کد خبر : 67290
تاریخ : 1401/12/24
گروه خبری : زیست بوم

کارشناس حیات وحش:

انقراض گونه‌های جانوری، معلول تخریب زیستگاه

میش‌مرغ و خرس سیاه بلوچی در فهرست سرخ انقراض

در نگاه ملی مشخص می‌شود که ایران به‌دلیل گستره جغرافیایی و ویژگی‌های سرزمینی گوناگون بین سه ناحیه جانورشناسی هند، اروپا و آفریقا قرار گرفته و از حیات وحش گوناگون و منحصر به‌فردی برخوردار است؛ اما افزایش جمعیت انسانی و گسترش توسعه منجر به هم‌پوشانی بین زیستگاه‌های حیات وحش و انسان‌ها شده و این وضعیت ایجاد نگاهی تخریبی و به خطر افتادن حیات وحش را در پی داشته است.
تنوع زیستی ایران در دنیا منحصربه‌فرد است اما این شرایط خیلی طول نمی‌کشد اگر سیاست‌های خود را در قبال محیط‌زیست تغییر ندهیم، به اعتقاد کارشناسان تا زمانی که محیط‌زیست را محیط ایست بدانیم همچنان طبیعت و گونه‌های گیاهی و جانوری موجود آن در خطر نابودی خواهند بود.
ایران با وجود اقلیم‌های متعدد، از حیات‌وحش و محیط‌زیست متنوعی برخوردار است اما بخش زیادی از آن‌ها در معرض خطر انقراض و نابودی قرار دارند، حدود هزار و 170 گونه مهره‌دار در ایران وجود دارد که بر اساس فهرست سرخ IUCN (فهرست سرخ گونه‌های در خطر تهدید اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی) حدود 78 گونه از آن‌ها در معرض تهدید هستند.
از طرفی بر اساس اعلام اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی، حدود 43 گونه ماهی، چهار گونه دوزیست، 14 گونه خزنده، 27 گونه پرنده و 18 گونه پستاندار در فهرست سرخ این اتحادیه قرار دارند.
همچنین بیش از 9 هزار گونه پرنده در دنیا وجود دارد که حدود 13 درصد آن‌ها در خطر انقراض هستند، 536 گونه پرنده در ایران زیست می‌کند که تخمین زده می‌شود سالانه حدود 5.5 تا 6 میلیون پرنده مهاجر وارد ایران می‌شود، تعداد پرندگان موجود در ایران با پرندگان کل قاره اروپا برابری می‌کند و این نشان‌دهنده غنی بودن ایران از لحاظ تنوع زیستی است اما این تنوع غنی در خطر قرار دارد، البته این مسئله فقط مختص ایران نیست و کشورهای زیادی درگیر آن هستند.
بر اساس جدیدترین گزارش سازمان ملل در سال 2019، نابودی بی‌سابقه تنوع زیستی در سراسر جهان، تهدید جدیدی برای انسان محسوب می‌شود و سرعت انقراض گونه‌های زمین در حال افزایش است.
اکنون بیش از نیم میلیون گونه، برای ادامه حیات در بلندمدت، زیستگاه کافی در اختیار ندارند و چندین هزار گونه در طول چند دهه آینده به کلی نابود خواهند شد.
به اعتقاد محققان، دلایل اصلی این پدیده نابودی جنگل‌ها، آلودگی، شکار و ماهیگیری بیش از اندازه است و انسان‌ها عامل اصلی انقراض این گونه‌ها محسوب می‌شوند.
البته در ایران با توجه به اهمیت موضوع، برنامه عمل با هدف حفاظت برای گونه‌هایی مانند خرس قهوه‌ای، خرس سیاه، گوزن زرد، تمساح پوزه‌کوتاه (گاندو)، سمندر لرستانی، لاک‌پشت فراتی، میش‌مرغ، غاز پیشانی‌سفید و پلنگ تهیه و به استان‌ها ابلاغ شده است، همچنین تهیه این برنامه برای گونه‌هایی مانند شوکا، گورخر، آهو، قوچ و میش، هوبره، بالابان، ماهی قزل‌آلای خال قرمز، سمندر غار زی، افعی لطیفی و اردک سر سفید نیز در دست اجراست.
