کد خبر : 63699
تاریخ : 1401/9/22
گروه خبری : کاردانش

کارآفرینی دانش‌آموختگان قربانی اقتصاد دولتی و بی‌توجهی به نیازها

دانشگاه به‌عنوان یک نهاد محوری در جامعه، می‌تواند در توسعه و ارتقای کارآفرینی مشارکت زیادی داشته باشد؛ اما آنچه مسلم است اینکه اغلب دانشگاه‌ها بدون هیچ برنامه و تمهیداتی جهت تزریق اندیشه کارآفرینی و ارزش‌آفرینی، فقط آموزش را در گستره فعالیت و رسالت خود درنظر گرفته و متعاقب شاهد فراغت هزاران دانش‌آموخته‌ از تحصیل هستیم که کمترین نشانه نوآوری و کارآفرینی در آنان وجود ندارد و همواره شاهد موج وسیعی از بیکاران و کارجویان بی‌مهارت و یا کم‌مهارتی هستیم که محصول ماشین آموزشی دانشگاه‌ها هستند؛ این درحالی بوده که تربیت نیروی کار کارآفرین امروزه به یکی از وظایف دانشگاه‌ها تبدیل شده است؛ نیروهایی که قدرت ایجاد شغل داشته باشند و افرادی که منتظر نمانند به بازار کار جذب شوند،‌ بلکه بتوانند با راه‌اندازی شغل مختص خودشان، هم برای خود درآمدزایی داشته باشند، هم برای افراد دیگری شغل ایجاد کنند. در اصل کارآفرینان جزء معدود افرادی در جامعه هستند که نه‌تنها ایده‌های جدیدی را برای بازار اقتصادی دارند،‌ بلکه به‌راحتی می‌توانند زمینه را برای تبدیل شدن علم به ثروت در حوزه‌های مختلف فراهم کنند. اما طبیعتاً تربیت چنین افرادی به‌راحتی امکان‌پذیر نیست؛ بر این اساس در پاسخ به چرایی عدم موفقیت دانشگاه‌ها در این مهم، گفت‌وگویی را با محمد عزیزی عضو هیئت‌علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید:
عضو هیئت‌علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با بیان اینکه پاسخ به مسئله فوق (چرایی عدم کارآفرینی دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها) چندوجهی است، گفت: گرچه من این مهم را قبول ندارم که هیچ‌کدام از دانش‌آموختگان دانشگاهی ما کارآفرین نمی‌شوند، درواقع می‌توانیم با توجه به رشته‌های مختلف دانشگاهی و نیز سطح تحصیلی، بگوییم کارآفرینی دانش‌آموختگان در برخی رشته‌ها نسبت به بعضی دیگر کمتر است.
محمد عزیزی افزود: البته اگر ملاک برای مقایسه شرایط کارآفرین شدن دانش‌آموختگان دانشگاهی، سایر کشورهای دنیا باشند، می‌توانیم بگوییم میزان کارآفرینی دانش‌آموختگان ما در سطح پایینی قرار دارد.
وی با بیان اینکه عدم کارآفرینی دانش‌آموختگان در سطوح مختلف مورد بررسی است، ابراز کرد: در سطح فردی سؤال این است که ما دانشجویان خود را به چه سطحی از توان و مهارت تجهیز کرده‌ایم؟
عزیزی ادامه داد: موضوع این است که غالب اقتصاد ما دولتی است و در پی آن بیشتر فعالیت‌های اقتصادی از طریق دولت انجام می‌شود؛ بنابراین این نیاز که بخش خصوصی به فعالیت‌های اقتصادی ورود داشته باشد و بسترهای لازم را ایجاد کند، به‌لحاظ تاریخی در ایران کمتر بوده است که البته طی سال‌های اخیر سعی شده این روند تغییر کند؛ اما آنچه مسلم است اینکه یقیناً رسیدن به شرایط مطلوب در این بخش زمان‌بر خواهد بود.
وی افزود: تخصص‌ها و مهارت‌هایی که افراد در بسیاری از رشته‌های دانشگاهی می‌آموزند، در راستای ایجاد کسب‌وکار نیست؛ البته شاید رشته‌های جداگانه‌ای با عنوان کارآفرینی و مدیریت کسب‌وکار داشته باشیم که به‌صورت خاص به این موضوع توجه دارند، اما در همه رشته‌ها هنوز به‌صورت کافی به موضوع کارآفرینی و مهارت‌ها پرداخته نمی‌شود.
عزیزی با اشاره به اینکه در حوزه آموزش‌وپرورش نیز در این بخش مشکل وجود دارد، گفت: از دهه 70 از طریق رشته کارودانش‌ آموزش کارآفرینی به دانش‌آموزان داده می‌شود، اما در سایر شاخه‌های نظری تنها چندسال است که این مهم مورد توجه قرار گرفته و متأسفانه حتی در این آموزش نیز به‌لحاظ شیوه ارائه مطالب و محتوا، مشکلاتی وجود دارد.
وی ادامه داد: همان‌طور که پیش‌تر عنوان شد، در همه رشته‌های دانشگاهی نیز به دانشجویان یاد نمی‌دهند که چگونه در رشته خود کسب‌وکار تأسیس و آن را مدیریت کنند.
این دانشیار کارآفرینی با بیان اینکه یکی از نکته‌های حائز اهمیت دیگر در این باب آن است که دانشگاه‌های ما براساس نیاز محلی تأسیس نمی‌شوند حال آنکه یکی از مبانی اصلی کارآفرینی نیاز محلی است، تشریح کرد: این درحالی است که در بسیاری از کشورها دانشگاه تأسیس نمی‌شود، مگر اینکه نیاز محلی وجود داشته باشد.
