کد خبر : 67068
تاریخ : 1401/12/20
گروه خبری : شهر

گره کور ترافیک حاصل عادت همدانی‌ها به استفاده از خودروی شخصی

الگوی صدای ممتد و سرسام‌آور بوق ماشین‌ها همه را سخت کلافه کرده، کشمکش‌های راننده خودرو و موتورسیکلت‌سوار و بوق‌های ممتد آنقدر ادامه دارد تا بار دیگر چراغ قرمز می‌شود و بازهم صدای بوق و بوق و بوق...
در این چند سال اخیر که موضوع ترافیک در مرکز استان همدان به یک کلاف سردرگم تبدیل شده و همه اقدامات شهرداری، پلیس و غیره در این رابطه تاکنون نتیجه لازم نداشته است.
این روزها ترافیک، شهروندان همدانی را سخت کلافه کرده و بیش از چندین برابر گنجایش معابر تردد در آن‌ها صورت می‌گیرد، خودروهای تک‌سرنشین، برودت هوا، همزمانی شروع به کار ادارات، بانک‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، بازاریان، حضور وانت‌ها و دستفروشان کنار خیابان‌ها و نیز تخطی از قواعد راهنمایی و رانندگی همچون پارک دوبل موجب شده تا گره ترافیک در همدان محکم و محکم‌تر شود. نه‌تنها خیابان‌های اصلی، بلکه معابر فرعی همدان نیز امروزه شاهد ترافیک سرسام‌آوری است که مسئولان هم در باز کردن آن مانده‌اند.
قفل ترافیک سبب شده تا جدای از بروز ناراحتی‌های عصبی در رانندگان و مسافران درون‌شهری، روزانه میلیاردها تومان بنزین و گاز هدر می‌رود و این جدای از آلودگی‌های صوتی است که بوق‌های ممتد برخی رانندگان ایجاد می‌کنند.
روزانه هزاران نفرساعت زمان در همدان به دلیل ماندن در ترافیک از بین می‌رود، برای یک مسیر چندکیلومتری تا رینگ مرکزی که باید زمان کمتر از پنج تا 10 ساعت را صرف کرد اما در پیک ترافیک طی این مسیر بیش از نیم ساعت و حتی بیشتر طول می‌کشد.
در چنین شرایطی، درگیری‌های اجتماعی، نزاع‌های خیابانی، تنش‌های خانوادگی و کاری بیشتر است و اگر مورد بررسی دقیق قرار گیرد عمق فاجعه معلوم می‌شود. از طرفی هزینه‌های اقتصادی تحمیل شده در این بخش هرچند به طور مستقیم قابل شناسایی نیست اما کاملاً ملموس است.
ترافیک از سوی دیگر موجب افزایش آلودگی هوا و به‌دنبال آن بیماری‌های مختلف تنفسی و در نهایت تحمیل هزینه‌های سنگین درمان به جامعه می‌شود.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفت‌وگویی را با جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی که در عرصه ترافیک تخصص دارد ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
مجید حیدری چروده با بیان اینکه درخصوص حمل‌ونقل و ترافیک شهری در حوزه اجتماعی دو پارادایم (سرمشق و الگوی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی) عدالت‌محور و آزادی‌محور از سوی مدیران شهری وجود دارد گفت: پارادایم آزادی‌محور معتقد است شهروندان می‌بایست برای تردد در شهر با خودرو‌های شخصی و حرکت در معابر شهری به هر نحو آزاد باشند، بر اساس این نظریه می‌بایست همواره توسعه بزرگراه‌ها، احداث پل‌ها و تقاطع‌های همسطح و غیر همسطح، تعریض معابر و احداث پارکینگ‌های بزرگ در مراکز شهری در دستور کار باشد.
