مشکلات اقتصادی کشورمان به خاطر عوامل متعددی ایجاد شده اما کارشناسان اقتصادی برای رفع مشکلات فعلی کشور همگی یک دستورالعمل مشترک دارند و آن هدایت کردن نقدینگی سرگردان به سمت و سوی تولید است حال آنکه نقدینگی موجود در جامعه ما روز بهروز در حال افزایش است. در واقع در یک اقتصاد بیمار، واسطهگری و سرمایهگذاریهایی که برای اقتصاد ملی ارزش افزودهای ندارند پیشتاز هستند که متأسفانه در کشور ما نیز بهدلیل وضعیت تورمی حاکم بر اقتصاد و چشمانداز افزایشی این نرخ مهم، اصولاً سرمایهگذاریها و پولهای سرگردان از سپردههای بانکی و بورس به سمت بازارهای خودرو، طلا و ملک در حرکت هستند. در اقتصادهایی با این مختصات در بیشتر موارد صاحبان سرمایه، چه سرمایههای بزرگ و چه سرمایههای کوچک، یک راهبرد مشترک را در دستور کار خود قرار میدهند، خروج از بازارهای مولد نخستین سناریوی مشترک صاحبان سرمایه است. اما مقصد همه پولها به یک بازار مشخص ختم نمیشود به گونهای که سرمایههای کوچکتر به محض خروج از بانک و بازار سرمایه به سمت بازار دارایی طلا، سرمایههای متوسط به سمت بازار خودرو و سرمایههای بزرگ به سمت خرید ملک کوچ میکنند، بررسیها حاکی از آن است که این راهبرد بهدلیل قرار گرفتن اقتصاد در مسیری نامعلوم و غیرمولد، مشخصاً با سودسازی فعالان اقتصادی همراه بوده است. حال این سؤال مطرح میشود که چه عواملی سبب شده افراد برای عبور از بحرانهای تورمی دست به دامن بازارهای غیرمولد شوند؟ بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفتوگویی را با دانشآموخته اقتصاد بینالملل ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: محمدرضا اکبریجور با بیان اینکه منشأ سرمایههای سرگردان در فضای اقتصادی هر کشور به نقدینگی پول بازمیگردد، گفت: کنترل این امر نیز به دست دولتها از طریق بانک مرکزی است. وی با تأکید بر اینکه اگر بهدنبال ریشهیابی چرایی ایجاد پولها و سرمایههای سرگردان در کشور هستید باید بگویم بانک مرکزی مولد تولید پول و در پی آن افزایش نقدینگی است. وی با اشاره به اینکه یقیناً بارها شما نیز از طریق رسانهها شنیدهاید که حجم نقدینگی نسبت به فلان تاریخ افزایش داشته است، اظهار کرد: در پاسخ به چرایی این امر باید بگویم عملاً بانک مرکزی در قامت ابزاری در اختیار دولت است و استقلال ندارد. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه دولت به هنگام مواجهه با کسری بودجه در پی عدم کفاف درآمدها، هزینه و بدهی، از بانک مرکزی خواهان چاپ پول میشود، تشریح کرد: در خصوص چرایی عدم کفاف درآمدهای دولت نیز باید گفت بخشی از آن از محل درآمدهای نفتی و بخش دیگر از طریق دریافت مالیات است. اکبریجور با اشاره به اینکه در حال حاضر 20 درصد از درآمد حاصل از فروش نفت کشور در اختیار دولت است، اظهار کرد: این میزان درآمد با هزینهکرد دولت در بخشهای مختلف همخوانی ندارد، البته در این بین مسائل مرتبط با تحریم نیز مزید بر علت شده و مشکلات را دوچندان کرده است. وی با بیان اینکه درآمدهای نفتی، درآمد دلاری دولت به حساب میآید، تشریح کرد: در مقابل، مالیات نیز درآمد ریالی دولت محسوب میشود که متأسفانه در این بخش نیز سیستم مالیاتی کشور یک نظام ضعیف و غیر مدرن است که بسیاری بر اساس این ناکارآمدی سیستم، بسیاری از افراد از پرداخت آن حزر میکنند. وی با اشاره به اینکه همین چند روز پیش بود که رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کرد ما در خصوص مالیات با افرادی مواجهیم که چندین همت درآمد دارند اما ریالی مالیات پرداخت نمیکنند بنابراین از محل درآمدهای مالیاتی چیزی عاید دولت نمیشود و در عین حال درآمدهای نفتی نیز کفاف هزینهها را نمیدهد پس از بانک مرکزی خواهان چاپ پول میشود، گفت: در پی این امر پول در اختیار دولت قرار گرفته و بهعنوان بدهیها، حقوق و مزایا به دست مردم میرسد. این اقتصاددان ادامه داد: با رسیدن پول به دست مردم آنها