کد خبر : 62940
تاریخ : 1401/9/3
گروه خبری : ریحانه آفرینش

نقش ارزش‌های جامعه در موفقیت زنان را برجسته کنیم

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تأسیس، رویکرد متفاوتی در موضوع زنان داشته که هرچند در مواردی مورد انتقاد بوده اما در عین حال زنان کشور در چهار دهه گذشته، موفقیت‌های پرشماری نیز در عرصه‌های مختلف علمی، اجتماعی، هنری، اقتصادی و.. داشته‌اند. با این وجود همچنان زنان مطالبات برآورده نشده‌ای دارند که کم‌توجهی به آن‌ها از یک سو سبب نارضایتی جامعه زنان و از سوی دیگر بهانه تخطئه نظام از سوی رسانه‌های مخالف و خارج‌نشینان می‌شود.
متن پرسش و پاسخ با دکتر «ناهید پوررستمی» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو شورای رقابت پیش روی شماست.
  نقش نهادهای مختلف در تحقق مطالبات زنان
  طرح مطالبات زنان ایرانی چگونه باید به انجام برسد و چه کسانی باید عهده‌دار آن باشند؟
وقتی از مطالبات قشر خاصی از جامعه، آن هم جامعه زنان بحث می‌شود، باید بیشتر در مورد این موضوع مداقه کنیم. اینکه مطالبات زنان به چه شکلی و در چه شرایطی شکل گرفته‌اند مهم است؛ چون ما با یک جامعه یکپارچه و همگن مواجه نیستیم.
جامعه زنان به لحاظ سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی، جامعه پیرامونی و... بسیار متنوع و متفاوت هستند؛ بنابراین عوامل زیادی در شکل‌گیری مطالبات آنان تأثیرگذار است. به همین دلیل وقتی از مطالبات زنان صحبت می‌شود، لازم است به این نکته توجه کنیم که این خواسته‌ها و مطالبات در چه بستری شکل گرفته‌اند.
بر این مبنا، وجود نهادهایی در این حوزه اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند؛ نهادهایی که باید در شکل‌گیری مطالبات نقش بهتری ایفا کنند، بتوانند مطالبات را بشنوند و آن‌ها را ثبت و مدیریت کنند. این نهادها باید زمینه مشارکت حداکثری زنان را در ارائه مطالبات خودشان فراهم کنند.
عوامل زیادی در شکل‌گیری مطالبات زنان تأثیرگذار است؛ به همین دلیل وقتی از مطالبات آنان صحبت می‌شود، لازم است به این نکته توجه کنیم که این خواسته‌ها و مطالبات در چه بستری شکل گرفته‌اند کنشگری نهادهای فرهنگی در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز مشارکت زنان و... می‌توانند با تدوین دستورالعمل‌ها یا انجام اقداماتی، زمینه شکل‌گیری نهادهای میانی یا واسطه‌ای را فراهم کنند. نهادهای میانی می‌توانند سه فاکتور «مدیریت مطالبات»، «توجه به شیوه شکل‌گیری مطالبات» و «طرح مطالبات» را به صورت کارآمد مورد بررسی قرار دهند.
این نهادهای کلان هستند که باید در تولید نهادهای واسطه‌ای همچون برخی انجمن‌ها، گروه‌های‌ مختلف در دانشگاه‌ها، سازمان‌ها، نهادهای فعال در محیط‌های شهری و روستایی و... نقش مهمی را ایفا کنند. نهادهای بالادستی در این حوزه مسئولیت کلان و راهبردی دارند و باید برای ایجاد و راهبری نهادهای میانی تصمیم‌گیری کرده و سیاست‌گذاری کنند.