با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این باره گفت‌وگویی را با دانش‌آموخته دکترای حرفه‌ای دامپزشکی و کارشناس حیات وحش ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
فهیمه اسلامی با بیان اینکه از بدو تأسیس سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون این سازمان خدمات بی‌نظیری را در حوزه حفاظت حیات وحش ارائه کرده، گفت: با این وجود هرگاه اتفاقی برای هر گونه حیات وحش رخ می‌دهد همگان انگشت اتهام خود را به سوی این سازمان نشانه می‌گیرند؛ حال سؤال من این است که اگر این سازمان نبود در حال حاضر برای این گونه‌ها چه اتفاقی می‌افتاد؟
وی با اشاره به اینکه شیر و ببر هیرکانی یکی از گونه‌های بومی و ارزشمند کشور ما بود که در دوره قاجار بنا به میل وافر و جنون‌آمیز پادشاهان به شکار، این گونه‌ها منقرض شدند، اظهار کرد: گونه دیگر در معرض انقراض، یوز ایرانی است که امروز در مرکز توجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفته اما لازم است بدانیم که باید چه کارهایی می‌کردیم که این گونه‌ها این اتفاق ناگوار را تجربه نکنند.
این کارشناس حیات وحش افزود: آنچه مسلم است اینکه سازمان حفاظت از محیط زیست متولی حفاظت از حیات وحش است اما در بسیاری از موارد کارهایی از سوی دیگر دستگاه‌ها همچون جاده‌سازی، معدن‌کاوی‌ها و غیره انجام می‌شود که هیچ گونه همخوانی برای تحقق این مسئله ندارد، گفت: مثلاً جاده‌کشی در کنار مناطق حفاظت‌شده همچون بوئین- میان‌دشت که خود منجر به تلف شدن چند قلاده یوز شده را محیط زیست انجام داده است.
اسلامی با اشاره اینکه باوجود مخالفت سازمان حفاظت از محیط زیست این جاده‌کشی‌ها انجام شد و نتایج ناگواری را به‌دنبال داشت اظهار کرد: علاوه بر این برای بسیاری از معدن‌کاوی‌ها نیز در زیست‌گاه‌های یوز علیرغم مخالفت سازمان، مجوز صادر و کار آغاز شد که نتیجه آن چیزی جز تخریب زیستگاه این گونه جانوری نبود.
وی با تأکید بر اینکه متأسفانه از این قبیل موارد همچون پروژه‌ه انتقال آب از زاگرس و نیز سدسازی‌ها بسیار است، اظهار کرد: بازهم تأکید می‌کنم با این وجود سازمان حفاظت از محیط زیست مخالفت می‌کند اما متأسفانه شاهد عملیاتی شدن آن‌ها هستیم.
این دامپزشک با بیان اینکه یقیناً سازمان حفاظت محیط زیست با انجام این قبیل کارها که منجر به تخریب زیستگاه‌ها می‌شود موافق نیست اما باید به این نکته توجه شود که این سازمان تنها مرجع نظارتی است و در تصمیم‌سازی‌ها، مخالف بودن این ارگان تأثیرگذار نیست، تشریح کرد: مسلماً با تخریب هر زیستگاه گونه وحشی که در آن زیست می‌کند نیز از بین خواهد رفت.
اسلامی ادامه داد: در خصوص یوزپلنگ ایرانی باید بگویم پس از آنکه پایش‌های متعدد در زیستگاه‌های این گونه انجام و در نهایت از سوی معاون سازمان محیط زیست اعلام شد، تنها تعداد معدودی از این گونه باقی مانده بود و پروژه بسیار بزرگی به نام تکثیر و پرورش یوز ایرانی در اسارت در دستورکار سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفت حال در نظر بگیرید آیا شما این را نمی‌پسندید که ای کاش یک ببر و یا شیر هیرکانی در اسارت نیز داشتیم؟
وی با تأکید بر اینکه در خصوص یوز ایرانی، سازمان به‌دنبال جلوگیری انقراض این گونه بوده و هست اما باید به این نکته توجه کرد که در این پروژه همه‌چیز در دست سازمان نیست، ابراز کرد: برخی‌ها این انتقاد را دارند که سازمان حفاظت از محیط زیست با اجرای این پروژه از زیستگاه غافل شده حال آنکه اینگونه نیست بلکه در منطقه توران تمام آغل‌های دام زیستگاه‌های یوز از سوی سازمان خریداری شده و حتی محیط‌بانان در این مناطق به‌صورت 24 ساعته حضور دارند.
