کد خبر : 71114
تاریخ : 1402/4/17
گروه خبری : کافه کتاب

ماجرای مادر نویسنده‌ای که یک رمان انقلابی برای پسرش نوشت و به چاپ چهلم رسید

وجیهه سامانی گفت: اولین اثری که نوشتم یک داستان مصور بود. کلاس اول بودم که سر زنگ نقاشی در دفتر خود نقاشی کشیدم و برایش یک داستان نوشتم. معلمم با دیدن این نقاشی جا خورد و اما بعد که خوشش آمد از من می‌خواست به پای تخته بروم و داستان را برای بچه‌ها روایت کنم.

وی افزود: اولین کتابم در سال 1380 از انتشارات نیستان، توسط استاد سید مهدی شجاعی به چاپ رسید. آن زمان من یک نویسندۀ نوپا و کم تجربه بودم که استاد شجاعی به من اعتماد کردند و اجازه دادند نوشته‌هایم چاپ شوند. انتشارات نیستان در طی یک فراخوان، در نظر داشت تا آثار نویسندگان معاصر را چاپ کند. نمی‌دانم چگونه جسارت این را پیدا کردم که داستان‌های کوتاهم را به همراه یک نامه برای استاد شجاعی فرستادم. در نامه از استاد تقاضا کردم که نوشته‌هایم را هر چند که خوب نیستند را بخوانند و نظر خود را راجع به آن بیان کنند. سه ماه بعد از انتشارات تماس گرفتند و برای قرارداد رفتم. کتاب «گزیده ادبیات معاصر» که هفت داستان کوتاه معاصر و اجتماعی از من بود، چاپ شد.

سامانی دربارۀ رمان «آن مرد با باران می‌آید»، اظهار کرد: این کتاب یک رمان انقلابی است. در زمان نگارش کتاب خود، پسرم در سن نوجوانی بود. می‌دیدم که هیچ زمینه‌ای از انقلاب و دفاع مقدس ندارد، خواستم مانند پدران و مادرانمان انقلاب را روایت کنم و نگذارم که فراموش شود اما ذائقۀ بچه‌های الان عوض شده است و کمتر به سمت این نوع داستان‌ها می‌آیند. به‌خصوص که موضوع کتاب دربارۀ انقلاب است و بسیاری از بچه‌ها با آن بیگانه هستند. این کتاب را با ناامیدی و فقط از روی حس تکلیف و وظیفه نوشتم و فکر می‌کردم که مخاطبان زیادی نداشته باشد چون نوجوانان بیشتر دنبال ژانر علمی و تخیلی هستند. این اثر به چاپ چهلم رسید و در سه جشنواره برگزیده شد و با تقریظ رهبری و بازخوردهای فوق‌العاده‌ای روبه‌رو شد.

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/71114