  چالش‌های زنان در محیط کار و خانواده
  مشکلات و دشواری‌های اصلی زنان ایرانی در عرصه‌های مختلف به‌ویژه حوزه فعالیت شما چه بوده و چگونه باید با آن‌ها مواجه شد؟
نخستین جامعه‌ای که بعد از تحصیلات مدرسه با آن مواجه شدم، جامعه دانشگاه بود؛ نخست به‌عنوان دانشجو سپس به‌عنوان کارشناس، مدیر و در نهایت به‌عنوان یک مدرس در دانشگاه فعالیت داشتم. به طور طبیعی در هرکدام از این نقش‌ها سختی‌های متفاوتی وجود داشته است.
در حوزه فعالیتی من یعنی اقتصاد بودجه، فعالیت در بخش اجرایی و مدیریت یک مجموعه بود؛ مهمترین دشواری که از ابتدا در این مسیر با آن مواجه بودم، این بود که نوعی دوگانگی شخصیتی را از ابتدا احساس می‌کردم. وقتی شما در جامعه حضور دارید باید شخصیتی محکم داشته باشید که انعطاف زیادی نداشته باشد. این ویژگی‌ها برای مدیریت یک مجموعه و رساندن آن به خروجی مطلوب لازم است. اگر در نقش یک مدیر بخواهید ایفای نقش کنید، باید از خود یک شخصیت به نسبت غیرقابل انعطاف و محکمی نشان دهید.
از آن طرف نقش مادر در خانواده ویژگی‌های کاملا متفاوتی را می‌طلبد. خانه نیاز به یک بانو با انعطاف بیشتر و مهربانی بیشتر دارد. من این دوگانگی نقشی را از ابتدا حس می‌کردم. این یکی از مهم‌ترین دشواری‌هایی بود که در مسیر کاری با آن مواجه بودم.
دومین چالش این بود که در محافل و مجموعه‌هایی که کار می‌کردم، آقایان نسبت به بانوان حضور پررنگ‌تری داشتند. این مسئله مقداری کار را سخت می‌کرد، نه از این بابت که مثلا از نظر رفتاری آقایان و خانم‌ها متفاوت باشند اما پذیرش زنان در سطوح مدیریتی از طرف آقایان کمی سخت‌تر بود. البته در این حوزه مشکل چندانی نداشتم اما به نظرم می‌آمد که در ابتدا پذیرش مدیریت یک بانو برای آقایان مجموعه سخت است و باید وقت، زمان و دقت بالاتری را به خرج می‌دادم تا بتوانم مجموعه را مدیریت کنم و این تفاوت را بپوشانم.
حتی بعضی مواقع در محیط‌های کاری خود احساس می‌کردم به لحاظ فیزیکی نیز به برخی ویژگی‌ها نیاز دارم که مثلاً صدای بلند یا روحیه کمتر منعطف داشته باشم. این در شرایطی بود که در محیط کاری من، تعداد آقاین بیشتر از خانم‌ها بود. به نظرم این دشواری‌ها آنقدر زیاد نبود که مانع پیشرفتم باشد اما حل‌کردن این دوگانگی‌ها تا اندازه‌ای سخت بود و حفظ کردن این دو شخصیت متفاوت در هر دو بعد جامعه و خانواده کمی زمان‌بر و سخت بود.
   نقدهای اصلی شما به سیاست‌های جمهوری اسلامی در حوزه مسائل زنان چیست و چه پیشنهادهایی برای اصلاح آن‌ها دارید؟
در این حوزه تخصص چندانی ندارم و نمی‌توانم نقدهای روشن و کارآمدی داشته باشم و پیشنهادهای اصلاحی مناسبی را در این حوزه ارائه دهم اما تمایل دارم تجربه شخصی خودم را مطرح کنم.
سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران با تغییرات زیادی در حوزه زنان مواجه شده؛ سیاست‌های نظام در حوزه مسائل زنان از ابتدا تاکنون تا اندازه زیادی بهبود پیدا کرده است. بر اساس تجربه شخصی خودم، در سال‌های نخست حیات جمهوری اسلامی ایران، به دلایل مختلف نوع برخورد با خانم‌ها به‌ویژه برخورد با دختران در مدارس، بیشتر مواقع بدون توجه به شخصیت آن‌ها و بدون توجه به احترام به شخصیت آن‌ها شکل می‌گرفت. در آن دوره کارهایی انجام می‌شد و نوع برخوردها به‌گونه‌ای بود که ما واکنش آن را در خانم‌ها شاید همین الان هم می‌بینیم.