شروع به خرید کالا و گرفتن خدمات میکنند این در حالی است که به ازای افزایش پول بدون پشتوانه، میزان تولید افزایش نیافته پس بخش عرضه دچار مشکل شده و در بازار رقابتی چون پول در دست مردم است اما کالا نیست، قیمتها افزایش مییابد. اکبریجور با بیان اینکه این چرخه معیوب اقتصاد، منجر به تورم میشود، تصریح کرد: حال آنکه این پولهای سرگردان وقتی در اختیار مردم قرار میگیرد این افراد رفتار اقتصادی داشته و پول خود را در پرسودترین فضای اقتصاد موجود در بازار بهکار میگیرند به طوری که نمیتوان بهصورت دستوری به کسی گفت که مثلاً پول خود را صرف خرید سکه و یا مسکن نکند. وی افزود: از طرفی هم دولت در چنین شرایطی برای جمعآوری نقدینگی از بازار به سیستم بانک اعلام میکند که با اعطای سود بیشتر نسبت به جمعآوری پول از سطح جامعه اقدام کند، گفت: با این رویکرد بانک با اعطای سود نسبت به جذب سرمایه در دست مردم اقدام میکند اما در مقابل در پرداخت تسهیلات این ضرر خود را جبران کرده و تسهیلاتی با سود کلان بهصورت وسیع پرداخت میکند که این امر خود بازهم موجب افزایش نقدینگی میشود. وی در واکنش به این سؤال که چرا این سرمایههای سرگردان به سمت تولید روانه نمیشود و حتی برخی تولیدکنندگان از کرده خود در این بخش پشیمان هستند ابراز کرد: مسئله نخست اینکه ورود به عرصه تولید، به دانش و تجربه بسیاری نیاز دارد زیرا تولید و موفقیت در آن کار آسانی نیست. این اقتصاددان ادامه داد: از طرفی سود و درآمد تولید بسیار کمتر از بازار سکه، ارز و مسکن است به طوری که بیشتر تولیدکنندگان هم در صورت دستیابی به سود آن را در یکی از این بخشها سرمایهگذاری میکنند. اکبریجور در پاسخ به این سؤال که در سایر کشورها چه رویکردی دنبال میشود که با این معضلات مواجه نمیشوند؟ اذعان کرد: نخستین مسئله این است که در کشورهای آمریکایی و اروپایی از سال 1990 دیگر چاپ پول محلی از اعراب نداشته و بانک مرکزی از استقلال برخوردار است پس پول بدون پشتوانه وارد بازار نمیشود. وی ادامه داد: از طرفی در حوزه درآمدهای مالیاتی بسیار قوی عمل میکنند به طوری که بیشتر مالیات از افراد ثروتمند و در لحظه از آنها اخذ میشود اما در کشور ما اینگونه نیست به طوری که کارمندان تنها افرادی هستند که دولت نسبت به گرفتن مالیات در لحظه از آنها اقدام میکند. این کارشناس اقتصادی با تأکید بر اینکه برخیها فکر میکنند در فضای بازار سایر کشورها، دلالی وجود ندارد اما اینگونه نیست، اظهار کرد: در این کشورها از دلالان نسبت به فضای اقتصادی که در آن واسطهگری کرده و درآمد کسب میکنند، مالیات میگیرند اما در کشور ما بخش اعظمی از این قبیل افراد در فضای بازار به رسمیت شناخته نمیشوند پس مالیاتی نیز از آنها گرفته نمیشود. اکبریجور در واکنش به این مسئله که همواره در گفتوگو با مدیران استانی در خصوص سرمایههای سرگردان عنوان میشود که مسئله به فضای سیاستگذاری کلان بازمیگردد اما آیا میتوان سهمی هم برای ناکارآمدی آنها در جایگاه مدیریتی درنظر گرفت؟ تصریح کرد: این افراد بیراه نگفتهاند چراکه تا وقتی در فضای اقتصادی سیاستگذاریهای کلان بهدرستی صورت نگیرد و از مشوقهای تولیدی و سودهای بادآورده جلوگیری نشود نمیتوان انتظار داشت که تصمیمسازیهای مدیران استانی بتواند در فضای بازار مؤثر واقع شود. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد چندین سال است که وقتی سیاستمداران ایرانی هر وقت میخواهند یک راهحل ظاهراً معقول و آسان ولی در واقع سهل و ممتنع، برای مشکلات اقتصادی پیشنهاد کنند سراغ «هدایت نقدینگی سرگردان» به سمت «تولید» میروند، هرزمانی که تورم مسئله اقتصادی کشور باشد، میخواهند از این هدایت برای «جذب و دفن» نقدینگی استفاده کنند و هر زمان که مسئله رکود مطرح است، میخواهند با آن «رونق و اشتغال» ایجاد کنند حال آنکه میبایست در گام نخست از ایجاد و بهوجود آمدن پول سرگردان با سیاستگذاری درست جلوگیری کرد.
|