کد خبر : 66186
تاریخ : 1401/11/29
گروه خبری : کافه کتاب

روایت مبارزات چریکی زمان شاه

زندگی و زمانه هادی خانیکی منتشر شد

کتاب «چریک گفت و گو» زندگی و زمانه هادی خانیکی نوشته حسین گنجی به تازگی توسط نشر طرح نو چاپ و روانه بازار نشر شده است. این کتاب تصویر و روایتی از یک زندگی ناآرام و بی‌قرار است که قرار خود را در پرتو بینش و مَنش گفت‌وگو یافته است.

هادی خانیکی متولد 1330 در روستای خانیک از توابع شهرستان گناباد؛ روزنامه نگار، کارشناس رسانه و از استادان سرشناس در رشته ارتباطات است. وی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران است. همچنین سابقه عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت را نیز دارد.

حسین گنجی، مؤلف این کتاب، در چهار فصل در قالب گفت و گو با هادی خانیکی، نقد، در قالب میزگرد، روایت افرادی که خانیکی را می‌شناسند و در فصل آخر به شکل تصویر، روایتی نزدیک از زندگی و زمانه هادی خانیکی مطالبی را ارائه کرده است.

هادی خانیکی در بخشی از گفتگو درهمین کتاب می‌گوید: تحولاتی در جهان و جامعه ما رخ داده و به عرصه‌هایی وارد شده‌ایم که این عرصه‌ها با دورانی که من در آن سلاح برداشتم، متفاوت است. مانند ورود به عصر اطلاعات، پیدایش جامعه‌ی شبکه‌ای و گفتمان‌های متأثر از آنکه در دوران دانشگاه، درباره‌ی ورود به این گفتمان‌ها تحقیقی انجام دادم و در کتاب «در جهان گفتگو» صحبت کردم. امروز راهِ دستیابی به خواسته‌ها و به عبارت دیگر، توسعه و خوشبختیِ جوامع و نیز راهِ خروج از تنگناها و بحران‌ها را صرفاً از مسیر گفت‌وگو می‌دانم؛ ولی اینکه چقدر این گفت‌وگو ممکن یا سهل است، به‌ویژه با توجه به اینکه یک پایِ امکانِ گفت‌وگو در عرصه‌ی سیاست و قدرتِ سیاسی است، امروز کار دشواریست. به بیان دیگر، فکر می‌کنم گفت‌وگو، هم مسئله‌ی زمانه و جامعه‌ی ماست و هم راهِ‌حلّ زمانه و جامعه‌ی ماست. گفت‌وگو موقعیت‌های برابر می‌طلبد. طبیعتاً وقتی ناآگاهی از مبانی یا ناتوانی در کسب مهارت‌های گفت‌وگو یا ناچیزی مصداق‌های موفق، زیاد می‌شود، همیشه این خطر وجود دارد که گفت‌وگو در نظر بخشی از جامعه، به یک پدیده‌ی ناکارآمد تبدیل شود؛ من فکر می‌کنم اگر روی ضعف‌ها کار کنیم و ظرفیت‌ها را بشناسیم و مصداق‌های موفق گفت‌وگو را دنبال کنیم، راهِ امثال من، چه در سنین پیری و چه در سنین جوانی، روشن‌تر می‌شود.

در بخشی از این کتاب و در فصل از زبان دیگران در یادداشتی از سارا شریعتی می‌خوانیم: «هادی خانیکی از سنگر مبارزه به دولت و دانشگاه راه پیدا کرد. با همان منش مبارزاتی اصلاح طلبی ورزید. آنچه وی را در همه ی این دوران متمایز می‌کند منش وی بود، منشی که در انتخاب نام مستعارش نیز بارز بود. اینست که میان این زندگی‌های ظاهراً متضاد، گسستی نبود. از یکی به دیگری تبدیل نشده بود. منش هادی خانیکی همان بود در سه نقش: مبارز و سیاستگذار و دانشگاهی.»

 همچنین در بخش دیگری و در گفتگو با هادی خانیکی می‌خوانیم:

در سال‌های 1354 تا 1355 دوران اعلام قدرت و اقتدار رژیم و ساواک بود. شاه در عرصه سیاسی، تأسیس «حزب رستاخیز» را اعلام کرده و گفته بود که یا همه باید عضو این حزب بشوند یا بروند. در میدان مبارزات چریکی، چهره‌ها و گروه‌های سرشناس اغلب سرکوب شده بودند. وضع زندان‌ها کاملاً بسته و موقعیتی سخت به وجود آمده بود ارتباط زندان با بیرون قطع بود و در آن اوضاع بی افق و تیره و تار هنوز کسانی قصد داشتند بگویند که هم به گذشته وفادارند و هم انتقادی برخورد می‌کنند. قصد دارند ببینند اشتباهات در کجا بوده تا آن را اصلاح کنند. من متعلق به این جریان بودم. «مجید شریف واقفی» نماینده تفکر ما بود که در اردیبهشت سال 1354 توسط کسانی که تا پیش از این دوستان، هم تیم‌ها و هم دانشگاهیانش بودند به طرزی فجیع به شهادت رسید. کشتنش معمولی نبود. کشتنش و جنازه اش را منفجر کردند این نشان می‌دهد که مبارزه به چه خشونتی کشیده شده بود همان روز قصد کردند در یک درگیری دیگر «مرتضی صمدی لباف» را که در مجموعه مذهبی‌ها بود سر قرار ترورش کنند اما ترور موفق نبود و مرتضی پس از مراجعه برای درمان دستگیر و شکنجه شد بقیه هم همین طور بودند کسانی که در سازمان مذهبی مانده بودند پراکنده شده بودند و در روش هم هنوز وحدت رویه‌ای نداشتند.

از چهره‌های شاخص مذهبی‌های سازمان شهید «اکبر آهنگر»، شهیدان «مجتبی و سرور آلادپوش» و «محمد و علی رضا الفت» بودند. گروهی از اینها قائل به این بودند که در برابر پرسش‌های اعتقادی و ایدئولوژیکی که مطرح بود عمیق‌تر فکر کنند و کار کنند تا پاسخ‌ها را بدهند و در نتیجه در همان رویه مانده بودند. گروهی دیگر مانند ما فکر می‌کردند که این جریان به اعتمادهای درون سازمانی خیانت کرده است در نتیجه نمی‌شود در درون سازمان با هم بود و قصد داشتیم سازمان را از بیرون احیاکنیم.

گروهی دیگر که پراکنده شده بودند گروه‌های مذهبی پراکنده‌ای را مانند «منصورون»، «مهدویون» و «فریاد خلق» تشکیل داده بودند. اینها همه مذهبی‌هایی بودند که هر کدام سازمان و مشی آن را رها کرده بودند.

این کتاب در 345 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 220 هزار تومان عرضه شده است.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/66186