کد خبر : 69261
تاریخ : 1402/2/30
گروه خبری : کافه کتاب

عباسو آن‌قدر کار کرد که کار خسته شد

او در عین حال، بسیار سختکوش است؛ تا جایی که آنقدر کار می‌کند که کار را خسته می‌کند. عباسو که در یک خانواده کویری، تحت تربیت پدری بسیار سختگیر زندگی کرده، همچنین داستان عشقی عمیق را در بطن زیستی‌اش تجربه می‌کند. متن داستان هم که نثری به‌نسبت پاکیزه دارد، از جنس همان جغرافیای غیر شهری و با آرایه‌های سنتی خود است. چند خط اول داستان، این چنین است:
«به قول فاطی، مادر عباسو، اگر گاو نری که هر سال به گرجین می‌بستند تا زیر تیغه بُرنده چرخ‌های فولادی، خوشه‌های گندم را خرد کند، نظر نخورده و گوشه طویله، ناخوش نیفتاده بود، امسال گرجین گرداندن با عباسو نبود.»

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/69261