عزیزی با بیان اینکه متأسفانه دانشگاه‌های ما کپی هم بوده و این به آن معنا است که مأموریت‌های محلی این دانشگاه‌ها بسیار اندک بوده و تنها به‌صورت موردی در تعدادی از دانشگاه‌ها برخی رشته‌ها به‌صورت محلی تأسیس شده که یقیناً کافی نیست، ابراز کرد: این درحالی است که در هر استان ظرفیت خاص برای ایجاد کسب‌وکار وجود دارد که متأسفانه دانشگاه‌های موجود نتوانستند آن نیازها را تأمین کنند.
وی با بیان اینکه ازنظر صنعت نیز اینکه چقدر قوانین ما در راستای حمایت از کسب‌وکار هستند حائز اهمیت است، گفت: متأسفانه این مهم تا چندسال پیش کمتر مورد توجه بود و موانع پیش رو در این بخش را برنداشت؛ بنابراین رسیدن به شرایط ایده‌ال در این بخش نیز طولانی خواهد بود.
این دانشیار دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه به زبان ساده دولت در بخش تقویت کارآفرینی برای دانش‌آموختگان دو وظیفه مهم بر دوش دارد، اظهار کرد: نخست اینکه محیط کسب‌وکار را برای دانش‌آموختگان جذاب کند تا دانش‌آموخته به جای آنکه به دنبال استخدام و حقوق‌بگیر شدن باشد، به دنبال ایجاد کسب‌وکار برای خود برود.
عزیزی با اشاره به اینکه نکته بعدی حمایت از کسب‌وکارهایی است که در آن مباحثی همچون مالکیت فکری و انواع حمایت‌هایی که می‌توان از کسب‌وکارها داشت مطرح می‌شود تا این نوع فعالیت‌ها آسیب نبینند، افزود: آنچه امروز باید برای کارآفرین کردن دانش‌آموختگان مورد توجه قرار گیرد را می‌توان در دو بخش مطرح کرد؛ نخست اینکه کلیه رشته‌های دانشگاهی باید مورد بازنگری قرار گرفته و متناسب با نیاز محلی در نقاط مختلف کشور مورد توجه قرار گیرند.
وی ادامه داد: برخی دانشگاه‌های ما در تهران و برخی استان‌ها ممکن است مأموریت بین‌المللی هم داشته باشند، اما درواقع هر دانشگاه می‌بایست بتواند به نیازهای آموزشی و پژوهشی محل استقرار خود پاسخ دهد.
این عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه موضوع بعدی به محتوای رشته‌های دانشگاهی مرتبط است، اظهار کرد: باید محتوای این رشته‌ها به سمت ایجاد کسب‌وکار و مدیریت آن متمایل شود.
عزیزی ادامه داد: به‌عنوان مثال همان‌طور که در رشته شیمی مباحث مرتبط با آن رشته را می‌خوانند، این مهم را نیز بیاموزند که چه فرصت‌هایی در این رشته برای کسب‌وکار وجود دارد؛ زیرا دانش‌آموختگان ما متأسفانه اغلب نمی‌دانند که چه فرصت‌های کسب‌وکاری در حوزه تحصیلی آن‌ها وجود دارد که حتی در مواردی در جدیترین مسائل کشور همچون میزان واردات و صادرات محصولات و غیره می‌توانند نقشی مؤثر داشته باشند.
وی با بیان اینکه غالب رشته‌های دانشگاهی همچون فنی و مهندسی، علوم انسانی و پزشکی این قابلیت را دارند که به دانش‌آموختگان خود بیاموزند چگونه کسب‌وکار ایجاد کرده و آن را در رشته خود مدیریت کنند به نحوی که حتی به زعم من این مهم از طریق ایجاد چند درس مرتبط با کارآفرینی شدنی است، افزود: البته این مهم نیازمند مطالعه و کاربردی کردن آن است.
عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه این مهم از طریق سیاست‌گذاری کلان در سیستم آموزش‌وپرورش می‌تواند پاسخگوی نیاز جامعه در حوزه کارآفرینی باشد، گفت: البته می‌بایست با حمایت‌هایی که بستر آن در حوزه کارآفرینی وجود دارد، خطر کسب‌وکارها تا حد بالایی برای دانش‌آموختگان دانشگاهی مدیریت شود.
مع‌الوصف؛ چنانکه گفته شد، متأسفانه اغلب برنامه‌های درسی موجود در دانشگاه‌ها تمرکزشان بر آماده کردن دانشجویان در مسیر شغلی است که به‌عنوان یک کارمند در سازمان‌هایی که انجام کار به‌صورت یکنواخت و تکراری است، استخدام شوند و تنها نمونه‌های خاصی از دوره‌ها در رشته‌های مدیریت نوین، کسب‌وکار و کارآفرینی وجود دارد. حال آنکه آموزش نباید و نمی‌تواند بر دانش ساده و منظم گذشته‌نگر تأکید کند، بلکه باید راه‌هایی را که توانایی‌ها و مهارت‌های جوانان در آینده به آن نیاز دارند، پرورش دهد، بنابراین با وجود رشد قابل توجه آموزش کارآفرینی در دانشگاه‌های دنیا، متأسفانه این روند در دانشگاه‌های ما به‌کُندی انجام می‌پذیرد.
حال آنکه سیاست‌گذاران حوزه اقتصادی آموزش کارآفرینی را در دانشگاه‌ها به‌عنوان یک مداخله کلیدی در توسعه اقتصادی هر کشور می‌دانند که گویی کشور ما از این کلید طلایی محروم است.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/63699