فرزاد مؤمنی با بیان اینکه معماری ایرانی در بستر فرهنگ اسلامی حاکم بر جامعه مسیر تکامل خود را طی کرده است، اظهار کرد: شناخت اصول و عوامل وحدتبخش معماری سنتی به منظور باززندهسازی فرهنگ و معماری برگرفته از آن در جامعه امروزی مورد نظر بسیاری از محققان است؛ شهر از دیدگاه اسلام با معیار وسعت و جمعیت سنجیده نمیشود؛ اگرچه بزرگی و جمعیت شرط لازم برای هر شهر محسوب میشود. وی افزود: در اسلام با استناد به آیات و روایات، شرط کافی تعریف شهر، شاخصهای اجتماعی است و شناخت این شاخصها نیازمند مطالعه و تدبر است. این کارشناس شهرسازی خاطرنشان کرد: معماری و شهرسازی اسلامی در دوران معاصر راهحلهایی را برای فرار از بحران بیهویتی در شهرهای اسلامی ارائه داده است، معیار اصلی برای اسلامی شمردن هر شهر عناصر کالبدی آن نیست، بلکه پایداری و برقراری شریعت و آموزههای اسلامی در جامعه است که هویت اصلی و اسلامی آن شهر را به اثبات میرساند. مؤمنی تصریح کرد: فعالیتهای انسان جهت احراز یا معرفی هویت، آرمانها و جهانبینی او را تعیین میکند؛ بنابراین توجه به باطن و معنای اشیا و اعمال میتواند به عنوان یکی از مهمترین عوامل هویتدهنده فرد، اجتماع و شهر ایفای نقش کند. وی تأکید کرد: هویت حلقه اتصال باورها و عقاید و هویت هر فرد بهمعنای گذشته و حال او است، در سیمای شهری نیز این هویت قابل تأمل است؛ در شهرسازی امروز کشور توجه نداشتن به جنبههای کیفی شهر، توجه نکردن به ویژگیهای شهرسازی سنتی و نبود رویکرد مناسب به گسترشهای سریع شهر قابل توجه بوده و موجب کاهش کیفیت زندگی در فضاهای شهری شده است. این کارشناس شهرسازی اضافه کرد: هویت موضوعی است که تفاوت سیمای شهر قدیم ایرانی و سیمای شهر معاصر را نشان میدهد، به طور قطع در تمام تغییرات و تحولات شهرسازی ایران در طول زمان، وجه مشترکی به نام زیبایی و تناسب کلی شهر وجود دارد. مؤمنی ادامه داد: فضای شهرهای ایرانی در گذشته واجد هویت بوده و این هویت در فرهنگ، محیط، کالبد و معنا مشخص است، با این وجود سیمای شهرهای امروزی بیهویت و حاصل طراحی بدون برنامهریزی است. وی گفت: زبان معماری ایران کثرتگرا است؛ پس میتوان با شناسایی اصول شکلدهنده فضاهای شهرهای ایرانی، شناخت نیازهای انسانی و ارزشهای فرهنگی جامعه، به ایجاد نظام پایدار برنامهریزی برای شهر معاصر اندیشید.
|