مسابقات جامجهانی در قطر در حالی به واپسین روزهای خود نزدیک میشود که طبق تقویم مسابقات حالا فقط 6 بازی تا پایان سوت بازی فینال این دوره از رقابتها باقی مانده است. این رقابتها در حالی از تاریخ 30 آبان در کشور قطر شروع شد و به پایان کار خود نزدیک میشود که از همان آغازین روزهای انتخاب این کشور بهعنوان نخستین کشور مسلمان واقع در غرب آسیا که توانست نامزد نهایی این رویداد مهم بینالمللی را دریافت کند، در رسانهها شاهد گمانهزنیها و اظهارنظرهای متخلفی بود. در این میان اما آنچه بهعنوان یک حقیقت مهم مورد اجماع و اذعان تمامی کارشناسان بود، ضعف زیرساختهای این کشور بود که برخلاف هزینه هنگفت و چند میلیاردی قطر به میزان 200 میلیارد دلار بازهم نمیتوانست مانع از جذب گردشگران به کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایه قطر شود. در حقیقت از مدتها قبل از برگزاری مسابقات با توجه به شرایط خاص اقلیمی و جغرافیای قطر و ضعف این کشور از لحاظ جاذبههای گردشگری کشورهای همسایه این کشور بسیار زودتر از سوت نخستین بازی این رقابتها وارد یک رقابت سنگین و ماراتن حساس برای جذب تماشاگران جامجهانی به کشورهای خود شدند. حالا و در فاصله اندک به پایان مسابقات میتوان تحلیل جامعتری از کارنامه و نحوه عملکرد کشورهای مختلف داشت و بنابر شواهد و آمار و ارقام رسمی موجود به نظر میرسد کشورهای همچون عربستان، امارات و حتی عمان فارغ از نتیجه مسابقات در داخل مستطیل سبز فوتبال، در میدان رقابت در صنعت گردشگری به توفیقات خوبی دست پیدا کنند. عملکرد کشورمان ایران اما به نظر چنگی به دل نمیزند و علت آن را نیز باید در ضعف در برنامهریزیهای لازم جستوجو کرد. در حالی که کارشناسان و صاحبنظران عرصه گردشگری به صورت مکرر از ماهها قبل از برگزاری این مسابقات وجود ظرفیت لازم در ایران از هر دو بعد گردشگری و صنایع دستی جهت بهرهبرداری مطلوب از این فرصت که به تعبیر آنها «فرصت بکر و طلایی» نامگذاری شده بود را به ویژه با توجه به اشتراکات متعدد فرهنگی و مناسبات خوب بین ایران و قطر را گوشزد میکردند اما به نظر میرسد در عین تمامی تلاشهای صورت گرفته، باید گفت ایران نتوانست آنچنان که شایسته بود از این فرصت بهره ببرد. در حالی که کشورهای همسایه قطر برای جذب دهها هزار نفر از هواداران جامجهانی تلاش میکنند، عدم رزرو حتی یک تخت در هتلها و مراکز اقامتی از سوی تماشاگران جامجهانی و برقراری صرفاً دو پرواز از مقاصد ایران به قطر از مجموع 6 پرواز در نظر گرفته شده را گواهی بر اثبات و تأیید فرصتسوزی ایران در این رویداد دانست. فارغ از عدم توفیق ایران بهعنوان کشور نمونه گردشگری در منطقه برای جذب حتی یک تماشاگر جامجهانی از مجموع 1.2 میلیون نفری که وارد قطر شدند، عملکرد ضعیف ایران نیز در راستای تبلیغ و شناساندن ایران واقعی در خلال برگزاری این رویداد بسیار هویدا بود؛ این موضوع تا جایی بود که باوجود تصویب ردیف بودجهای مخصوص برای جامجهانی، حتی بیلبورد یا تبلیغاتی در سطح شهرها و مسیرهای منتهی به ورزشگاههای قطر یافت نمیشد که دارای مضمون و محتوایی مبنی بر معرفی ایران و جاذبههای گردشگریاش باشد. اما عملکرد و