سخن گفتن درباره حجاب و پوشش بعد از جنبش عاریهای و غیر اصیل «زن، زندگی، آزادی» و حوادثی که پس از شهریورماه سال گذشته رخ داد و موضعگیریها علیه وضعیت پوشش زنان که چندگانه شده، کمی دشوار است و ایبسا با سوگیریهایی نیز همراه باشد، اما آیا این مسئله باعث میشود موضوع را رها کنیم و به آن نپردازیم؟ اینروزها که هوا رو به گرمی میرود و انتخاب لباس مناسب برای بیرون از خانه کمی سخت است، بعضاً شاهد استفاده از پوششهایی هستیم که با هیچ چارچوبی تناسب نداشته یا بهتر است بگوییم اساساً چارچوبی ندارد! برخی از پوششها واقعاً مناسب حضور در جامعه نبوده و وضعیت حجاب بخشی از دختران و بانوان جامعه به دغدغه خانوادههای اصیل ایرانی تبدیل شده است. گرمای هوا نیز مزید بر علت شده و پوششهایی را روانه سطح عمومی جامعه کرده که حتی با عرف و ساختارها نیز بهوضوح در تضاد است. پوشش برگرفته از فرهنگ، سنت و قوانین جامعه است درحالی که ما معتقدیم پوشش زنان و مردان هر جامعهای برگرفته از فرهنگ، سنت و قوانین آن جامعه بوده و جامعه ما هم از این قاعده مستثنا نیست، نیمنگاهی به پوشش زنان و مردان در ملأ عام بهخوبی نشان میدهد این بخش تا چه اندازه دچار تغییر و تحول شده است. در سالهای اخیر عدهای طراح لباس، تولیدکننده و فروشنده مطابق با ذائقهای لباس تولید و عرضه کرده و میکنند که ظاهراً به مذاق خیلی از ما خوش نمیآید، اما در مقابل درخواست و استقبالی که از این نوع پوششها بوده که باعث شده هرروز قویتر از قبل ظاهر شوند و ذائقه مشتری به این صورت شکل بگیرد. ویترینهای بیضابطه به اسم مُد! درواقع اگرچه وقوع این مسئله و عادیانگاری آن در جامعه تکعلتی نبوده و معلول چندین مسئله است، اما گشتوگذار در بازار و دیدن ویترین مغازهها مؤید این ماجرا است که مد، تبلیغات، فضاسازی و بهطور کلی بازاریابی در نحوه پوشش اینروزها، مؤثر است. فروشگاهها، مغازهها، پاساژها و غیره در نقاط مختلف شهر، ویترینهایی را به نمایش میگذارند که نمیتوان گفت صرفاً جنبه تبلیغاتی یا زیباییشناسایی برای مشتری دارد، بلکه رسماً ارائه یک سبک و مدل برای خریدار است و بررسیها و مشاهدات عینی نشان میدهد نقش پُررنگی در ارائه نوع پوشش در سطح جامعه ایفا میکنند، اگرچه یک برگه عاریتی نیز مبنی بر «الزامی بودن رعایت حجاب» پشت شیشه چسبانده باشند! سهم ذائقهسازی جامعه در پوشش زنان و دختران زنان و دختران مشتریان پروپاقرص پوششهای بدیع و بیقاعدهای هستند که از طریق تولیدکنندهها و عرضهکنندههای پوشاک ارائه میشوند و اگر به این باور داشته باشیم که فرزندان ما به روشهای مختلف الگو میپذیرند و بخشی از الگوهایشان را از خانواده و مدرسه و همسنوسالهای خودشان میگیرند و بخشی را از جامعه، باید این را هم بپذیریم که سهم این ذائقهسازیها در استفاده از لباسهای نامناسب نیز بسیار زیاد بوده و بر وضعیت فعلی اثرگذار است. خلأ نظارت در بخش طراحی و تولید لباسهای نامناسب متأسفانه خلأ نظارت در بخش طراحی و تولید لباسهای نامناسب از سوی متولیان و مسئولان در سالهای اخیر نیز بهوضوح دیده میشود و همین کافی است تا آنهایی که در کمین نشستهاند، دستشان را