این کارشناس حیات وحش با بیان اینکه در این پروژه دو یوز ماده به نام (ایران) و (دلبر کوشکی) در اسارت بودند اما دلبر شرایط لازم برای جفت‌گیری را نداشت پس یوز نری به نام فیروز از طبیعت گرفته شد و جفت‌گیری موفقیت‌آمیزی با ایران داشت که نتیجه آن به دنیا آمدن چند توله یوز بود، اظهار کرد: کنترل بعضی مسائل در دست سازمان نبود، مثل اینکه چون مادر سزارین شد توله‌ها ضعیف به دنیا آمده و تعدادی از آن‌ها در بدو تولد، تلف شدند و یا اینکه پیروز از شیر مادر خود نخورد و گوارش او دچار مشکل شد، این مسائل را نمی‌توان به پای سازمان حفاظت از محیط زیست گذاشت.
اسلامی با بیان اینکه من به‌عنوان دامپزشک می‌توانم بگویم در هر مرحله آبستن شدن تا زایمان ممکن است اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی بیفتد، تشریح کرد: پیروز 11 ماه به‌صورت شبانه‌روزی با در اختیار گذاشتن تمامی امکانات نگهداری ‌شد اما متأسفانه در این روند به‌دلیل اینکه از توله‌گی شیر مادر نخورد، مشکل گوارشی پیدا کرد که همین موضوع موجبات تلف شدن آن را فراهم آورد بنابراین این منصفانه نیست که بگوییم سازمان حفاظت از محیط زیست باعث انقراض این گونه‌ها می‌شود.
وی با بیان اینکه سازمان حفاظت از محیط زیست از طریق محیط‌بانان علیرغم کمبود امکانات در همه مناطق تمام‌قد در راستای حفاظت از همه گونه‌ها ایستاده گفت: اینکه سرمایه اجتماعی در خصوص پیروز بسیار مطرح بود، ستودنی است اما این انتقاد به رسانه‌ها نیز وارد است که چرا برای سایر گونه‌های در معرض انقراض همچون خرس سیاه بلوچی و میش‌مرغ، فعالیت گسترده‌ای در دستور کار خود قرار نداده‌اند حال آنکه اوایل خردادماه سال جاری بود که یک توله خرس سیاه بلوچی در مسیر کرمان به اصفهان از قاچاقچیان کشف و به محیط‌بانان استان اصفهان تحویل داده شد.
این کارشناس حیات وحش ادامه داد: این حیوان هنگام تحویل به محیط‌زیست، آسیب دیده بود و زخم‌هایی روی سر و کم‌آبی شدید داشت، «لالین» در مرکزی بازپروری کلاه قاضی اصفهان تحت مراقب دامپزشکان قرار گرفت.
اسلامی با اشاره به اینکه زمانی که این توله پیدا شد حدود دو ماه داشت و محیط‌بانان در ساعات اولیه گمان کردند که توله ماده است از این رو نامش را لالین گذاشتند اما بعد از مدتی مشخص شد که نر است؛ تشریح کرد: لالین، توله خرس سیاه‌بلوچی (آسیایی) حین تحویل به اداره کل محیط‌زیست اصفهان شرایط مناسبی نداشت و وزن او تنها حدود سه کیلوگرم بود؛ بر این اساس به مرکز بازپروری کلاه قاضی در استان اصفهان منتقل و به سرعت روند معاینات و درمان، اقدامات تیمارداری و تغذیه با همکاری دامپزشکان مجرب انجام شد.
وی با بیان اینکه سرانجام این توله خرس سیاه نر با تغذیه مناسب و انجام نیازهای زیستی و حفاظتی به وزن 18 کیلوگرم و شرایط جسمی آن به وضعیت مطلوب رسید تشریح کرد: تلاش شد که توله خرس پس از بهبود شرایط به استان مبدأ منتقل شود اما چون شرایط مناسب نگهداری فراهم نشد حسب تصمیمات کارشناسی که بین اداره محیط‌زیست اصفهان و سازمان حفاظت محیط زیست انجام گرفت، لالین با انتقالی موفق به مرکز بازپروری پردیسان تهران منتقل شد و اکنون آنجا نگهداری می‌شود.
