پژوهشگر مسائل زنان و خانواده طی یادداشتی نقش زنان در پیشرفت کشور را تشریح کرد.
عارفه رشنو، پژوهشگر مسائل زنان و خانواده طی یادداشتی درباره نقش زنان در پیشرفت کشور اظهار کرد: زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جهان، در هر پیشرفت مادی و معنوی دارای نقش مؤثری هستند؛ استفاده از ظرفیت عظیم زنان از دیرباز مورد توجه حاکمان سیاسی بوده است. برخی از دولت مردان از ظرفیت جذابیت تبلیغاتی زن بهره برده و برخی مبنای حضور اجتماعی زن را توان فکری و مدیریتی او دانستهاند. حال سوال این است که در جمهوری اسلامی ایران، زنان تا چه اندازه میتوانند نقش خود را در پیشرفت کشور ایفا کنند؟ و قوانین ایران تا چه حد حضور اجتماعی زنان را برای تحول و پیشرفت کشور به رسمیت میشناسد؟
قدرت تفکر، تصمیمگیری، دقت و ظرافت زنانه، ظرفیت عظیمی است که هر کشوری با توجه به زیرساختهای خود میتواند از آن بیشترین بهره را برده و در مسیر پیشرفت گام بردارد؛ واقعیت این است که جایگاه اجتماعی زنان در هر جامعه، میزان پیشرفت جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد اما سؤال این است که زنان در جهان تا چه حد توانستهاند نقش خود را ایفا کنند؟
باید دانست که در برخی کشورها بهدلیل اِعمال قدرت توسعه و سلطه غرب به نام «جریان توسعهیافتگی» از زنان بهعنوان کارگران ارزانقیمت و نیروی کار درجه دو استفاده میشود؛ این درحالی است که در کشورهای اسلامی که به قوانین اسلام حقیقی پایبند هستند، نقش فکری و مدیریتی زن به جای نقشهای جنسیتی و تبلیغاتی او مورد توجه است.
نقش زن را نه در قوانین کشورهای مختلف، بلکه در قوانین اسلام باید جستجو کرد؛ همان اسلامی که زن را «رب البیت» معرفی میکند و نقش مدیریتی خانه را به زن میسپارد؛ زیرا اوست که قدرت عظیمی در درون خود دارد، اوست که همه جوانب را میسنجد و تک بعدی عمل نمیکند، اوست که با قدرت و دقت زنانه خود، همسر و فرزندانش را مدیریت میکند و از تربیت جامعه نیز غافل نمیشود.
این زنان هستند که اگر اراده کنند و به دور از دروغهای خوشرنگ و لعاب غرب، عزم میدان کنند، جامعهای را متحول خواهند کرد؛ همانگونه که زنان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور پر رنگ و زنانه خود، جامعهای را متحول کرده، در حل مسائل کلان کشور (ازجمله بحرانهای زمان جنگ) شریک شدند و کشور را در مسیر پیشرفت قرار دادند.
اما باید دید ما از زن در جامعه چه میخواهیم؟ آیا حضور زن را برای توسعه کشور میخواهیم یا پیشرفت کشور؟ اگر برای توسعه بخواهیم، باید زن را به حضور پر سر وصدا و جنجالی در جامعه ترغیب کنیم، او را به کارخانه ببریم و از جذابیتهای زنانه او برای تبلیغات استفاده کنیم؛ اما اگر بحث پیشرفت کشور مطرح است، دیگر زن جنس درجه دو جامعه نیست بلکه یگانه مدیر و مدبری است که میتواند جامعهای را رهبری کند، همانگونه که به تعبیر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، زنان رهبری انقلاب را به عهده داشتند.
اما زن چگونه میتواند در جامعه کنونی نقش مؤثر خود را در پیشرفت کشور ایفا کند؟ اولین لطفی که زنان یک جامعه میتوانند در حق خود روا دارند، حل مسائل حوزه زنان است؛ نباید منتظر نشست تا مردان جامعه فکری به حال زنان کنند! این زنان هستند که باید مسائل ویژه خود را شناسایی کرده و برای حل منطقی آنان دست به تصمیمگیری و اقدام مؤثر بزنند.