این سیاست‌ها باید توسط دوستانی که در این حوزه تخصص دارند بررسی و بازخوردهای آن در جامعه تحلیل شود تا بتوانیم در سیاست‌های کشورمان در حوزه مسائل زنان به ثبات برسیم و بتوانیم این سیاست‌ها را بهبود ببخشیم. البته در این حوزه چون تخصصی ندارم، نمی‌توانم پاسخی جامع به شما بدهم.
سیاست‌های نظام در حوزه مسائل زنان از ابتدا تاکنون تا اندازه زیادی بهبود پیدا کرده است. در سال‌های نخست حیات نظام، به دلایل مختلف نوع برخورد با خانم‌ها به‌ویژه با دختران در مدارس،‌ بیشتر مواقع بدون توجه به شخصیت و احترام به آن‌ها شکل می‌گرفت.
  عوامل موفقیت زنان
   زنان ایرانی همچون شما، در چهار دهه اخیر موفقیت‌های زیادی هم داشته‌اند؛ منشأ آن چه بوده و چگونه باید آن‌ها را در جامعه نهادینه کرد؟
اگر موفقیتی هم بوده در گرو جامعه و محیط سالمی بوده که من در آن زیست کرده‌ام. من به عنوان دانشجو، کارشناس، مدیر یا معلم در گروه‌های مختلفی که قرار گرفتم، محیط‌های سالمی را تجربه کرده‌ام.
اگر محیطی که در آن فعالیت دارید سالم باشد، در آن محیط افراد با ایمان و با تقوا حضور داشته باشند، محیط علمی و به دور از برخی روابط غیر علمی باشد، این زمینه را فراهم می‌کند تا انسان در آن محیط رشد کند. به شخصه از این محیط استفاده کردم. زمانی که دانشجو بودم در دانشگاه تهران محیط علمی بسیار خوبی بود که روابط در آن سالم و استادان و همکلاسی‌ها همه در آرامش فکری بودند. این مسئله در موفقیت تحصیلی من بسیار تأثیرگذار بود.
بعد از آن در سازمان برنامه و بودجه فعالیت و این توفیق را داشتم که در خدمت دوستانی باشم که دغدغه اصلی آن‌ها کار و اندیشیدن به مسائل اجتماعی و اقتصادی و پیدا کردن راه‌هایی در ارتباط با حوزه کاری خودمان بود. فعالیت شغلی ما اولویت اول ما بود و دوستانی که در آن محیط بودند همه آن شرایط و روابط سالم را داشتند. این مسئله کمک کرد در آن محیط پیشرفت کنم و وظایفم را انجام دهم. پس از آن در محیط دانشگاه نیز به همین شکل بود؛ وجود انسان‌های با ایمان و با تقوا که محیط سالم را ایجاد می‌کردند در فعالیت‌های من اثرگذار بود و کمک کرد تا بتوانم وظایفم را به درستی انجام دهم.
اگر بتوانیم به نوعی ارزش‌هایمان را در جامعه پررنگ‌تر کنیم و اهمیت و نقش آن‌ها را در موفقیت افراد آن جامعه به‌ویژه زنان نشان دهیم، می‌توانیم یک جامعه ارزشی داشته باشیم. به نظرم باید از ابزارها و نهادهای مختلف برای تقویت این ارزش‌ها استفاده کنیم. باید از سازمان‌های مختلف همچون صداوسیما و رسانه‌ها استفاده کنیم تا نقش ارزش‌های یک جامعه سالم و دینی را در موفقیت افراد به‌ویژه زنان پررنگ نشان داده و این ارزش‌ها را به نسل جدید و نسل بعدی منتقل کنیم.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/62940