کد خبر : 75389
تاریخ : 1402/8/13
گروه خبری : جامعه

یادداشت؛

قدرت تفکر، سرمایه‌ای ارزشمند و در دسترس

بخش مهمی از هدف در طرح این موضوع، مسئله‌ای است که لازم که نه، بلکه بسیار ضروری است از دوران کودکی و نوجوانی در مسیر یادگیری، تمرین و عادت به چنین ویژگی نافعی پیدا کنیم؛ از دوران بازی‌های کودکانه تا رشد فکری نوجوانی و صاحب بصیرت و تحلیل شدن دوران جوانی و پختگی پایان میان‌سالی، آنچه بال‌های پرواز سازنده من و شما می‌شود، همین عمق و تعداد لایه‌های اندیشیدن تا آخرین لایه شخصیتی ما است.

 

برای فهم و اذعان به لزوم چنین مقوله پیشرانی، کافی است ساعاتی در چگونه اندیشیدن و به‌خصوص نوع رفتارهای خود و اطرافیان دقت کنیم؛ مثال بارز، فراوان و غیر قابل تکذیب آن صورت دارایی مال و منال تعداد زیادی از کسانی است که تحقیقاً برای صدها سال عمر احتمالی خود و وابستگان درجه یک و دو دارند! اما درعین‌حال طوری با حرص و ظلم آشکار به جمع پول و مال می‌پردازند که گویا اگر چنین نکنند، در معرض نداری و هلاکت واقع می‌شوند.

 

مثال فوق و ده‌ها نمونه دیگری که وجود قطعی در عرصه اندیشه و عمل ما دارد، ضرورت و لزوم رشد فکری را برای هر کسی به‌خصوص آینده‌سازان دوچندان می‌کند.

 

کسی که امثال او در جامعه کم نیستند، نسبت به عملکرد غیر جدی و کم یا بی‌نتیجه مدیری سخت می‌تاخت، از همین فرد جوان در میان جمعی حدود 25 نفره سؤال کردم آیا انصافاً اگر همچو منی در یک کلاس، به‌جد مطالبه حضور به‌موقع در کلاس، تدریس جدی و ارزیابی و نمره‌دهی عادلانه داشته باشم، چند نفر از جمع شما به‌خاطر این رفتار عقلایی مرا مورد تحسین قرار می‌دهید؟ این شخص به همراه اکثریت جمع صادقانه و به‌اصطلاح شفاف، گفتند ما به شما بدبین و معترض می‌شویم!

 

همین واقعیات را اضافه بفرمایید به اینکه قِسم قابل توجهی از ما، کمبود‌ها و کاستی‌های رفتار خود و گذشتگانمان در کشور را در برخی عرصه‌ها، علناً پای توفیق دگراندیشان و غربی‌ها می‌نویسیم و به‌جای پیشه کردن تلاش با استفاده از علم و تجارب دیگران، با یأس‌آفرینی همچنان مسیر غلط گذشته را به‌ رفتار با برنامه و تلاش برای رفع معضلات و پیشرفت، ترجیح می‌دهیم و یا قانونمندی را برای اروپایی‌ها به‌درستی از ارزش‌ها می‌دانیم، اما وقتی عمل به قانون را از خود ما طلب می‌کنند، بد و بیراه می‌گوییم!

 

غفلت از سرمایه کلان و پُرارزش تفکر، کل و یا بخش اعظمی از عمر گران‌بها و محدود غالب ما را ضایع کرده و می‌کند و در بهترین حالت جابه‌جایی اصل و فرع، آفتی است که درخت عمری که می‌تواند بسیار ثمربخش باشد را به بوته‌ای کم‌رونق تبدیل کرده و عمده این حالت برمی گردد به ضعف رشد عقلانی و کم یا بی‌بهره بودن از جریان فکری که می‌تواند با اراده و اختیار و در دسترس بودن، مایه ارتقای چندجانبه دنیا و آخرت هریک از ما باشد که «رسد آدمی به جایی که به‌جز خدا نبیند».

 

 

 

 

  لینک
https://sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/75389