثل سابقهی جراحی در خانواده و دوستان و تأثیرات تبلیغات رسانهای در تلویزیون، ماهواره، مجلات، سوپراستارها یا همان افراد معروف سینمایی. عامل دوم، نظام پزشکی و همان مافیای پزشکی است؛ متأسفانه مشاورههایی که اغلب توسط جراحان پلاستیک، پوست، گوش و حلق و بینی و حتی جراحان عمومی انجام میشود، بیشتر از آنکه جنبه مشاوره و راهنمایی داشته باشد، اغواکننده و تبلیغاتی است. بهطور خلاصه باید بگویم که علت اصلی گرایش به جراحیهای زیبایی عوامل روانشناختی است که به دلیل عزتنفس پایین، فقدان تصورات مثبت از خود، بدریختی بدنی و کسب توجه عمومی انجام میشود. به نظر شما افرادی که مکرر اقدام به انجام عملهای زیبایی میکنند ازنظر روانی با افراد عادی متفاوتاند؟ بله. پژوهشها نشان داده که نیمرخ روانی افرادی که اقدام به جراحیهای زیبایی مکرر میکنند با افراد عادی متفاوت است. اغلب افراد متقاضی جراحی زیبایی ازلحاظ اختلالات اضطرابی و افسردگی با افراد عادی تفاوت معنادار دارند و الگوهای شخصیتی خودشیفته، وابسته و نمایشی در متقاضیان جراحی زیبایی بهطور معناداری نسبت به سایر افراد برافراشتهتر است. حتی پژوهشها نشان داده که افرادی که اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب و روانپریشی دارند و از اختلالات روانی مزمن رنج میبرند، کاندید مناسبی برای جراحی زیبایی نیستند و حتی پس از انجام عمل زیبایی، اختلالات، شدت بیشتری پیدا میکنند. متأسفانه برخی افراد در انجام عملهای زیبایی افراطی عمل میکنند و گاهی فرد در انجام عملهای زیبایی تا جایی پیش میرود که چهرهاش به یک چهره مصنوعی تبدیل میشود؛ بفرمایید آیا جراحیهای زیبایی اعتیادآور است؟ چرا برخی افراد دچار چنین حالتی میشوند؟ انجام عملهای زیبایی بعضاً به عادت و اعتیاد تبدیل میشود. با انجام جراحی زیبایی، تقارن و تناسب طبیعی چهره و اندام به هم میریزد و جراحیها هرکدام عوارضی را ایجاد میکنند که این باعث میشود تا فرد به این فکر بیفتد که با جراحی بینی، گونهاش را متقارن با بینیاش کند یا حتی چهرهاش را متناسب با فردی که از او الگو گرفته، تغییر دهید و شبیه آن فرد معروف در ذهنش شود و این عوامل باعث میشود تا فرد دست به جراحیهای بعدی بزند. جراحیهای زیبایی در بین برخی زوجین هم به معضل تبدیلشده است؛ خانمی که احساس میکند برای جذب همسرش باید عمل زیبایی انجام دهد یا مردی که همسرش را وادار میکند تا با عملهای زیبایی خودش را مدرن و بهروز کند؛ فکر میکنید چه چیزی باعث شده تا ظاهر و زیبایی انقدر در جذب زوجین نسبت به هم تأثیرگذار باشد؟ در بعضی از موارد است که زوجین عشق و علاقهی کافی را به شریک زندگیشان ندارند و در انتخاب شریک زندگیشان بهجای اینکه فرد را بهصورت تمام و کمال بپذیرند، تلاش میکنند شریک زندگیشان را با -تغییر رنگ و مدل مو، تغییر مدل ابرو، تغییر سایز بدن و تغییر چهره- نزدیک و شبیه به فرد واقعی یا بااندام فرضی که در ذهنشان نقش بسته، تغییر دهند؛ این موضوع نشانگر عدم پسند و پذیرش کامل شریک زندگی است و درواقع اگر فرد هرکدام از این عملهای زیبایی را هم انجام دهد درنهایت نمیتواند جایگاه شخص فرضی و خیالی همسرش را پیدا کند. فارغ از این مسئله، بعضی از زوجین هم به علت تنوعطلبی دوست دارند که شریک زندگیشان تغییراتی در فرم بدنش ایجاد کند و در بعضی از موارد هم زوجین به خاطر مد و چشموهمچشمی تمایل دارند که همسر زیباتری داشته باشند و بهنوعی با داشتن همسر زیباتر و بهروزتر، اعتمادبهنفس خودشان را در جامعه بالاتر ببرند؛ تمام این موارد مجموعهای از باورهای غلط است که در ذهن برخی زوجین نقش بسته است. آیا اعتمادبهنفس از طریق جراحیهای زیبایی به دست میآید؟ افرادی که اعتمادبهنفس و عزتنفس پایینی دارند گرایش به انجام عملهای زیبایی در آنها خیلی بیشتر است ولی مشکل این است که وقتی نقیصه اصلی وجود نداشته باشد، انجام اعمال زیبایی نهتنها باعث افزایش اعتمادبهنفس نمیشود بلکه فرد حساسیت بیشتری پیدا میکند و دچار مشکلات روانشناختی بیشتر میشود اما در شرایطی که در فرد نقصهای مهم وجود داشته باشد مثل شرایط نافرم فک یا شرایط نافرم بینی یا مشکلات عمده در چهره یا اندام، در چنین شرایطی جراحی زیبایی میتواند باعث بهبود اعتمادبهنفس و کیفیت زندگی شود. به نظر شما آیا افراط در انجام عملهای زیبایی میتواند نشانهای از اختلال روانی باشد؟ بله. اختلالات تصویر بدنی، وسواس فکری در خصوص تصویر بدنی، اختلالات او سی دی و وسواس بعضاً ممکن است که افکار بیمارگونه در خصوص ترتیب و تقارن بدن ایجاد کند که لازم است حتماً توسط روانشناس، سلامت روان فرد بررسی شود. در خصوص جراحیهای پر ریسک مثل جراحیهای تغییر جنسیت و جراحیهایی که در خصوص سیستم گوارشی انجام میشود دریافت گواهی سلامت روان و بررسی اختلالات روانشناختی الزامی است ولی به نظر من لازم است که دریافت گواهی سلامت روان برای سایر عملهای زیبایی هم الزامی شود و بهخصوص افرادی که بیش از یک جراحی زیبایی دارند، ازنظر سلامت روان و اختلالاتی که عرض کردم موردبررسی ویژهتری قرار بگیرند. آیا لازم است افراد قبل از انجام عملهای زیبایی به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنند تا ازنظر سلامت روان مورد ارزیابی قرار بگیرند؟ ببینید در جراحیهای زیبایی مراجعین به سه دسته تقسیم میشوند: مراجعین گروه اول، مراجعینی هستند که واقعاً اشکالات ساختاری- عضوی وجود دارد و نیاز به چنین جراحی است مثلاً آسیب جدی را در تصادفات یا در حوادث دیگر مثل سوختگیها دیدند که لازم است جراحی زیبایی انجام شود. مراجعین گروم دوم، مراجعینی هستند که به دلیل بهبود عملکرد عضوی و سلامتی لازم است جراحی زیبایی انجام دهند؛ این گروه اغلب با مشاورهای که از متخصص میگیرند به این نتیجه میرسند که اگر این جراحی را انجام دهند در کیفیت زندگی و سلامتشان مؤثر خواهد بود؛ مثل افرادی که اضافهوزن شدید دارند و با درمانهای دارویی و ورزش امکان کاهش وزن وجود ندارد یا بهطور مثال فردی که به خاطر نداشتن موی سر، بافت پوستی سرش آسیب میبیند یا به خاطر انحراف بینی مشکلات مهمی در تنفس دارد؛ این افراد با جراحیهای زیبایی میتوانند کیفیت زندگی بهتری داشته باشند و حتماً لازم است که فایده این جراحیها تحت نظر پزشک متخصص بررسی شود که آیا فرد از روشهای درمانی استفاده کند، بهتر است یا اینکه تن به جراحی زیبایی دهد. گروه سوم، افرادی هستند که افراط در جراحی دارند و دغدغه ذهنیشان جراحیهای زیبایی و تغییر در چهرهشان یا سایر نقاط بدنشان است؛ درحالیکه هیچ اشکال ساختاری جدی وجود ندارد یا با جراحی، تغییر خاصی در کیفیت زندگی این افراد اتفاق نمیافتد و فقط برای تقارن بیشتر یا شباهت به سوپراستارها یا اینکه سنشان کمتر نشان داده شود، دست به عمل جراحی زیبایی میزنند؛ این افراد حتماً باید از نظر سلامت روان مورد بررسی قرار بگیرند زیرا احتمال ابتلا به اختلالات روانشناختی، کمبود عزتنفس و وسواسهای فکری، مشکلات تصویر بدنی و نارضایتی بدنی وجود دارد. بنابراین، با توجه به انگیزههای متفاوت و مخرب جراحیهای زیبایی این دسته افراد نهتنها خودشان باید به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنند بلکه پزشکان و متخصصان جراحی، حتماً باید به انگیزهی افراد جهت جراحی و نرمال بودن انگیزه توجه کنند و با تشخیص غیرطبیعی بودن انگیزه افراد، آنها را به روانشناس ارجاع دهند تا از سلامت روانشان مطمئن شوند. *هدیسادات پاکنهاد
|