سپهرغرب، گروه اندیشه: رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ما عمده مباحث کلامی و حکمی و فقهی و اخلاقی مستند به کلمات به امام باقر (ع) و بیش از آن امام صادق (ع) است. آیتالله علیاکبر رشاد اظهار کرد: وجود مبارک و نورانی امام صادق (ع) در عرصه معرفت و علم همان نقشی را ایفا کرد که وجود نورانی سید الشهدا (ع) از طریق حماسه و شهادت به ایفای آن پرداخت. رئیس شورای حوزه علمیه استان تهران افزود: اگر نبود شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) چیزی از اسلام باقی نمیماند و اگر چیزی مانده بود فقط نام بود؛ شهادت آن بزرگوار نه تنها اکثر اهل بیت را تحکیم و تداوم بخشید بلکه حتی نسبت به سایر مذاهب که بسا در مکتب خلفا زیست میکردند و تنفس مینمودند حتی در آن مذاهب نیز حقایقی که هست ممکن بود از دست برود. وی تصریح کرد: در واقع اثر شهادت سید الشهدا (ع) محدود به پیروان و مکتب اهل بیت (ع) نبود. گاه این چنین است که یک حرکت حتی در رفتار دشمن نیز تأثیر میگذارد و رفتار دشمن را هم اصلاح میکند و بقای اسلام ناب و خالص به خون مطهر و پاک سید الشهدا بود. استاد رشاد عنوان کرد: امام صادق (ع) نیز چنین نقشی را به شیوهای دیگری ایفا فرمودند. ایشان نه تنها مکتب اهل بیت (ع) را احیا کردند بلکه بعد از سیطره بنی امیه و در نزاع میان بنی امیه و بنی عباس از این فرصت استفاده کردند و مکتب اهل بیت را تقویت فرمودند و تعالیمی که دادند روی مذاهب دیگر تأثیر گذاشت و برای سران سایر مذاهب تأثیرگذار بود و مستقیم و غیر مستقیم شاگردان آن بزرگوار بودند و تعالیمی که ایشان ارائه فرمودند لاجرم در طرز تفکر و رفتار آنها تأثیر گذاشت. وی بیان کرد: این که تعبیر میشود امام صادق (ع) رئیس مذهب شیعه هستند گر چه تعبیر مناسب و دقیقی از یک جهت نیست چرا که شیعه را رسول خدا شیعه نامیده است و روایات متعددی داریم که به لسان حضرت محمد (ص) خطاب به امیرالمومنین (ع) فرمودند که هم شیعتک یا علی. روایتی است که سه خلیفه و امیرالمومنین دم در منزل پیامبر روی سکو نشستند و وقتی حضرت از منزل خارج شدند روی سکوی مقابل امیرالمومنین (ع) نشستند و آن جا بحث از قومی یا جماعتی شد با ویژگیهای خاص و یکی از سه نفر پرسیدند اینها چه کسانی هستند و حضرت پاسخ نفرمودند تا اینکه امیرالمومنین سوال کردند و ایشان در مورد ویژگیهای آنان فرمودند و گفتند هُمْ أَنْتَ وَ شِیْعَتُکَ یا عَلِیُّ؛ پیامبر (ص) فرمود اینها شیعیان تو هستند. استاد رشاد ادامه داد: از امام علی (ع) پرسیده شد شیعه کیست و حضرت حرکت کردند از نقطهای و به سلمان گفتند پشت سر من بیا و سلمان پا جای پای امیرالمومنین قرار میداد و برگشتند گفتند تشیع این است یعنی جا پای ما بگذارید. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: اصطلاح شیعه و تشیع اصطلاح کمابیش متعارفی در عهد رسول خدا بوده و این گونه نیست تشیع را امام صادق (ع) بنا نهاده باشد یا فرقهای شکل گرفته باشد و یک انشعابی از اسلام ایجاد شده باشد، بلکه تشیع، اسلام ناب و اسلام اصیل است و باقی مذاهب و فرق انشعاب از متن صراط اسلام اند و این گونه معروف است چون مذاهب اسلامی در آن عهد شناخته و تفکیک شده و فرق و مذاهب به وجود آمد تشیع نیز یک مذهب تلقی شد. وی بیان کرد: در تقسیمات کلامی نیز از این اصطلاح استفاده شد به عنوان مذهب شیعه گویی مذهب و مسلک است، در مقابل دین والا خود دین است و البته نقش صادقین در احیای اسلام ناب و ارتقای و