این دامپزشک با تأکید بر اینکه جمعیت کوچک این‌گونه به‌دلیل فعالیت‌های انسانی به‌شدت چندپاره و گسسته شده تشریح کرد: این وضعیت به همراه تعارضات گونه با انسان، تخریب زیستگاه، فعالیت‌های توسعه انسانی و معدن‌کاوی در محدوده زیستگاهی گونه، باعث افزایش نگرانی‌ها نسبت به آینده جمعیت آن شده و روزهای سیاهی را برای خرس سیاه بلوچی رقم زده است.
اسلامی ادامه داد: خرس سیاه آسیایی اکنون در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN RED LIST) در طبقه به‌شدت در خطرانقراض (CR) قرار دارد و هیچ آمار مشخصی از تعداد اندک باقی‌مانده جمعیت این گونه در ایران نیز در دسترس نیست، متأسفانه جمعیت آن در لبه پرتگاه انقراض قرار دارد.
وی با بیان اینکه میش‌مرغ نیز از دیگر گونه‌های پرخطر در معرض انقراض است که زیستگاه آن استان‌های کردستان و آذربایجان است گفت: متأسفانه در حال حاضر مهم‌ترین دلیل برای انقراض گونه‌ در کشور به تخریب زیست‌گاه آن‌ها بازمی‌گردد که در این خصوص سازمان حفاظت از محیط زیست به لحاظ جایگاه نظارتی امکان مقابله با فعالیت‌های انجام‌شده از سوی سایر نهادها و ارگان‌ها را ندارد.
اسلامی با اشاره به اینکه یکی دیگر از موضوعاتی که از سوی منتقدان مطرح می‌شود، نبود دامپزشک متخصص حیات وحش است گفت: حیات وحش در ایران از جنبه‌های مختلف به‌شدت در مضیقه قرار دارد، حفاظت از حیات وحش در کشورمان به حفاظت فیزیکی خلاصه می‌شود، در حالی که سالانه گونه‌های زیادی مانند خرس، پلنگ و یوزپلنگ‌ها یا سایر حیوانات بر اثر تصادفات جاده‌ای یا شلیک شکارچیان غیرمجاز دچار آسیب جدی می‌شوند، اما پزشک متخصص برای کمک به این حیوانات آسیب‌دیده وجود ندارد.
وی افزود: حتی اگر موارد آسیب‌دیدگی حیوان به سازمان حفاظت از محیط زیست گزارش شود، چون حوزه حیات‌وحش از کمبود درمانگر متخصص رنج می‌برد، شاید نتوان راه نجاتی برای حیوان آسیب‌دیده متصور شد.
این دامپزشک گفت: متأسفانه تنوع گونه‌ای ایران، کمتر از جنبه‌های مختلف مورد توجه قرار گرفته و نبود نیروهای تخصصی در بدنه سازمان حفاظت محیط زیست برای کنترل بیماری‌های حیات‌وحش و انجام اقدامات پیشگیرانه، خطر انقراض را برای برخی گونه‌های ارزشمند محیط زیست ایران در آینده‌ای نه‌چندان دور رقم خواهد زد.
اسلامی در ادامه تصریح کرد: مسئله این است که این کمبود ربطی به سازمان ندارد زیرا طی دوره 6 ساله دامپزشکی حتی یک واحد درسی در خصوص حیات وحش وجود ندارد و ما بسنده کرده‌ایم به گونه‌ها‌ی اهالی و در نهایت سگ و گربه، بنابراین نمی‌توان افرادی را در فرایند آموزش و وزارت علوم جستجو کرد که متخصص باشد و سازمان بخواهد درصدد جذب آن برآید.
وی در پایان گفت: در واقع در ایران همان‌طور که نسبت به حفظ زیستگاه‌های حیات وحش از سوی ارگان‌های مختلف به‌عنوان مکان زیستن آن‌ها بی‌توجه هستیم برای حفظ سلامت حیات وحش هم با کمبود نیروی متخصص مواجهیم که باید برای آن از سوی دستگاه‌های متولی همچون وزارت علوم چاره‌جویی شود.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/67290