وی با اشاره به اینکه در مقابل، الگوی عدالت‌‌محور معتقد است شما هیچ‌گاه با توسعه آزادراه‌ها، بزرگراه‌ها، تقاطع‌ها، پارکینگ‌ها و غیره نمی‌توانید مشکل ترافیک شهر را حل کنید زیرا به میزان ایجاد تسهیلات این‌چنینی در شهر در حقیقت شهروندان را بیشتر به استفاده خودروی شخصی دعوت می‌کنید، تشریح کرد: بر این اساس هر روز تعداد بیشتری از شهروندان ترغیب به استفاده از وسایط شخصی می‌شوند که درنهایت نتیجه‌ای جز این امر را در پی نخواهد داشت که بعد از مدتی همه تسهیلات ارائه‌شده از نوع زیرساختی دچار راهبندان خواهند شد که تجارب شهری همچون کلان‌شهرها مؤید همین موضوع است.
این جامعه‌شناس ترافیک با بیان اینکه مسئله ترافیک با توسعه زیرساخت‌های شهری حل نخواهد شد، اظهار کرد: از طرفی در نظر بگیرید وقتی همه آدم‌ها ترغیب می‌شوند که برای تردد در شهر از وسایل نقلیه شخصی استفاده کنند خیابان به عرصه نمایش دارایی‌ها و بهره‌مندی‌های شخصی که خود را در قامت خودرو نمایان می‌کند بدل می‌شود.
حیدری چروده، افزود: بنابراین حضور انواع و اقسام خودروها از چند 100 میلیونی تا چند 10 میلیاردی زمینه تشدید احساس نابرابری اجتماعی را در سطح شهر فراهم می‌کنند.
وی با بیان اینکه این رویکرد امکان نمایش بیشتری را برای طبقات ثروتمند و متوسط رو به بالا فراهم می‌کند، بیان کرد: این امر خود تولیدکننده احساس محرومیت در جامعه است که این نوع نگرش از سوی مدیران با رویکرد عدالت‌محوری همخوانی ندارد.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به اینکه الگوی عدالت‌محور معتقد است اگر در شهری همچون همدان شاهد سنگین شدن ترافیک هستیم این مهم بهترین فرصت است و نباید به‌دنبال توسعه زیرساخت‌ها بود بلکه باید معابر و خیابان‌های اصلی را تنگ‌تر و در ازای آن یک مسیر ویژه برای اتوبوس تعریف کرد که در آن اتوبوس‌ها با سرعت بیشتری حرکت کنند تصریح کرد: با سرعت گرفتن حرکت اتوبوس‌ها ترجیح حمل‌ونقلی شهروندان نیز به‌مرور تغییر می‌یابد زیرا تنگنای معبر، آن‌ها را کم‌کم به استفاده از ناوگان حمل‌ونقل عمومی ترغیب و تشویق می‌کند.
حیدری چروده با بیان اینکه این پارادایم، عدالت‌محور است زیرا به افراد ماشین‌دار این امتیاز داده نمی‌شود که خیابان را ازآنِ خود بدانند بلکه این فضا به‌عنوان محیط عمومی تلقی شده و متعلق به همه مردم است، ابراز کرد: در الگوی عدالت‌محور شهر نباید در اختیار یک عده خاص قرار گیرد بلکه باید این زیرساخت در اختیار وسایط حمل‌ونقل عمومی باشد تا همگان بتوانند بدون در نظر گرفتن سطح ثروتشان از آن بهره‌مند شوند.
وی ضمن بیان اینکه متأسفانه در بیشتر شهرهای ما رویکردهای آزادی در حمل و نقل و در نتیجه توسعه زیرساختی مورد توجه است زیرا امکان خودنمایی در پی اجرایی کردن چنین پروژه‌ها به‌مراتب بیشتر از رویکرد عدالت‌محورانه است.