نمایش ایران در حوزه صنایع دستی نیز افزون بر حوزه گردشگری دارای نواقص، کاستیها و ضعفهای متعددی بود. با توجه به رکود و کسادی ناشی از همهگیری کرونا بسیاری از فعالان حوزه صنایع دستی به امکان بازاریابی عرضه و فروش محصولات صنایع دستی و هنرهای سنتی در خلال برگزاری مسابقات جامجهانی امید بسته بودند که به دلیل عملکرد نامطلوب، این امیدها، محقق نشد. معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی نیز پیشتر نحوه فعالیت ایران در نمایشگاه مذکور را به دو صورت فیزیکی و برخط با اکران و نمایش فیلمهایی از جاذبههای توریستی و صنایع دستی ایران توصیف کرد و گفت: علاوه بر انجام اقدامات توضیح داده شده و انجام اقدامات ناظر بر بازاریابی، مکانهایی تحت عنوان «اتاقهای گفتوگو» با هدف انجام مذاکرات ویژه با حضور مقامات رسمی کشورهای مختلف در نظر گرفته و تعبیه شده است که این امر میتواند زمینه و تمهیدات لازم بهمنظور تحقق سرمایهگذاریهای کلان و بلندمدت از سوی کشور قطر و سایر کشورهای شرکتکننده در این رویداد را فراهم آورد. وی همچنین گفته بود با این وجود و تمامی مشکلات موجود با پیگیریهای لازم هماکنون 10 نفر از هنرمندان برجسته و شاخص صنایع دستی و همچنین دو تن از تورگردانان مسلط به زبان خارجی جهت توصیف روایی از از تواناییها و ظرفیتهای گسترده ایران در دو حوزه گردشگری و صنایع دستی در این رویداد بزرگ حاضر هستند. صحبتهای این مقام مسئول در حالی است که نحوه نمایش و معرفی محصولات صنایع دستی به هیچ عنوان شایسته قدمت و فرهنگ ایرانی نبود و متناسب با ظرفیتهای این صنعت مهم ظهور و نمود نداشت. بدسلیقگی و کمکاری در نحوه معرفی و نمایش آثار صنایع دستی ایرانی تا جایی بود که به اعتقاد برخی از مسافران و کارشناسان، غرفه تخصیص دادهشده به کشورمان هیچ سنخیت و تطابقی با استانداردهای بینالمللی و جهانی و سطح برگزاری این رویداد نداشت و به نوعی از نظر نحوه چیدمان و طراحی مشابه با بازارهای محلی یا حتی ضعیفتر از آن و هم ردیف برخی از بازارهای دستفروشان بود. باوجود تمهید فضا و مکانی بسیار مناسب از سوی دولت قطر در یکی از بهترین اماکن گردشگری شهر دوحه واقع در «دهکده فرهنگی کتارا»، مطابق تصاویر و فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی صرفاً در راستای معرفی محصولات سترگ صنایع دستی ایران به قرار دادن چند تابلو فرش و چند بسته گز و سوهان و نمایش چند کلیپ مختصر از چند گردشگر اروپایی که به تعریف و تمجید از ایران میپردازند، بسنده شده است. در هرحال و بهعنوان جمعبندی باید گفت جامجهانی قطر با همه تلاشهای صورت گرفته در داخل کشورمان و از سوی هر دو بخش دولتی و خصوصی برای بهرهبرداری لازم از این فرصت تا چند روز دیگر به پایان میرسد، اما قطعاً این پایان به معنای بسته شدن و پایان پرونده بازاریابی گردشگری و صنایع دستی ایران در وسعت جهانی و در سطح رویدادهای مهم بینالمللی نیست. اما آنچه که بسیار حائز اهمیت و در خور توجه مسئولان و فعالان این صنعت است، درس گرفتن از کاستیها، نواقص و تلاش برای رفع این نواقص از طریق کار و تلاش همهجانبه و کمک و یاری متقابل برای رویدادهای آتی و پیش روست.
|