کد خبر : 67187
تاریخ : 1401/12/22
گروه خبری : ریحانه آفرینش

ارزش نقش مادری و تربیت فرزند

 مادری، برترین نقش و شغلی است که یک زن در طول عمر خود دارد.
مادر همیشه محور اصلی زندگی کودک است و عمده‌ترین نقش را درباره او ایفا می‌کند. در همه فرهنگ‌ها، مادر نخستین کسی است که کودک از او سرمشق می‌گیرد و نخستین منبع یادگیری وی است که به زندگی فردی و اجتماعی‌اش وارد می‌کند. مادر همه‌چیز کودک است؛ غذای او، عامل راحتی و آرامش او، نوازشگر و منبع عاطفه‌اش و.... مادر است که درس عفت و پاکی، درستکاری و امانت‌داری، وظیفه‌شناسی و فداکاری، دلسوزی و مهربانی، ایمان، شجاعت و... را به کودک خود می‌آموزد و هموست که پایه‌های سعادت یا شقاوت و بدبختی را در وجود فرزند خود قرار می‌دهد. از همین روست که پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: «بهشت زیر پای مادران است». [1] اینکه اسلام با زن برخوردی عاطفی‌تر دارد و می‌کوشد اسباب آرامش و رفاه نسبی او را فراهم کند و درباره تربیت دختران از همان کودکی سفارش کرده، به همین دلیل است.
  زن، رکن اصلی اجتماع
اسلام زن را رکن اصلی اجتماع می‌داند که سرنوشت و صلاح و فساد جامعه به دست اوست. بی شک در امر رشد فرزند، پدر و مادر هر دو مسئولیت دارند، ولی در این میان، مسئولیت مادر بیشتر و سنگین‌تر است.
امام خمینی (ره) بنابر یک بینش ژرف انسان‌شناسانه و با عقیدهای محکم به اسلام و هدف آن، یعنی تربیت انسان، و با اعتقاد به شرافت والای شغل انسان سازی که شغل انبیاست، شغل اول زنان را مادری می‌دانست و دیگر امور را در درجه بعد قرار می‌داد. ایشان در جمع گروهی از بانوان معلم می‌فرماید:
«شما خانم‌ها به طوری که حالا خودتان می‌گویید معلم هستید، دو شغل شریف دارید. شما خانم‌ها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکی شغل تربیت فرزند که از همه شغل‌ها بالاتر است. یک فرزند خوب، شما اگر به جامعه تحویل بدهید برای شما بهتر است از همه عالم. اگر یک انسان، شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی‌توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچه‌های خوب تربیت کنید. دامن مادرها، دامنی است که انسان از آن باید درست بشود؛ یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر. برای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علاقه هاست و هیچ علاقه‌ای بالاتر از علاقه مادری و فرزندی نیست. بچه‌ها از مادر بهتر چیز اخذ می‌کنند. آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند؛ تحت تأثیر معلم نیستند؛ تحت تأثیر استاد نیستند.
از این جهت بچه‌هایتان را در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل می‌دهید شما این بچه را به دبستان، یک بچه صحیح، اخلاق خوب، آداب خوب، آن طور تحویل بدهید. پس یک شغل، شغل تربیت اولاد است که مع‌الاسف در آن حکومت طاغوتی این شغل را می‌خواستند از این مادرها بگیرند، تبلیغ کردند به اینکه زن چرا بچه‌داری بکند. این شغل شریف را متحملش کردند در نظر مادرها، برای اینکه می‌خواستند که مادرها از بچه‌ها جدا بشوند، بچه‌ها را ببرند در پرورشگاه‌ها بزرگ کنند. مادرها هم على حده بروند یک کارهایی که آن‌ا دلشان می‌خواهد بکنند.
بچه در پرورشگاه وقتی که بزرگ بشود، یک بچه‌ای که در دامن مادربزرگ بشود نیست؛ عقده پیدا می‌کند. وقتی بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبی بخواهد سروکار داشته باشد و محبت مادر از سر او کم بشود، این بچه عقده پیدا می‌کند. بسیاری از این مفسده‌هایی که در جامعه واقع می‌شود، از این بچه‌هایی هستند که عقده دارند؛ از این انسان‌هایی هستند که عقده دارند. مبدأ یک عقده بزرگ این جدا کردن بچه از مادر است. محبت مادری لازم دارد بچه. بنابراین، این شغل که شغل انبیا است و انبیا هم آمدند برای اینکه انسان درست کنند، این شغل اول شما هست در اول تربیت بچه. شریف‌ترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه.» [2]
همچنین در جای دیگر می‌فرماید: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ می‌شود، بزرگ‌ترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل را دارد؛ شغل بچه‌داری». [3]
ایشان در آسیب‌شناسی جامعه و فرهنگ ایران در زمان رژیم گذشته، مبتذل کردن شغل مادری نزد مادران را یکی از این آسیب‌ها می‌دانست: «در طول این سلطنت، این‌ها کوشش کردند که مادران را از بچه‌ها جدا کنند. به مادرها تزریق کردند که بچه‌داری چیزی نیست؛ شما توی ادارات بیایید... بچه‌ای که از مادرش جدا شد، پیش هر که باشد عقده پیدا می‌کند؛ عقده که پیدا کرد مبدأ بسیاری از مفاسد می‌شود». امام، بانوان و مادران را تنها در موقعیت اجتماعی خانه داری نمی دید و با احراز موقعیت‌های شغلی بیرون منزل به‌طور مطلق مخالف نبود؛ ولی آن را شغل اول مادران نمی دانست: «البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد، لکن نه آن طوری که آن‌ها می‌خواستند. آن‌ها نظرشان به این نبود که زن یک اشتغالی پیدا کند؛ نظرشان به این بود که نگذارند بچه‌های ما تربیت صحیح بشوند».[4]
در واقع امام خمینی (ره) معتقد بود مادر پس از انجام درست و کامل مادری و تربیت فرزند، در صورت داشتن زمان و توانایی، می‌تواند در فعالیت‌های صحیح بیرون منزل با رعایت احکام شرع وارد شود و منشأ خدمات بیشتر باشد. برای مثال، مادری که فرزندانش بزرگ شده‌اند و به مدرسه و دبیرستان و دانشگاه می‌روند، می‌تواند ساعاتی از روز را به فعالیت‌های بیرون منزل بپردازد. [5]
منبع: کتاب «رئیس خانه یا کارمند اداره؟ (خانه‌داری یا اشتغال زنان؛ کدام یک؟)»
پی‌نوشت:
[1]. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج5، ص181.
[2]. سیدروح الله موسوی خمینی، صحیفه نور، ج7، ص90-91.
[3]. همان، ص 464.
[4]. غلامرضا صدیقی اورعی، اندیشه امام خمینی درباره تغییر جامعه، ص 136.
[5]. همان، ص 135.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/67187