توسعه مکتب اهل بیت (ع) فوق العاده بوده است؛ شرایط مساعدی به وجود آمده و این دو بزرگوار این کار را انجام دادند. استاد رشاد عنوان کرد: ما عمده مباحث کلامی و حکمی و فقهی و اخلاقی مستند به کلمات به امام باقر (ع) و بیش از آن امام صادق (ع) است این خود روشن است و اگر نمی بود کلمات امام باقر و امام صادق، کلام ما و فقه ما فقیر بود و اخلاق ما به لحاظ مذهبی فقیر بود. وی تاکید کرد: ما در حال حاضر فاصله مان با مرام و مکتب امام صادق (ع) کم نیست، گاهی از رویه امام (ع) فاصله میگیریم؛ بنده معتقد هستم اگر با یک زاویه دید متفاوت و به انگیزه ارزیابی میزان انطباق و فاصله کلام و فقه ما خصوصاً با آنچه از لسان امام (ع) صادر شد در سایر معارف اگر با این نگاه به عنوان چنین ارزیابی کنیم خواهیم دید در جایی فاصله داریم. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار کرد: یکی از جهت که فاصله داریم، جهات عقلانیت است؛ در کلام و عقاید و در فقه و اخلاق و دیگر معارف امام صادق (ع) بسیار اهتمام دارند بر وجه شأن عقل و عقلانیت اما خوب به نظر میرسد ما در این جهت بیشتر نصگرا شده ایم؛ بعضی از فقهای ما برخی از متکلمین ما لااقل بیش از آن که عقل گرا باشند نص گرا هستند گاهی تا جایی که برخی خرده جریانهایی در تشیع پیدا شد که نه تنها نص گرا شدند که اخبار گرا شدند اخباری شدند و نه تنها گرایش چنینی بلکه به جای نص گرایی که بگوییم محور نص است و سایر منابع را نباید کنار بگذاریم یا محور اخبار است اما قرآن را نباید کنار بگذاریم در عمل نزدیک شدیم به این که سایر منابع را کنار بگذاریم و به جای نص گرایی دچار نص بسندگی شویم و به جای اخبار گرایی حتی احیا اخبار بسندگی ما را مشغول کند. وی گفت: گاهی چنین آفاتی در آثار برخی خرده جریانها به چشم میخورد؛ ما آن چنان که امام صادق (ع) فقه را عقلایی میبیند و بیان میفرماید و به عقل اهتمام دارند؛ گاهی بعضی افراد سهمی برای عقل قائل نیستند و میگویند عقل کاربرد عالی و استقلابی دارد این فاصله گرفتن از مکتب امام صادق (ع) قلمداد میشود؛ حتی حوزهها اهتمام کمی به امام صادق (ع) دارند و حق ایشان را ادا نکرده ایم؛ مگر ما حق امیرالمومنین را در حوزه ادا کرده ایم که گلایه کنیم حق امام صادق ادا نشده است. استاد رشاد افزود: در حوزه علمیه ما نهج البلاغه به اندازه کدام درس بشری عادی ارزش دارد؛ در فلسفه، کلام، عرفان، فقه و اخلاق چقدر اهتمام داریم به برخی از آثار و الزام میکنیم اینها را بخوانند، حفظ کنند و فهم کنند. چرا نباید نهج البلاغه متن درسی حوزهها شود، چرا نباید صحیفه سجادیه که متن تدیون شده امام سجاد (ع) است چون ساختارش نسل به نسل از امام سجاد (ع) به ما رسیده است، این کتاب عرفانی و اخلاقی مانند سایر کتابها برایش ارزش قائل نیستیم که یک جا در حوزه سراغ داشته باشیم بگویند صحیفه سجادیه درس اصلی است و طلاب باید بخوانند. وی بیان کرد: البته در این انتقاد به عنوان کسی که در خدمت طلاب پیر شده ام من هم مقصر هستم، در این جهت کوتاهی کرده ام، طلاب باید یک دور کامل تفسیر قرآن کریم را نیز بخوانند؛ آیت الله جوادی آملی 40 سال تفسیر قرآن میگوید و این جبران تقصیر امثال ماست، هر چند دروس حوزه متراکم است اما این کتب مقدس باید خوانده شود. وی در پایان عنوان کرد: تبلیغ را به محرم و صفر و رمضان محدود نکنیم؛ در این مناسبتها طلاب باید به کار تبلیغ بپردازند؛ هر چند در حوزه تبلیغ نیز کوتاهیهایی شده و استغفار میکنیم.
|