این جامعه‌شناس ترافیک در پاسخ به این مسئله که چرا ترجیح مردم برای استفاده از وسایط شخصی برای تردد در شهر بیشتر است، گفت: در نظر بگیرید طی سالیان گذشته هزاران نفر از شهروندانی که کل دوره تحصیلی (حداقل تا دبیرستان) را با خودروی شخصی، مادر و یا سرویس مدرسه گذرانده‌اند؛ بنابراین با مزیت‌هایی همچون نشیمن‌گاه راحت، دوری از سرما و گرما، معطل نشدن برای رسیدن وسایط نقلیه عمومی و غیره، مد حمل‌ونقلی آن‌ها با استفاده از خودروی شخصی از کودکی درونی شده و درواقع پیشفرض آن‌ها، خودروی شخصی است.
حیدری چروده با بیان اینکه ترجیح اجتماعی شهروندان و همچنین مدیران در شهرها با مد عدالت‌محور حمل‌ونقل در تعارض است افزود: جالب‌تر اینکه اگر این مسئله را در کنار مسئله دیگر که تبیین آن نیازمند مثال است بگنجانیم چرایی این ترجیح برای مدیران نمود بیشتری می‌یابد، مثلاً در نظر بگیرید پول و پُز بیشتری برای بزرگ‌راه ساختن وجود دارد یا اتوبوس خریدن؟ یقیناً بزرگراه ساختن؛ پس مدیران ترجیحشان برای دیده شدن، به ساخت بزرگراه و پل است تا افزودن به حمل‌ونقل عمومی و تقویت آن.
وی تصریح کرد: جامعه، مدیران، نوع سیاست‌ورزی در مدیریت شهری که برای آن‌ها اهمیت نمایش بصری زیاد است، اقتصاد و فساد، همگی بر عمیق‌تر شدن این تعارض دامن می‌زنند.
این تحلیلگر مسائل اجتماعی، با اشاره به اینکه این رویکرد بیانگر آن است که همه دست‌به‌دست هم دادند که فضای درونی شهر را خفه و دچار انسداد کنند پس هیچ راهکاری برای رفع معضل ترافیک کارآمد نخواهد بود تشریح کرد: با شعار فرهنگ‌سازی نمی‌توان مد حمل‌ونقلی را که چندین سال در بین شهروندان نهادینه شده، با ساخت آگهی تبلیغاتی، بیلبورد، بروشور و آموزش، تغییر داد.
حیدری چروده با تأکید بر اینکه این آموزش باید از طریق خانواده و آموزش و پرورش انجام شود ابراز کرد: راه اصلاح فرهنگ جامعه از جنبه سخت‌افزاری‌ می‌گذرد بدین معنا که نباید زیرساخت‌های شهری را گسترش داد بلکه فضای تنگ شهری را باید با مدیریت و تقویت ناوگان حمل‌ونقل عمومی بهبود بخشید نه تعریض خیابان، احداث پل و تقاطع.
وی با بیان اینکه در این بین نباید از پلیس راهور انتظار آموزش داشت البته این نهاد در حال حاضر بخشی از عملکرد خود را به این امر اختصاص داده، اظهار کرد: این نهاد وظایفی همچون کنترل و نظارت دارد و تا زمانی که ادراک ترافیکی ما تغییر نکند نمی‌توان انتظار داشت که با جریمه و اقدامات سلبی بتوان مشکل ترافیک در شهرهایی همچون همدان را مرتفع کرد.
این جامعه‌شناس ترافیک در پاسخ به این سؤال که چرا مدیران شهری و نهادهای تأثیرگذار به‌دنبال تغییر در الگوی ادراکی حمل‌و‌نقل در بین شهروندان نیستند؟ گفت: ترافیک هنوز به‌عنوان معضل اجتماعی اولویت نخست مردم نیست بلکه مسئله مدیران هستند، به طوری که اگر امروز از یک شهروند همدانی در خصوص مشکلات اجتماعی سؤال کنید شاید ترافیک در رده بیستم مشکلات او قرار گیرد بنابراین چون رفع این معضل به مطالبه عمومی بدل نشده مدیران نیز به‌دنبال رویکرد توسعه‌ای برای خودنمایی بیشتر هستند.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/67068