و همینطور راهشان را برای یکهتازی باز ببینند و از این بازار آزاد جیبهایشان را فربه کنند. تابستان و زمستان و زن و مرد هم ندارد؛ برای هر فصلی طرح و برنامه مشخص و دقیق دارند و اگر با سلیقه شما هماهنگ نباشد، اهمیتی ندارد. شما باید وضعیت فعلی را تحمل کنید و اگر قصد خرید هم دارید، مدتها و در بازارهای مختلف به دنبال لباس مورد نظرتان باشید و دست آخر بهسختی چیزی دستتان را میگیرد که چندان دندانگیر نیست و یا باید راهتان را کج کنید و برگردید. بسیاری از ما از وضعیت پیشآمده ناراضی هستیم، این نارضایتی را باید چگونه پاسخ داد؟ بههرحال بسیاری از ما با هر نوع پوششی که بهاصطلاح مد روز میشود، مشکلی نداریم و با آن موافقیم، این را از وضعیت پوشش زنان و مردانی میتوان دریافت که در کوچه و خیابان بهراحتی با آن تردد میکنند. اما بسیاری از ما نیز از این وضعیت پیشآمده ناراضی هستیم، این نارضایتی را باید چگونه پاسخ داد؟ قطعاً بخشی از مشکل وضعیت فعلی پوشاک و لباس، به نقصان تربیتی ما برمیگردد که فرزندانمان را نتوانستهایم خوشذائقه بار بیاوریم و کمکاری کردهایم. بخشی از مشکل مربوط به متولیان فرهنگی کشور بوده که وظایفشان را خوب درک نکردهاند و به اهمیت آن بهدرستی پی نبردهاند و به همین خاطر خوب عمل نکردهاند. بخشی دیگر هم به نهادهای آموزشی جامعه ارتباط پیدا میکند که فقط به درس و کتاب و نمره اکتفا کرده و آنها هم احتمالاً نمیدانستهاند که درسهای مهمتری هم باید به بچهها داد. اما بخشی فراتر از اینها بوده و اغلب ما ناآگاهیم از این که نشانه رفتن بخشی از فرهنگ هر جامعه کار و بار عدهای دیگر است و هدفمند و با قاعده پیش میرود. سابقه تنوع و زیبایی فرهنگ و پوشش ایرانیها مغفول مانده است بههرترتیب فرهنگ و پوشش ما ایرانیها بهواسطه وجود اقوام و فرهنگهای مختلف در چارچوب جغرافیاییمان از زیبایی و تنوع مثالزدنی برخوردار است و این ظرفیت بالقوهای بوده که میتوان آن را بالفعل کرد و البته که نیاز به حمایت دارد. پیش از آن که فرهنگ پوشش ما را دیگرانی تعریف کنند که کاسبکارانه و با برنامه جلو آمدهاند و پیش از آن که این نوع پوشش نامناسب برای همیشه در ذائقه نوجوان و جوان ما را درونی شود، باید حسابشده و دقیق پیش برویم. حلوفصل مسئله حجاب و پوشش مستقلاً و مستقیماً راهی ندارد در پایان نیز باید گفت حلوفصل مسئله حجاب و پوشش مستقلاً و مستقیماً راهی ندارد و نمیتوان از موضع حکمرانی و به شکل سیستماتیک، فراگیر و فوری و فوتی برای کل جامعه کاری انجام داد؛ نمیتوان فقط با اقدامات سلبی (البته اگر باشد!) این موضوع را جا انداخت، بلکه نیاز است با تعهد و مسئولیتپذیری اصناف، طراحی، تولید، تبلیغات، فضاسازی و ارائه مد پوشاک و لباس از سوی فروشگاههای عرضه، شکل لباسها اصلاح شده و مورد بازنگری قرار گیرد. هیچکدام از موارد مطرحشده را نمیتوان کماهمیت یا بیاهمیت دید. اگر وضعیت فعلی را جدی نگیریم و در مقابل نمایش لباس زیر، ناف! و ساق پا که در کشورهای غیر اسلامیها هم ضابطه دارد نایستیم، اصلاً معلوم نیست این وضعیت مهارنشدنی تا کجا پیش رفته و چه آسیبهایی را در بطن جامعه ایجاد میکند.
|