برخی به جمهوری اسلامی ایران ایراد میگیرند که قوانین اش سهم اندکی برای زنان در توسعه یافتگی کشور قائل شده است! باید به آنها گفت: چه نقشی بالاتر از رهبری جامعه؟ و چه سهمی بیشتر از مدیریت فکری اجتماع؟
اگر زنان از ظرفیت عظیم عاطفه و روحیات زنانه خود، استفاده درست را داشته باشند، جامعه پیشرفت خواهد کرد؛ اگر زنان نقش تربیت فرزند را به درستی ایفا کنند و خانه داری را خانه نشینی ندانند، جامعه پیشرفت خواهد کرد. اما این پیشرفت به معنای توسعه نیست؛ چون اصلاً هدف توسعه یافتگی کشور نیست بلکه هدف رسیدن به ایران قوی و پیشرفته است.
**به جمهوری اسلامی ایراد میگیرند که زنان را دچار بحران هویتی کرده است!
آری حق با شماست! زن در این جامعه هنوز هویت واقعی خود را پیدا نکرده و گاهی به الگوی زن غربی متوسل میشود که اگر هویت حقیقی خود را پیدا کرده بود، زنان جهان در تکاپوی رسیدن به هویت او بودند؛ هویتی که زن را والا و بلند مرتبه میداند و جامعهای را برای او به خدمت میگیرد. آری، اگر جمهوری اسلامی، الگوی هویت حقیقی زن را جهانی کند، زنان جهان از تبعیضهای کشورهای خود رانده شده و به سمت این الگو خواهند آمد؛ الگوی سوم زن که نمود هویت حقیقی یک زن انقلاب اسلامی است؛ الگویی که بهدنبال پیشرفت همه جانبه خود و جامعه است.
به جمهوری اسلامی ایران اشکال وارد میکنند که نقش اقتصادی زنان را در تولید ثروت نادیده گرفته است!
آری، زن در اسلام ابزار تولید ثروت نیست؛ زن در اسلام وظیفه تأمین مخارج اقتصادی خود را ندارد، زن در اسلام مالک اموال خود و همسرش است و اصلاً نیازی به افتادن در چرخه تولید ثروت ندارد! اما این به منزله نفی اشتغال زنان در جامعه اسلامی نیست؛ بلکه زن میتواند با میل و علاقه خود در محیطهای سازگار با روحیات زنانه خود (و نه محیطهای باب دل نظام سرمایهداری) مشغول فعالیت شود، بیآنکه وظیفهای در قبال تأمین مخارج خانه و خانواده داشته باشد.
به جمهوری اسلامی ایران ایراد میگیرند که زنان را در سطوح مدیریت سیاسی وارد نکرده است! درجواب باید دانست درجمهوری اسلامی ایران، زنانی هستند که با توجه به علاقه و اراده خود در نقشهای سیاسی و حکومتی دارای مسئولیتهای جدی و فکری هستند اما این به منزله ایجاد رغبت همگانی به سمت تربیت مدیر سیاسی زن نیست چون نظام جمهوری اسلامی، نظام سرمایه داری نیست که بهدنبال استفاده تبلیغاتی از زن باشد؛ بلکه در این نظام، نقش زنان در سطوح علمی و فکری برجستهتر از سطوح سیاسی است.
در پایان باید پذیرفت که در جامعه کنونی ما علیرغم وجود قوانین صریح اسلامی، بین ایفای نقش مؤثر زن و مرد در پیشرفت کشور فاصله وجود دارد اما این فاصله خواست اسلام و قوانین کشورهای اسلامی نیست؛ بلکه نتیجه سلطه برخی مردان متحجر و جاه طلبی است که حضور قوی و پر رنگ زن را نپذیرفتهاند؛ زن در اسلام همان رب البیتی است که جامعه را مدیریت میکند و مهمترین و بیشترین سهم را در پیشرفت کشور داراست؛ فراموش نکنیم که ما بهدنبال پیشرفت کشوریم و نه توسعه قدرتطلبانه غربی!