روند رو به تزاید «تجرد دختران» ازجمله مسائل جامعه امروز بهشمار میرود. وقتی در مورد تجرد قطعی صحبت میکنیم، فاصله 40 تا 45 سال منظور است؛ یعنی افراد به سنی میرسند که ترجیح میدهند مجرد بمانند. برای مثال در خانمهای بین 40 تا 45 سال دیگر چیزی بهعنوان توانایی فرزندآوری متصور نیست و به تعبیری دیگر حوصله بچه را هم ندارند. درمجموع سن که بالاتر میرود، افراد ترجیح میدهند به مجرد بودن خود ادامه دهند و مسئولیتی به اسم تشکیل خانواده را دیگر نمیپذیرند که به آن تجرد قطعی گفته میشود؛ حال آنکه طبق آخرین آمارها درحال حاضر آمار تجرد قطعی در میان مردان ایرانی 1.8 درصد و در میان زنان سه درصد است. آماری که برخی از جمعیتشناسان و جامعهشناسان معتقدند عدد نگرانکنندهای نیست، اما برخی دیگر بر این باور هستند که با توجه به جمعیت کل کشور، حتی یک درصد جمعیت مجرد، عدد قابل توجهی محسوب میشود و نباید بیتفاوت از کنار آن گذشت. چنانکه چندی پیش حسامالدین علامه، رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور اعلام کرده بود: «بیش از دوسوم تجردهای قطعی مربوط به زنان است و تا یک دهه آینده آمار تجرد قطعی در تمام گروههای سنی بین 40 تا 50 سال به بالا به بیش از دو میلیون نفر خواهد رسید.» بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا گفتوگویی با مریمالسادات ظهوریان، روانشناس اجتماعی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: این روانشناس اجتماعی با اشاره به علل تجرد قطعی گسترده زنان ایران طی چند دهه اخیر، گفت: معمولاً وقتی قشری از جامعه از داشتن مزیتهایی مانند اشتغال و فعالیتهای اجتماعی برای مدت طولانی چه در جنبههای فردی و چه در بُعد اجتماعی محروم هستند و بعد آن محدودیتها به هر دلیل برطرف میشود، شاهد جهشی در آن بخش یا قشر از جامعه خواهیم بود که در فضای دختران ایران طی چند دهه اخیر نیز چنین اتفاقی رخ داده است و طبیعتاً این موضوع باعث میشود حداقل ازنظر اقتصادی نیازی به ازدواج کردن، نداشته باشند. مریمالسادات ظهوریان با تأکید بر اینکه تا چند دهه پیش دختران ما در ایران بهخاطر برخی اتفاقات که در خانوادهها مشاهده میشد و نیز بعضی اعتقادات دچار محدودیتهای اجتماعی بیشماری بودند، اظهار کرد: ازدواجهای زودرس، عدم تجلی قدرتمندی دختران در فضاهای مختلف چه درخانواده و چه در اجتماع و عرصههای مختلف را میتوان بخشی از این محدودیتها قلمداد کرد. ظهوریان با بیان اینکه اما با رفع شدن این محرومیتها همانطورکه پیشتر گفته شد در این بخش شاهد یک جهش هستیم که امری طبیعی بهلحاظ ساختار روانشناسی اجتماعی است، تصریح کرد: درواقع اینکه دختران ما درحال حاضر از جنبه اجتماعی، اقتصادی، هنری، بروز خلاقیت و نبوغ در خانه و جامعه و نیز فضای تحصیلی پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشتهاند، امری طبیعی است. این روانشناس اجتماعی با تأکید بر اینکه پیشرفتهای مذکور باعث شده که دیگر دختران آن وابستگیها پیشین را بهویژه در حوزه اقتصاد به پدران و در ادامه به همسران آینده خود نداشته باشند، اظهار کرد: درواقع فراهم بودن بستر برای بروز تواناییهای دختران باعث شده تمام نیازهای اقتصادی و سایر نیازهای اجتماعی توسط خود آنها مرتفع شده و بهاصطلاح روی پای خود بایستند. ظهوریان افزود: البته چرایی تجرد قطعی تنها به مسئله پیشین ختم نمیشود؛ بلکه میتوان این مورد را هم اضافه کرد که تا چند دهه پیش شاهد گسترش مهاجرتها از سطح روستاها به شهرها نبودیم و تقریباً در جوامع روستایی و شهری شاهد زیستبومی بودیم که در پی آن شناخت از افراد بهتر اتفاق میافتاد، اما درحال حاضر دیگر از این زیستبوم خبری نیست، پس شناخت افراد با دشواری همراه شده؛ بهطوری که این موضوع انتخاب خانوادهها و دخترانی که شناخت از طرف مقابل و خانواده وی چه بهلحاظ فردی و چه جایگاه اجتماعی برایشان مهم بهشمار میرود را سخت کرده است. این روانشناس اجتماعی با تأکید بر اینکه استقلال و عدم وابستگی دختران و نیز کمرنگ شدن اعتماد اجتماعی بهلحاظ تغییر ساختار زیستی جامعه اصلیترین دلایل تجرد قطعی دختران است، ابراز کرد: درواقع از دست رفتن یکدستی و سنخیت افراد با یکدیگر در جامعه امروز، باعث ترس از ازدواج حتی در بین دختران سالم و اصیل ما شده است. وی با بیان اینکه فارغ از فضای ایجادشده در برخی موارد نیز بلندپروازیها و برخی تنوعطلبیها و زیادهخواهیها مانع ازدواج بهموقع دختران شده است، تصریح کرد: در اینگونه موارد تن دادن به زندگی زناشویی برای این قبیل افراد، به معنای ایجاد مانع پیش روی آنها است. ظهوریان در پاسخ به این سؤال که پیامدهای تجرد قطعی برای فرد و جامعه چه خواهد بود؟ اذعان کرد: پیامد این مهم بهلحاظ ساختار جمعیتی کشور بر کسی پوشیده نیست، زیرا تا وقتی ازدواجی صورت نگیرد، شاهد تولد فرزند و ازیاد جمعیت نخواهیم بود؛ اما آنچه مسلم است اینکه هنوز با پیامدهای قطعی تجرد قطعی مواجه نشدهایم. وی در تشریح پیامدهای تجرد قطعی اذعان کرد: متأسفانه بنا به شرایط اجتماعی و نیز فضای اقتصادی و برخی خُردهفرهنگها، از چندسال پیش تکفرزندی بهوفور در جامعه قابل مشاهده است؛ حال درنظر بگیرید با توجه به تجرد قطعی که جامعه امروز با آن دستوپنجه نرم میکند، همین تکفرزند نیز ازدواج نکند! پس در آینده نهچندان دور با عدم تشکیل خانواده، نسل بعدی شکل نخواهد گرفت و با فوت و پدر مادر، او به فردی تنها و منزوی در جامعه بدل خواهد شد. این روانشناس اجتماعی با اشاره به اینکه وقتی چنین فردی سنین بالا را تجربه کند نه آن شادابی قبل را خواهد داشت و نه قادرخواهد بود بهتنهایی از خود مراقبت کند، گفت: دراقع بهلحاظ روحی وی به ارتباط با خانواده و دوستان بهعنوان یک رکن نیاز دارد، اما در نبود خانواده، فرد حتی در برقراری ارتباط با جنس مخالف در فضای اجتماعی نیز دچار مشکل خواهد بود؛ زیرا در خانواده تکفرزندی امکان ارتباط اجتماعی با همسالان فراهم نشده است. وی با بیان اینکه تجرد به هر دلیلی که رخ دهد آثار و آسیبهای روحی و روانی را با خود به همراه خواهد داشت بهخصوص در میان دختران که چه ازلحاظ ذاتی و فطری و چه ازنظر اجتماعی موقعیت آسیبزاتری دارند، بیان کرد: چون در کشور ما فضای تجرد قطعی بهتازگی شکل گرفته و در آینده نتایج آن ظاهرخواهد شد، هنوز پیامدهای نبود و خلأ خانواده برای این قبیل افراد و نیز جامعه ملموس نیست. ظهوریان با بیان اینکه پیامدهای قطعی اتفاق مذکور بهصورت واقعی و ملموس در سنین کهولت این افراد قابل مشاهده خواهد بود، اظهار کرد: این افراد در آن دوره است که تنهایی را حس خواهند کرد، زیرا دیگر نه والدینی دارند و نه همسر و فرزندی. این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه تجربه این اتفاق قطعاً در آینده آسیب جدی بهلحاظ روحی و روانی به دنبال خواهد داشت، تشریح کرد: درواقع حتی اگر در سنین بالا هم به فکر ازدواج کردن بیفتند، دیگر آن آرامش فکری را نخواهند داشت؛ زیرا در زندگی شاهد اصطکاکاتی خواهند بود. وی در پاسخ این سؤال که برای توانمندی دخترانی که به هر دلیلی دچار تجرد قطعی شدهاند و یا بهصورت خودخواسته این تجربه را دارند چه باید کرد؟ گفت: برای تعدادی بهجهت نحوه پرورش آنها درخانواده، واقعاً از دست کسی کاری برنمیآید؛ مثلاً بنده خانم 70 ساله تنهایی را میشناسم که در خانواده بهنحوی تربیت شده که درحال حاضر حتی امکان ارتباط برقرار کردن با افراد را هم ندارد و این درحالی بوده که بهلحاظ روحی دارای لطافت خاصی است. ظهوریان ادامه داد: درواقع برای این قبیل افراد نمیتوان نسخهای پیچید؛ بنابراین قطعاً باید از سوی جامعه و دوستان مورد حمایت قرار گیرند، زیرا این افراد دیگر آموزشپذیر نبوده و نمیتوانند در خود تغییر ایجاد کنند. این روانشناس اجتماعی افزود: البته برخی از این افراد را بنا به توانمندی با تعامل و ارتباطگیری میتوان بهصورت خواسته و یا ناخواسته به گروههای آموزشی کشاند تا بهلحاظ روحی ساخته شوند و بتوانندآینده خود را تأمین کنند. معالوصف؛ با توجه به آنچه گفته شد، تجرد تشکیل بنیادهای جدید خانواده را با چالش مواجه میکند و از طرفی رواج تجرد تأثیری مهلک بر پویایی جمعیت بهویژه باروری دارد، چراکه ازدواج جوانان در سن باروری، هرم و ساختار جمعیتی کشور تأثیر میگذارد. از طرفی به نظر میرسد هنوز چنانکه گفته شد، پیامدهای واقعی تجرد قطعی در جامعه آشکار نشده و هنوز ما در شرایط گرگومیش این پدیده اجتماعی واقع شدهایم و کاهش جمعیت تنها یک برگ از صد برگ پیامدهای تجرد قطعی دختران است؛ چراکه کاهش گرایش به ازدواج و تجرد قطعی مسائل و آسیبهای اجتماعی و روانشناختی به همراه دارد، بهطوری که تجرد قطعی عدم آرامشخاطر، آسیبپذیری، تنهایی، حسرتهای گذشته و درنهایت درماندگی اجتماعی را به دنبال دارد. بنابراین با گسترش این فرآیند در کشور بیم آن میرود که در آینده و بهواسطه فراوانی تجرد قطعی، ما نیز مجبور به تشکیل وزارت تنهایی همچون کشور انگلستان در کشورمان شویم!
|