در اتاق را باز کرد، چراغ را خاموش کرد، در را باز گذاشت و الفرار! این چند جمله از یک کمدی در زندگی با برادر است. زیاد است از این صحنههای خندهدار و حتی اعصاب خورد کن! مثلا در یخچال را بازکنی و سهم پیتزای یخ کردهات را کش رفته باشد یا بخواهی روی صندلی بنشینی و صندلی را بردارد. حتی جنگهای بی پایان با خواهر و برادر هم از نبودنش و سکوت بدون چالش در خانه بهتر است. خیلی وقتها فرد در کودکی متوجه تنهایی نمیشود اما وقتی پا به نوجوانی و جوانی میگذارد تازه دلش میخواهد یکی از جنس خانواده را در کنار خودش داشت. گرچه که برعکس هم هست. گاهی ما هم قدر حضور خواهر و برادرمان را نمیدانیم. درباره آثار تک فرزندی در نوجوانی رفتهایم سراغ فاطمه سلیمانی روانشناس کودک و نوجوان. کلمه تکفرزندی و تاثیرش در نوجوانی راکه گفتم، سلیمانی شروع کرد از ابتداییترین مصائبی که به بار میآورد، گفت: «آسیبهای تک فرزندی فقط گریبان یک نفر را نمیگیرد بلکه از جانب این تصمیم نه تنها جامعه و خانواده بلکه خود فرزند هم متضرر شده که نمود بیشتر آن در اواخر کودکی نمایان میشود. انسان برای رشد در همه ابعاد، از کلامی و ذهنی که یک رشد فردی است تا اجتماعی باید با دیگران درارتباط باشد.در حقیقت او با ارتباط گرفتن با دیگران چیزهای زیادی یاد میگیرد و هر چه میبیند و میشنود به رشدش کمک میکند. حالا اگر این کودک، خواهر و برادر داشته باشد جامعه که در آن رشد میکند جامعه بزرگتری بوده و با افراد بیشتری در ارتباط است و محیط اطرافش از حیث یادگیری غنیتر است. همین امر باعث میشود فرد نسبت به کودکی که تنهاست و تک فرزند است بهتر بزرگ شود، رشد بهتری داشته و سالمتر باشد. کودکی که در کنار خواهر و برادر خود بزرگ میشود همبازی دارد، با او گفتگو میکند و احتمالا به واسطه حضور او زودتر حرف میزند و راه میافتد و مستقل میشود. والدینی که تمایل به تک فرزندی دارند فکر میکنند توان اداره و مسئولیت تربیت بیش از یک فرزند را ندارند و ممکن است برای این بار خود علتهای زیادی مثل چالشهای اقتصادی داشته باشند اما به این توجه نمیکنند که مشکلات تک فرزندی و دشواریهای بزرگ کردن یک کودک در خانواده بسیار بیشتر از مشکلات چند فرزندی و قبول چالشهایی مثل چالش اقتصادی است.» پدر و مادر به عنوان اولین افرادی که با فرزند خود در ارتباطند، اولین چالشها و آسیبها را به خاطر تنهایی کودک خود میبینند. توجه زیاد، حساسیتهای بیمورد و خلاصه رفتارهای اشتباه هم به خود فرد و هم به خودشان آسیبهای زیادی وارد میکند. سلیمانی این طور ادامه میدهد: «پدر و مادر در ابتدا به این باور ندارد که کودک ممکن است از این تنهایی آسیب ببیند اما وقتی او وارد دوره نوجوانی میشود تازه اول بروز و ظهور اثرات این آسیب است. وقتی پدر و مادر یک فرزند دارند تنها تمام توجه و عاطفهشان برای یک نفر است. هیچوقت فرد احساسات کلامی و حمایتهای خانواده را با کسی شریک نشده و وقتی وارد اجتماع بزرگتری مثل مدرسه و جامعه میشود تازه متوجه میشود این توجهات را باید با افراد دیگری تقسیم کند توجه معلم را با دانشآموزان دیگر و توجه همسر را باخانواده خود و فرزندانش و این باعث بروز احساسات منفی درونش شده و احتمالا توقع زیاد برای توجه بیشتر از مهمترین چالشهای او با محیط اطرافش است. یکی از آسیبهای دیگر در تک فرزندی که نمود زیادی هم در نوجوانی دارد توقع خانواده نسبت به او است. یعنی با این پیش فرض که زحمت و توجه زیادی برای کودک و حالا نوجوان خود خرج کرده اند حالا باید ثمرهاش را ببینند و او حالا باید بهترین باشد. کمالگرایی، کنترلگری و سختگیری، انتظار بالا از فرزند از جمله خصوصیاتی است که پدر و مادر یک فرد تک فرزند بیش از بقیه دارند. در مقابل نوجوان هم چون نمیتواند تمام و کمال این توقعات را براورده کند و با این رفتار والدین کنار بیاید و نیازهایش را در خانواده برطرف کند، باعث میشود که رابطه او با پدر و مادر خراب شده و بین آنها فاصله جبران ناپذیری پیش بیاید که در نتیجه او را در بحرانیترین مقطع سنی یعنی نوجوانی اش آسیب پذیر کند.» حتما فرد هر چقدر بزرگتر شود بیشتر احساس تنهایی میکند و تازه رفتارهایی بروز میدهد که اگر ریشه یابی روانشناسانه کنیم متوجه میشویم یک سرش به تک فرزندی برمیگردد. سلیمانی هم در تایید آن میگوید: «نوجوان تک فرزند کمروتر و با ارتباطات اجتماعی پایین است. او نمیتواند احساسات و هیجاناتش را بروز بدهد، با نوجوانان دیگر ارتباط بگیرد و با این که به او توجه زیادی شده اعتماد به نفس پایینتری نسبت به سایرین دارد. اضطراب در سن نوجوانی از سنین دیگر بسیار بیشتر بوده و نوجوان تک فرزند اضطرابش بیش از نوجوانان دیگر است چون او با توجه به تنهایی و کنترل و حواس جمعی بیش از اندازه والدین مضطربی را دیده است. وقتی پدر و مادر یک فرزند داشته باشد، تمرکزش معطوف به یک کودک بوده و روی تک تک رفتارهای فرزند خود حساس است در نتیجه از هر کنش او اضطراب میگیرد و این استرس را از کودکی به او منتقل میکند و او در نوجوانی و بزرگسالی با اضطراب اجتماعی مضاعف دیگر توان تحمل ندارد. پس تک فرزندی در تمام ابعاد روحی و رفتاری فرزند و پدر و مادر تاثیر دارد و در نوجوانی که فرد در شرایط چالش برانگیزی است تنها بودن میتواند آسیبهایی که او متحمل میشود را به طرز چشمگیری پایین بیاورد.»
|